eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
356 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
khdaya-be-eshgho-be-suze.mp3
3.24M
🕯🥀🍂 🥀 خدایا به عشق و به سوز غم مادران شهیدان به صبر و به اشک و به آه دل همسران شهیدان که یک دم مگیر از دل ما ره مهر و رسم وفا را 🎙 حاج میثم مطیعی سلام‌الله‌علیها •┈┈••✾❀🏴🥀🏴❀✾••┈┈• 🥀 🕯🥀🍂 https://eitaa.com/eetazeinab کانال نوحه یازینب سلام الله علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘لینک دعوت به گروه اشعار وروضه حضرت زینب(سلام الله علیها)⚘ http://eitaa.com/joinchat/1548484627Cc108c80f9e
. تا که سائل می‌رسد بر در خجالت می‌کشد / چون که دیگر نیست آب آور خجالت می‌کشد قبل کربلا ، حالا بعد از کربلا. دیگر رویشان نمیشد در خانه ام البنین بیایند. دیگر رویشان نمیشد در خانه ی ‏قمر بنی هاشم بیایند. ‏ تا که او را فاطمه در خانه می‌نامید علی / زینبش می‌دید از حیدر خجالت می‌کشد مادری کرده برای زینب اما باز هم / تا صدایش می کند مادر خجالت می‌کشد کاروان آمد مدینه چون که عباسی ندید / دید پاشیده شده لشگر خجالت می‌کشد مادر ساقی دشت کربلا با این مقام / از علی و آل او دیگر خجالت می‌کشد مادر ماه است اما کاروان را دیده و / از نبود چند تا اختر خجالت می‌کشد بهتر بگویم ، از نبود چند تا دختر خجالت میکشد . یک دانه اش رقیه بود که به مدینه نرسید و الا تاریخ ‏نوشته نه تا دختر تو مسیر جان دادند. ام البنین دید این دختران کم اند. چقدر خجالت کشید.‏ اینقدر حرف از دو دست بستۀ زینب نزن / حضرت ام البنبن بدتر خجالت می‌کشد. گفتم و فیض آماده است. ‏ببینم با این یک بیت چ میکنید. ‏ صحبت از مشک و علم شد باز هم ام البنین / رو گرفته با دو چشم تر خجالت می‌کشد گاه از روی سکینه گاه از زینب ولی / بیشتر از مادر اصغر خجالت می‌کشد حسین.....‏ چار تا اولاد داده حضرت ام الادب / باز از اولاد پیغمبر خجالت می‌کشد
Vafat_Hazrat_om-albanin_Mirzamohamadi_1403.mp3
4.28M
🏴 السَّلامُ عَلَیکِ یَا زوجة امیرالمومنین و یا فَاطِمَةَ ،المُلَقَّبةُ بِأُمّ البَنِین 🔊 تا که سائل می‌رسد خجالت میکشد چون که دیگر نیست آب آور خجالت میکشد.. ◼️ سلام الله علیها توسل به و علیهما السلام 🎤 حجت الاسلام
🌹 ... ـــــــــــــ اُمُّ البَنین چون فاطمه ناموس عشق است چون کوکبی رخشنده در قاموس عشق است زهرای اَطهر مادر عشق است امّا... امّ البنین هم دایه یِ ملموس عشق است حُجب و حَیا و عفّتش، اُلگوی نسوان چون مَریم قِدّیس او قدّوس عشق است بَهبَه ارادت را ببین روز عروسی در آستان خانه درگهبوس عشق است رخت عروسی را سزای خود ندیده چون در طریق معرفت مَلبوس عشق است خود را کنیز زینب و کلثوم میخواند در عالَمِ نامادری مبعوث عشق است اوج سعادت را ببین، با آل عصمت... هم مسلک و همسنگر و مأنوس عشق است چون چشمه ای پاک و زلال و پاکدامن جاری به سوی بحر و اقیانوس عشق است هم مادر شایسته یِ طفلان زهرا هم مادر ارزنده