✅ما مكتبى را مىخواهيم كه...
🔶استاد علی صفایی حائری:
ما مكتبى را مىخواهيم كه انسان را زياد كند، نه فقط علم و عقل و ثروت و... او را؛ انسان را زياد كند تا او بتواند به استعدادهاى تكامل يافتهاش جهت بدهد و آنها را رهبرى كند؛ كه زياد شدن انسان و رشد انسان؛ يعنى همين جهت دادن به خويشتن و رهبرى كردن خويش.
📚 #مسئولیت_و_سازندگی ج۱ ص۱۷
🌿 @einsad
✅آنچه قدرتها میخواهند...
🔶 استاد علی صفایی حائری:
🌿آنچه قدرتها میخواهند استمرار بیفایده جنگ و ذلت انقلاب اسلامی و عبرت شدن آن برای انقلابیهای برخواسته از درد و سرگرفته از جهل و راه افتاده از ضعف و فقر است.
و آنچه نمیخواهند حضور برتر و عزت انقلاب اسلامی و پیروزی عمیق و فراگیر و یا مقطعی و محدود است.
📚پاسخ به پیام نهضت آزادی، ص ۱۶
@einsad
✅آنچه ما میخواهیم...
🔶استاد علی صفایی حائری...
🌿آنچه ما میخواهیم شکستن این طلسم و تجربهی این تحرک و درک این حقیقت است که تا ستمکش نباشد ستمگر نیست.
و این که ستمگر را میتوان در خود درگیر ساخت و ستمکش میتواند همراه انتظار و نفوذ و بدل از دست رفتهها را بسازد و بر هیچ کس جز ایمان آوردهها تکیه نکند.
📚 پاسخ به پیام نهضت آزادی، ص ۱۶
@einsad
✅ رسالت ما
🔶استاد علی صفایی حائری
اين حرف كه ديگران در شرايط امروز ايران بهتر مىتوانند كارگشا باشند يك شعار و يك فريب است.
ولى اين حرف كه همين مسئولان مىتوانند بهتر از اين كار كنند، اين مطلوبى است كه رهبرى هم از آنها مىخواهد و حتى راه انتقاد را هم نشان مىدهد.
و از اين دو حرف گذشته، اين هم يك سؤال است كه من و تو در برابر كمبودها و نارسايىها چه بايد بكنيم؛ تضعيف كنيم، توجيه كنيم يا به تكميل برخيزيم❓
حقيقت اين است كه
👈تضعيف، جنايت است
👈و توجيه، حماقت است
👈و تكميل، رسالت ماست.
📚 درسهايى از #انقلاب (انتظار)، ص 157
🌿 @einsad
✅ هیچ کسی نمیتواند به تو رشدی بدهد!
🔸 استاد علی صفایی حائری(عین.صاد)
نباید گرو موقعیتها بود که اگر با فلانى باشم بهتر خواهم بود. اگر با فلانى ازدواج کنم، به من رشد مىدهد و از این حرفها... چون هیچ کسى نمىتواند به تو رشد بدهد. این تو هستى که در هر موقعیتى مىتوانى رشد کنى و یا خسارت ببینى.
گیرم تو در کنار رسول باشى و یا همراه فاطمه، این درست که اینجا زمینه بهتر است، ولى این هم هست که تکلیف بیشترى از تو مىخواهند.
در هر حال این زمینهها مهم نیستند، وضعیتى که تو مىگیرى و اطاعتى که تو خواهى داشت، تو را بالا میبرد و یا پایین مىآورد.
البته این حرفها بر ما که با چیزهاى دیگر مأنوس بودیم، سنگینى مى کند. ما دوست داریم با فلانى باشیم و در فلان جا زندگى کنیم و اسمش را هم مىگذاریم خدا و رشد، غافل از آنکه رشد ما در گرو همین اطاعت و تقوى، همین عبودیت است؛ یعنى اینکه در هر موقعیتى تکلیفمان را بیاوریم و اسیر موقعیتهاى خوب و یا بد نباشیم.
