eitaa logo
-عِــینْطاٰء-
1هزار دنبال‌کننده
421 عکس
364 ویدیو
40 فایل
✍️نویسنده |سیدعباس‌طباطبایی| |چپ‌دستِ‌راست‌اندیش| |بچه کرمون،ساکنِ ساری| ـ میخوام‌شهیدشَم‌ولی‌تیربرام‌ضرر‌داره- ـ متأهلِ‌متعهد‌بایه‌دونه‌از‌این‌انگشـ💍ـترا ـ بابای‌سیدعلی‌وزهراسادات ناشناس حرفتو بزن:👇 https://daigo.ir/secret/358238343
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂همه جوابا به نحوی درسته •آدم اگه تو لاک خودش فرو بره و درگیر خودش بشه طبیعیه که دیگه با مردم زمونه درگیر نمیشه... -نیش زبونش کمتر میشه -حسادتش ته نشین میشه -دلش مهربون و دستش باکرامت میشه. •اما بحث اینه که چجوری ما‌میتونیم به این برسیم؟ •چه عاملی هست که بیشترازهمه ی عوامل مارو میکنه!؟! •بیاید یکم رجوع کنیم به احوالات خوبان عالَم___ •شما وقتی تو چهره ی نگاه میکنید ،همین حسیو دارین که من دارم؟ همش حس میکنم اون اصلا اینجا نیست. همش فک میکنم انگار بودنش تو دنیا دست گرمیه و همه وجودش داره اونطرف زندگی میکنه. خنده هاش جدی بودناش صحبت کردناش •انگار حاج قاسم جلو تر از هممون حرکت کرده و قبل از اینکه آخرتی بیاد،خودشو به آخرت رسونده و داره تو اون زمان میکنه. دریک کلمه میشه گفت خوبان عالم به شدت مقوله ی شون فعاله. مثل ما نیستند تا تقی به توقی بخوره یاد‌مرگ و قیامت بیفتن. انگار همیشه مرگ رو بیخ گوش خودشون حس میکنند. •خب شاید بگید مرگ یه مقوله ی خشک و خشنی هست که نمیشه با اون با خدا ارتباط گرفت. یا بگین خدارو باید عاشقانه عبادت کرد.مرگ همش آتیشو ،هیزمو اینجور چیزاس. با اینا نمیشه با خدا رفیق شد!!! •منم میگم تا حالا دیدین دونفر دیوانه وار همو بخوان!!!میدونین بدترین دردی که عاشق رو اذیت میکنه نه درد فراق هست و نه درد عشق.بلکه درد معشوق نسبت به عاشق هست. •جهنم خدا بارزترین بی تفاوتی حضرت حق نسبت به بنده هاشه.و هیچ عذابی بالاتر از این برای اهل جهنم نیست. اون آتیش و هیزم ثمره ی بی تفاوتی و بی محلی خداوند نسبت به بنده هاش هستش. •فکر کردن به این بی تفاوتی و بی محلی مارو پر از میکنه و همه ی ترس ما‌ این میشه که نکنه خدا فردای قیامت بخاطر یه اشتباه کوچیک سالهای سال نسبت بهمون بی تفاوت بمونه.... قدم های مارو محتاط میکنه ما‌رو پر اضطراب و دلهره میکنه.البته دلهره ای با طعم قند... این داستان سر دراز داره که میشه با عنوان دنبالش کرد. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 @ein_ta
چرا‌ هر جا که فست فودیش کثیف تره یا به قول کرمونیا پچل تره،ساندویچاش خوشمزه تر میشه؟!؟ پ‌ن:اون شال آبیه در تصویر برام گوجه خیارشورای همبرو گذاشت😅 الان خسته شده اومده نشسته رفیقش پچل تر از خودش داره ساندویچ میپیچه😐
به خود باز آمدم نقش تو در خود جستجو کردم؛؛؛ •شهریار @ein_ta
•تازه‌اول‌ماجراس___ @ein_ta
سلام.ممنون .روز طالبه ی‌/:شما هم مبارک____
دلم نیومد متن شعرش رو نذارم👇 نشسته در حیاط وظرف چینی روی زانویش اناری بر لبش گل کرده وسنجاقی به گیسویش قناری های این اطراف را بی بال وپر کرده صدای نازک برخورد چینی با النگویش مضاعف میکند زیبایی اش را گوشوار آن سان که در باغی درختی مهربان را آلبالویش کسوف ماه رخ داده است یا بالا بلای من به روی چهره پاشیده است از ابریشم مویش؟ اگر پیچ امین الدوله بودم میتوانستم کمی از ساقه هایم را ببندم دور بازویش تو را از من جدا کردند هر باری به ترفندی یکی با خنده ی تلخش یکی با برق چاقویش قضاوت میکند تاریخ بین خان ده با من که از من شعر میماند واز او باغ گردویش رعیت زاده بودم دخترش را خان نداد و من هزاران زخم در دل داشتم این زخم هم رویش
حله!؟ @ein_ta
بلاخره یه نسخه شو از یکی امانت گرفتم تا فردا شروعش کنم خیلی تعریفش رو شنیدم اگه شد بعضی از جمله هاشو‌همینجا میذارم...
دشت اول از بنده‌ی خدا تقدیم به اعضا کانال. - استادم در تبریز، دستور داده است که دستِ‌کم هفته‌ای یکبار به مقبره‌ها بروم - که چه شود؟ - که یادم بیاید، من هم بناست بمیرم! - یادت آمد؟ - امروز چیز دیگری یادم آمد. - چه چیزی یادت آمد؟ - یادم آمد که من مولا دارم و باید عبد او باشم.
+دعا کمیل رو که میخونین.... -بله،حتما،آره،چراکه‌نه؛؛؛؛؛؛؛؛؛