هدایت شده از برای همیشه خداحافظ ولله احکم الحاکمین
سلام
اول:
حرفهایی هست برای «گفتن»،
که اگر گوشی نبود، نمیگوییم.
و حرفهایی هست برای «نگفتن»؛
حرفهایی که هرگز سر به «ابتذالِ گفتن» فرود نمیآرند.
حرفهایی شگفت، زیبا و اهورایی همینهایند،
و سرمایه ماورایی هر کسی به اندازه حرفهایی است که برای نگفتن دارد،
حرفهای بیتاب و طاقتفرسا،
که همچون زبانههای بیقرار آتشند،
و کلماتش، هر یک، هزاران بغض و استخوان در گلو را به بند کشیدهاند؛
کلماتی که پارههای «بودنِ» آدمیاند...
اینان هماره در جستجوی «مخاطب» خویشند،
اگر یافتند، یافته میشوند
ودر صمیم «وجدان» او، آرام میگیرند.
و اگر مخاطب خویش را نیافتند، نیستند،
و اگر او را گم کردند، روح را از درون به آتش میکشند و، دمادم، حریقهای دهشتناک عذاب برمیافروزند.
دوم:
امروز و فردا همه برای ما میگویند حسین علیه السلام برای امربه معروف خودش را و نه فقط خودش را که اهل و عیالش را تکه تکه کرد.
خب، این حرف یا راست است یا دروغ؟؟! اگر راست است که گفتن و تکرار آن بعد از هزار سال چه معنا دارد؟؟ به نظرم جز یک معنا چیز دیگری نخواهد داشت و آن اینکه گوینده این مطلب هم خودش بارها همان رفتار حسین علیه السلام را انجام داده!!و هم از شنونده توقع دارد او هم آن را انجام دهد!! اگر هم دروغ است که خب هیچ حرفی باقی نمی ماند، این هم یک قصه مانند قصه رستم و سهراب و امثالهم ... که قصد تکرار آن (بعد از هزار سال ) برای گوینده صرفا پول در آوردن و برای شنونده نیز صرفا شرکت در یک برنامه مهیج است ..!!
سوم:
ترجمه من از محرم:
محرم رزمایشی است برای آنکه در هر جا و از هر کس که خطای اجتماعی دیدی (خطایی که مضر به حال اجتماع است) مانند حسین علیه السلام از همه مصالحت بگذری و آتش به اختیار عمل کنی ...
تهمت خواهند زد، دروغ خواهند گفت، محروم خواهند کرد، تهدید خواهند کرد و با سفسطه و مغلطه به جانت خواهند افتاد!! و محرم تمرین استقامت روح است در مقابل همه ی اینها ...
چهارم:
چرا در بیان فضیلت گریه بر حسین علیه السلام اینقدر تکرار و تاکید میشود و سایه اش اینقدر سنگین میشود که فضیلت عمل طبق صراط حسین علیه السلام نه به چشم می آید نه به گوش تا جایی که نگه داشتن علم و کتل در قسمت خواهران مشتری های بیشتری دارد!! و ده ها مثالِ اینگونه ....
پنجم:
پاسخ سوال بالا:
چون دین ما تمام اعیار در رهن مداحان قرار گرفته و مداح ( نه همه ی آنها )مشتری مغازه ی خودش را میخواهد و دلش برای صراط حسین علیه السلام نمیسوزد...
ششم:
نظر دوستان در مورد این هشتک چیست؟ فکر میکنید نظر خودِ حسین علیه السلام چه خواهد بود:
#محرم_هر_روز_یک_امر_به_معروف
خب اجازه بدهید امر به معروف را شروع کنم تا فقط حرف نزده باشم:
با شکم پر از حرام در مقابلش ایستادند به نظرم این غصه ی زیادی ندارد. غصه آنجاست که با شکم پر از حرام برای یادبود و تجلیلش کنشگری کنند!! ( مراجعی داشتم مشروب میساخت و میخورد و میفروخت و همچنین چند تا خیمه در سطح شهر داشت یا کسی که مفسد اقتصادی و عامل گرانی مسکن در نقطه ای هست را میشناسم که ..... یا دزدی که برای برپایی مراسم چشم در چشم از دزدی که کرده سخن میگوید) ( با علم به این که قطعا این مطلب مشمول همه ی مراسمات یا خیمه ها نمیشود اما نجاست نجس است چه نوک انگشت چه یک کوه) آه از تلخیِ تکرارِ تاریخ که آنقدر باید تکرار شود و در این تکرار انسان ها را الک کند که چیزی از انسانیت باقی نماند جز الا عبادک منهم المخلصین ....
خب، من امربه معروف کردم، اگر تو هم امر به معروف کنی و اگر او هم امر به معروف کند جامعه حسینی و عاشورایی خواهد شد یا اگر من و تو و او بنشینیم و زار زار برای حسین علیه السلام اشک بریزیم ؟؟؟؟
هفتم:
موضوع مقاله: اگر حسین علیه السلام متعلق به اهل تفکر و معنا بود و نه فقط متعلق به اهل مدح و مرثیه الان دنیا چگونه او را میشناخت ؟؟؟
هشتم:
بنده هم مداحم (صوت هایم موجود است) و هم تفسیر روانشناختی نیم روز سخت را کار کرده ام که در آن به تفسیر روانشناختی تمام رخدادهای صبح تا عصر عاشورا پرداخته ام و حاضرم و میتوانم بیش از پنجاه ساعت در این مقام سخنرانی کنم.
پس اصلِ حرف مرا سعی کنید بفهید( اگر چه فهمیدن برای خیلی ها پروژه ی سخت و پیچیده ای است !!)
بیان نکته هشتم از نان شب هم واجب تر بود چون تهمت زدن سه شعبه ( تهمت زدن سه شعبه یعنی تهمت زدنی که تو برای تاثیر بیشتر آن از دروغ و سفسطه و مغلطه هم استفاده کنی) سکه ی رایج این روزها است ..
همایون ....
#تحلیل_محرم
#محرم_هر_روز_یک_امر_به_معروف