یِ ققنوس عشق است نامادری را مادری معنا نمود و زیباترین تعبیرِ این کابوس عشق است گلدسته یِ قبر ابالفضل رشیدش اهل نظر را تا ابد فانوس عشق است ای خوش به حال زائر قبر شریفش آن لحظه کز اقبال خود پابوس عشق است دردانه ‌یِ عبّاس را مےدید و مےگفت... عبدُللَّهِ عبّاس من طاووس عشق است (فیضے) سیه پوشِ غم اُمُّ‌البَنین باش روز وفاتش لحظه یِ افسوس عشق است روحش یقیناً در رکاب روح زهرا... هم صحبت و همخانه در فردوس عشق است
نظر لطف کریمان به گدا بیشتر است پس گدا دور و بر بیت شما بیشتر است چون به این لقمه ی نان لطف خدا بیشتر است سر این سفره یقین روزی ما بیشتر استسر این سفره نشستیم که نوکر باشیم تا ابد زیر پَرِ چادر مادر باشیم • نمک نام تو در کام ؛ رطب می ریزد جان فدایت که ز نام تو ادب می ریزد هرچه در ساغر این سوخته ، رَب می ریزد از تمسّک به تو بانوی عرب می ریزد • آسمانی شده ام گرچه زمینی بودم از همان روز ازل ، اُمّ بَنینی بودم • بسته بر چادر تو دست گداها بانو در طواف قدمت وسعت دریا بانو حضرت فاطمه ی دوم مولا بانو محرم راز دل زینب کبری بانو • ذکر خیر پسرت حل همه مشکل ها تا ابد وقف تو هستند همه سائل ها • مثل هر روز دوباره جگرش می سوزد جگرش در غم هجرِ قمرش می سوزد پسرش رفته ز دستش ، سپرش می سوزد زیر خورشید دو تا پلک ترش می سوزدبا عصا آمده خود را برساند امروز با همان سوز جگر روضه بخواند امروز مدد بده مارو آقا • روضه ی شرمِ اباالفضل ز چشمان رباب (۲) وعده ی آب اباالفضل به طفلان رباب روضه ی حال خراب و دل گریان رباب جای خالی علی، بر روی دامان ربابپسرش را سر نیزه به طنابی بستند هرچقدر فهمیدی میگم و رد میشم ... پسرش را سر نیزه به طنابی بستند بس که افتاد به هر رنج و عذابی بستند بی بی جان نبودی ببینی فَسَقَطَ مُخُّ رَأسِه عَلیٰ کتِفِه یه جوری عمود زدن به فرق عباست که سرش رو نیزه بند نمیشد روضه میخواند ..... یه بند از روضه ام البنین بگم و یه بند هم از روضه بی بی زینب روضه می خواند که پروانه پرش زخمی شد بین بازار تن محتضرش زخمی شد سنگ بارید ز هر سمت و سرش زخمی شد در بَرِ مردم شهرِ پدرش زخمی شدبه جراحات تن قافله می خندیدند وسط ساز و دف و هلهله می رقصیدند یا ام البنین مدد بده بی بی جان .... • بی علمدار شدیم و حرم از پا افتاد گذر آل پیمبر به کجاها افتاد چقدر پای سرش زینب کبری افتاد رد شلاق به روی بدن ما افتاد روضه ی ام بنین تا که به این حرف رسید زینب آمد به سخن، از جگرش آه کشید حالا میخوای روضه بخونم برات مادر ... لحظه ی پر زدنش هست به یادم ای وای غارت پیرهنش هست به یادم ای وای(۲) نیزه بود و دهنش هست به یادم ای وای بوریا شد کفنش هست به یادم ای وایبدنت غلت زنان تا ته گودال که رفت بند آمد نفس مادرت از حال که رفت علی الله هرچه باداباد بند آخر مالِ امام زمان دیدم از دور که سنگی به سبویت افتاد دیدم از دور رَدِ چکمه به رویت افتاد پیش چشمان حرم پنجه به مویت افتاد گذر خنجر کُندی به گلویت افتاد....