📚 #صراط ، ص ۱۵۰
🌿 @einsad
🍃نظاره بر روی کریم دوست🍃
قالت فاطمة عليها السلام: «شغلنى عن مسئلته لذة خدمته، لا حاجة لى غير النظر الى وجهه الكريم».(نهج الحیاة، ص۹۹)
روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله از فاطمه عليها السلام پرسيدند: چه حاجتى دارى؟ جبرئيل پيام آورده كه هر چه بخواهى برآورده مىشود. فاطمه عليها السلام عرض مىكند؛ مرا از خواستن و مسئلت او، لذت خدمت و حضور او مشغول داشته، حاجتى جز نظاره بر روى كريم او ندارم ...
آدمى گاهى نيازى ندارد و گاهى به نياز توجهى ندارد،
يا به خاطر مسئوليتى كه در برابر تأمين نياز مىآيد
و يا به خاطر اشتغالى كه به آخرت دارد
و يا به خاطر توجهى كه به حضرت محبوب دارد، تا آنجا كه لذت حضور و خدمت، او را غافل ساخته و هيچ نيازى را احساس نمىكند.
📚 #وارثان_عاشورا ، ص۲۱۶.
🌿 @einsad
☑️ فاطمه سلام الله علیها به حکومتی دل بسته که نه تنها پرستار، که آموزگار باشد...
🔶 استاد علی صفایی حائری
🌿 @einsad
✅چشمه سار #فاطمه(س)
🔶استاد علی صفایی حائری
بارها رنج ها را شمرده ام
اما رنج تو را، فقط پس از تولد تمامى وارثان زمين، مى توان شمرد
رنج تو، رنج تمامى آنهايى است
كه بايست در گلواره هاى بلا، پخته مى شدند،
اما در شعله هاى حسادت سوختند.
و اگر مرهم تو نبود كه اين سوختن را به ساختن برساند،
نمى دانم بر ما چه مى گذشت.
من را كه رنج حقيرى، به زمين مى دوخت
و شادى احمقى، به آسمان مى كشيد،
تو در دامنى پروريدى، كه حلم و هدايت را پروريد
و فرياد روشن و پيام تهاجم را.
و چه غم، ماتم زده اى را كه در اين دامان جايى دارد.
و از اين دست جامى مى گيرد.
اين زورق،
و آن قرار، نه ماتم زده، كه ماتم را آرام مى كند.
اين روح عظيم،
نه، مرده كه سنگ را مى جوشاند،
از چشمه سار دستهاى مهربان تو،
مرگ هم آب زندگى مى نوشد...
يَا #فاطمه الزَّهْرَاء اغيِثِينِى ...
📚#روزهاى فاطمه(س)، ص: 25
(و با او با نگاه فرياد مىكرديم، ص: 172)
🌿 @einsad
✅ #فاطمه سلام الله علیها الگوی چه کسانی است؟
🔶 استاد علی صفایی حائری
#فاطمه، الگوى كسانى است كه بيشتر از خودشان هستند و بيشتر از رفاه و عدالت و تكامل را مى خواهند؛ كه انسان، با رسيدن به تكامل و شكوفايى استعدادهايش، جهتى عالى تر مى خواهد تا رشد داشته باشد؛ وگرنه خسر و خسارت، او را مى ربايد.
تمامى دعا و تمامى آرزوى من، اين است كه تو را #فاطمه ى رسول و همسر على و مادر زينب، به چشم عنايت بپذيرد.
تمام خواسته ى من، اين است كه شما همه، نور چشم اولياء خدا و سرور قلب آنها باشيد؛ نه سنگى در راه خدا و خارى بر دامان رسول و استخوانى در گلوى على و ضربه اى بر گونه ى #فاطمه.
عزيزم! ...
آنطور زندگى كن كه «مرگ»، مزاحم «زندگى» تو نباشد!
و آنگونه بمير، كه زندگى ساز باشى!
شايد بتوانى، در كنار #فاطمه باشى!
الهى ثَبِّتنا عَلى دينِكَ وَ اسْتَعْمِلْنا بِطاعَتِكَ وَ لَيِّن قُلُوبَنا لِوَلىِّ امْرِكَ وَ عافِنا مما امْتَحَنْتَ بِهِ خَلْقَكَ
📚 #نامه_های_بلوغ ، ص: 135
🌿 @einsad
✅ رسالت جمهوری اسلامی
🔸 استاد علی صفایی حائری
اکنون این جمهوری اسلامی و این حکومت اسلامی است که ریشه گرفته و ″حوادث″ و ″مسائل″ و ″روابط جدیدی″ را مطرح نموده
و این حکومت اسلامی است که در برابر حکومت های ممالک اسلامی و حکومت های الحادی و نیرومند شرق و غرب باید نه تنها به ″جواب مسائل″ و ″تنظیم روابط″، که به «تبیین طرحی جامع و اجراء و مدیریتی هماهنگ» که بتواند در برابر طرح های تربیتی و فلسفی و اخلاقی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و حقوقی و قضایی موجود سرفراز و مسلّط باشد، بپردازد.
📚 #درآمدی_بر_علم_اصول ، ص ۶۹
🌿 @einsad
✅ پرسش و پاسخ با استاد صفایی در خصوص « انقلاب اسلامی» 👇
🔗 http://www.einsad.ir/Main.php?pid=dialogue_form&id=45&start=1&tedad=10
🌿 @einsad
✅ زير بناى مسئوليت
📚 #مشهور_آسمان (خاطراتی از استاد علی صفایی حائری)
در كوران #انقلاب كه بچهها داغ بودند و براى انقلاب مىدويدند، او در عين تحرك پنهان به تحكيم بنيانهاى فكرى مىپرداخت.
او مىدانست كه روزى اين شور و شوقها فروكش مىكند و شبهات و زرق و برقها مطرح مىشود. آن گاه مجاهد به منافق يا حداقل به دنيا پرست تبديل مىشود.
بر همين اساس درباره زيربناى مسئوليت مىفرمايد: مسئوليت انسان به اندازه آگاهى او نيست، بلكه به اندازه توانايى اوست. زيرا دادهها بازدهى مىخواهند. پس انسان به اندازه دانايى مسئول نيست، بلكه به اندازه توانايى : «لايكلف الله نفسا الا ما اتيها»؛ خداوند كسى را تكليف نمىكند، مگر به اندازهاى كه به او داده است.
به هر حال اين مبناى استاد بسيار دقيق است. زيرا چه بسا كه آگاهى تو زياد باشد، اما معيار تكليف همان مقدار استطاعت و توانايى است. و از طرفى اين هدايت دقيق، كه اساس قرآنى آن ذكر شد، مسئوليت را گستردهتر مىكند، كه بايد به اندازه توانايىهايت كار كنى! كه گفتهاند: هر كه بامش بيش، برفش بيشتر!
🌿 @einsad
هدایت شده از برشی از یک کتاب
✂️ برشی از یک کتاب
#ما_و_معاد
ما نمی گوییم در این مرحله از هستیِ ( دنیا ) تکامل نبوده است و نمی گوییم که در این هستی بی عدالتی نبوده است و نمی گوییم که در این هستی رنجدیده نبوده است . ما هیچ وقت معاد را « توجیه بی عدالتی و نقص این هستی » نمی دانیم . بل می گوییم که معاد ادامه این دنیا است و می گوییم : اگر دنیا چیزی جز این بود ناقص بود . دنیا برای اینکه راه است ، اگر غیر از این بود ناقص بود . راهی که مرا در خودش نگه دارد راه نیست ، که « باتلاق » است . و این جاست که ضربه ها شروع می شود . و کسی که راه را نشناخته است ، برای او ظلم و ستم و بی عدالتی و تفاوت ها و تبعیض ها ، نبود حکمت و شعور را مطرح می کند و در نتیجه معاد را انکار می کند . ما معتقد نیستیم که در این هستی ، عدالت و تکامل تحقق پیدا نکرده است ، عدالت و تکامل در این مرحله از هستی هم هست . دنیا از این تکامل برخوردار است و کمال دنیا هم در همین است . اگر دنیا چیزی جز این بود ناقص بود . ولی این را هم معتقدیم که چون دنیا راه است ، پس راه ادامه دارد و انسان هم ادامه دارد . به چه دلیل ؟ به دلیل این که دنیا راه است . به دلیل این که انسان استعدادهای اضافی دارد و به دلیل این که الله حکیم و محیط و عادل است و افراد را برابر نمی داند . اما چرا در این دنیا محاکمه نمی کند ؟ چون عادل ، در یک مرحله باید آزادی بدهد تا در مرحله بعد محاکمه ای و در مرحله بعد محاسبه ای و رنجی باشد « امروز ، روز عمل است و حسابی نیست ، و فردا روز حساب است و عملی نیست » نهج البلاغه خطبه 43
📚 حیات برتر ، علی صفایی حائری ، ص 43
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✅ تشريح مبانی فكری استاد عل صفایی حائری
در قالبی روان و داستانی
روزهای فرد
ساعت ٢٣
در صفحه اينستاگرام به آدرس:
ein_sad_qom
موضوع اين جلسه:
چگونه مي توان به درك صحيحي از گستره نيازها رسيد؟
سه شنبه ٢٣ بهمن
ساعت ٢٣
پخش زنده همراه با مسابقه
🌿 @einsad
✅ #تربیت_کودک
🔶استاد علی صفایی حائری:
مادام كه فرزند در خانه است، تنها با مراعات پدر و مادر كار تمام است و همين كه پا به بيرون مىگذارد و با ديگران محشور مىشود، پدر و مادر بايد به جز مراعات سابق،به بتها و مرجع تقليدها و الگوهاى ديگر كودك نيز توجه داشته باشند، از آنها كه مىتوانند الگوى خوبى باشند، تمجيد كنند و از آنها كه نمىتوانند،با زرنگى انتقاد كنند، تا اين كه وازدگى در فرزند به وجود بيايد. اين غلط است كه با زور كودك را از چنين شخصيتى محبوب جدا كنند؛ چون اين جدايى جز عطش و علاقه چيزى زياد نمىكند و هر چه فرزند بزرگتر شود،بيشتر به خود فرو مىرود و از پدر و الگوى سابقش فاصله مىگيرد.
در اينجاست كه پدر بايد فرزند را با الگوهاى بزرگتر و شخصيتهاى عظيمتر آشنا كند و آنها را براى او ترجمه نمايد، وگرنه فرزند خود سرانه به اين كار دست مىزند و با اشتباههاى خود، فسادهايى به بار مىآورد و از دست مىرود.
البته اين در صورتى است كه پدر يك شخصيت معمولى باشد وگرنه شخصيتهاى فوق العاده مىتوانند تا آخر الگوى قابل اطمينان و محبوبى باشند.
📚 #تربیت_کودک ص۵۶
🌿 @einsad
هدایت شده از برشی از یک کتاب
✂️ برشی از یک کتاب
#وسعت_آدمی
اگر آدمی برای وسعتی بیش ازهفتاد سال و با توجه به عوالمی دیگر_چه از روی احتمال وچه از روی یقین_ بخواهد برنامه ریزی کند...
دیگر علم وتجربه کارگشا نیست...!
در این مرحله نه تنها علم که حتی عقل وقلب آدمی هم،کارساز نخواهد بود؛
که علم وفلسفه وعرفان او کفاف این همه رابطه واین همه مشکل را نمی دهد.
👌✨در این وسعت،آدمی به #وحی وبه #عهد نیاز دارد.
✨توضیح:
وحی، بینات کتاب و میزان را دربر میگیرد، وحی روشها واهداف و احکام را دربر میگیرد وحی در این نگاه همراه رسول و تربیت او و روشهای اوست.
و عهد را پایبندی،
و عهد و پیمان به وحی بیان کردند.
