eitaa logo
افـ زِد ڪُمیـلღ
1.5هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
5.3هزار ویدیو
209 فایل
"بہ‌نام‌اللّہ" اِف‌زِد‌⇦حضࢪٺ‌فاطمہ‌زهࢪا‌‌‌‌‹س› ڪمیل⇦شهید‌عباس‌دانشگࢪ‌‌‌‌‌‹مدافع‌حࢪم› -حࢪڪٺ‌جوهࢪه‌اصلۍ‌و‌گناه‌زنجیࢪ‌انسان‌اسٺ✋🏿 ‌‹شهید‌عباس‌دانشگࢪ› ڪپۍ؟!‌حلالت‌ࢪفیق💕 -محفل‌ها https://eitaa.com/mahfel1100 -مۍشنویم https://daigo.ir/secret/1243386803
مشاهده در ایتا
دانلود
اگہ‌رفیقے‌دارے‌کہ؛ براے‌نماز‌شب‌بیدارت‌میکنہ؛ یعنے‌خیلے‌خوش‌بہ‌حالتہ. . .✋🏻🤍" 💕↬@ef_zed_komeyl
📨 📝 متن پیام : من اونیم ک گفتم میرم سوئد 😂 چش اصا بیاین یه اتوبوس بگیرم همه نامرئی ها باهم بریم تا خود سوئد هم عشق و حال کنیم 😂ولی واقعا این فکر یه دیقه اومد تو ذهنم و زود نوشتمش با اینکه ادم خیلی مذهبی هم نیسم ولی عاشق قرانم💜 _ای جانم 😍🥲 ببینید ، مذهبی بودن به ظاهر نیس . به عمله . به رفتاره . به تفکره . به اخلاقه ما یکی از آشناهامون اینجوریه که خیلی بدنش خالکوبیه . اصلا هرکی ببیندش فکر می‌کنه چه آدم هفت خطیه دور از جون خودش و همتون . ولی بشددددت عاشق رهبر ، عاشق شهادت ، عاشق شهدا ، عاشق دین و انقلاب و ولایته خلاصه ...... 🙃 خیلی تفکرتون قشنگ بود انصافا 😍
📨 📝 متن پیام : تو که گفتی خواهر نداری😐 _آره دوستان . باور کنین ندارم 😅🤌🏻 نزدیک ترین رفیقام خواهرمن
📨 📝 متن پیام : میرم برات تهیونگ یه نامه عاشقانه مینویسم و ازش میخوام باهام ازدواج کنه🙂💜 ارزومه که به احتمال نود و نه درصد نمیشه😢💜 _🙂🙂🙂................
♥️🖤روی قبرم بنویسید اینجا مدفن کسی است که میخواست اسرائیل را نابود کند... (پدرموشکی ایران) ♥️🖤 ٜ
به حدی این پیام قدرت خوب کردن حالمو داشت که میتونم بگم یه جون به جونام اضافه شد ...... یه جون به تن خستم اضافه شد .....🙂✨🥺🧑‍🦯 از این حال خوب یهوییا قسمتتون 🥺🥲🌿 💙
افـ زِد ڪُمیـلღ
به حدی این پیام قدرت خوب کردن حالمو داشت که میتونم بگم یه جون به جونام اضافه شد ...... یه جون به تن
البته ریا نشه من شماره پدرشونم دارم ، ولی میخواستم مرده نفهمه که من دارم شماره رو 😐😂😂😂🧑‍🦯 نمی‌دونم چرا این فکرو کردم خدایی ......
اینم بگم که شاید خاطره ی من از داداش عباس بزرگوار ، داخل کتابشون چاپ شه ....🙂✨
📨 📝 متن پیام : خاطره ت رو با شهید دانشگر برامون تعریف کن . خواهش میکنم _الان آخه وقت گفتنش نیس ..... انشاالله به وقتش کامل براتون میگم .... اینم که براشون تعریف کردم بخاطر این بود که پدرشون میخواستن .... ولی تا جاییشون که بتونم براتون میگم 🥲
📨 📝 متن پیام : https://eitaa.com/ef_zed_komeyl/10391 میشه لطفا بگید چه خاطره ای و برامون توضیح بدید؟!!! _تا جاییشو که بتونم بگم رو چشمم میگم بهتون
والا آشنایی من با شهید دانشگر یه داستان خیلی پیچیده ای داره کلا . به سال هایی برمیگرده که اصلا به خدا اعتقاد خاصی نداشتم .... اصلا شهدا هیچ معنایی برام نداشتن . حتی انقدی اعتقادات نداشتم که فقط امام رضا رو قبول داشتم اونم چون مامان بابام گفته بودن منم از محضر مبارک ایشون گرفتن . و وقتیم خانوادم قسمتشون شد که برن کربلا ، من نرفتم باشون چون میگفتم کربلا دیگه کجاس ؟ و یه لجی هم کرده بودم با امام حسین متاسفانه که خیییلی ضرر کردم اونجا .... ولی معنای واقعی این که میگن اگه ماهم اربارو ول کنیم ایشون ولمون نمیکنن رو درک کردم 🙂✨..... گذشت و گذشت تا اینکه من یه خوابی دیدم که بماند چی بود فقط اینو بگم که یه شهیدی رو با لباس سبز سپاهی دیدم تو خواب ، ولی نمیشناختمشون ! خلاصه که فکر میکنم یک سالی گذشت و من با عکس شهید دانشگر مواجه شدم توی فضای مجازی و یکهو یه جرقه ای به ذهنم خورد که نکنه اون شهیدی که من تو خوابم نشناختمش ، ایشون بوده باشه . تا اینکه خیلی یهویی انگار بهم گفتن که آره ، اون شهیدی که اون شب تو خواب من بود و من نشناختمش ، شهید دانشگر بوده .... اصلا نه توسلی بهشون داشتم و نه میشناختمشون ... بعد از اینکه ایشونو شناختم و واقعا با اون خنده هاشون به دلم نشستن ، تصمیم گرفتم بهشون متوسل شم و بعد از شهید نوری ، ایشونو رفیق شهید خودم انتخاب کنم . کم کم کمکم کردن و من خییییلی خیلی عوض شدم . باهاشونم رفیق شده بودم . دو سالی گذشت و ماه مبارک رمضان بود که من بین سه تا شب قدری که بود ،شب اولش ، بعد از نماز صبح که خوابیدم ، خواب شهید دانشگرو دیدم که اینم بماند😅 اون شب تموم شد و دوشب بعدشم دوباره خواب شهیدو همون جای قبلی دیدم و اینا .... از اون شب به بعد من با شهید خییییلی رفیق شدم و همه جای زندگی من بودن و حضورشون خیلی واضح حس میشد . از اون روز به بعد شروع کردم شهیدو به هرکسی که میدونم می‌پذیره و طالب این جور حرفاس ، معرفی کنم و با شهید رفیقش کنم و الحمدلله تونستم این کارو انجام بدم و این کانالم منو لایق دونستن که ۲۲ آبان بزنمش و امسال تو این تاریخ میشه سال اولی که راهش انداختم به لطف شهدا و امام رضا ...