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب وفات حضرت ام البنین س مسجد مرحوم آخوند اراک کربلایی هادی صالحی
273.4K
من که دلغمینم، با غصه همنشینم ای مدینه بنگر، من امّ بی بنینم غرق سوز و آهم، کمسو شده نگاهم کو ستاره هایم؟ کو ای مدینه ماهم؟ مادر شهیدم، که دیدم نخل امیدم بی ثمر حق رسد به دادم، نهادم داغ عزیزم بر جگر پاره ی دل من، گل من، شد پاره پاره پیکرش نور هر دو عینم، حسینم، آواره شد بر نی سرش ذکر ام البنین، روز و شب شد چنین وای حسین مادر نداره۲) بر جمالت عباس، قسم به خالت عباس روز و شب بگویم شیرم حلالت عباس ای همه امیدم، دلاور رشیدم پیش روی زهرا کردی تو روسفیدم فرق تو شکسته، نشسته بر آن عمود آهنین ای عزیز بی دست، تو از اسب، چگونه افتادی زمین؟ علقمه نبودم، بیایم بر پیکرت دلبند من گو چه شد که زهرا، در آنجا خوانده تو را فرزند من ذکر ام البنین، روز و شب شد چنین وای حسین مادر نداره.(۲) 🎤استاد مهری فخر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت ام البنین س ی(1).mp3
133.5K
حضرت ام البنین (س) جان جهان حضرت ام البنینی مونس و یار امیرالمؤمنینی یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲ تو گل گلشن خانه ی حیدری بر علی مرتضی یار و همسری یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲ بر تو می نازد روز محشر فاطمه نامت گشاید گره از کار همه یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲ شامل تو گردیده لطف خاص رب مادری کرده ای بر حسین و زینب یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲ لطف خدا را نموده ای تو احساس تا که آمد به دنیا فرزندت عباس یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲ با نثار گل هایت ام الشهیدی در نزد زهرای اطهر روسپیدی یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲ بعد از کربلا عمری در شور و شینی یاد سوز داغ عباس و حسینی یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲ شنیده ای پیکری شد اربا اربا ندیده ای قامت خم آمد بابا یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲ شنیده ای غرق خون گردیده اصغر ندیده ای بریده تیر کین حنجر یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲ شنیده ای دست عباست جدا شد ندیده ای فرقش از کینه دو تا شد یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲ شنیده ای کشته شد ماه علقمه ندیده ای خون شد جگر فاطمه یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲ شنیده ای پیکری در خون تپیده ندیده ای غرق خون سر بریده یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲ شنیده ای آتش زدند بر خیمه ها ندیده ای سرها بر روی نیزه ها یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲ شنیده ای شد رخسار طفلان نیلی ندیده ای خوردند از دشمنان سیلی یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲ شنیده ای زخم زینبت نمک خورد ندیده ای رقیه از کین کتک خورد یا امیرالمؤمنین آجرک الله۲ (س) (ع) (س)
حضرت ام البنین س ی(4).mp3
186.7K
