eitaa logo
استاد علی صفایی حائری
66.8هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
34 فایل
انتشارات لیله القدر ناشر انحصاری آثار مرحوم استاد علی صفایی حائری (عین.صاد) سایت: www.einsad.ir 📲ارتباط با ادمین @ad_einsad 📚 سفارش کتاب @einsadshop_ad 🔗شبکه های اجتماعی zil.ink/einsad.ir تلفن : ۰۲۵۳۷۷۱۲۳۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 ضرورت خلوت ◼️ در برابر سؤال‌هايى كه مثل كنه مى‌چسبند، عاجز و ناتوان مى‌مانيم كه چرا دنبال اين رفتى؟ و چرا از ميان همه اين را برداشتى و چرا خودت را تسليم كردى؟ ◻️ مگر اينكه از سؤال‌ها فرار كنيم و خودمان را به شلوغى‌ها و سرگرمى‌ها بسپاريم و يك لحظه خلوت را و يك لحظه سكوت را هم تحمل ننماييم، ◼️ ولى اين فرار و سرگرمى هم هميشه آراممان نمى‌سازد و اين مانى بزرگ هم براى هميشه نمى‌تواند رنگمان كند. ◻️ فرار كارى نمى‌كند، هنگامى كه ضعيف‌تر شدى دستگير مى‌شوى. امروز تا قدرت دارى دست به كار شو. ◼️ ما در برابر اين سؤال‌ها كه ما را به مقايسه و به سنجنش و تعقل وا مى‌دارند، مجبوريم كه به تفكر روى بياوريم و براى اين تفكر مجبوريم كه خلوتى و سكوتى را تحمل كنيم؛ كه «دَلِيلُ العَقْلِ، التَّفْكُر وَ دَلِيلُ التَّفْكُر الصَمْت »؛ نشان عقل و سنجش، تفكر است و نشان تفكر، سكوت و خلوت. ◻️ تو تا نشناسى نمى‌توانى بسنجى و تا خلوتى نداشته باشى نمى‌توانى فكر كنى. 📝 استاد علی صفایی حائری 📚 کتاب صراط، صفحه ۱۰ ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir ▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
🔰نظم 🔶🔸 بعضى‌ها كه با خانه درهم و برهم و اتاق به هم ريخته و در كثافت نشسته‌اى برخورد مى‌كنند و مسئول نظافتش مى‌شوند، در برخورد اول وحشت مى‌كنند و فرار مى‌نمايند... تا آنكه فكرشان سازمان بگيرد و سرنخ دستشان بيايد و آماده شوند و بازگردند و در خانه شلوغشان نظمى به پا كنند... 🔸ما از اين دسته هستيم كه مى‌خواهيم دل آشفته و سينه در هم شده را، كه هر كس در آن خرگاهى برپا كرده و حكومتى راه انداخته مهار كنيم. 🔸 مى‌خواهيم در اين خانه بى‌حصار و در اين بتخانه كثيف، نظمى به پا نماييم. 🔸 مى‌خواهيم در اين خرابه، بنايى به پا داريم و اين است كه از غوغاى اين همه فرياد و از فشار اين همه بار، به وحشت افتاده‌ايم و فرار كرده‌ايم و به شادى و پايكوبى پرداخته‌ايم تا در زير پوشش نشاطمان خودمان را گم كنيم و با تنوع‌ها تحركمان را پايمال نماييم، ولى اين شدنى نيست كه اين مانى بزرگ نمى‌تواند براى هميشه در دل ما نقاشى كند و ما را فريب بدهد. 🔸تنوع‌هاى هفت رنگ هم نمى‌تواند اين پرده بزرگ‌تر از هستى را در خود بگيرد و اينجاست كه پس از وحشت و فرار از خود، بايد آماده شويم و سرنخ را پيدا كنيم. 🔷🔹 عظمت كار براى آنها كه نظم را فهميده‌اند، ديگر وحشتى نمى‌آورد. 🔹 اين درست است كه تو بى‌نهايت راه در پيش دارى، ولى در هر لحظه بيش از يك گام برايت نيست... 🔹 نظم به تو كمك مى‌كند كه بفهمى گام اول را از كجا بردارى و سپس گام‌هاى بعد را. 