✅ ورزش اسلامی (شماره ۱)
🔸 استاد علی صفایی حائری
از گذشته های دور نمیتوانستیم ″ورزش″ را با ″بازی″، آن هم بازی هایی آنچنانی که می دانیم و می دانید، با هزارها ریا و تظاهر و خودخواهی و درگیری و پارتی بازی و ...، یکی بدانیم و نمی توانستیم تئوری ها و توجیه هایی را که برای ″بازی″ دارند و مرحوم پاک نژاد در ″آخرین پیامبر و اولین دانشگاه″ها به جمع و جور آن پرداخته، توجیه ورزش و توضیح ضرورت آن بدانیم.
ورزش در ذهن، به معنای «آموزش حرکت صحیح» بود. حرکت دست و پا برای راه رفتن و دویدن و شنا کردن و دفاع کردن و حمله کردن، اصولی دارد که ″انرژی کمتر مصرف می کند و بازده بیشتری می آورد″ و ماهیچه ها را می پرورد. یعنی به جای خسته کردن، ورزیدگی می آورد و نیروه ذخیره می کند. در حالی که تو را به مقصود رسانده و پیش برده است.
📜 ذکری ۲(ویژه نامه نوزدهمین سالگرد استاد آیت الله علی صفایی حائری)/ص ۱۴
🌿 @einsad
✅ #انتظار
🔶استاد علی صفایی حائری:
توجه به مهدى كه در اين دعا مىخوانيم؛ «انا توجّهنا و استشفعنا و توسّلنا بك الى اللّه ١»، از آنجا شكل مىگيرد كه ما محبوبهاى ديگر و رهبران ديگر را تجربه مىكنيم و به ضعفها و محدوديتها و يا پستىها و زشتىهاى آنها راه مىيابيم. و از آنجا شكل مىگيرد كه مىبينيم ديگران ما را براى خويش نردبان مىخواهند و از ما پل مىسازند. نمىخواهند كه ما با كارهامان رفعتى بگيريم؛ كه مىخواهند كارها پيش برود و سامان بگيرد. و از آنجا شكل مىگيرد كه مىبينيم ديگران، ما در دستهاى كوچك و آلوده و حتى پاك آنها، جا نمىشويم و در حوض كوچك آنها جايى نداريم. آدمهايى كه توسعه يافتهاند و پوستهها و ديوارها را شكستهاند نمىتوانند دوباره به زندانها باز گردند و نمىتوانند سر بر دامان كسانى بگذارند كه زندانبان آنها هستند. محدوديت، با توسعه سازگار نيست. استثمار با رشد آدمها سازگار نيست.
توجه به مهدى، اين رشد و توسعه را مىطلبد. كسى كه سر در لاك تعلقها و بتها دارد، نمىتواند به مهدى روى بياورد و نمىتواند كه همراه حجّت بيايد و نمى تواند كه دوام بياورد. از ميان راه مىبُرّد و به خاطر تعلقها مىماند.
📚 تو مي آيي ، صفحه 19
🌿 @einsad
✅ضرورت ازدواج
🔶استاد علی صفایی حائری:
اگر شيطان از دريچهى شهوت و غضب، از دريچهى نفس و زينتهاى دنيا داخل مىشود و اظهار مىدارد: لَأُغْويَنَّهُمْ وَ لَأُزَيِّنَنَّ لهم؛ ١ كه هر آينه آنها را اغواء مىكنم و براى آنها زينت مىبخشم، پس بايد با محبت خدا و با بصيرت و معرفت، راه شيطان را بست و هم زمان به تأمين نيازها پرداخت و به ازدواج و تشكيل خانواده روى آورد، تا با انس و عاطفه و كانونهاى گرم خانواده از اغواء و فريب شيطان جلوگير شد و به تربيت و سازندگى آنها پرداخت. تا بحران عاطفه و فشار جنسى و گرفتارىها، طعمه براى دشمنان قسم خورده فراهم نسازد و فرزندان گرفتار اسلام را در دست كفر و الحاد و فساد و تباهى و خود فروشى و وطن فروشى، اسير ننمايد.