حضرت ام البنین (س) تو گل گلشن حضرت حیدری بعد زهرای او بر علی همسری مام عباس ام البنینی تو یار امیرالمؤمنینی تو یا علی مولی آجرک الله۲ به فدای تو و شور و احساس تو شد فدایی دین جان عباس تو تو گل گلزار ولا هستی همسر پاک مرتضی هستی یا علی مولی آجرک الله۲ تو شنیدی شهید گل لیلا شده تو ندیدی بدن اربا اربا شده تو ندیدی حسین قامتش خم شد در غم اکبر صبر او کم شد یا علی مولی آجرک الله۲ تو شنیدی شده غرق خون اصغرش تو ندیدی ز کین پاره شد حنجرش تو ندیدی بر دست بابایش غرق در خون شد گل لب هایش یا علی مولی آجرک الله۲ تو شنیدی که شد دست عباس جدا تو ندیدی که شد فرقش از کین دو تا تو ندیدی در علقمه افتاد چشم عباس بر فاطمه افتاد یا علی مولی آجرک الله۲ تو شنیدی شده کربلا دشت خون تو ندیدی تن بی سر غرق خون تو ندیدی حسین بر زمین افتاد سر ببریده تشنه لب جان داد یا علی مولی آجرک الله۲ تو شنیدی حسین و غم خواهرش بدن بی سر و غرق خون پیکرش تو ندیدی خون شد دل زینب جان او آمد بی حسین بر لب یا علی مولی آجرک الله۲ همه گل های تو پرپر از کین شدند با سر و جان خود حامی دین شدند حق کرم کرد ام الشهیدی تو در صف محشر روسپیدی تو یا علی مولی آجرک الله۲ همه ی عمر خود بودی در شور و شین یاد علقمه و اشک چشم حسین همه ی عمرت غصه می خوردی عاقبت همچون گل تو پژمردی یا علی مولی آجرک الله۲ شب رحلت تو خون شده دل ما سوزد از داغ تو همه حاصل ما از غم داغت همه می نالیم تا صف محشر بر تو می بالیم یا علی مولی آجرک الله۲ (س) (ع) (س)
حضرت ام البنین س ی(6).mp3
165.1K
حضرت ام البنین (س) ام البنین صفای،خانه ی حیدر هستی در کرم و سخاوت،بانو تو محشر هستی واویلتا واویلا۴ ای مام بی قرینه،هستی سرور سینه قبر شریف تو شد،زینت در مدینه واویلتا واویلا۴ در شب رحلت تو،هر دل عزا گرفته شیعه ز سوز داغت،شور و نوا گرفته واویلتا واویلا۴ بانو تو در همه عمر،هر دم به شور و شینی گریان داغ عباس،یاد غم حسینی واویلتا واویلا۴ شنیده ای شهید است،فرزند ام لیلا ندیده ای که اکبر،گردیده اربا اربا واویلتا واویلا۴ شنیده ای که اکبر،گردیده پاره پیکر ندیده ای که اصغر،شد پاره پاره حنجر واویلتا واویلا۴ شنیده ای که عباس،در راه دین فدا شد ندیده ای ز کینه،دست از تنش جدا شد واویلتا واویلا۴ شنیده ای که زینب،شد قامتش خمیده ندیده ای که دیده،بر نی سر بریده واویلتا واویلا۴ شنیده ای که دشمن،آتش زده به خیمه ندیده ای که رأس،حسین به روی نیزه واویلتا واویلا۴ شنیده ای اسیران،بردند به کوفه و شام ندیده ای که دشمن،سنگ می زد از لب بام واویلتا واویلا۴ (س) (ع) (س)
حضرت ام البنین س ی(8).mp3
136.7K
حضرت ام البنین (س) شام عزای رحلت ام البنین است اندر جنان در غم امیرالمؤمنین است رفته ز دنیا،همسر مولی عالم بگرید،زین غم عظمی آه و واویلا۲ مدینه امشب در غمش ماتمسرا شد شیعه ز سوز داغ او غرق عزا شد اشک از دو چشم،هر شیعه جاری است مولی اباالفضل،جای تو خالی است آه و واویلا۲ شیعه فدای ناله ها و غربت تو بشکسته دشمن در مدینه حرمت تو مهدی بگرید،قلب شکسته کنار قبرت،در غم نشسته آه و واویلا۲ گرچه همیشه بودی یاد نور عینت تو سوختی از بهر عباس و حسینت ای روح احساس،مادر عباس آید ز قبرت،عطر و بوی یاس آه و واویلا۲ در مهربانی و وفا بودی تو محشر چون فاطمه بودی همیشه یار حیدر گرچه به دنیا،ام الشهیدی در نزد زهرا،تو روسپیدی آه و واویلا۲ (س) (ع) (س)
. عجل الله تعالی فرجه الشریف و سلام الله علیها 🎤 خبر هجر تو از ماذنه تا می آید بوی اشک است که از سجده ی ما می‌آید چِقَدَر آه کشیدی..،نشنیدیم تو را… اشک بر گونه ی این ناشنوا می آید تا که پروانه پرش سوخت به عاشق فهماند وصل دلبر فقط از راه فنا می‌آید مدعی نیست کسی که به تکامل برسد فقط از شیشه‌ی کم آب صدا می‌آید خوش‌به‌حالم که فقط ظرف مرا می‌شکند میل لیلی‌ست اگر گاه بلا می‌آید یا اَبانا! فقط این‌بار بغل کن ما را وا کن آغوش خودت را که گدا می آید در دل سختی و غم ذکر نجاتم زهراست حال من با دم یا فاطمه جا می آید جان پهلوی به مسمار گرفته..،برگرد… به سر شیعه از این داغ چه‌ها می آید بعد از آن ضربه‌ی سنگین لگد..،آه..،چه شد؟!… پشت در جای علی،فضه چرا می آید؟.... ******************* ما را به زیر سایه ات آقا نگه دار شر شیاطین را به دور از ما نگه دار راضی مشو در تور صیادی بیفتیم این بچه ماهی را در این دریا نگه دار اصلا امیدی به مسلمانی ما نیست تو پرچم اسلام را بالا نگه دار روزی اگر دیدی که دست از تو کشیدم حتی شده با زور دستم را نگه دار ای که مرا دنیا کنارت می نشاندی روز قیامت هم برایم جا نگه دار خیلی به اشک و گریه ام محتاج هستم این اشک ها را جمع کن یک جا نگه دار با هر کس هر جای عالم هم غذایی ته مانده هایش را برای ما نگه دار .👇
Esteghbal_Fatemieh_Karami_1403_a.mp3
9.72M
🏴السَّلام عَلیک ِ أیَّتُها الصِّدیقَةُ الشَّهیده 🔊 یا اَبانا! فقط این‌بار بغل کن ما را وا کن آغوش خودت را که گدا می آید جان پهلوی به مسمار گرفته..،برگرد… به سر شیعه از این داغ چه‌ها می آید ◼️ علیه السلام 🎤 حاج علی
رخصت بده از داغ شقایق بنویسم از بغض گلوگیر دقایق بنویسم می‌خواهم از آن ساقی عاشق بنویسم نم‌نم به خروش آیم و هِق‌هِق بنویسم دل خون شد و از معرکه دلدار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» در هر قدمت هر نفست جلوۀ ذات است وصف تو فراتر ز شعور کلمات است در حسرت لب‌های تو لب‌های فرات است عالم همه از این همه ایثار تو مات است از علقمه با دیدۀ خونبار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» سقا تویی و اهل حرم چشم به راهت دل‌ها همه مست رجز گاه به گاهت هر چند تو بودی و عطش بود و جراحت دلواپس طفلان حرم بود نگاهت سقای ادب جلوۀ ایثار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» افتاد نگاه تو به مهتاب، دلش ریخت وقتی به دل آب زدی آب، دلش ریخت فرق تو شکوفا شد و ارباب، دلش ریخت با سجدۀ خونین تو محراب، دلش ریخت صد حیف که آن یار وفادار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» انگار که در علقمه غوغا شده آری خون‌بارترین واقعه برپا شده آری در بزم جنون نوبت سقا شده آری دیگر پسر فاطمه تنها شده آری این قافله را قافله‌سالار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» ای علقمه از عطر تو لبریز، برادر! ای قصۀ دست تو غم‌انگیز، برادر! بعد از تو بهارم شده پاییز، برادر! برخیز! حسین آمده برخیز! برادر! عباس‌ترین حیدر کرار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» ✍️
مرثیه مرثیه در شور و تلاطم گفتند همه ارباب مقاتل به تفاهم گفتند واژه در واژه نوشتند و قیامت کردند صاحبان نفس این‌گونه روایت کردند گرد و خاکی شد و از خیمه دو تا آینه رفت ماه از میسره، خورشید هم از میمنه رفت ناتوانم که مجسم کنم این همهمه را پسر اُم‌بنین و پسر فاطمه را پرده افتاده و پیدا شده یک راز دگر سر زد از هاشمیان باز هم اعجاز دگر گفتم اعجاز! از اعجاز فراتر دیدند زورِ بازوی علی را دو برابر دیدند شانه در شانه دو تا کوهِ سراسر محشر حمزه و جعفر طیار، نه، طوفانی‌تر شانه در شانه دو تا کوه، خودت می‌دانی در دلِ لشکرِ انبوه، خودت می‌دانی - که در آن لحظه جهان، از حرکت افتاده‌ست اتفاقی‌ست که یک‌بار فقط افتاده‌ست ماه را من چه بگویم که چنین است و چنان «شاه شمشاد قَدان، خسرو شیرین‌دهنان» رود، از بس که شعف داشت تلاطم می‌کرد رود، با خاک کفِ پاش تیمم می‌کرد ماه اگرچه همهٔ علقمه را پیموده «غرقه گشته‌ست و نگشته‌ست به آب آلوده» رود را تا به ابد، تشنهٔ مهتاب گذاشت داغ لب‌های خودش را به دل آب گذاشت می‌توانست به آنی همه را سنگ کند نشد آن‌گونه که می‌خواست دلش، جنگ کند دستش افتاده ولی راه دگر پیدا کرد کوه غیرت، گره کار به دندان وا کرد نه فقط جرعۀ آب است که بر شانۀ اوست چشم امید رباب است که بر شانۀ اوست چه بگویم که چه شد؟ یا که چه بر سر آمد؟ ناگهان رایحۀ چادر مادر آمد بنویسید که در علقمه سقّا افتاد قطره اشکی شد و بر چادر زهرا افتاد از تماشای تو مهتاب پر از نور شود چشم شوری که تو را چشم زده، کور شود آسمان‌ها همه یک‌پارچه بارانیِ توست من بمیرم، عرق شرم به پیشانیِ توست داغ پرواز تو بر سینه اثر خواهد کرد رفتنت حرمله را حرمله‌تر خواهد کرد عمق این مرثیه را مشک و علم می‌دانند داستان را همهٔ اهل حرم می‌دانند بعد عباس دگر آب سراب است، سراب غیر آن اشک که در چشم رباب است، رباب ✍️
دلی به وسعت پهنای عرش بالا داشت لبی به وسعت مهریه‌های زهرا داشت کنار علقمه در سجده‌گاه چشمانش نداشت هیچ‌کسی را فقط خدا را داشت اگرچه قطره آبی میان مشک نبود ولی کرانه‌ی چشمش هزار دریا داشت هدر نرفت ز پرتاب چله‌ها، تیری امیر علقمه ازبس‌که قدّ و بالا داشت همین‌که در وسط گیرودار، گیر افتاد عمودی آمد و فرقش شکست تا جا داشت درست وقت نزولش، همه نگاه شدند رشید بود و زمین خوردنش تماشا داشت حسین بود و علی‌اصغر شهید شده کنار علقمه اما هنوز سقا، داشت... ✍️
یه مادر داره از احساس میگه داره از روضه‌ی حساس میگه گمونم روضه‌خون ام البنیه داره از قامت عباس میگه: قد و بالای عباسم نظر خورد به چشم شیر من تیر سه پر خورد خودِ من از بشیر اینو شنیدم عمود آهن دشمن به سر خورد شنیدم کوفیا دورش رسیدن شنیدم دست عباس و بریدن شنیدم بچمو شرمنده کردن شنیدم مشکشو تیرا دریدن تا وقتی روضه خون ام البنینه ربابم گوشه‌ی مجلس می‌شینه تا وقتی حرف مشک پاره می‌شه رو لب گل می‌کنه داغ سکینه: همین قد میگم از داغ زیادم نگاهِ مهربونش مونده یادم الا ام البنین! شرمنده‌ام من خودم دستِ عموجون مشک دادم شدیم آواره با زخم و تب و درد سر ما نعره می‌زد شمر نامرد پایینِ نی رد خونو می‌دیدم عمو بالای نی خون گریه می‌کرد میگه ام البنین، غم بی حسابه جلو چشمام یه مشکِ پاره قابه می‌سوزه قلبمو آروم نمی‌شم دلیل شرم من اشکِ ربابه خدایا پُر اگه پیمونه می‌شد علیِ اصغرم گریون نمی‌شد حسینِ من با طفل شیرخوارش میون هلهله حیرون نمی‌شد همین که روضه میره سمت گودال رباب و زینب‌ان که میرن از حال امون از تیغ و تیر و سنگ و نیزه امون از غارت پیراهن و شال چرا تشنه تو رو کشتن حسینم سرت رو روی نی بردن حسینم همه رفتن... یه گوشه دم گرفته: حسینِ من، حسینِ من، حسینم... ✍