🔹 اين درست است كه كارهاى زياد داريم، ولى گرفتارى ما در هر لحظه بيش از يك كار نيست و آن مهم‌ترين كار است، نه تمامى آن همه كار و همين مفهوم از نظم، تو را قادر مى‌سازد كه اهميت‌ها را بشناسى و از جايى شروع كنى. 🔹 يك ساختمان عظيم را تو در يك لحظه نمى‌سازى. اين ساختمان را و اين كار را تنظيم مى‌كنى و تحليل مى‌كنى تا آنجا كه بفهمى چقدر مصالح مى‌خواهى و چقدر افراد و نيرو مى‌خواهى و مى‌فهمى كه اين مصالح و اين افراد را از كجا تهيه كنى و اينجاست كه سرچهارراه مى‌آيى تا عمله جمع كنى و دنبال چوب مى‌روى كه دسته كلنگ و بيل را محكم بسازى 🔹و اينجاست كه تو، تويى كه تمامى ساختمان را مى‌شناسى، در گام‌هايت آن قدر آسوده هستى كه گويا جز همين يك گام، كار ديگرى برايت نيست و اين تويى كه آماده شده‌اى و مسلط هستى. 📝 استاد علی صفایی حائری 📚 کتاب صراط صفحه ۱۲ ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir ▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
🔰 خلوت وتوجه ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir ▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
🔰خلوت و توجه ◾️ در آن «شب سياه»، كه قلبم در راه گلويم‌ايستاده بود، به آن جلوه روشنايى رسيدم. او در گوش صبحدم به من گفت : تو هيچگاه‌به خودت نمى‌انديشى، اما به يك ليوان، بسيار... ◽️ او در جلوه طلوع به من گفت : تو «خودت» را گم كرده‌اى. گم شده تو، در تو خلاصه مى‌شود. ◾️ او در اوج نيمروز، هنگامى كه از من جدا مى‌شد، زمزمه مى‌كرد : خيال مى‌كنى سراب‌ها تو را سرشار مى‌كنند...؟! ببين قلب تو، در راه گلويت ايستاده، دل تو بوى مرگ مى‌دهد. ◽️ آنها كه به يك ليوان پوچ، بيش از خودشان فكر مى‌كنند، آنها كه با خودشان و بر خودشان مرورى نداشته‌اند، پيداست كه خودشان را گم مى‌كنند و در ابتذال زندگى روزانه رسوب مى‌كنند و فسيل مى‌شوند. ◾️ و اين دل مرده و اين قلب گنديده، در راه گلويشان، در راه نفس كشيدنشان مى‌نشيند و عرصه را برايشان تنگ مى‌كند و انتقام مى‌گيرد. ◽️ آخر مگر نه اينكه انسان از خودش عبور مى‌كند تا به دنياى بيرون مى‌رسد، پس چه شد كه اين منزل اول مجهول مانده و يا در نهايت به تحليل علمى دستگاه هاضمه و قلب و مغز اكتفا شده و از مقايسه‌ها و تكبيرها بركنار مانده است. ◾️ اين فرار از خويشتن و اين فرار از خلوت و از سكوت و از مرور بر خويش، به خاطر انگيزه‌هايى است كه اگر تحليل شوند، مى‌توانند ما را از اين فرار و دل مردگى و گم شدگى نجات بدهند. 📝 استاد علی صفایی حائری 📚 کتاب صراط صفحه ۱۷ ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir ▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
🔰از گردن خودت برای دیگران پل نساز ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir ▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
🔰 از گردن خودت براى ديگران پل نساز 🔷🔹 مادامى كه عمل تو در اعماق ريشه ندوانده باشد و از شناخت و احساس تو مايه نداشته باشد، اين عمل به درد ديگران مى‌خورد و حتى بهشت هم مى‌سازد، ولى نه براى تو كه خودت را به جهنم انداخته‌اى و با چشم كور راه افتاده‌اى. 🔹 اين بزرگ‌ترين جنايت است كه يك دسته بشناسند و بسنجند و تصميم بگيرند و من اجرا كنم، مگر مغز من در سر ديگران است كه براى من تصميم مى‌گيرند؟ 🔹اين گونه حركت گرچه سريع‌تر و راحت‌تر است ولى انسانى نيست و ادامه‌اى نخواهد داشت. 🔹 بريدگى ميان انسان و عمل از همين مسخ مايه مى‌گيرد و به بيگانگى از خويش و به دل‌مردگى منتهى مى‌شود. 🔹 تو اگر مى‌خواهى با عمل خوبت به خوبى برسى و بهره‌بردارى و رفعتى بگيرى و بالاتر بروى، وسعتى بيابى و ظرفيتى به دست بياورى ناچارى كه از اينجا شروع كنى. ناچارى كه پيش از عمل، خلوت و نظارت و شناخت و هدف و طرح و نقشه‌اى داشته باشى، وگرنه آبى هستى كه به آسياب ديگران مى‌ريزى. 🔹 و اين دستور است كه «لاتَجْعَلْ رَقْبَتَکَ جِسْرَآ لِلنَّاس ». از گردن خودت براى ديگران پل نساز كه آنها برسند و تو بمانى. 🔹 آنها كه مى‌خواهند از تو گوش درست كنند و چشمت رابگيرند و مغزت را بخورند، هر كه باشند جنايت‌كارند. آنچه كه استبداد را شكل مى‌دهد، همين پوك شدن آدم‌ها و از دست رفتن بينات و كتاب و ميزان است. 🔹 سردسته تمام اس‌اس‌هاى استضعاف و استبداد و استثمار و استعمار و... سردسته تمامى اينها همان پوك كردن و استخفاف است؛ «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ ». 📝 استاد علی صفایی حائری 📚 کتاب صراط، صفحه 21 ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir ▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
🔰 حضور و محاسبه ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir ▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
🔰 محاسبه و حضور 🔷🔹 لج بازى با آنهايى كه از آن طرف بام افتاده‏اند و يك عمر نقشه كشيده‏اند و يك لحظه كار نكرده‏اند، آدم را به اقدام بدون برنامه مى‏كشاند. و از اين طرف بام پايين مى‏اندازد. 🔹 تو كه عكس العمل حركت اينهايى، ناچار فدايى و قربانى مى‏شوى. 🔹 تو بخاطر باطل ديگران نمى‏توانى از حق خودت چشم بپوشى. 🔹 تو كه به يك ليوان خالى سال‏ها فكر مى‏كنى. 🔹 چگونه مى‏توانى، خودت را بى‏حساب به آب بزنى و با هستى خودت قمار كنى. 🔹 عمق مسأله اين است كه ما خودمان را جزء موجودى حساب نمى‏كنيم‏ و به اندازه‏ى يك تكه پارچه و يك قطعه گوشت هم براى خودمان، طرحى و نقشه‏اى نمى‏ريزيم، 🔹 ولى آنها كه مى‏خواهند عنتر دست لوطى‏ها نشوند، براى خودشان جايى باز مى‏كنند. اينها كه مى‏خواهند رويش داشته باشند و بر ساقه‏ى خود بايستند، مجبورند كه ريشه بدوانند و از اعماق سر بر آورند و اين عمق خلوت و ارزيابى و اين حضور و محاسبه، اولين گام آنهايى است كه مى‏خواهند در سرزمين عمر خود، چيزى بسازند و بنايى را بالا ببرند. 📝 استاد علی صفایی حائری 📚 کتاب صراط، صفحه ۲۵ ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir ▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
🔰تمام جهان آیه اوست ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir ▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri