میگفت:«با مامان و بابا تو مسیر برگشتن بودیم؛ مامان خسته شد و نشست روی جدول خیابون.»
علیرضا که به اینجای حرفهاش رسید، مادر گریهاش گرفت و رفت بیرون. طاقت نیاورد...
پسرک چشمش راه گرفته به جایی نامعلوم و دارد توی ذهنش بازسازی میکند.
- «مسابقه گذاشتیم با بابام، دویدیم که برویم موکب برای مامان شربت بیاریم...»
مکث میکند. چشمش دارد همین چند ساعت پیش را میبیند!
- «... صدای انفجار اومد، موج زد، چشمهام بد جور سوخت، افتادم زمین...»
پاچهی شلوارش را آرام زد کنار. سوختگی و خراشیدگی خودش را نشان داد. همراه مادرش آمده بود بیمارستان. از پدرش اما حرفی نزد. رفتم بیرون تا حالی از پدر علیرضا بپرسم؛ اشک روی صورت زن میریخت پایین:
- «بابای علیرضا رو گم کردیم... علیرضا خبر نداره، بهش گفتم بابا جایی دیگه بستری هست!»
از پیش آنها میروم. بیرون از بیمارستان مسئول بخش را میبینم. علیرضا را بهش میشناسانم تا از پدرش خبری بگیرم؛
- بهشون گفتیم گم شده! چون الان موقعیتِ دادن خبر شهادت باباش نبود...!»😭
✍️ محمدحیدری
@hosein_darabi
روایت از کرمان؛
روایت از یک شهر مقاوم؛
زن از ماشین پیاده شد. جمعیت را کنار زدو هراسان به سمت نگهبانی بیمارستان دوید. چادرش روی شانههایش افتاده بود. تارهای نامرتب و پریشان موهایش از لابهلای روسری روی گونهاش ریخته بود. لبهایش از ترس سفید شده بود. به نگهبان که رسید پاهایش دیگر جان نداشت. دستش را روی شیشه نگهبانی تکیه داد و هراسان گفت محسن ابراهیمی "گفتن آوردنش اینجا، زندهست؟" و بعد طوری که انگار خودش تحمل شنیدن جواب همچین سوالی را ندارد، سرش را گذاشت روی شیشه و به زور بدن بیجانش را نگه داشت.
نگهبان همانطورکه سریع داشت دفتر اسامی را نگاه میکرد گفت: "پسرته خواهر؟" و زن بدون اینکه صدایش نای بیرون آمدن داشته باشد جواب داد: "تو رو امام زمان نگو مُرده" نگهبان صفحه را ورق زد و گفت: "خواهرم آروم باش توکلت به خدا باشه، اسمش تو لیست من نیست، برو توی اورژانس و بگرد، ببین پیداش میکنی؟"
زن بعد از کلی التماس از گیت نگهبانی رد شد و به اورژانس رسید. ناله و فریاد بابوی خون درهم آمیخته شده بود راهروی اورژانس پر بود از مجروحان و مصدومان که بعضیهاشان از هوش رفته بودند. اولی محسن نبود، دومی هم که پرستار داشت سرش را باندپیچی میکرد جوانی سی و چند ساله بود انگار، نه محسن شانزده سالهی او. سومی هم بدن بیجانی بود که بر پارچهی رویش نوشته بودند: سردخانه! چشمش که به این کلمه افتاد، ناگهان پایش از یاری کردن ایستاد.کف زمین اورژانس نشست و به پایین روپوش پرستاری که بهسرعت داشت از کنارش میگذشت چنگ انداخت و گفت: "خانوم محسن ابراهیمی یه جوون شونزده ساله با موهای فرفری سیاه اینجا نیاوردن؟" پرستار به سِرُم توی دستش اشاره کرد و گفت: "من کار دارم، خانم جون پاشو اینجا آلودهست، پاشو بشین روی صندلی باید از پذیرش بپرسی یا خودت یکییکی اتاق ها رو نگاه کنی."
زن هر چه توان داشت روی هم گذاشت برای ایستادن. شروع کرد به گشتن تمام اتاقها، اتاق اول، اتاق دوم، اتاق سوم ... چپ، راست و هر چه بیشتر به انتهای سالن نزدیک میشد دلش بیشتر راضی میشد که محسن را هر قدر مجروح و زخمی در همین اتاقها بیابد.
آخرین اتاق، آخرین امیدِ او بود و بعد از آن دیگر باید برای شناساییِ محسن به سردخانه میرفت. زیر لب زمزمه کرد یا فاطمه زهرا تو را به آبروی حاج قاسم قَسَم و بعد به سراغ تختِ آخرِ اتاقِ آخر رفت. زنی سالخورده و زخمی روی آن خوابیده بود و ناله میکرد.
جهان روی سرش آوار شد. یادش آمد که صبح محسن را بخاطر به هم ریختگی اتاقش کلی دعوا کرده بود. صورت زیبای محسن جلوی چشمش آمد که با خنده گفته بود: "مراسم حاج قاسم که تموم شه، سرمون خلوت میشه میام خونه، کامل اتاقمو تروتمیز میکنم"
در دلش تمام دعاهایی که برای عاقبت به خیری محسن کرده بود، مرور کرد. سرش گیج رفت، چشمهایش تار شد: "خدایا من تحمل این غم و دوری بزرگ رو ندارم."
بیرمق با لبهایی لرزان از زنی پرسید: "سردخانه کجاست؟" و قبل از آنکه جملهاش تمام شود پرستاری که داشت از اتاق CPR بیرون میآمد بلند فریاد زد: "پسر نوجوونه برگشت. دکتر میگه منتقل شه ICU"
از لابهلای درِ باز شدهی اتاق و رفتوآمد دکترها و پرستاران موهایِ مشکیِ محسن را دید و فرفری گیسویی را که تمام حالاتش را حفظ بود. جلوتر رفت دلِ از دست رفتهاش را لای آن موها دوباره یافت و با صدای بوق مانیتوری که داشت حیات محسن را نشان میداد آرام گرفت ...
روایت از فاطمه مهرابی
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
🔴 ایران خواهد زد، ولی توقع مردم را بیدلیل بالا نبریم. احساساتی عمل نکنیم
چرا میگویید نزنی میخوری؟ ما تابحال نزدیم؟
ما همین الان نیابتی در حال جنگ هستیم دائما، بخش قابل توجهی از توان نیابتی ما درگیر هست و در حال ضربه به رژیم
یمن، مقاومت عراق، حزب الله، جهاد اسلامی، حماس و... این عملیات هایی که شبانه روز در حال انجام دادن هستند، زدن نیست؟
برخی دوستان زدن رو صرفا در زدن موشک مستقیم تهران به تل آویو خلاصه میکنند!
مشخصه تبعات این نوع عملیات چی هست
الان مقاومت عراق در حال زدن پایگاه های آمریکا نیست؟!
حزب الله در حال درگیری با رژیم نیست؟!
یمن در حال درگیری مستقیم با رژیم نیست؟!
این اتفاقاتی که در رژیم در حال رخ دادنه، از بمب گذاری تا دیگر مسائل اتفاقی هست؟!
حاج قاسم فرمود انتقام ما در مسئله شهادت حاج عماد مغنیه و دیگران، محو کامل اسرائیل هست. مجموعه اقدامات ایران در سال های گذشته و امروز تضعیف قطعی رژیم و وضعیت آشفته ای هست که امروز داره
🔻سیدحسن در سخنرانیهای بعد از طوفان الاقصی مدل رفتار مقاومت رو مشخص کرد
اول اینکه گفت مقاومت تصعید دفعی ندارد بلکه تصعید تدریجی خواهد داشت و پیروزی در جنگ نیاز به صبر و حوصله دارد.
دوم اینکه گفت ما در محور مقاومت وحدت ساحات داریم و ایران و سوریه باید دشمن رو مهار کنند و نه اینکه خودشان درگیر دشمن شوند.
این دوتا نکته تکلیف مدل رفتاری ما رو مشخص کرده
زدن لجستیک و مردم عادی یعنی این پیام که بیا وارد جنگ مستقیم شو. اتفاقا هم آمریکا و هم رژیم به شدت به جنگ مستقیم ما نیاز دارند، سالهاست که دنبال این اتفاق هستند. ایران و جبهه مقاومت دائما درحال جنگ غیر مستقیم هستند، این جنگ غیر مستقیم رژیم صهیونیستی رو فرسوده کرده. این عملیات هایی که رژیم در سوریه، لبنان و جاهای دیگه داره انجام میده برای برگردوندن اون آبروی از دست رفته و ضربهی ترمیم ناپذیری که خوردهس.
ان شاء الله ایران و مقاومت پاسخ این اتفاقات اخیر را خواهند داد ولی نباید احساسی به ماجرا نگاه کرد.
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صادق زیباکلام:
همه شواهد و قرائن نشان میدهد که عملیات تروریستی کرمان بعید است کار اسرائیل باشد، اسرائیل نمیآید افرادی را که هیچ گناهی ندارند و فقط در آن مکان حضور داشتند را از بین ببرد!
