😇 عفافگرايي سيد ميرداماد و سير در افلاك ... 😇
سال ها پیش در بیرون از شهر قزوین که در آن زمان پایتخت ایران زمین بود، مدرسه ای وجود داشت که دانش پژوهان علوم دینی در آن جا تحصیل می کردند ،عصر پنج شنبه ای بود که همگی به خانه های خود رفته بودند، و تنها محمد باقر در مدرسه مانده بود.
تازه نماز مغربش تمام شده بود که در مدرسه کوبیده شد. بی درنگ برخاست، چراغ را برداشت و به سوی در شتافت .
محمدباقر چون در را باز کرد، ناگاه دختر جوانی را دید!
من برای تفریح از شهر خارج شده بودم لیکن به هنگام بازگشت هوا تاریک شد واکنون نگهبان ها درهای شهر را بسته اند و رفته اند، خواهش می کنم اجازه بدهید امشب را در نزد شما بمانم . من تاکنون تنها نمانده ام و به ویژه از خلوت شب بسیار وحشت دارم خواهش می کنم مرا پناه دهید و گرنه جانوران مرا خواهند درید یا راهزنان مرا خواهند دزدید!
محمدباقر به ناچار درخواست او را پذیرفت و چون سایر حجره ها قفل بود، او را به حجره خویش راه داد. او بدون اینکه بار دیگر به دختر جوان نگاه کند و با او سخن بگوید، به گوشه ای رفت و در زیر نور شعله چراغ به مطالعه پرداخت .
پس از ساعتی شیطان به سراغش آمد. جنگی سخت میان عقل و شهوت، در درون جانش درگرفت؛ شهوت او را به گناه فرا می خواند و عقل یادآور ناخشنودی خداوند و رسوایی و عذاب های پس از گناه می شد .
محمدباقر بیدرنگ به خدا پناه برد و گفت: خدایا! به ضعف نفسم اعتراف می کنم . او در این راز و نیاز بود که چشمانش به شعله چراغ خیره شد. به ناگاه انگشتان دستش را برروی شعله چراغ گرفت تا سوزندگی آتش جهنم را با تمام وجود حس کند .
پس از دقایقی که سوزش انگشتانش کمتر شد ، دوباره شیطان به او هجوم آورد. آن شب محمدباقر تا سحر بیدار بود و چندین بار ، انگشتانش را سوزاند! دختر جوان هم در گوشه ای از حجره، نشسته بود و در سکوت شب ، با بهت و حیرت، این صحنه های اعجاب انگیز را تماشا می کرد!
اینک وقت نماز شب شده بود، لیکن این نمازش، با همه نمازهایی که تاکنون خوانده بود بسیار تفاوت داشت. حلاوت و شیرینی نماز ،سخت او را مجذوب خود کرده بود. با طلوع خورشید که دروازه های شهر گشوده گشت، دختر جوان به خانه اش بازگشت و محمدباقر نیز برای این توفیق و پیروزی به سجده رفت و از خدای مهربان سپاسگزاری کرد .
او که به سبب روزه داری و بیداری شب بسیار خسته و گرسنه بود اندکی نان خورد و بی اختیار به خواب فرو رفت. چند ساعتی نگذشته بود که همهمه ها و سروصداهایی او را از خواب بیدار کرد، برخاست، به سوی پنجره رفت و با دیدن صحنه ای، سخت نگران شد!
او شاه عباس صفوی را دید که همراه آن دختر جوان، با قاضی القضات شهر ، و با تعدادی از افسران و سربازان به سوی مدرسه می آمدند. با خود گفت : نکند تهمتی به من زده باشند و اکنون ...!
شاه به سوی محمدباقر آمده بود، دربرابرش ایستاد! و گفت: دیشب تا به صبح نگران دخترم بودیم. همه جا در پی او گشتیم و برای سالم یافتن او نذر و نیازها کردیم! چند ساعت پیش دخترم آمد و تمام ماجرا را برایم بازگو کرد!
اینک اگر افتخار بدهید ، میخواهم او را به همسری شما در آورم!
محمدباقر که تا این لحظه نگران بود،یکباره نفس سرد و راحتی کشید و در دل خدا را شکر کرد .
او که لبخند مؤدبانه بر لبانش نقش بسته بود سرش را بالا گرفت، نگاهی به شاه کرد و بدین ترتیب با عزت و سرافرازی و پاکدامنی ، داماد شاه گشت .
محمدباقر میرداماد در بسیاری از علوم بویژه در فلسفه و عرفان و علوم غریبه ، به مدارج عالی رسید، به گونه ای که ملاصدرای شیرازی( معروف به صدرالمتألهین) یکی از شاگردان ممتاز او گردید .
⭕️در كتابهاي معتبر نقل شده كه ميرداماد بارها جسدش را رها كرد و به سير در عالم ملكوت پرداخت و دوباره به بدنش بازگشت
(موسوی خوانساری، محمدباقر،روضات الجنات،ج2،ص64)
✅ کانون «امین»
مجموعه تخصصی ترویج فرهنگ عفاف😇
https://telegram.me/joinchat/BLgCZzwWpsewb7hJHgTKow
http://efaf-amin.blogfa.com/
http://kanoon-amin.rzb.ir/
❌عفت گرایی شهید برونسی ...
http://efaf-amin.blogfa.com/post/8
✅ کانون «امین»
مجموعه تخصصی ترویج فرهنگ عفاف😇
https://telegram.me/joinchat/BLgCZzwWpsewb7hJHgTKow
http://efaf-amin.blogfa.com
⭕️ نوجواني خوشسيما به نام «امير» در خانوادهاي بسيار ثروتمند و مرفه زندگي ميكرد، پدر و مادرش هر دو پزشك بودند و از آنجا كه افكار غربي داشتند به ارزشها و دستورهاي دين، چنان كه بايد، پايبند نبودند.
آنها صبح زود از خانه بيرون ميرفتند و فقط آخر شب ـ براي استراحت ـ به خانه بر ميگشتند. و براي آنكه امير احساس تنهايي نكند، دختر خالة او را كه او نيز هم سنّ امير بود به فرزندخواندگي پذيرفتند و او را در خانه خويش جاي دادند.
از آن زمان آرامش زندگي امير بهم خورد چرا كه دختر خالهاش همانند زليخا، همواره خود را به امير عرضه ميداشت و درخواست عمل نامشروع ميكرد!
ليكن امير، یوسفوار امتناع ميورزيد و خود را به چنين گناهی بزرگ آلوده نميكرد؛ او از اين وضعيت پيش آمده بسيار نگران بود كه نكند خداي نكرده سرانجام تسليم شود و گوهر عفاف خود را از دست دهد!
امير در اين ميدان مبارزه با نفس و شيطان، و در اين نگراني بسيار شديد، نامهاي به مجله «زن روز» مينويسد و از آنها راه چاره ميجويد، ليكن يك هفته بعد از نوشتن نامه، يك شخصيت معنوي را در خواب ميبيند كه به او ميگويد: «امين»! برو به دانشگاه اصلي، وقتت را تلف نكن!
بدين ترتيب، امير ـ که اينک مفتخر به عنوان «امين» شده بود عازم جبهه نور ميشود و در این هنگام، نامهاي ديگر براي مجله «زن روز» مينويسد و جریان را توضیح می دهد و سرانجام، چهار روز پس از اعزام به جبهه، در عمليات كربلاي4 در ميقاتگاه شلمچه، شهد شيرين شهادت را مينوشد و به ديدار پروردگار مهربان ميرسد.
✅ کانون «امین»
مجموعه تخصصی ترویج فرهنگ عفاف😇
@efaf_amin
https://telegram.me/joinchat/BLgCZzwWpsewb7hJHgTKow
📚 رسول خدا (ص) می فرمايد :
« ما مِنْ مُسلِم يَنْظُرُ إمْرَأةً اَوَّلَ رَمْقَةٍ ثُمَّ يَغُضُّ بَصَرَهُ إلاّ أحْدَثَ اللهُ تعالي لَهُ عبادةً يَجِدُ حَلاوَتَها في قَلْبِهِ »
« هيچ مرد مسلماني نيست كه نگاهش به زني بيفتد و چشم خود را پايين اندازد مگر اينكه خداي تعالي به او توفيق عبادتي دهد كه شيريني آنرا در دل خويش بيابد »
(ميزان الحكمه، ح20282)
✅ کانون «امین»
مجموعه تخصصی ترویج فرهنگ عفاف😇
@efaf_amin
https://telegram.me/joinchat/BLgCZzwWpsewb7hJHgTKow
⭕️ بلوغ جنسی و عوامل تاثیر گذار در بلوغ زودرس ⭕️
http://www.kanoon-amin.ir/post/18
وراثت، مسائلِ ژنتيكي و ويژگي هاي والدين و آباء و اجداد و كيفيت انعقاد نطفه از جهات مختلف، نيز در میزان تحریک غريزه جنسي تأثيرگذار است؛ و طبيعت هاي چهارگانه (از ديدگاه طب سنتي: دموی، صفرایی، بلغمی و سودایی) هم در كيفيت و كميت تحریک پذیریِ غريزه تأثير دارند.
شرايط جغرافيايي (مثل مناطق گرمسير و سردسير) و محيط اجتماعي، فقر، ثروت، مقام و موقعیت، نوع شغل، شهرت، رفاه، فراقت بال و آسایش، زشتی یا زيبايي چهره و اندام نيز در چگونگي تحریک آن بی تأثير نیست.
و همچنين تغذيه حلال و حرام، هر يك تأثير خاص خودش را ميگذارد و دوست و مربی و رسانه ها هم بسیار مؤثر می باشند. افزون بر این موارد، موجوداتی غیرمادی همانند شیطان و فرشته نیز در کیفیت تحریک یا عدم تحریک غریزة جنسی مؤثر هستند
⭕️خداي دانا، حكيم و مهربان كه انسان و جهان را آفريده است نيك مي داند كه چه چيزهايي به حال آدمي سودمند است و چه چيزهايي زيان دارد به همين جهت نسخة درست زندگي كردن را براي بشر پيچيده و در قالب بايدها و نبايدهاي ديني و شرعي بيان نموده است تا آدميان را به سعادت برساند و شكي نيست كه فرا رفتن از مرزهاي عفاف و پاكدامني و كنترل نكردن غريزة جنسي، زيانهاي فراوان در پي دارد.
امیرمؤمنان علی علیه السلام می فرماید:
« من تسَرَّعَ اِلی الشَّهَواتِ تسَرَّعَ اِلیهِ الآفاتُ »
هركه در شهوات، تندرَوی كند، آفات و بلایا با سرعت به سوی او می شتابد.
(غررالحکم و دررالکلم ج ۵، ص ۳۲۷)
و نیز از جملة شهواتِ نامشروع، انواع بی عفتی ها است که آسیب های گوناگون در پی می آورد و این آسیبها به طور كلي شامل عقوبت هاي دنيوي و اُخروي می شود.
عقوبت هاي اُخروي كه در جهان پسين، گريبان گير انسان خواهد شد بسيار دردناك و فراوان است که در آینده بدان پرداخته خواهد شد و اما عقوبت هاي دنيوي، در ابعاد مختلف جسمي، رواني، اجتماعي، فرهنگي، سياسي، نظامي، اقتصادي و ملي، قابل تحقيق و بررسي است ....
✅ کانون «امین»
مجموعه تخصصی ترویج فرهنگ عفاف😇
@efaf_amin
https://telegram.me/joinchat/BLgCZzwWpsewb7hJHgTKow
http://www.kanoon-amin.ir
⭕️ پلاستیک به جای ساک ورزشی! ...
حدود سال 1354بود که مشغول تمرین بودیم که ابراهیم وارد سالن شد و یکی از دوستان هم بعد از او وارد سالن شد و بی مقدمه گفت: داداش ابراهیم ، تیپ وهیکلت خیلی جالب شده.وقتی داشتی تو راه می اومدی دوتا دختر پشت سرت بودن و مرتب از تو حرف می زدن، شلوار و پیراهن شیک که پوشیده بودی و از ساک ورزشی هم که دستت بود، کاملاً مشخص بود ورزشکاری.
ابراهیم با شنیدن این حرفها یک لحظه جاخورد. انگار توقع چنین حرفی را نداشت و خیلی توی فکر رفت.
ابراهیم از آن روز به بعد پیراهن بلند و شلوار گشاد می پوشید و هیچ وقت هم ساک ورزشی همراه نمی آورد و لباس هایش رو داخل کیسه پلاستیکی می ریخت.هر چند خیلی از بچه ها می گفتند : بابا تو دیگه چه جور آدمی هستی؟! ما باشگاه می آئیم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم و... ، تو با این هیکل روی فرم این چه لباس هایی است که می پوشی؟ ابراهیم هم به حرفهای اونها اهمیتی نمی داد و به دوستانش توصیه می کرد:
اگر ورزش رو برای خدا انجام بدین عبادت است و اما اگر به هر نیت دیگری باشین ضرر خواهید کرد.
خاطره ای از شهید ابراهیم هادی ... 👆
https://telegram.me/efaf_amin/285
✅ کانون «امین»
مجموعه تخصصی ترویج فرهنگ عفاف😇
https://telegram.me/joinchat/BLgCZzwWpsewb7hJHgTKow