📚ازمعرفت دینی تا حکومت دینی ، علی صفایی حائری ، ص ۱۲
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
4_454890886946357811.mp3
1.3M
✅ذلّت و عزّت،با چشم و نگاه و زبان و حرف مردم مشخص نمىشود
🔶استاد علی صفایی حائری:
اينها كه عزّت و اقتدار حق را چشيدهاند، ديگر ذلّت در راه او برايشان سنگينى ندارد. ذلّت و عزّت،با چشم و نگاه و زبان و حرف مردم مشخص نمىشود؛ كه ذلّت و عزّت، از غنا و فقر قلبى برخاسته و با قُرب و بُعد هدفو با قُرب و بُعد حق ، مشخص مىشود. كسى كه از رزق كريم و واسع برخوردار است، ديگر ذليل نيست و در زير خاكروبهها و خنجرهاى شماتت، عزيز و مقتدر است؛ كم نمىآورد و باخت نمىدهد.
📚 #نامه_های_بلوغ ص۱۲۵
🌿 @einsad
🌿تذبذب و نفاق
استاد علی صفایی حائری
دوازدهمين جملهاى كه حضرت به آن اشاره كردهاند: «لا أَحْرَارُ صِدْقٍ عِنْدَ اللِّقَاءِ وَ لا إِخْوَانُ ثِقَةٍ عِنْدَ الْبَلاءِ»؛ نه آزادگان راستينى هستيد در روز جنگ و نه برادران مورد اعتمادى در وقت گرفتارى. اينها نه آزادگى دارند و نه برادرى، نه حرّ هستند و نه دوست و همراه.
آزادگى تعبيرى است كه اباعبداللَّه هم بر آن تأكيد دارند: «إِنْ لَمْيَكُنْ لَكُمْ دينٌ وَ كُنْتُمْ لاتَخافُونَ الْمَعادَ فَكُونُوا أَحْراراً فِى دُنياكُمْ»؛ اگر دين نداريد و ادامه خودتان را هم باور نكردهايد و به نتيجه اعمال هم باور نداريد؛ يعنى نه به عمل و بازتاب عمل و نه به دين و ديانتى متدّين و پاىبند نيستيد، لااقل آزاده باشيد.
همان مقدارى كه مىخواهيد با كسى بمانيد، به او نشان بدهيد.
بگذاريد به اندازهاى كه مىخواهيد به او ببخشيد، بر روى آن امكان سرمايهگذارى كند. چرا فريبش مىدهيد؟ چرا گولش مىزنيد؟ اگر نمىخواهيد با او يك گام برويد چرا نشانش مىدهيد كه تا سرانجام با او هستيد؟ او وقتى بداند تنهاست، مىماند، گرفتار گرگها نمىشود، گرفتار درگيرىهاى پنهان و آشكار نمىشود، گرفتار درو كردنهاى بىوقت و زودرس نمىشود. چرا فريب مىدهيد؟! «لا أَحْرَارُ صِدْقٍ عِنْدَ اللِّقَاءِ»؛ حرّيّت نداريد، صادق نيستيد. مگر چه مىشود كه بگوييد نداريم؟!
شخصى نزد اميرالمؤمنين آمد و گفت: يااميرالمؤمنين، من اگر بيايم، خودم هستم ولى اگر بمانم اين ده هزار تا را از معاويه جدا مىكنم. 👈پس تو همانى كه هستى باش، نه اين كه بگويى من ده هزار نفر مىآورم اما وقتى حسين آمد تنهايش بگذارى. با هيجده هزار نفر پشت سر مسلم بمانى، بعد رهايش كنى. اين مشكل ماست.
آزاده، همراهش را مُعَلَّق نمىگذارد، نصفه كار و نيمه جان رها نمىكند، فريب نمىدهد، نمىگذارد مغرور باشد. اين خصلت [نبود حرّيّت و صدق] به خاطر اين است كه تو مىخواهى همه چيز را داشته باشى. 👈مىخواهى هم حسين را نصفه و نيمه داشته باشى، هم يزيد را تا اگر هر كدام مسلط شدند بگويى ما بودهايم. اين خصلت تذبذب و نفاق است كه آزادگى و حرّيّت تو را از بين مىبرد. اين منفعتطلبى توست كه تو را گرفتار مىكند. اگر اين خصوصيات هم آمد «فَمارَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ»؛ پس بهرهاى نخواهى گرفت.
📚 مشكلات حكومت دينى، ص 75
@einsad