کاری ندارم عملیات تروریستی کار کی بوده. ولی گند بزنن به این استدلالت. از زیبا کلام بپرسید گناه ۵٠٠٠ بچهای که توی غزه سلاخی شدن چیه؟
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
🔻کانالی نوشته بود، هیچ جا نگفته تلاویو رو بزنید که نگران تلاویو هستید، باید بگم، اینکه شما ندیدید جایی گفته دلیل بر نگفتن نیست، طبق رصد کامل فضای مجازی، بسیاری از کانالها و پیجهای دغدغه مند که خونشون به جوش اومده بود، از حمله به تلاویو سخن میگفتن
⁉️ چه کسی مطالبه نداره؟
من چند قدمی محل انفجار بودم و اون صحنههارو دیدم، پیکرهای تکه تکه شده رو دیدم و خشمم از خیلیا بیشتره نسبت به دشمن. دلم بیشتر از همه برای کرمان و شهدا میسوزه، و بیشتر از خیلیا دلم خنک میشه انتقام بگیریم و همینجاهم همین مطالبه رو میکنم. ولی بدیهیات میدان جنگ رو نمیشه گوشزد نکرد.
خطاب به کانالهای دغدغه مندی که خون غیرتشون به جوش اومده بود و میگفتن باید تلاویو رو بزنیم نوشتم این راهش نیست، اتفاقا آمریکا و اسرائیل دنبال بهانهای هستن که ثابت کنن ایران دنبال جنگ مستقیم بوده تا بیشترین تحریمها و بیشترین فشارها و... رو بر ایران تحمیل کنن. همین الانم دنبال ردپایی از ایران در طوفان الاقصی هستن ولی پیدا نکردن. باید هوشمندانه عمل کرد. جامعه بین الملل حادثه تروریستی کرمان رو یه حادثه میدونه، نه حمله یک کشور به کشور دیگه، جواب این اتفاق رو با پاسخ مستقیم مثلا موشک بدی، سازمان مللی که این حادثه رو محکوم کرده و تسلیت داده، میاد بدترین تصمیمات رو علیهت میگیره.
✅ همهمون دنبال انتقام هستیم، ولی انتقام رو به اهلش باید واگذار کرد، کسی که تمام معادلات داخلی، خارجی، منطقه، بین الملل رو میدونه. یه بچه دبستانی درباره آزمون دکتری نمیتونه نظر بده که چجوری برگزار بشه. هرچقدر هم ما مطالبه کنیم و روشهای مختلف انتقام رو پیشنهاد بدیم، نظام روشی که بهترین و موثرترین روش باشه رو پیش میگیره
🤚آدرس غلط تحویل مردم ندیم خواهشا. با احساسات مردم دغدغهمند بازی نکنیم که اگر سطح توقع مردم رو به اشتباه بالاببریم و مردم آنچه دلشون خواست محقق نشد به کل نظام بدبین میشن.
این انتقام سخت باید راهبردی، تعیین کننده، بازدارنده و حساب شده باشه.
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
@hosein_darabi
6.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مادر شهید: دعا کنید برای پسر چهارسالمون از کما دربیاد، داغ روی داغ نیاد
پدر شهید: حاج قاسم دوستت دارم، خونت اگه سرد شد خون گرم من و بچههام هست😭
همینقدر مردم کرمان مظلومن،
همینقدر مردم کرمان مقاومن،
همینقدر مردم کرمان شریفن
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
@hosein_darabi
2.61M
✳️توضیحات مهم شیخ قمی
➖درباره حادثه تروریستی کرمان
➖وانتقام سخت قطعی خواهد بود نگران نباشید.
➖مراقب باشیم در پازل دشمن بازی نکنیم!
➖دشمن به دنبال ارعاب مردم و نا امیدسازی و القای ناکارآمدی نظام در حوزه امنیتی هست.
اعلام هوشیاری
با توجه به اقدام تروریستی صورت گرفته در کرمان، ضمن هوشیاری کامل هر گونه افراد، خودرو و بسته های مشکوک به ویژه پیرامون اماکن مهم و محل های تجمع و برگزاری مراسم و .... را در اسرع وقت در میثاق بارگذاری نموده و سریعا به مسئول بالادستی خود اطلاع دهید.
5.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
+دوستانی که در مورد پاسخ های ایران شک دارن یه نگاه بندازن
🇮🇷
🤲 #دعای_ظهور
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
🍃 إِلٰهِى عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ، وَانْکَشَفَ الْغِطاءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ، وَضاقَتِ الْأَرْضُ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ، وَأَنْتَ الْمُسْتَعانُ، وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکىٰ، وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ.
أَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أُولِى الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ، وَعَرَّفْتَنا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَرِیباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ.یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِىُّ، یَا عَلِىُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیانِى فَإِنَّکُما کافِیانِ، وَانْصُرانِى فَإِنَّکُما ناصِرانِ.یَا مَوْلانا یَا صاحِبَ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، أَدْرِکْنِى أَدْرِکْنِى أَدْرِکْنِى، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَ.🍃
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#دعای_فرج
🦋 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ 🦋
🤲 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🤲
🌹https://eitaa.com/joinchat/4069458120Cf8eac7d53c