eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
19هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
446 فایل
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری ⛔️کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️ پذیرش تبلیغات ⬇️ @Gomnam1028
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫💫 مجموعه کانالهای اَبر گروه مادحین و ذاکرین ولایتمدار اشعار وروضه حضرت زینب سلام الله علیها ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ ⚘لینک دعوت به گروه اشعار وروضه حضرت زینب(سلام الله علیها)⚘ http://eitaa.com/joinchat/1548484627Cc108c80f9e 💠🍃💠 http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f 💠🍃💠 کانال اشعار مناجاتی همراه باصوت امام زمان عج https://eitaa.com/joinchat/1169883173C0eef1e04a6 💠🍃💠 https://eitaa.com/golchinmolodyayzinabsallamallah 💠🍃💠 کانال ختم خوانی یا زینب(سلام الله علیها) https://eitaa.com/khatmkhanyyazinabsalamallah 💠🍃💠 عروسی خوانی یا زینب سلام الله علیها https://eitaa.com/arosikhani/yazinab 💠🍃💠 🔵گروه فقط جهت آموزش تأسيس:اول بهمن ماه ۱۴۰۳ https://eitaa.com/joinchat/2771911735C2fafc2441d 💠🍃💠 آیدی مدیر جهت پیشنهاد وانتقادات @Gomnam1038 💠🍃💠 🌺🍃دوستانتان را به گروه دعوت کنید اجرتون با حضرت زینب سلام الله علیها🌺🍃
20.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نوحهٔ زیبا و جانسوز خلبان شهید سرتیپ عباس بابایی از زبان امام حسین علیه السّلام در رثای شهادت مظلومانه حضرت اباالفضل علیه السّلام : 🏴🏴🏴🏴🏴 اگر دست علمدارم بجویم گهی بوسم، گهی چون گل ببویم غریبم من غریبم من غریبم من، غریبم من غم مرگ برادر، کرده پیرم خداوندا به دل، ماند آرزویم اگر امّ البنین پرسد ز حالش جواب مادر زارش چه گویم بگویم فرق عباست دو تا شد چرا از تنها دستش پیش رویت اگر بعد از برادر زنده مانم به جز راه غمش راهی نجویم غریبم من غریبم من غریبم من، غریبم من
زائرین امام حسین یاد ما هم باشید ◼️◼️◼️◼️ التماس دعا زائر کربلا التماس دعای فرج 🤲😭😭😭 🏴اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🏴 😭😭😭😭😭😭😭
. #⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✅ وَ اَسئَلُ اللَّهَ بِحَقِّكُم وَبِالشَّانِ الَّذى لَكُم عِندَهُ اَنْ یُعطِیَنى بِمُصابى بِكُم اَفضَلَ ما یُعطى مُصاباً بِمُصیبَتِهِ مُصیبَةً ما اَعظَمَها وَ اَعظَمَ رَزِیَّتَها فِى الاِسلامِ وَ فى جَمیعِ السَّمواتِ وَ الاَرض *یکی از مصیبت هایی که بر ابی عبدالله وارد شد روضه عطشِ، بعضی نقل میگن..ابی عبدالله روزه بوده تو اون گرما تیر،زخم، خون از بدن بره آدم تشنه میشه من نمیدونم اون عطش ،چه عطشی بود کسی که هزار و نهصد زخم به بدنش خورده... از عالمی پرسیدن این حرف با عقل ما جور نمییاد هزارو نهصد و پنجاه زخم که سید تو لهوف گفته.. نشست رو زمین عمامه اش رو برداشت گفت درست گفته سید تو لهوف، گفتم چه جوری ممکنه؟ گفت: می‌اومدن، میرسیدن به بدن، میدیدن جای سالمی نداره نیزه تو جای قبلی فرو میکردن، شمشیر تو جای شمشیر قبلی، زخم تو جای زخم قبلی ،یه جای سالم تو بدن آقای ما نذاشتن ... حسین، حسین... اَللّهُمَّ اجعَلنى فى مَقامى هذا مِمَّن تَنالُهُ مِنكَ صَلَواتٌ وَ رَحمَةٌ وَ مَغفِرَةٌ اَللّهُمَّ اجعَل مَحیاىَ مَحیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ . اَللّهُمَّ اِنَّ هذا یَومٌ تَبرَّکَت بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ وَ ابنُ آکِلَةِ الَآکبادِ اللَّعینُ ابنُ اللَّعینِ عَلى لِسانِكَ وَ لِسانِ نَبِیِّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ فى کُلِّ مَوْطِنٍ وَ مَوقِفٍ وَقَفَ فیهِ نَبِیُّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَللّهُمَّ العَن اَباسُفیانَ وَ مُعوِیَةَ وَ یَزیدَ بنَ مُعاوِیَةَ عَلَیْهِم مِنكَ اللَّعنَةُ اَبَدَ الاْبِدینَ هذا یَومٌ فَرِحَت بِهِ آلُ زِیادٍ وَ آلُ مَرْوانَ بِقَتلِهِمُ الحُسَینَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیهِ اَللّهُمَّ فَضاعِف عَلَیهِمُ اللَّعنَ مِنكَ وَ الْعَذابَ (الاْلیمَ) اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیكَ فى هذَا الْیَومِ وَ فى مَوقِفى هذا وَ اَیّامِ حَیاتى بِالبَراَّئَهِ مِنهُم وَاللَّعنَةِ عَلَیْهِم وَ بِالمُوالاتِ لِنَبِیِّكَ وَ آلِ نَبِیِّكَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ به نیت صد مرتبه: اَللّهُمَّ العَن اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ اَللّهُمَّ العَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَینَ وَ شایَعَت وَ بایَعَت وَ تابَعَت عَلى قَتلِهِ اَللّهُمَّ العَنهُم جَمیعاً. کرب و بلا ای کاش من مسافرت بودم اربعین ای کاش میشد که زائرت بودم مسافرت بودم... ذکر حسین این شب ها شده گل آهنگم از حرم اربابم نگو که دل تنگم دوباره دل تنگم... من موج فراتم که همش در تب و تابم از کرب و بلا برام نگین خیلی خرابم دل تنگ حسینه بین الحرمینه هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله: اَلسَّلامُ عَلَیكَ یا اَباعَبدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرواحِ الَّتى حَلَّت بِفِناَّئِكَ عَلَیْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ العَهدِ مِنّى لِزِیارَتِكُم اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَینِ وَ عَلى عَلِىِّ بنِ الحُسَینِ وَ عَلى اَولادِ الحُسَینِ وَ عَلى اَصحابِ الحُسَین خيلي دلم ميخواد اين روايت غلط بوده باشه، ده نفر ديدن و شنيدن چي داره ميگه ابي عبدالله، رفتن آب هم آوُردن، اما تا رسيدن كنارِ گوديِ قتلگاه، آبها رو رويِ زمين خالي كردن، حسين... دلت رفته كربلا، اين سلام رو هم بده: "اَلسَّلامُ عَلَى الشِّفاهِ الذّابِلات" سلام بر آن لب هاي خشكيده" أَلسَّلامُ عَلَي الْخَدِّ التَّريب، أَلسَّلامُ عَلَى الشَّيْبِ الْخَضيب، أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیب" سلام بر اون لب و دنداني كه چوبِ خيزران خورد،حسين.... اَللّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَ ابْدَاءْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثّانِىَ وَالثّالِثَ وَ الرّابِعَ اَللّهُمَّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً وَ الْعَنْ عُبَیْدَ اللَّهِ بْنَ زِیادٍ وَ ابْنَ مَرْجانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ اَبى سُفْیانَ وَ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ اِلى یَوْمِ الْقِیمَةِ سرهارو به سجده بذارید، حوائج رو مد نظر بیاریید، صدر حوائج فرج امام زمانمون باشه... اَللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّاکِرینَ لَكَ عَلى مُصابِهِمْ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلى عَظیمِ رَزِیَّتى اَللّهُمَّ ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَیْنِ الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ هجده مقامی که در زیارت طلب میکنیم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...... ✓سیمای حرم .
. 📜 🏴 📝اسیران آل محمد (ص) را در حالی که به ریسمانی بسته بودند وارد مجلس یزید کردند، امام سجاد (ع) فرمود: «ای یزید اگر رسول خدا (ص) ما را در این حال ببیند، به گمان تو، چه خواهد کرد؟». 🔻زینب کبری (ع) وقتی که سر بریده برادر را در جلو یزید دید، با صدای جگر سوز فریاد زد: يا حُسَيناهُ يا حَبِيبَ رَسُولِ اللهِ يَابْنَ مَكَّةَ وَ مِنِي، يَابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهرَاءِ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ، يَابْنَ بِنْتِ المصطفی! وا حسین جان، ای حبیب رسول خدا (ص)، ای فرزند مکه و منی، ای پسر فاطمه زهرا (س) سرور زنان ،ای پسر دختر محمد مصطفى (ص) 🏴از آه جانکاه و غمبار زینب کبری (س) همۀ اهل مجلس به گریه افتادند. یزید سنگدل، چوب خیزران خود را طلبید و در برابر اهل‌بیت حسین (ع) با آن چوب بر دندا‌ن‌های امام حسین (ع) می زد. 🔸ابو برزہ اسلمی در مجلس حاضر بود، صدا زد:«وای بر تو ای یزید، آیا چوب بر دندان‌های حسین پسر دختر پیامبر یه می‌زنی؟ گواهی می‌دهم که من پیامبر (ص) را دیدم دندان‌های ثنایای آن حضرت و برادرش حسن (ع) را می‌بوسید و می فرمود: أَنْتُمَا سَيْدا شَبابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ «شما دو آقای جوانان اهل بهشت هستید» 🔹یزید از گفتار او خشمگین شد و دستور داد او را بیرون کنید، او را کشان کشان از مجلس بیرون بردند. 🏷وقتی فاطمه و سکینه دو دختر امام حسین (ع) نگاه کردند و دیدند: یزید بر لب و دندان امام حسین (ع) چوب خیزران می‌زند، صدای گریه بلند کردند، بطوری که از گریه آنها، زن‌های یزید و دختران معاویه، به گریه افتادند، سرانجام این دو خواهر دلسوخته نتوانستند تاب بیاورند، به عمه خود زینب (س) پناه بردند و گفتند: «عمه جان! یزید با چوبدستی خود، دندان‌های پیشین پدرمان را می‌زند» 🚩زینب برخاست و به زبان حال چنین گفت: أَتَضْرِبُها شَلَّتْ يَمينُكَ إِنَّهَا وُجُوهُ لِوَجْهِ اللهِ طالَ سُجُودُها «آیا چوب میزنی، دستت شل گردد، این سر و صورت، از چهره‌هایی است که سالهای طولانی برای خدا سجده کرده است». 📓کبریت احمر، محمدباقر بیرجندی، ص۲۵۳. .
🏴 / (س) 🔻شعری که (به گفته علامه امینی) مشهور شده هر جا خوانده شود امام عصر عج حاضر میشوند (اشاره به اسارت) ▪️علامه امینی/الغدیر: اشتهر بين الأصحاب أنها لم تقرأ في مجلس إلا وحضره الإمام الحجة المنتظر عجل الله تعالى فرجه(در میان یاران و اصحاب ما معروف است این قصیده در مجلسی خوانده نمیشود مگر اینکه امام زمان در آن جلسه حاضر میشوند): - اَیُقتَلُ ظَمآنا حسین بکربلا/و فی کل عضو من اَنَامِلِه بَحرٌ (چگونه است که حسین ، تشنه در کربلا کشته می شود با آنکه در هر سر انگشت او دریاهایی توان یافت؟) - وآل رسـول الله تُسـبَى نسائُهم/ومَـن حـولهنَّ السِّترُ يُهتَكُ والخِدرُ... ([و چه طور] بانوان خاندان پیامبر اسیر گشتند و پرده و پوشش را از ایشان بازستاندند) 📙الغدیر ج7ص14 قصیده کامل با ترجمه: اینجا 🔻این عدل است که زنان تو در پرده پوشیده و دختران رسول الله شهر به شهر گردانده شوند؟ ▪️حضرت زینب س خطاب به یزید: ... أَ مِنَ الْعَدْلِ يَا ابْنَ الطُّلَقَاءِ تَخْدِيرُكَ حَرَائِرَكَ وَ إِمَاءَكَ وَ سَوْقُكَ بَنَاتِ رَسُولِ اللَّهِ سَبَايَا قَدْ هَتَكْتَ سُتُورَهُنَّ وَ أَبْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الْأَعْدَاءُ مِنْ بَلَدٍ إِلَى بَلَدٍ ... (آیا این عدالت است ای پسر آزادشدگان (یزید) که زنان و کنیزانت را در پرده‌ی آسایش نگاه داری، اما دختران رسول خدا(ص) را اسیر کنیدر حالیکه پرده‌های حرمتشان را دریدی و چهره‌هایشان را آشکار ساختی و دشمنان، آن‌ها را از شهری به شهری می‌کشانند؟ 📒احتجاج ج2ص308 🔻جسارت مرد شامی... ▪️عنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ عَلِيٍّ [عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ‌] قَالَتْ‌: لَمَّا أُجْلِسْنَا بَيْنَ يَدَيْ يَزِيدَ بْنِ مُعَاوِيَةَ قَامَ رَجُلٌ أَحْمَرُ مِنْ أَهْلِ اَلشَّامِ إِلَى يَزِيدَ فَقَالَ‌: يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ‌! هَبْ لِي هَذِهِ [وَ هُوَ] يَعْنِينِي! فَأُرْعِدْتُ وَ فَرِقْتُ‌، وَ ظَنَنْتُ أَنَّ ذَلِكَ جَائِزٌ لَهُمْ‌، وَ أَخَذْتُ بِثِيَابِ أُخْتِي زَيْنَبَ‌، وَ كَانَتْ أَكْبَرَ مِنِّي وَ أَعْقَلَ وَ تَعْلَمُ أَنَّ ذَلِكَ لاَ يَكُونُ‌، فَقَالَتْ [لَهُ‌]: كَذَبْتَ - وَ اَللَّهِ - وَ لَؤُمْتَ‌! / یزید هم عصبانی شد و سخنانی رد و بدل شد و حضرت زینب س فرمود: أنْتَ أَمِيرٌ مُسَلَّطٌ تَشْتِمُ ظَالِماً تَقْهَرُ بِسُلْطَانِكَ‌! فَسَكَتَ‌! ثُمَّ عَادَ اَلشَّامِيُّ فَقَالَ‌: يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ‌! هَبْ لِي هَذِهِ الْجَارِيَةَ‌! قَالَ‌: اُعْزُبْ‌! وَهَبَ اَللَّهُ لَكَ حَتْفاً قَاضِياً! (فاطمه بنت علی ع: هنگامی که ما را نزد یزید بن معاویه بردند، مردی سرخ‌روی از اهل شام برخاست و به یزید گفت: «ای امیرالمؤمنین! این دختر (اشاره به من کرد) را به من ببخش!» من لرزیدم و ترسیدم و گمان کردم که چنین کاری برای آنان جایز است. پس لباس خواهرم زینب را محکم گرفتم، چرا که او از من بزرگ‌تر و خردمندتر بود و می‌دانست که چنین چیزی ممکن نیست. زینب (علیها‌السلام) به آن مرد گفت: «دروغ می‌گویی! و پستی نمودی/ و بعد از کلماتی س فرمود: تو امیری ستم‌پیشه‌ای که با قدرتت بر دیگران چیره‌ای و ناسزا می‌گویی!» سپس یزید خاموش شد. اما آن شامی دوباره گفت: «ای امیرالمؤمنین! این کنیزک را به من ببخش!» یزید پاسخ داد: «دور شو! خداوند مرگی زودرس به تو عطا کند!» 📗وقعة الطف 272 🔻شعر حضرت زینب/گمان نمیکردم این ماجرا حتمی باشد... ▪️ما تَوَهّمتُ يا شَقيق فُؤادِي‌/كان هذا مُقَدَّراً مَكتوبا (گمان نمیکردم ای همراه دلم که این وقایع حتما اتفاق بیوفتد) يا أخي فاطم الصغيرة كَلِّمها/ فقد كاد قلبها أن يذوبا (با این دختر کوچکت حرف بزن که نزدیک است قلبش آب شود) 📚نفس المهموم ج1ص365 🔻دختر خردسال/شهادت پس از دیدن سر پدر ▪️یزید فهمید دختر کوچک سیدالشهدا بهانه پدر را میگیرد دستور داد سر را نزد او ببرند/وقتی دید گفت: ما هذا؟ فقال لها اللعناء: هذا رأس أبيك، فصرخت الطفلة مرعوبة و استولى عليها الرعب الشديد حتّى مرضت و بقيت من بعدها أيّاما ثمّ ماتت و أسلمت الروح إلى ربّها (دخترک پرسید: این چیست؟ آن ملعونها گفتند: «این سر پدرت است. دخترک از وحشت فریاد کشید و ترس شدید بر او چیره شد تا آنکه بیمار گشت و چند روز بعد، جان به جان آفرین تسلیم کرد و از دنیا رفت[در نقل دیگری ایشان همان موقع به شهادت رسیدند] 📚کامل بهایی ج2ص235 🔻من الذی أَیتَمَنِی ▪️وقتی دختر خردسال سیدالشهداء ع با سر پدر ملاقات کرد فرمود: أبتاه من ذا الذي خَضَبَك بِدمائك، يا أبتاه من ذا الذي قَطَعَ وَرِيدَيك، يا أبتاه من ذا الذي أَيتَمَنِي عَلَى صِغَرِ سِنِّي... «پدرجان! چه کسی تو را به خون آغشته کرد؟ پدرجان! چه کسی رگهایت را برید؟ پدرجان! چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟...)/ 📚نفس المهموم ج1ص416 .
. مصیبه ما اعظمها و اعظم رزیتها فی الاسلام 🔰 کدام مصیبت؟ کدام روضه؟ 🔺در واقعهٔ عاشورا، پیکر مطهر امام حسین علیه‌السلام آماج زخم‌هایی شد که نشانه‌ای آشکار از قساوت، بی‌رحمی و سقوط اخلاقی دشمنان او بود. 🔻اما آنچه بر بدن امام وارد آمد، تنها بخشی از ماجراست. سؤال اینجاست: آیا ضربه‌هایی عمیق‌تر و جان‌فرساتر هم وجود داشت که باید در برابرشان از دل خون گریست؟ 🔺وقتی می‌شنویم « مصیبة ما اعظمها و اعظم رزیتها فی الاسلام»، آیا ذهنمان تنها به سوی تیر حرمله که بر قلب امام نشست می‌رود؟ یا باید جست‌وجو کرد که فاجعه‌ای ژرف‌تر، پنهان‌تر، و سهمگین‌تر در جریان بوده است؟ 🔸گمان می‌کنم که فاجعهٔ عاشورا تنها در صحرای کربلا شکل نگرفت؛ بلکه آن ضربات سهمگین، پیکرهٔ امامت را در طی نیم قرن پیش از عاشورا زخمی کرد. 🔻در این نگاه، تیر حرمله، نماد بیرونی زخمی است که پیش‌تر بر هویت، مشروعیت و شخصیت امام وارد شده بود. 🔺کدام فاجعه دل را بیشتر می‌خراشد؟ ترور امام، یا ترور امام؟ 📍ما برای زخم‌هایی که عصر عاشورا بر قلب امام نشست، جان می‌سوزانیم، اما برای تیشه‌هایی که پنجاه سال بر ریشه امامت خورد و آن را تضعیف کرد، تا چه اندازه اشک ریخته‌ایم؟ 📍خوارزمی 1️⃣ در مقتل الحسینش می‌نویسد در نخستین خطبهٔ صبح عاشورا، امام به نصیحت مردم کوفه پرداخت. 🔻عمر سعد با نگرانی گفت: «مگذارید سخن بگوید، که اگر سخن آغاز کند، کسی حریفش نخواهد بود!» و شمر با گستاخی به امام گفت: «ما سخنان تو را نمی‌فهمیم!» و این "نمی‌فهمیم"، در واقع «نمی‌خواهیم بفهمیم» بود. 🔸امام ادامه داد و فرمود: «آیا از پیامبر نشنیده‌اید که حسن و حسین، سروران جوانان بهشت‌اند؟» 🔺و این‌جاست که نخستین مصیبت روز عاشورا رخ می‌نماید؛ مصیبتی که شاید از عصر عاشورا جانکاه‌تر باشد. 🔻امام حسین علیه‌السلام با سوگند می‌فرماید: «به خدا، من دروغ نمی‌گویم!» 🔺و چون مخاطبانش به صدق گفتار او ایمان نمی‌آورند، امام آن‌ها را ارجاع می‌دهد به صحابهٔ پیامبر: جابر بن عبدالله، سهل بن سعد، زید بن ارقم، انس بن مالک… 🔸این صحنه، خود روضه‌ای است از اعظم مصائب؛ آنجا که حقیقت را از زبان امام نمی‌پذیرند، و امام ناگزیر است برای اثبات صدق خود، شاهد بیاورد. 🔻این تیر تردید، از کجا بر قلب امام نشست؟ 🔻مرحوم آیت‌الله غروی اصفهانی به زیبایی سرودند: «سَهمٌ أتی مِن جانِبِ السقیفه – و قَوسُهُ عَلی یَدِ الخَلیفَه» 2️⃣ 🔸آری، آغاز این انحراف به آن روز بازمی‌گردد که برای اثبات مالکیت فدک از فاطمهٔ زهرا علیهاالسلام شاهد خواستند. 3️⃣ 🔺پنجاه سال اندیشه‌سازی انحرافی، جامعه را به‌جایی رساند که در روز عاشورا، تیر تهمت و تکذیب، نه به پیکر امام، که به شخصیت او نشست. اگر آن تیرِ نخست فرو نمی‌رفت، شاید تیر حرمله هم هرگز به سینهٔ حسین علیه‌السلام نمی‌رسید. 🔻امام دوباره می‌فرماید: «اگر حتی سخنم را نمی‌پذیرید، دست‌کم نمی‌توانید انکار کنید که من تنها فرزند دختر پیامبر شما هستم!» ▪️و پاسخِ مقابل، چیزی جز سکوت نبود. 🔸وقتی جامعه‌ای در برابر حقیقت چنین خاموش می‌ماند، و در برابر شخصی چون حسین بن علی، او را یا به دروغ‌گویی متهم می‌کند یا در برابر تهمت سکوت، نشانهٔ آن است که این جامعه، به بیماری‌ای مزمن مبتلاست؛ بیماری‌ای که نه در چند ماههٔ آغاز حکومت یزید و ورود ابن‌زیاد به کوفه شکل گرفته، بلکه ریشه‌ در انحرافاتی بسیار قدیمی‌تر دارد. 1️⃣ سماوی، محمد؛ و اخطب خوارزم، موفق بن احمد. (۱۳۸۱–۱۴۲۳). مقتل الحسین علیه السلام (ج ۱–۲). قم - ایران: أنوار الهدی.ج1، ص357 2️⃣ اصفهانی، محمد حسین. (۱۴۰۲–۱۹۸۲). الأنوار القدسیة (ج ۱–۱). بیروت - لبنان: مؤسسة الوفاء.ص130 3️⃣ طبرسی، احمد بن علی؛ و جعفری، بهراد. (۱۳۸۱). ترجمه و متن کتاب شریف احتجاج (ج ۱–۲). تهران - ایران: دار الکتب الإسلامیة. ج1، ص214 📚منبع کانال حکاکی اشک| پژوهشی در تاریخ اسلام 📚 .
Unknown Artist - تیرکسUnknown Artist - Dige Ghodrat.mp3
زمان: حجم: 668K
(دیگه قدرت و توونم رفت جوونا بیاین، جوونم رفت بالا پیکرش شدم محتضر، جونم رفت)۲ جونم رفت، جوونم رفت... چقد پاشیده از هم پیکرت، خوش قد و بالا چجوری پاشم از بالا سرت، بگو بابا بلند شو تا ندیده مادرت، علی آقا زمین خوردم، آسمونم رفت همه قُوَتم، رو شونم رفت به حالم دارن می‌خندن همه، جونم رفت (بلندبالا قد رعنای من، کَمِت کردن چقد سخته تو رو بین عبا، جَمِت کردن)۲ چه بی‌رحمانه پاشیدن تنت، درهمت کردن نبود زینب من، اینجا می‌مردم برای جسمت، عبا آوردم ارباً ارباً اربا می‌بینمت با عمه رو عبا، می‌چینمت جای تو بین آغوشم بود تابوتت عمری رو، دوشم بود روح الله کمائیان
زمینه امام حسین....mp3
زمان: حجم: 1.6M
زمینه محرمی علیه السلام. ..حاج آرمین غلامی «من گدایم گدای حسینم» عاشق کربلای حسینم» همچومرغی بکویش پریدم عاقبت کربلا شدنصیبم من گرفتارشاه غریبم آنکه باشد بعالم طبیبم شکرحق آشنای حسینم2 سالها باغمش خوگرفتم آبرو ازدَر او گرفتم ازگُل کربلا بوگرفتم سینه چاک عزای حسینم2 سالهابردرش خوشه چینم گَرد راه رَه زایرینم بردرش چون گدا مینشینم سایل بینوای حسینم2 فُطرُس عشقَم وپَرندارَم سَرازاین آستان بَرندارَم زین حَرَم جای بهتر ندارم گرم مدح وثنای حسینم2 همچو نی روزوشب درنوایم عاشقم عاشق کربلایم من بداغ غمش مبتلایم خاک صحن وسرای حسینم2 آستانبوس این خانه ام من مَست این جام وپیمانه ام من گردشمعش چوپروانه ام من مُرغ بام وسرای حسینم2 بهرمن کربلایش بهشت است کُنج اَیوان طلایش بهشت است گریه درروضه هایش بهشت است تاکه درروضه های حسینم2 پای دیوارقلبم نوشتم تا حُسینیّ ام اهل بهشتم عشق اوازازل درسرشتم راضی ام برضای حسینم2 یاحسین گُفته درعالم زَر شیرعشقش مراداده مادَر همچومُرغی بکویش زنم پَر. زایرنینوای حسینم2 کعبه بَرکَربلایش بگرید مُرغ دل درهوایش بگرید هرکسی درعزایش بگرید شمع بزم عزای حسینم2 هرشب جمعه این دل هوایی است آسمان دلم نینوایی است ای خوشا آنکه کرببلایی است من غریب آشنای حُسینم2 زیرقُبه دْعا مُستجاب است زیرقُبه نشستن ثواب است بی حسین زنده بودن عذاب است جانفدایم فدای حسینم2 چون به مهرش عَجین شدگل من باغمش آشنا شددل من دوری ازکربلاست مُشکل من غرق جودوسخای حسینم امام حسین(ع) شنبه۸خرداد /حسینیه بیات _آرمین _غلامی
کربلایی جواد مقدمmoghaddam(116).mp3
زمان: حجم: 10.36M
من گدایم گدای حسینم؛ من گدایم ، گدای حسینم عاشق کربلای حسینم من گدایم ، گدای حسینم مستحق عطای حسینم من گدایم ، گدای حسینم * عشق او مایه ی سوز و سازم روی او قبله گاه نیازم از غلامی او سر فرازم چاکری بر سرای حسینم من گدایم ، گدای حسینم * دل ز مهر رخش برنگیرم هر غمش را به جان می پذیرم این مرامم بود تا بمیرم زنده چون با ولای حسینم من گدایم ، گدای حسینم * گر چه از حد فزون شد گناهم پور زهرا بود عذر خواهم روز محشر مگو بی پناهم در پنای لوای حسینم من گدایم ، گدای حسینم * او کریم است و از خود نراند هر گدایی که او را بخواند فاش گویم که هر کس بداند من غریق عطای حسینم من گدایم ، گدای حسینم * بر سر کوی او من بپاسم هست بر او امید و هراسم صاحبم را نکو می شناسم من با وفای حسینم من گدایم ، گدای حسینم * نور صدق و صفا دارد این دل مهر آل عبا دارد این دل عقده کربلا دارد این دل عاشق کربلای حسینم من گدایم ، گدای حسینم * از جوانی به پیری رسیدم عاقبت کربلا را ندیدم بار الها ! مکن نا امیدم من که مدحتسرای حسینم من گدایم ، گدای حسینم * تا غمش در دلم خانه دارد این دلم حال دیوانه دارد چشمم از اشک پیمانه دارد روز  و شب در هوای حسینم من گدایم ، گدای حسینم * گریم از ماتم اکبر او  بر لب تشنه ی اصغر او بی تن بی سر و بر سر او خون جگر در عزای حسینم من گدایم ، گدای حسینم *دردمندم دوا خواهم از او حال اهل دعا خواهم از او سینه ای با صفا خواهم از او چون ( موید ) گدای حسینم من گدایم ، گدای حسینم