📚 روابط متکامل زن و مرد ص۱۱
🌿 @einsad
4_5942995858642436854.mp3
608.9K
✅حقیقت جزای الهی
🎤 : استادعلی صفائی حائری
🌿 @einsad
استاد علی صفایی حائری
✅ ورزش اسلامی (شماره ۱) 🔸 استاد علی صفایی حائری از گذشته های دور نمیتوانستیم ″ورزش″ را با ″بازی″،
✅ ورزش اسلامی (شماره ۲)
🔸 استاد علی صفایی حائری
این تلقی از ورزش را با آنچه ما در دوره های دبستان و دبیرستان و حتی در باشگاه ها شاهدش بوده ایم، مقایسه اش کنید. ساعت ورزش در مدرسه، ساعت آموزش نبود. بچه ها به جان هم می افتادند و خود آنچه در بساط داشتند خرج می کردند. اگر برنامه نرمش و احیانا مسائل ورزشی هم مطرح می شد، داستان به جوک و تمسخر می کشید و بچه ها با نگاه و لبخند، استاد و بچه های نرمشکار را به بازی می گرفتند. و حق هم داشتند؛ آخر این نرمش ها ، حرکت های مجهولی بود که به خاطر هیچ هدف معلومی دنبال نمی شد. و طبیعی بود که بچه ها از زیر بارش فرار کنند و یا با تمسخر استقبالش کنند.
در کشورهای پیشرفته بدون صرف هزینه های گزاف و طرح برنامه های بی در و پیکر شاهنشاهی، بچه ها را از چند ماهنگی با تست های گوناگون آزمایش می کنند و استعدادها و استقامت اعضاء مختلف و قسمت های گوناگون بدن را مشخص می سازند، و بر اساس این آزمایش ها بچه ها را تقسیم می کنند و در همان قسمت پرورش می دهند، گرچه به آن ها بینش و عرفان ورزش را آموزش نداده اند، اما آن ها را پرورش داده اند. و همین است که هر سال مدال ها را می برند و داغ به دل بچه های با استعدادی می گذارند که با پول دزدی توپ خریده اند و با هزار بدبختی خرج باشگاه را در آورده اند. و یا با هر بازی و هر شوت هزار تا شیشه شکسته اند و با هر دریبل چند نفر عابر را به دیوار و زمین چسبانده اند و هزارها فحش و نفرین پیرزنی که کاسه اش را شکسته اند و فریاد همسایه ای که مزاحمش شده اند و چوب معلمی که با توپ، سبیلش را چرب کرده اند، به خود خریده اند.
داغ به دل بچه هایی می ماند که با شور و شوق و این همه بدبختی، تازه همین که خود را ساخته اند و درخشیده اند و خواسته اند که در صحنه بیایند و به مسابقه ای و سفری راه پیدا کنند و خودی نشان بدهند و برای خود و یا کشورشان افتخاری بیاورند و رکوردی بشکنند و بسازند، تازه مبتلا به پارتی بازی ها و از رده خارج کردن ها و رزرو گذاشتن ها و نورچشمی ها شده اند و ناچار از تمامی خصلت های فتوّت و جوانمردی به نامردی روی آورده اند، و یا زمین را بوسیده اند و مردانگی را پاس داشته اند.
📜 ذکری ۲(ویژه نامه نوزدهمین سالگرد استاد آیت الله علی صفایی حائری)/ص ۱۴
🌿 @einsad
✅انسان با آموزش و آگاهى پا در خاك گذاشته است
🔶استاد علی صفایی حائری:
ما در نظام زندگى مىكنيم و در اين نظام
جهانى كه علم شاهد آن است، نمىتوان بىضابطه حركت كرد. كوچكترين حركت و عمل ما،به دستور و برنامهاى نياز دارد كه با وجود ما و با ساخت و بافت جهان هماهنگ باشد. خدا انسان را رها نمىكند و با حجّت وحى،به عقل او كمك مىنمايد؛ چون علم ما محدود است و غريزهى ما ناقص و آزاد و وجدان ما محكوم محيط و عادت و غريزه. ما با تمام هستى رابطه داريم و در اين رابطه، او ضابطهها را همراه رسول فرستاده و پيش از آنكه انسان گرفتار شود، چراغ راهش را آورده است.
بر خلاف آنچه در تاريخ مىنويسند، انسان با آموزش و آگاهى پا در خاك گذاشته، نه آنكه عريان به دنبال خوراك و لباس و آتش و ابزار راه افتاده باشد و به صنايع و علوم امروز رسيده باشد؛ كه اين همه علوم و صنايع، هنوز براى كوچكترين حركتهاى ما، نورى ندارد؛ كه هنوز تمامى روابط را نمىشناسند.
آدم، همراه آموزش و تعليم، پا بر روى خاك مىگذاشته. و وحى،به علم و غريزهى انسان راه مىدهد و فلسفه و عرفان و علم را، جهت مىدهد.
يكى از شكلهاى التقاط، اين است كه بخواهى با فلسفه و عرفان و علم،به مذهب كمك كنى؛ در حالى كه مذهب آمده تا كسرىهاى اينها را تأمين كند و به مغز و قلب و تجربهى انسان، فضا و زاويهاى بدهد، كه بتواند هستى را آنگونه كه هست، دريابد.
📚 نامه های بلوغ ص۳۴
🌿 @einsad
✅اللهم اجعلنى عندك وجيها بالحسين ...
🔶استاد علی صفایی حائری:
اللهم اجعلنى عندك وجيها بالحسين ... براى كسى كه وجاهت و آبرو را در حوزۀ خانواده و فاميل و شهر و منطقه و مملكتى و يا تمام زمين مىخواهد، وسيلههاى وجاهت مىتواند محبت و بخشش و خدمت و شهرت و طرفداران و هواخواهان و تأثير و تبليغات باشد. اما براى كسى كه از حوزۀ زمين فراتر مىرود و عظمت در آسمانها و وجاهت عندالله و در حضور حق را خواستار مىشود، وسيلۀ وجاهت هم متفاوت خواهد شد و ديگر نمىتواند به وسائلى در سطح خانواده و بستگان و همشهرىها و هموطنها و اهل خاك، دل خوش كند. كه وجاهت در حضور او و در محضر او براى كسانى است كه با سر رفتهاند و جام را تا آخر نوشيدهاند و توجه از غير او برداشتهاند و به وفا راه يافتهاند ... و يا با وفاداران و سرافرازان پيوندى بستهاند و رشتهاى در ميان رشتهها انداختهاند.
✅ آدمها با انتخابها و پيوندها و وفا و سرشار كردنشان به ارزش و آبرو مىرسند و خريدار پيدا مىكنند؛ « انّ اللّه اشترى من المؤمنين ...»، ١ خدا از عاشقها خريدار است و اين چنين متاعى را از خاك بر مىدارد؛ « معاذ الله ان نأخذ الاّ من وجدنا متاعنا عنده ».
📚 تو مي آيي، صفحه 22
🌿 @einsad
✅ از خاطرات زيارت امام #رضا علیهالسلام
📚 مشهور آسمان(خاطراتی از استاد علی صفایی حائری)
بخش زيبايى از حيات طيبه او به سفرهاى #مشهد تعلق دارد. چرا كه پايان ماه و اول ماه بعد خود را به مشهد مىرساند.
مىگفت: اگر جسم با دو روز حمام نرفتن بو مىگيرد، روح با يك نيت بد سياه و كدر مىشود. به همين خاطر به امام رضا(ع) پناه مىبرد. كه در زيارت يكشنبه حضرت زهرا(ع) آمده است: «انا قد طهرنا بولايتهم»؛ ما با ولايت آنان تطهير مىشويم.
مىگفت: زيارت امام رضا(ع) مثل حمام است. و با اين نياز به درگاه امام(ع) مىشتافت.
روزى يكى از مريدان مشهدى گفته بود: بياييد منزل ما خالى است. ايشان از آدرس خانه آن جوان پرسيد و پاسخ شنيد كه مثلا: نخ ريسى! فرمود: دور است. من جايى دور و بر حرم مىخواهم. پرسيدند: چرا اينقدر نزديك؟ فرمود: آخر آلودهها لب حوض مىنشينند!
آن قدر يقين به رافت و دست گشايشگر آقا داشت كه وقتى گدايى در نزديكى حرم امام رضا(ع) از او چيزى خواست، با آن همه دست و دلبازى محل نگذاشت و اعتنايى به او نكرد.. و وقتى اصرار فقير را ديد، فرمود: بىسليقهاى! آدم در كنار دريا از يك پيت حلبى آب نمىخواهد!
🌿 @einsad