eitaa logo
_ اِیوا _
90 دنبال‌کننده
218 عکس
17 ویدیو
0 فایل
‹ ﷽ › از همه| فاصله| گرفته بودو| به سمتِ| "خودش| می دوید...| ایوا : با تلفط های مختلف معانی مختلف میده ، پناه دادن ، زندگی ، حیات . جسـٰارتاکپـےممنـوع🌱 حرفی ، سخنی بود با ج‍ان و دل میشنوم..✨ https://harfeto.timefriend.net/17035265756146
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از - تامیلا -
ببین‌رفیق‌ میدونم‌خسته‌ای‌ میدونم‌هر‌روز‌داری‌از‌غریبه‌و‌خودی‌حرف ‌میشنوی میدونم‌بخاطر‌دفاع‌از‌عقایدت‌هر‌روز داری‌فحش‌میخوری‌ میدونم‌ ؛ میدونم‌‌قلبت‌درد‌گرفته‌ازاین‌همه‌درد‌ میدونم‌چشمات‌پر‌اشک ِ میدونم ؛ میدونم ؛ میدونم ولی‌ما‌بخاطر‌این‌انقلاب‌و‌این‌وطن‌ و‌خاکش‌که‌کیمیاست‌‌شهید‌ها‌دادیم‌ چه‌خون‌هایی‌که‌ریخته‌شده‌تا‌امروز‌منُ‌تو‌ اینجا‌باشیم چه‌مادرایی‌که‌‌‌‌‌از‌بچه‌هاشون‌گذشتن‌ تا‌ما‌تو‌آرامش‌باشیم چه‌جانباز‌هایی‌که‌‌بخاطر‌من‌و‌تو‌‌‌‌رفتن‌‌و‌حالا‌ هر‌کدومشون‌با‌یه‌دردی‌دست‌و‌پنجه‌نرم‌ میکنن ببین‌رفیق ِ دهه‌هشتادی‌و‌هفتادی‌من‌‌ علَم ِ این‌انقلاب‌الان‌تو‌دستای‌ ِ من‌وتوعه‌ امید‌‌همه‌به‌ماست‌ میدونم‌ ؛ مشکل‌اقتصادی‌هست‌ تورم‌هست ؛ بخدا‌که‌قبول‌دارمُ ‌ خودمم‌دارم‌تو‌همین‌کشور‌وباهمین ‌مشکلات‌زندگی‌میکنم‌‌ میدونم‌حتی‌خیلیا‌به‌نون‌شبشون‌محتاجن‌ من‌با‌چشمای‌خودم‌این‌چیزا‌رو‌دیدم‌و‌از ‌نزدیک‌با‌این‌افراد‌‌‌ارتباط‌داشتم ولی‌رفیق‌فقر‌‌‌‌دلیل‌خوبی‌برای‌وطن‌فروشی نیستا‌ ..‌ اصلا‌بیخیال‌همه‌ی ِ اینا‌ فقط‌اینکه ؛ ‌بخاطر‌حاج‌قاسم‌ * حاج‌قاسمی‌که‌گفت‌اون‌دختر‌کم‌حجاب‌و اون‌دختر‌بی‌حجابم‌ ؛ دختر‌منه بخاطر‌‌دست‌‌بریده‌ی‌‌سردار‌‌ جا‌نزن‌ بخاطر‌گریه‌های‌دختر‌شهید‌چراغی‌ جا‌نزن‌ بخاطر‌خون‌تک‌تک‌شهدا‌ جا‌نزن‌ بخاطر‌گریه‌های‌مادر‌شهید‌علی‌وردی‌ جا‌نزن‌ رفیق‌دهه‌هشتادی‌و‌هفتادی‌من‌ نزار‌این‌علَم‌بیوفته‌دست‌ ِ نااهلش‌‌!
خدایا،چیزی که ما تاب تحملش رو نداریم، واسمون قرار نده؛رحم کن بر ما
بِســـمِ الأوَّل...
لقد كنت أركض إليك منذ سنوات. أي مأوى أكثر أمانًا من ذراعيك؟ من سال‌هاست به سوی تو فرار می‌کنم مگر کدام پناهگاه از آغوش تو امن‌تر است؟
‏كم تبدو  تِلك المسافة هائلة بينَ ما يشعُر به المرء وبين ما يستطيع شرحه للآخرين...        وچه فاصله ی سهمگینی است میان آنچه آدمی حس می کند،وآنچه را که نمی تواند برای‌دیگران بازگو کند...     
میتونم بگم روز هاے سختیِ همیشه خواستم بخندم و در جواب خوبے بگم عالے ام همیشه وڪیل مُدفاع آدم هاے اطرافم ڪه اگر بدے هم ڪردن در حقم اما باز پشت گوش انداختم و با لبخند گفتم خب اشڪال نداره و هر بار با اشتیاق بیشترے به آغوش ڪشیدم شون ، همیشه سعے ڪردم نیمه پر لیوان ببینم همیشه تو دل تاریڪے دنبال یک باریڪه نور بودم همیشه امیدوار بودم و امیدوار ... همیشه انگیزه دادم براے ادامه دادن و جلو رفتن حتے اون زمانے ڪه خودم تهے بودم از زندگے اما تا ڪجا باید سایه بڪشم روے تنه هاے خشڪیده اون درخت سر سبز درونم ڪه در انتظار پاییزِ ؟ ، اما هر چه تبر زدند جوانه شد تا یک جایے جواب میده... صرفا شرحیـآتے ز حـآل :)
80!
ياليت هدوء الليل يشمل عقلي وقلبي. ای کاش آرامش شب شامل حال عقل و قلبم می‌شد.`
بِســـمِ الدَّیـان...
نحتاجُ بين الفینة وأخرى إلى أن نختفي تمامًا ولا يمكّن أحدٌ من العثور علينا . نیاز داریم بین هر یک مدت یک بار کاملا مخفی شیم و هیچکس نتونه مارو پیدا کنه....!
نداری، نخواستی! نخواستی که داشته باشی تا نخوای هم هیچی نمیشه:)
«ليتني حجر‌؛ ‏لا أَحنُّ إلي أيِّ شيءٍ...⁩» کاش سنگ بودم؛ دلم برای هیچ‌چیز ‏تنگ نمی‌شد... ‏⁧"محمود درویش"