eitaa logo
استاد علی صفایی حائری
68.8هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
35 فایل
انتشارات لیله القدر ناشر انحصاری آثار مرحوم استاد علی صفایی حائری (عین.صاد) سایت: www.einsad.ir 📲ارتباط با ادمین @ad_einsad 📚 سفارش کتاب @einsadshop_ad 🔗شبکه های اجتماعی zil.ink/einsad.ir تلفن : ۰۲۵۳۷۷۱۲۳۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰بحران های تاریخ 🔶🔸 در لحظه ‏هاى بحرانى تاريخ، كلمه‏ ها، فكر ها، كار ها و رابطه‏ ها، حدود خويش را از دست مى‏ دهند و از مفهوم خالى مى‏ شوند. 🔸 در اين مرحله هر چيزى در جاى هر چيز مى ‏نشيند؛ چون مرزها شكسته شده‏ اند و فقط آهنگ‏ هاى كلمه ‏ها و جلوه كارها و شور فكرها، كارسازى مى‏ نمايند 🔸 و يا درگيرى پيش مى ‏آورند و اين درگيرى‏ ها، درگيرى‏ هايى لفظى هستند و بى ‏بار و بى ‏نتيجه. 🔸 در اين مرحله، قدرها و اندازه‏ ها و در نتيجه حدها و مرزها و در نتيجه قانون‏ ها و ضابطه ‏ها در هم مى‏ ريزند، 🔸 هر كس در هر كارى و هر كلمه در هر جايى و هر فكر در هر سرى، ساز مى ‏زند و سرگردان مى‏ چرخد و جايگاهى ندارد، همچون غبارى در فضايى. 🔸اين بلبشوى اجتماعى و انسانى، نتيجه حادثه ‏ها و درگيرى ‏ها و شتاب‏ زدگى‏ هايى است كه با حادثه‏ ها سبز شده ‏اند و انسان را به كار كشيده ‏اند و به خويش خوانده ‏اند و آماده كرده‏ اند. 🔶🔸 اگر انسان در كنار اين حادثه‏ ها با تدبير و تقدير و تنظيمى همراه مى‏ گرديد؛ تدبيرى در رهبرى و تقديرى در طرح‏ ريزى و تنظيمى در عمل، هيچگاه محكوم حادثه‏ ها و اسير شتاب‏ ها نمى‏ ماند و حدود را در هم نمى ‏ريخت و اندازه ‏ها را نديده نمى‏ گرفت و هر كلمه و هر فكر و هر گام را در هر جايى نمى‏ گذاشت. 📝استاد علی صفایی حائری 📚 کتاب رشد، ص۱۱ ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir ▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
خدا می خواهد محدودیت های مان را بشکند.mp3
6.96M
🎙محرومیت های من ناشی از محدودیت های من بوده او همه هم و غمش این بوده که این دیوارها بریزد، من همه هم و غمم اینه که این دیوار ها نریزند... ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir ▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
🔰 نظم ⬜️ آنها كه با معيار اهميت و ضرورت، به نظم رسيده‏ اند و سازمان گرفته‏ اند، اينها در بن‏ بست نمى‏ مانند و در درگيرى‏ ها نمى‏ شكنند و بازيچه عجله‏ ها و شتاب‏ ها نمى‏ شوند ◻️ و در بحرانى‏ ترين لحظه‏ هاى تاريخ و همراه درگيرى‏ هاى مستمر، قدرها و حدها را در نظر دارند و هر كلمه و هر كار و هر فكرى را در جايگاه خويش مى‏ گذارند و در نتيجه مى‏ توانند از كلمه‏ ها و طرح‏ ها و فكرهايى كه دور از شتاب‏ ها و عجله‏ ها و همراه قدر و حدى هستند، بهره بگيرند. ◽️ كسانى كه ضرر شتاب‏ ها را ديده‏ اند و غرامت سنگينى پرداخته‏ اند و به سازمان فكرى و نظام ذهنى محكمى رسيده‏ اند و با اهميت‏ ها و ضرورت‏ ها اين سازمان را برپا كرده‏ اند، به آن دقت و سنجشى مى‏ رسند كه هر كلمه‏ اى را كنترل كنند بدون آنكه وقت زيادى را تلف كرده باشند. ▫️آخر راه‏ هايى كه براى پياده‏ روها دور است، براى سرعت‏ هاى بزرگ و وسيله‏ هاى سريع نزديك است و وقتى نمى‏ گيرد. ورزيده‏ ها، در يك ساعت، كارى را به پايان مى‏ رسانند كه تازه كارها در يك روز از انجام آن عاجز هستند. 🔲 و براى رسيدن به اين ورزيدگى، مى‏ توان از دقت در مسائل جزيى شروع كرد و از زير آوار عادت‏ هاى حاكم بيرون آمد و دقت‏ ها و سنجش‏ ها را در برخورد با هر مسأله به كار گرفت. به اين گونه آنها كه در مسائل جزيى، دقيق و آماده شده‏ اند ... مسائل بزرگ را سطحى و ساده نمى‏ نگرند. ▪️كسانى كه از وزنه‏ هاى كوچك ورزيدگى را هديه گرفته‏ اند، در زير وزنه‏ هاى بزرگ از پا نمى‏ افتند. ◾️ به اين گونه در وقت كم، كارهاى زياد عملى مى‏ شوند و مرزها و اندازه‏ ها در هم نمى‏ ريزند و كلمه‏ ها و كارها و طرح‏ هايى كه همراه‏ حدها و قدرها بوده‏ اند، ستم نمى‏ بينند و آن كلمه‏ ها و طرح‏ هايى كه بى‏ حساب و بى‏ اندازه و بى‏ مرز بوده‏ اند رها نمى‏ شوند كه نقد مى‏ خورند. ◼️ با اين ترازوهاى دقيق و ميزان‏ هاى ورزيده، از سرگردانى نجات مى‏ يابند. 📝 استاد علی صفایی حائری 📚 کتاب رشد، ص ۱۴ ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir ▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
🔰 در هر لحظه یک تکلیف بیشتر نداریم. ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir ▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
🔰 در هر لحظه یک تکلیف بیشتر نداریم. 🔷🔹 ما بازيچه شتاب‏ ها هستيم، مگر هنگامى كه از پيش طرحى داشته باشيم و با حساب احتمالات آماده شده باشيم و خط آخر را خوانده باشيم. 🔹در اين هنگام، اين ماييم كه چشم به راه حادثه‏ ها هستيم و با سازمان و تنظيم خويش به حادثه‏ ها نظام داده‏ ايم و سازمان بخشيده‏ ايم. 🔷دل‏ هايى كه سازمان گرفته‏ اند ... ديگر بازيچه حادثه‏ ها نمى‏ شوند و بحران نمى‏ بينند. 🔹 مغازه‏اى كه قفسه‏ بندى شده و تنظيم گرديده، جنس‏ هاى زياد آن به راحتى در دسترس قرار مى‏ گيرند، اما دكهّ‏ هاى درهم و شلوغ كه اجناس‏شان پخش و رها و زير پا افتاده است، دست و پاگير و خستگى‏ زا و وقت كش هستند. 🔹 دل‏هايى كه بر اساس اهميت حادثه‏ ها، كارها را رده‏ بندى كرده‏ اند ... در حالى كه هزار كار دارند، بيش از يك گرفتارى برايشان نيست؛ 🔹 چون در يك لحظه، گرفتارى ما فقط مربوط به آن كار و آن حادثه‏اى است كه اهميت زيادترى دارد و ضرورت بيشترى. 🔹 اگر تمام كارها را انجام بدهيم و اين يك كار بماند، كارى انجام نداده‏ ايم و بار خود را نگذاشته‏ ايم 🔹 و اگر آن يك كار را، فقط همان را، بياوريم ديگر حرفى براى ما نيست و بازخواستى نيست. 🔹 و همين است كه ديگر سيل حادثه‏ ها و انبوه كارها، ما را خُرد نمى‏ كند و به بازى نمى‏ گيرد. 📝 استاد علی صفایی حائری 📚کتاب رشد، ص ۱۴ ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir ▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
🔰 انس با الفاظ ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir ▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
🔰 انس با الفاظ 🔳 ما بدون رسيدن به معنا و مقصود، به كلمه‏ ها و لفظ ها رسيده‏ ايم و با الفاظ خالى انس گرفته‏ ايم و آنها را در برخوردها به رخ يكديگر كشيده‏ ايم ... ⬛️ اگر ما با حركت فكرى همراه مى‏ شديم و در خود مى‏ جوشيديم و مطلب‏ ها و مفهوم‏ ها را درك مى‏ كرديم و آنگاه در به در به دنبال كلمه‏ ها مى‏ گشتيم... در آن لحظه كه به يك كلمه مى‏ رسيديم، از آن بهره مى‏ گرفتيم و همچون تشنه‏ هاى به آب رسيده، كلمه‏ ها را قطره‏ قطره مى‏ چشيديم و جذب مى‏ كرديم. ◼️ ما پيش از آنكه تشنه شده باشيم، نوشيده‏ ايم و پيش از آنكه به اشتها آمده باشيم و با سؤال‏ ها گلاويز شده باشيم، خود را تلنبار كرده‏ ايم و پيش از آنكه به معناها دست يافته باشيم، به كلمه‏ ها رسيده‏ ايم... ◾️و اين است كه باد كرده‏ ايم و با آنكه زياد داريم، مريض و بى‏ رمق هستيم و به امتلاى ذهنى و پرخورى فكرى دچار شده‏ ايم... 🔲 اسفناك اينكه، اين بيمارى و اين پرخورى، همه گير شده و اسفناك‏ تر اينكه، اين بيمارى در ابتدا به عنوان يك افتخار و نشانه سلامتى و روشنفكرى هم قلمداد مى‏ گردد، اما رفته‏ رفته سنگينى و خستگى و ضعف ذهنى را به دنبال مى‏ آورد و روشن فكر تلنبار شده را به بن‏ بست مى‏ رساند . ⬜️ اينها با اينكه خيلى دارند، فقير هستند؛ چون پيش از سؤال، به جواب‏ ها رسيده‏ اند و پيش از عطش، به آب. دواى اينها همان طرح سئوال‏ هاى بنيادى است كه بتواند به تفكرات آنها سازمان بدهد تا بتوانند با تفكرات سازمان گرفته به مطالعات خويش سر و سامانى بدهند و آن را هضم كنند و شيره‏ كشى نمايند. 🔴 هيچ چيز بى‏ حاصل‏تر از اين مطالعات دستورى و كتاب خواندن‏ هاى پيشنهادى نيست كه پيش از طرح سؤال و جوشش پرسش‏ ها، گريبان‏ گير تازه راه افتاده‏ ها و نو مسلمان‏ هاى شعار زده مى‏ شود. ◼️◾️▪️ كسانى كه مى‏ خواهند ديگرى را به راهى و به تفكراتى و به مطالعاتى وادار كنند، ناچارند كه زودتر زمينه‏ ها را فراهم سازند و تشنگى را در طرف بريزند و تنور را داغ كنند و سپس نان بچسبانند و مطالبى و كتاب‏هايى را در دسترس بگذارند. ◻️ به اين گونه، حرف‏ ها و طرح‏ ها زودتر جذب مى‏ شوند و كلمه‏ ها زودتر مفهوم مى‏ شوند و در عمل شكل مى‏ گيرند و در خارج پياده مى‏ گردند. 📝استاد علی صفایی حائری 📚 کتاب رشد، ص ۱۷ ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir ▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
🔰 آدم شدن! 🔷🔹 انسان براى مسأله‏ اى بالاتر از شكل گرفتن و تكامل يافتن بايد بكوشد؛ چون تنها اين كافى نيست كه شكل بگيريم و در ابعاد وسيع ماده و معنا تكامل پيدا كنيم، زيرا با اين تكامل يافتن، مسأله بن‏ بست و عبث و پوچى زودتر پيش مى‏ آيد و عميق‏ تر مطرح مى‏ گردد. 🔹 كسى كه بهترين ماشين را و شكل گرفته‏ ترين وسيله‏ ها را و تكامل يافته‏ ترين مركب‏ ها را با خود دارد مسأله بن‏ بست و ترافيك و محدوديت‏ ها را بيشتر احساس مى‏ كند و عميق‏ تر مى‏ فهمد. 🔹 انسانى كه در دو بُعد ماده و اخلاق شكل گرفته و به تكامل رسيده، اما جهت ندارد و راه ندارد، به بن‏ بست و عبث و پوچى عميق‏ ترى گرفتار خواهد شد 🔹و اين‏ بن‏ بست‏ و عبث‏ و پوچى‏ را ديگر نمى‏ توان با عرفان شرق هم درمان كرد و با هيپى‏ گرى مداوا نمود؛ چون اين عرفان، خود يك نوع تكامل براى استعدادهاى عظيم‏ تر انسان است كه پس از شكل گرفتن و تكامل يافتن، بايد به دنبال راهى بزرگ‏ تر براى حركت كردن و جهتى برتر براى دويدنش بود. 🔹براى اين انسان مسأله جهت و صراط و مركب‏ها و رهبرى‏ ها و روش حركت و منزل‏ ها مطرح مى‏ شوند و تنها استعدادهاى تكامل يافته در دو بُعد ماده و اخلاق مسأله‏ اى را حل نمى‏ كنند. 🔹آن لحظه‏ اى كه انسان فكر و عقل و دلش را مثل ابزارها و ماشين‏ هايش شكل بدهد، آيا آن روز اين استعدادهاى شكل گرفته و به بن‏ بست نشسته، بحران‏ هاى بزرگ‏ ترى را سبز نمى‏ كنند؟ 🔹انسان هنگامى آدم مى‏ شود كه به استعدادهاى شكل گرفته‏ اش جهت بدهد 🔹و براى اين انسان، مكتبى مكتب مى‏ شود، كه جهت‏ حركت و صراط و روش حركت و و و را به او ياد بدهد و بياموزد، بدون آنكه او را مسخ كند و او را در راه بغلطاند و يا بغل بگيرد. 📝استادعلی صفایی حائری 📚 کتاب رشد، ص ۲۱ ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir ▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri