4_5944787865027216259.MP3
644.5K
✅تحمل مصیبتهای دنیا
🎤 : استادعلی صفائی حائری(عین-صاد)
🌿 @einsad
✅روزگار ستمگر
🔶استاد علی صفایی حائری:
اگر در اين روزگار عنود و اين زمانه ناسپاس، از كارهايى كه كردهاى سپاس نمىكنند يا در كارهايى كه كردهاى بر تو ستم مىكنند، هيچ مهم نيست، اين طبيعى چنين روزگارى است با اين ويژگىها كه بدها خيلى راحت مىتازند. چرا؟ به خاطر اينكه نه در فضاى جلوى آنها مزاحمى وجود دارد. هيچ مانعى جلويشان نيست، گاز مىدهند و خيلى راحت مىروند. و نه از حيث روحى مزاحمى را مىبينند و نيروى مقتدرى را مقابل خودشان احساس مىكنند. پس ديگر از چه كسى پروا كنند. به همين جهت هجوم مىآورند.
وقتى كه بدانند على تنهاست، على بين آنچه كه دارد و مقاصدى كه برايش هست، مهرهاى ندارد، نيروهايش را گرفتهاند. آن قدر عتو و ستمگرى زياد است كه على را در كوچهها مىكَشند، هيچ، روبروى على به فاطمه هم سيلى مىزنند. به راحتى مىتوانند بزنند. هيچ چيزى هم به هم نمىخورد.
📚 روزگارستمگر، صفحه 39
🌿 @einsad
✅ از ولىّ بايد كارى را خواست كه از ديگران ساخته نيست
🔶استاد علی صفایی حائری:
بايد مهم را فداى مهمتر كرد و از آن براى رسيدن به اهميتها وسيله ساخت. ولىّ، وسيلۀ هدايت و قرب و لقاء و رضوان است.
حال اگر از ولىّ، كار زمين و زراعت و تجارت را بخواهى، نمىگويم كه بهره نمىگيرى، ولى بهرۀ بيشترى را از دست مىدهى. از ولىّ بايد كارى را خواست كه از ديگران ساخته نيست؛ كارى كه از تجربه و علم و عقل و غرايز فردى و جمعى ساخته است، نياز به اين وسائل هدايت و قرب ندارد. كه استاد ما مىگفت: كار مرجع، ساختن مسجد و مدرسه و بيمارستان و ... نيست، اينها كارهايى است كه از يك ثروتمند هم ساخته است. كار مرجع، تربيت عالمِ عادلِ عاقل است و اين كارى است كه از ثروتمندان و از ديگران ساخته نيست. بايد به هر كس در كارى كه براى آن ساخته شده و خلقت يافته، توسّل جست و بهره گرفت و از امكانات و نيروها، بىحساب و كتاب و با چشم بسته، برنداشت كه چه بسا توسّلها، اهانت باشد و هتك حرمت باشد و باعث دورى و محروميّت باشد.
📚 تو مي آيي (ويرايش جديد)، صفحه 25
🌿 @einsad
🎊همراهان گرامی به مناسبت عید سعید غدیر گزیده هایی از ابتدا تا انتهای کتاب #غدیر استادصفایی حائری در کانال ارائه می گردد.
✅ولايت چيست؟
🔶استاد علی صفایی حائری:
ولايت چيست؟
اين ولايت،بالاتر از محبت و دوستى و عشق است؛ كه عشق على در دل دشمنان او هم خانه داشت. آنها كه شكوه و وقار كوه و زيبايى دشت و عظمت كوير و دريا و جلوهى طلوع و غروب، اسيرشان مىكند و چشمشان را مىگيرد و دلشان را به بند مىكشد، چگونه مىشود شكوه و عظمت آن روح بزرگتر از كوه، زيبايى و گستردگى آن قلب وسيعتر از هستى و عظمت و ناپيدايى آن سينهى ناپيداتر از كوير و عميقتر از دريا و جلوهى آن طلوع بى غروب، چشم و دل و عشق و احساسشان را پر نكند.
هر كس با هر مشربى و عقيدهاى،مىتواند دوستدار على باشد.
در على، علم و عشق،
تدبير و شمشير،
حريت و عبوديت،
نجواى دل و آتش سخن،
زمزمهى شب و فرياد روز،
قدرت و عزت و تواضع و ذلت، ١
نرمش و آشنايى و خشونت و پايدارى،
در على اين همه هست و اين همه بخاطر حق است و براى اوست و اين است كه همهى او دوست داشتنى است و حتى دشمنش در دل شيفتهى اوست و مخالفش در پنهان شيداى او.
📚 #غدیر، صفحه 12
🌿 @einsad
4_5917892221473915091.mp3
1.3M
🌿 توجه به انگیزه اعمال در محاسبه ی نفس
استاد علی صفایی حائری
🌿 @einsad
✅ولایت علی....
🔶استاد علی صفایی حائری:
ولايت على، نه على را دوست داشتن كه فقط على را دوست داشتن است. ٢
ولايت على، على را سرپرست گرفتن و از هواها و حرفها و جلوهها بريدن است. و اين ولايت، ادامهى ولايت حق است و دنبالهى توحيد، ٣ آن هم توحيدى در سه بعد؛ در درون و در هستى و در جامعه؛ كه توحيد در درون انسان، هواها و حرفها و جلوهها را مىشكند؛ هواهاى دل و حرفهاى خلق و جلوههاى دنيا را.
و در جامعه طاغوتها را كنار مىريزد
و در هستى خدايان و بتها را.
در اين حد، موحد، جز خدا كسى را حاكم نمىگيرد. جز وظيفه چيزى او را حركت نمىدهد. هيچ قدرت و ثروت و جلوهاى در روح او موجى نمىآورد و هيچ دستورى او را از جا نمىكَنَد. جز دستور حق و امرِ اللّه، از هر زبانى كه اين دستور برخيزد و از هر راهى كه اين امر برسد.
و هنگامى كه روحى به آزادى رسيد و جز امر حق امرى نداشت و جز خواست او خواهشى نداشت، اين روح به ولايت مىرسد و به سرپرستى مىرسد و دستور او و حتى نگاه او در دلهاى موحد عاشق، حركت مىآفريند.
و اين است كه رسول به ولايت رسيد و به اولويت رسيد؛ كه النَّبىُ أَوْلى بِالمُؤمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ. ١
و اين است كه على به ولايت مىرسد؛ كه: مَنْ كُنْتُ مَولاه فَهذا عَلىٌّ مَولاه
📚 #غدیر، صفحه 13
🌿 @einsad
✅زير بناى ولايت
🔶استاد علی صفایی حائری:
زير بناى ولايت
زير بنا و سرّ آن همه فداكارى و جانبازى شيعه در طول تاريخ همين شناخت و همين يافت برهانى و عينى است.
١ - او مىداند كه ولى بيش از او به او علاقه دارد.
٢ - و بيش از او به منافع او آگاهى دارد، لذا امر او را هر چه باشد مىپذيرد و دستور او را هر چه باشد گردن مىنهد و حتى به ميان آتش مىنشيند و به استقبال مرگ مىرود. مگر نه اين است كه مىميريم؟ پس بگذار مرگى را انتخاب كنيم كه زندگىهايى را بارور كند و بهرههايى بياورد. مگر نه اين است كه ما از كسى چيزى اطاعت مىكنيم، پس بگذار اطاعت از آگاهِ دلسوز و مهربان باشد.
شناخت آگاهى و دلسوزى، اطاعت را، تسليم را بدنبال مىكشيد
📚 #غدیر، صفحه 17
🌿 @einsad