🔰 «وَ الْعَصْرِ
اِنَّ الاِْنْسانَ لَفى خُسْرٍ
اِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا
وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ
وَتَواصَواْ بِالْحَقِّ وَ تَواصَواْ بِالصَّبْرِ».
🔷🔹 انسان در خسارت است،
مگر آنها كه از چند مرحله گذشتهاند :
🔹 ۱. آنها كه به عشق رسيدهاند.
🔹 ۲. و به عملهاى صالح از سازندگىها و استقامتها و عملها.
🔹 ۳. و آنها كه گذشته از كارها و سازندگىها و استقامتها به سفارشها و تواصى به حق.
🔹 ۴. و به تواصى به صبر رسيدهاند.
🔷🔹 هر كدام از اين مراحل از دست بروند،
به همان اندازه خسارت به دست مى دهند
و همان اندازه از رشد و سود مى كاهند.
📝 استاد علی صفایی حائری
📚 کتاب رشد، ص ۵۵
▶️ @einsad
🛒 www.zekraa.ir
▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
🔰 صراط مستقیم
🔶🔸 صراط مستقيم،
يعنى راه نزديك تا مقصد انسان
و تا رشد انسان و در جهت عالى تر انسان، همين عبوديت است،
نه عبادت، نه رياضت، نه خدمت به خلق و نه شهادت.
عبوديت يعنى هيچ كدام و يعنى تمام اينها
كه اينها سبيلها هستند
🔸 و مادام كه به صراط راه نيابند
و از امر او الهام نگيرند
ارزش ندارند.
🔸 بايد از صراط به سبيل راه يافت
و وظيفه ها را شناخت
وگرنه اين سبيلهايى كه از امر او برخوردار نيستند،
جز گمراهى بهره اى نخواهند داشت.
🔸 به شهادت قرآن آنها كه در صراط هستند، به سُبُل هدايت مى شوند،
وظيفه ها را مى شناسند
و از مرداب هاى حيرت و اضطراب،
به ساحل امن و اهتداء راه مى يابند.
📝 استاد علی صفایی حائری
📚 کتاب صراط، صفحه ۷
▶️ @einsad
🛒 www.zekraa.ir
▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
🔰امّ الكتاب
🔷 قرآن اين عميق گسترده پربار، از اين سوره متولد مىشود.
🔷 سوره حمد، امّالكتاب؛ مادر قرآن است.
فاتحة الكتاب است و گشايشگر تمامى قرآن.
🔷 در اين سوره با اسم و نشانه الله، به حمد و به صراط؛
يعنى عبوديت و اتباع و توحيد مىرسى،
🔶 در حالى كه با فكر و عقل و عشق و جهاد و بلا و عجز همراه شدهاى
🔶 و آخر سر، با اعتصام و استعانت، بر اين قله
راه يافتهاى
و در صراط، با انعام شدهها و همراهها
و با مغضوبها و گمشدهها آشنا گرديدهاى.
🔶 اين فرازهاى سوره حمد است. بىجهت نيست كه اين سوره مادر قرآن است.
📝 استاد علی صفایی حائری
📚 کتاب صراط صفحه ۷
▶️ @einsad
🛒 www.zekraa.ir
▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
🔰 ما عاشق آفریده شده ایم.
🔶🔸 مشتاقهايى هستند كه مىسوزند و با صميميت و درد و رنج مىپرسند :
🔸 چه كنيم كه براى خدا باشيم...؟
چگونه در خودمان عشق و ايمان بسازيم...؟
از كجا و با چه وسيلهاى مىتوانيم حركتها را و محركها را كنترل كنيم...؟
و از راه نزديك به مقصد برسيم...؟
🔸 اينها خيال مىكنند كه بايد در خودشان عشقى بسازند و يا حركتى ايجاد كنند،
غافل از اينكه اين همه را دارند.
تمامى وجودشان سوز و شور است. تمامى وجودشان حركت است.
مگر از صبح تا شام بيكار هستند؟
و مگر اين همه رنج و كار، بدون عشق و نيرويى جوشنده امكان دارد...؟
🔸 ما عاشق آفريده شدهايم و نه تنها عشق، كه حركت را، كه فعاليت را با خود داريم.
🔸 ما عاشق آفريده شدهايم. عشق را داريم ولى معشوقهامان را انتخاب مىكنيم.
🔸 عشق هميشه هست،
آنچه كه جابه جامىشود معشوقها و محبوبها هستند.
🔸 در فاصله تولد تا مرگ، عشق هميشه جارى است و حركت هميشه برپاست.
ما نمىتوانيم از آنها جدا شويم كه اينها در ساخت ما، در تركيب ما حضور دارند.
🔸 ما تنها مىتوانيم خودمان را با معشوقهامان مقايسه كنيم و ما مىتوانيم معشوقهامان را با يكديگر مقايسه كنيم
و با اين دو مقايسه عشقهامان را رهبرى كنيم و معشوقهامان را انتخاب نماييم.
🔸 ما گذشته از عشق و سوزمان، با فكر و شعور و با سنجش و مقايسه هم همراه هستيم
تا هنگامى كه فقط از همان عشق و همان حركتمان استفاده مىكنيم
و تسليم عشق و شورمان هستيم
و دنبال هوسمان مىگرديم،
ناچار به بحرانها و درگيرىهاى درونى مبتلا مىشويم.
📝 استاد علی صفایی حائری
📚 کتاب صراط صفحه ۹
▶️ @einsad
🛒 www.zekraa.ir
▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
اگر به فهمی رسیدی باید پایش بایستی.mp3
3.85M
🎙اگر بفهمی رسیدی باید پایش بایستی ...
#پادکست_صوتی
▶️ @einsad
🛒 www.zekraa.ir
▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
✅ضرورت برنامه ریزی
🔶استاد #علی_صفایی_حائری:
بهخاطر شتاب زياد و يا علاقه به كارى، نمىتوان از برنامهريزى چشم پوشيد و نمىتوان از نيازها و موانع كار، صورت نگرفت. آنجا كه بدون تقدير و ارزيابى قدم بر مىدارى، ناچار با كمبودها و كسرىها و با نيازها و مقدّمات كار و يا با موانع و مشكلات،برخورد مىنمايى و با اين هدايت و با اين برخوردها، كه ضعف برنامهريزى و تقدير تو را مشخص مىكنند، نمىتوان لجاجت كرد و به كار سابق ادامه داد؛ كه كار پيشرفتى نخواهد داشت و يا با سلامت و درستى به سامان نخواهد رسيد و به ماست مالى و خرابكارى خواهد انجاميد.
كسى كه شتاب دارد و يا علاقه به نتيجه دارد،به همين دليل،بايد همهى نيازها و همهى موانع و مشكلات را بررسى نمايد؛ چون كارى كه در جاى خود به سادگى و در زمان كم انجام مىشود، در ميان راه و در كوير مرگ،با سختى و با مشقّت و چه بسا با مرگ و گرفتارى هم سامان نيابد.
آن مقدار وقتى را كه براى سامان دادن و يا تأمين نيازها و مقدّمات مىگذارى، مىتوانى آن را از ساعت كار حساب كنى.
بسيار كسانى كه از راه تبليغ و يا از كار تربيت و يا از مبارزه و جهاد و يا خدمت و فداكارى چشم پوشيدند و بهخاطر شماتتها و يا وسوسهها به ذلّت نشستند و مسكين و زمينگير شدند؛ كسانى هستند كه زمينهها و ريشههاى كار خود را فراهم نكردند و بهخاطر شتاب و يا چشمپوشى و يا چشم و همچشمى،بدون برنامه و تقدير حركت كردند و در برخورد با واقعيتها و سختىها و يا در برابر وسوسهها و آرزوها،به آزادى،به «فكّ رقبة» و به آموزش و تعليم و اطعام روى نياوردند و ناچار در گردنههاى سنگين ماندند و از رفتن و از شتاب و اقتحام در رفتن محروم ماندند
📚 #نامه_های_بلوغ ص۱۸۴
🌿 @einsad
🔰 ضرورت خلوت
◼️ در برابر سؤالهايى كه مثل كنه مىچسبند،
عاجز و ناتوان مىمانيم
كه چرا دنبال اين رفتى؟
و چرا از ميان همه اين را برداشتى
و چرا خودت را تسليم كردى؟
◻️ مگر اينكه از سؤالها فرار كنيم
و خودمان را به شلوغىها و سرگرمىها بسپاريم
و يك لحظه خلوت را
و يك لحظه سكوت را هم تحمل ننماييم،
◼️ ولى اين فرار و سرگرمى هم هميشه آراممان نمىسازد
و اين مانى بزرگ هم براى هميشه نمىتواند رنگمان كند.
◻️ فرار كارى نمىكند،
هنگامى كه ضعيفتر شدى دستگير مىشوى.
امروز تا قدرت دارى دست به كار شو.
◼️ ما در برابر اين سؤالها
كه ما را به مقايسه و به سنجنش و تعقل وا مىدارند،
مجبوريم كه به تفكر روى بياوريم
و براى اين تفكر مجبوريم كه
خلوتى و سكوتى را تحمل كنيم؛ كه
«دَلِيلُ العَقْلِ، التَّفْكُر وَ دَلِيلُ التَّفْكُر الصَمْت »؛
نشان عقل و سنجش، تفكر است و نشان تفكر، سكوت و خلوت.
◻️ تو تا نشناسى نمىتوانى بسنجى
و تا خلوتى نداشته باشى نمىتوانى فكر كنى.
📝 استاد علی صفایی حائری
📚 کتاب صراط، صفحه ۱۰
▶️ @einsad
🛒 www.zekraa.ir
▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
🔰نظم
🔶🔸 بعضىها كه با خانه درهم و برهم و اتاق به هم ريخته و در كثافت نشستهاى برخورد مىكنند
و مسئول نظافتش مىشوند،
در برخورد اول وحشت مىكنند و فرار مىنمايند...
تا آنكه فكرشان سازمان بگيرد و سرنخ دستشان بيايد و آماده شوند و بازگردند و در خانه شلوغشان نظمى به پا كنند...
🔸ما از اين دسته هستيم كه مىخواهيم دل آشفته و سينه در هم شده را،
كه هر كس در آن خرگاهى برپا كرده و حكومتى راه انداخته مهار كنيم.
🔸 مىخواهيم در اين خانه بىحصار و در اين بتخانه كثيف، نظمى به پا نماييم.
🔸 مىخواهيم در اين خرابه، بنايى به پا داريم
و اين است كه از غوغاى اين همه فرياد و از فشار اين همه بار، به وحشت افتادهايم و فرار كردهايم
و به شادى و پايكوبى پرداختهايم
تا در زير پوشش نشاطمان خودمان را گم كنيم و با تنوعها تحركمان را پايمال نماييم،
ولى اين شدنى نيست
كه اين مانى بزرگ نمىتواند براى هميشه در دل ما نقاشى كند و ما را فريب بدهد.
🔸تنوعهاى هفت رنگ هم نمىتواند اين پرده بزرگتر از هستى را در خود بگيرد
و اينجاست كه پس از وحشت و فرار از خود،
بايد آماده شويم و سرنخ را پيدا كنيم.
🔷🔹 عظمت كار براى آنها كه نظم را فهميدهاند، ديگر وحشتى نمىآورد.
🔹 اين درست است كه تو بىنهايت راه در پيش دارى،
ولى در هر لحظه بيش از يك گام برايت نيست...
🔹 نظم به تو كمك مىكند كه بفهمى گام اول را از كجا بردارى و سپس گامهاى بعد را.
🔹 اين درست است كه كارهاى زياد داريم،
ولى گرفتارى ما در هر لحظه بيش از يك كار نيست
و آن مهمترين كار است،
نه تمامى آن همه كار
و همين مفهوم از نظم، تو را قادر مىسازد كه اهميتها را بشناسى و از جايى شروع كنى.
🔹 يك ساختمان عظيم را تو در يك لحظه نمىسازى.
اين ساختمان را و اين كار را تنظيم مىكنى و تحليل مىكنى تا آنجا كه بفهمى چقدر مصالح مىخواهى و چقدر افراد و نيرو مىخواهى
و مىفهمى كه اين مصالح و اين افراد را از كجا تهيه كنى
و اينجاست كه سرچهارراه مىآيى تا عمله جمع كنى
و دنبال چوب مىروى كه دسته كلنگ و بيل را محكم بسازى
🔹و اينجاست كه تو، تويى كه تمامى ساختمان را مىشناسى، در گامهايت آن قدر آسوده هستى كه گويا جز همين يك گام، كار ديگرى برايت نيست
و اين تويى كه آماده شدهاى و مسلط هستى.
📝 استاد علی صفایی حائری
📚 کتاب صراط صفحه ۱۲
▶️ @einsad
🛒 www.zekraa.ir
▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri