✅ دراین فرصت قدر...
🔶استاد علی صفایی حائری:
در اين فرصت قدر كه از هزار ماه بهتر است و با اين عنايت و رعايت و محبت، هر عقب افتاده اى مىتواند آرزوى جلودارى داشته باشد، آن هم از خانوادهاى كه مس وجود را فضۀ آنها طلا مىكند.
اى دل از دست رفته چه مىخواهى؟ اين فرصت و اين هم آغوش باز و اين هم انتظار بازگشت؛ «لَوْ عَلِمَ الْمُدْبِرُونَ عَنِّى كَيْفَ انْتِظَارِى لَهُمْ وَ اشْتِيَاقِى الَى تَرْكِ مَعَاصِيهِمْ لَمَاتُوا شَوْقاً بِىْ وَ تَقَطَّعَتْ أَوْصَالَهُمْ عَنْ مَوَدَّتِى ١»
اگر اینها که به من پشت کرده اند و از من بریده اند ، می دانستند که چگونه در انتظارشان هستم و چگونه مشتاق بازگشتشان هستم و چگونه می خواهم که عصیان ها را رها کنند، ازشوق من می مردند، و رگ های گردنشان از فشار عشق من پاره پاره می شد.
📚 بهار رويش (مروری بر دعاهای ورود و وداع ماه #رمضان)، صفحه 18
🌿 @einsad
✅ شب #قدر؛ شب برنامه ریزی
🔸 استاد علی صفایی حائری
امشب شب تقدير است. شب تقدير، شبى است كه انسان بايد جايگاه خودش را در اين عالم بفهمد و بررسى كند. بايد ببيند كه به جمع خود، به وجود خود، به نيروهايى كه دارد، چه سازمانى داده است و برايشان چه برنامه اى ريخته است؟ در خانواده خود، در كوچه و محل خود، در شهر خود، در كشور خود چه برنامه و طرحى داشته است؟
ما ياد گرفته ايم فقط بهانه بياوريم و غُر بزنيم كه نمى گذارند كار كنيم يا جامعه منحرف شده و ديگر نمى شود كارى انجام داد و... در حالى كه هر چه مشكلات زيادتر شود، تكاليف بيشتر مى شود.
📚 اخبات، ص 105
🌿 @einsad
✅كسى كه مىخواهد #قدر را درك كند بايد...
🔶استاد علی صفایی حائری:
كسى كه مىخواهد قدر را درك كند بايد خودش را تقدير و اندازهگيرى كند، بايد ببيند در اين مدتى كه از عمر او گذشته بر دلش چه گذشته است. بايد ببينيم چه دادهايم و چه گرفته ايم؟ و ببينيم چه چيزهايى در دل ما بزرگ شده و چه چيزهايى بايد بزرگ مىشدند؟
عظمت اين قدر و اندازه گيرىها به خاطر اين است كه انسان مىتواند نقشههاى وسيعش را پياده كند. طرح ريزى به اين خاطر ارزش دارد كه مصالح ضايع نمىشوند. كسانى كه روى طرح بيش از خود مصالح فكر مىكنند به ساختمانهاى محكمترى مىرسند. بر عكس، آنجايى كه مصالح عالى است ولى طرح كوتاه و سطحى است انسان را دق مىدهد.
اين است كه يك شب قدر بهتر از هزار ماه است. كارى كه در هزار ماه مىشود اگر طرح ريزى نشده باشد، ثمرى ندارد و اگر اندازهگيرى نشده باشد، سودى ندارد. كسى كه مىداند اين شب را در اين ماه گذاشتهاند، از اول بايد خودش را با اين قدر هماهنگ كند و تقدير كند.
بايد فكرمان را بسنجيم و ببينيم كه چه شناختهايى را به دست آوردهايم و چه شناختهايى را مىتوانستهايم به دست بياوريم.
بايد عقلمان را بسنجيم و ببينيم كه با چه چيزهايى همدم بوده و چه سنجشهايى داشته و چه بيلانهايى گرفته است. آيا فقط بيلان سود و ضرر كسبمان را داريم، نه خودمان را؟!
و قلبمان را بايد بسنجيم و ببينيم كه چه كسانى در آن رفت و آمد كردهاند؛ چه حزنهايى، چه عشقهايى، چه خوفهايى و چه كينههايى در آن راه پيدا كردهاند.
و همين طور روحمان را هم بايد بسنجيم و ببينيم با چه چيزهايى اوج مىگيرد و با چه چيزهايى پلاسيده مىشود، چه مسائلى ما را تنگ مىكنند و ضيق مىآورند و چه مسائلى براى ما وسعت و راحتى مىآورند.
📚 بهار رويش (مروری بر دعاهای ورود و وداع ماه #رمضان)، صفحه 69
🌿 @einsad
✅ حقيقت شب #قدر و اسم اعظم
🔸 استاد علی صفایی حائری
امشب، شب قدر است و احتمال بيشتر در اين شب است، گرچه حقيقت شب قدر، حقيقت زمانى نيست. حقيقت شب قدر و هر آن چه الهى و ربوبى است، از زمان و مكان بيرون است.
از ما خواستهاند كه در اين لحظات
زمينههايى را فراهم كنيم،
تأمّلاتى پيدا كنيم
و يك جمعبندى از خويش داشته باشيم تا استحقاق پيدا كنيم، تا رفته رفته به آن معنايى كه حقيقت قدر است، واقف شويم و از آن حقيقت بهرهمند گرديم.
اسم اعظم يا اسماء اللَّه الحُسنى، اينها نيز معانى هستند. كلمات نيستند. اينطور نيست كه بگوييم «لا الهَ الَّا اللَّهُ» يا «الرَّحْمن» يا «الرَّحِيم» اسم اعظم است. نه، اين كلمهها اسم نيستند، بلكه حقايقى در يك نوع سلوك وجودى ما، يك نوع سعه وجودى ما و يك نوع بلوغ وجودى ما هستند كه آن حقيقت، اسم اعظم است.
حقيقت قدر هم همين است. و اين كارهايى كه ما مىكنيم، اعداد و آمادهسازى و زمينهسازى براى درك و رسيدن به آن حقيقت و معناست.
✅ شب #قدر، هم 1⃣ شب ارزيابى، هم 2⃣ شب اندازهگيرى و هم 3⃣ شب برنامه ريزى است.
بايد ارزيابى و ارزشيابى كنيم. اندازهگيرى كنيم.
سپس برنامهريزى كنيم، كه قدر به اين سه معنا آمده است. و «لَيْلَةُ الْقَدْر» هم «خَيْرٌ مِنْ الْفِ شَهْر» است؛ شب قدر از يك عمر مفيدتر و نافعتر است.
پس ما بايد دست به كار شويم، ببينيم كه واقعاً چه حدّى از فقر و غنا را در اين مقدار از عمرمان تأمين كردهايم؟ چه مراحلى را پشت سر گذاشتهايم؟ اين جمعبندى، جمعبندى مفيدى است و آدمى مىتواند از غرور و خدعه و فريب شيطان كه او را گول زده و در امورى مستقرّش كرده و به اهدافى محدودش نموده است، نجات پيدا كند.
📚 فوز سالك، ص: 216
🌿 @einsad
#قدس
✅ کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا
🔸 استاد علی صفایی حائری
همانطور كه وحشت از لشكر شام و طمع گندم رى و فريب و نيرنگ ابن زياد، خيلى ها را در تاريخ از حسين عليه السلام و عاشورا و كربلا جدا كرد و از بركت روز حسين عليه السلام محروم گرداند،
وحشت از قدرت و ابر قدرت امروز كه نظم نوين را فرياد مى زند و قدرت و صنعت و علم و ثروت و رفاه و لذت را يدک مى كشد و از تمامى راههاى تبليغى و رسانه هاى جهانى و ماهواره هاى مسلط و تصويرهاى مسموم بهره مى برد، وحشت و طمع از اين قدرتها و وادادگى در برابر آنها و سر نهادن بر فرمان آنها و بريدن از دين و از حسين زمان و ولى عصر(عج)، از وحشت اهل كوفه كم ندارد.
📚 وارثان عاشورا، ص 89
🌿 @einsad
✅ #انتظار
🔶استاد علی صفایی حائری:
روح انتظار با دستيابى به امن و رفاه و رهايى كه آرمانهاى انسان معاصر و شايد خود ما هم باشد، آرام نخواهد گرفت و كسانى كه همراهى حجّت و معيّت محمّد و آل محمّد را مىخواهند نمىتوانند تا اين سطح قرار بگيرند و تا اين حدّ آرام باشند، كه انسان معاصر چه بسا بتواند با تكيه بر علم و عقل و عرفان، بدون نياز به وحى و مذهب تا اين مرحله گام بردارد و با عقل جمعى و روح جمعى و غريزۀ جمعى به اين مهم نائل آيد. پس ما كه از ضرورت وحى و اضطرار به حجّت و انتظار حجّت دم مىزنيم بايد از اول حساب را روشن كنيم و سنگمان را حق كنيم؛ 👈چون ما مدعى هستيم كه آدم براى بيشتر از هفتاد سال برنامهريزى شده و معتقد هستيم كه بافت و ساخت انسان و جهان با اين سطح از رفاه و امن و رهايى، سازگار نيست. تحول نعمتها و محدوديتها و خودآگاهى و مرگآگاهى، آدمى را در متن رفاه، راحت نمىگذارد و در شب عروسى به فكر عزا و بارهاى سنگين فرداها مىاندازد.
✅اگر ما مسألۀ قدر و استمرار و ارتباط هاى حتى محتمل و پيچيده با عوالم مشهود و غيب را در نظر بگيريم و اگر ما براى اين وسعت، طرح و تدبير و تربيت و تشكّل را دنبال كنيم، ناچار انتظار ما از حجّت و انتظار ما براى حجّت شكل ديگرى مىگيرد و انتظار ما در جايگ خويش مىنشيند.
📚تو مي آيي صفحه۱۳
@einsad
✅ #صلۀرحم
🔶استاد علی صفایی حائری:
صلۀ رحم ، تنها به اين نيست كه بيايى و چند دقيقه اى بنشينى و بروى. صلۀ رحم يعنى وصل كنى آنچه را كه باعث رشد آنها و جايگاه پرورش آنهاست و اتصال بدهى به يكديگر آنچه كه شما را زياد مىكند تا رحمها به يكديگر وصل بشوند و قربها به وجود بيايند و كثرتها و توليدها در نتيجۀ اين وصل، امكان پيدا كنند.
و در صلۀ رحم، مطلوب اين است كه كسرى دو طرف از بين برود و به رزقها و كمبودهاى افراد رسيدگى بشود. چگونه؟ «بِالْبِرِّ وَ الصِّلَةِ» ؛ با محبتهايى كه به آنها داريم و خوبى اى كه به آنها مىكنيم.
📚 بهار رويش (مروری بر دعاهای ورود و وداع ماه رمضان)، صفحه 83
🌿 @einsad
✅ میروی، اما فقدانت دردناک است...
🔸 استاد علی صفایی حائری
...اين ماه با ما به خوبى رفتار كرد. سحرها و شبهايش را در اختيار ما گذاشت و طلوع و غروبش را براى ما داشت.
«قَدْ أَقَامَ فِينَا هَذَا الشَّهْرُ»؛ مدتى با ما همراه شد و با ما اقامتى كرد.
«مُقَامَ حَمْدٍ»؛ خيلى حميد بود و پَستى نداشت.
«وَ صَحِبَنَا صُحْبَةَ مَبْرُورٍ»؛ و با خوبى با ما رفتار كرد.
«وَ أَرْبَحَنَا»؛ و به ما سود رساند.
«ثُمَّ قَدْ فَارَقَنَا»؛ حالا او دارد از ما جدا مىشود.
«عِنْدَ تَمَامِ وَقْتِهِ وَ انْقِطَاعِ مُدَّتِهِ وَ وَفَاءِ عَدَدِهِ. فَنَحْنُ مُوِدِّعُوهُ»؛ و ما هم داريم با او وداع و خداحافظى مىكنيم.
«وِدَاعَ مَنْ عَزَّ فِرَاقُهُ عَلَيْنَا»؛ به گونهاى داريم توديع و خداحافظى مىكنيم، كه جدايى از او براى ما سنگين است.
هنوز عطشش را داريم، هنوز كوزهاى را آب نكردهايم، هنوز حتى دستهايمان را هم نشستهايم و آبى به سر و صورتمان نزدهايم.
«وَ غَمَّنَا وَ أَوْحَشَنَا انْصِرَافُهُ عَنَّا»؛ به گونهاى داريم وداع مىكنيم كه جدايى از او براى ما سنگين است و برگشت او از ما، مغموم و مستوحشمان كرده است.
«وَ لَزِمَنَا لَهُ الذِّمَامُ الْمَحْفُوظُ وَ الْحُرْمَةُ الْمَرْعِيَّةُ وَ الحَقُّ الْمَقْضِىُّ»؛و حال كه دارد از ما جدا مىشود، ما در جدايى و فراق او، حقوقى را كه او بر ما داشته را به عهده گرفتهايم. ذمه او را بر خودمان واجب و لازم مىدانيم و گردنمان را در گروى او گذاشتهايم.
اگر ما از ماه رمضان داريم جدا مىشويم، به گونه اى جدا نمىشويم كه پشت سر او خوشحال باشيم و به گونه اى جدا نمىشويم كه در جدايى از او به يادش نباشيم و آنچه را كه در ما سبز كرده و در ما كاشته است را بكنيم و دور بريزيم، بلكه اين ماه براى ما «ذمام محفوظ» و «حرمة مرعية» و «حق مَقضّى» و انجام داده شده دارد.
اينها خصوصياتى براى رمضان است.
📚 بهار رويش، ص 141
🌿 @einsad
✅ روزهای آخر #رمضان
🔶استاد علی صفایی حائری:
خدايا! كارى كن كه در اين روزهاى آخر رمضان، همان طور كه هلال رمضان از چشم ما محو مىشود، ذنوب ما هم محو شده باشد.
«وَ امْحَقْ ذُنُوبَنَا مَعَ امِّحَاقِ هِلاَلِهِ وَ اسْلَخْ عَنَّا تَبِعَاتِنَا مَعَ انْسِلاَخِ أَيَّامِهِ» ؛ كارى كن همان گونه كه روزها و لباس روز از تن ما جدا و كنده مىشود، گناهان ما هم از ما جدا بشود. و اين پوستهايى كه سخت كلفت و غليظ و خشن شده است را از ما بكن؛ «حَتَّى يَنْقَضِيَ عَنَّا وَ قَدْ صَفَّيْتَنَا فِيهِ مِنَ الْخَطِيئَاتِ، وَ أَخْلَصْتَنَا فِيهِ مِنَ السَّيِّئَاتِ».
اين دعاها و جملهها براى روحهايى است كه حركت خود را شروع كردهاند و با فكر و سنجش و عمل خود، حركت كردهاند و به عجز هم رسيدهاند و شركها و ذنوب پنهان و همراهى ذنوب را ديدهاند. اينجاست كه بعد از عجز، دست به سمت او برداشتهاند و از او با شديدترين نوايى كه دارند و سختترين حالى كه دارند، خواهانند.
📚 بهار رويش (مروری بر دعاهای ورود و وداع ماه رمضان)، صفحه 97
🌿 @einsad
✅ الدنیا مزرعة الآخرة...
🔸 استاد علی صفایی حائری(عین.صاد)
️می گویند دنیا بد است، آن را رها کن. دنیا رنج است، از آن بگذر. دنیا مردار است، از آن فرار کن.
در حالیکه دنیا بد نیست، که کم است، باید آن را زیاد کرد. باید با آن تجارت کرد. گندمی است که باید به خاکش سپرد و آبیاریش کرد و خرمنش را برداشت.
️بعضی، گندم را نگه می دارند و فقط به آن عشق می ورزند و به آن افتخار می کنند.
بعضی گندم را رها می کنند و از آن می گذرند.
اما آنها که وسعت خسیس زمستان را دیده اند، یک گندم را بارور می کنند، آن را به خاک می دهند تا از خاک برخیزند و زمستان را گرسنه نمانند.
اینها در واقع از گندم ها و از دنیا نگذشته اند که ان را برداشته اند. آن را بد نمی دانند که کم می شمارند و به زیاد کردنش مشغول می شوند. دنیا می شود کشتزارشان، می شود بازارشان...
️دنیا بد نیست، کم است. دنیا رنج است اگر اسیرش باشی و سود است، اگر امیرش بشوی.
📚 روروش نقد، جلد3، ص 70
🌿 @einsad
✅ وسوسه شیطان
🔶استاد علی صفایی حائری:
شيطان به اندازهى ارزش نعمتها، در آنها وسوسه دارد و تو مىتوانى در هر كارى از مقدار وسوسهى شيطان، ارزش و اهميت آن را حدس بزنى؛ كه من تجربه كردهام و شاهد اين وسوسهها بودهام و ديدهام، چه بسيار كسانى كه از راه بازگشتند و نور چشم شيطان شدند. و باز هم ديدهام كه پس از برگشت، حتّى در دنياىشان حاصلى به دست نياوردند و به جايى نرسيدند؛ «وَكانَ عاقِبَةُ أَمْرِها خُسْراً». ١
خيال نكن كه اين وسوسهها و يا مزاحمتها، كمرنگ و محدود باشد؛ كه از شيطان و از نفس و از دوستان و از دشمنان مايه مىگيرد و همه براى جهنّم تو هيزم جمع مىكنند و تو بايد از خدا بخواهى كه از تمامى اين آتشها نجاتت بدهد، كه او بر آنچه بخواهد، تواناست؛ «فَعّالٌ لِما يُريد». ٢
📚 نامه های بلوغ، صفحه 13
🌿 @einsad
1_13854205.mp3
570.3K
✅ماوموانع راه
🔸استادعلی صفائی حائری(عین.صاد)
🌿@einsad
✅ توزيع ثروت و نفى اختلاف طبقاتى
🔶استاد علی صفایی حائری:
«وَ أَنْ نُخَلِّصَ أَمْوَالَنَا مِنَ التَّبِعَاتِ» ؛ ثروتهايمان را بايد از گرفتارىها آزاد كنيم؛ چون وقتى كه ثروت متورّم و جمع شد، گرفتارى و طبقات و اختلاف به وجود مىآورد، ذلت و بدبختى و هلاكت به وجود مىآورد. جامعهاى كه ثروتمند و فقير دارد، فقيرش خواه و ناخواه مريض و ضايع و فاسد مىشود و اين است كه اگر در جايى از اين جامعۀ مرتبط و هماهنگ فسادى به وجود آمد، فساد حبس نمىشود و سرايت مىكند.
من نمىتوانم در برج عاج خود محبوس بشوم و خلق در گرفتارىها فرو بروند؛ كه اين گرفتارى قطعاً به من هم سرايت مىكند.
در جامعهاى كه فقر و سرقت و زنا و فساد و بى شخصيتى آمد، اين فساد و ميكروب در من هم نفوذ مىكند و مرا هم ضايع مىكند. اين است كه ثروتهايم را بايد از تبعات و بدىهايى كه به دنبال آن هست، آزاد كنم و پاك كنم.
«وَ أَنْ نُطَهِّرَهَا بِإِخْرَاجِ الزَّكَوَاتِ» : ثروت، نجاست و كثافت دارد و فساد به بار مىآورد، مگر آنجا كه حقوقى از آن بيرون برود و پاك شود.
📚 بهار رويش ، صفحه 86
🌿 @einsad
4_5848101519764751600.mp3
439.4K
✔ ویژگی های مخلصین
🔸 استاد علی صفایی حائری(عین.صاد)
🌿 @einsad
✅ هیچ کسی نمیتواند به تو رشدی بدهد!
🔸 استاد علی صفایی حائری
نباید گرو موقعیتها بود که اگر با فلانى باشم بهتر خواهم بود. اگر با فلانى ازدواج کنم، به من رشد مىدهد و از این حرفها... چون هیچ کسى نمىتواند به تو رشد بدهد. این تو هستى که در هر موقعیتى مىتوانى رشد کنى و یا خسارت ببینى.
گیرم تو در کنار رسول باشى و یا همراه فاطمه، این درست که اینجا زمینه بهتر است، ولى این هم هست که تکلیف بیشترى از تو مىخواهند.
در هر حال این زمینهها مهم نیستند، وضعیتى که تو مىگیرى و اطاعتى که تو خواهى داشت، تو را بالا میبرد و یا پایین مىآورد.
البته این حرفها بر ما که با چیزهاى دیگر مأنوس بودیم، سنگینى مى کند. ما دوست داریم با فلانى باشیم و در فلان جا زندگى کنیم و اسمش را هم مىگذاریم خدا و رشد، غافل از آنکه رشد ما در گرو همین اطاعت و تقوى، همین عبودیت است؛ یعنى اینکه در هر موقعیتى تکلیفمان را بیاوریم و اسیر موقعیتهاى خوب و یا بد نباشیم.
📚 صراط، ص ۱۵۰
🌿 @einsad
✅ #انتظار
ريشههاى انتظار 1⃣
🔶استاد علی صفایی حائری:
انتظار مىتواند در نابسامانىها ، در ظلم و جنگ ، در جهل و خدعه و در فقر و مسكنت ، ريشه داشته باشد. آدمى مىتواند امن و صلح و عدل و قسط و آگاهى و حكمت و بىنيازى و غنا و آرامش و قرار قلبى را توقع داشته باشد و اگر در واقعيت موفق نشد به رؤيا، به تخيّل، به هنر، دل ببندد و يا در راه تحقق اينها قدم بردارد و كار كند و آماده شود كه انتظار درست، زمينه سازى مناسب است. چه موفقيت تحقق بيابد و يا شكست روى بنمايد و يا درگيرى ادامه يابد كه انتظارِ به معناى آمادگى و تهيّؤ، ملازم با پيروزى و موفقيت نيست.
اين نابسامانىها يكى از اساسىترين ريشههاى انتظار عمومى است و عموم مردم بيشتر با اين نابسامانىها تحريك مىشوند و سر بر مىدارند.
📚 تو می آیی ص۱۴
🌿 @einsad
4_5875160891766341905.mp3
2.43M
✅یگانه پناهگاه انسان
🎤: استاد علی صفایی حائری (عین-صاد)
🌿 @einsad
✅ موتو قبل اَن تَموتو
🔶استاد علی صفایی حائری:
يكى از مراحل مرگ اين است كه تو از دنيا بيرون بروى قبل از اين كه بيرون رفته باشى. تو از دنيا بزرگتر شدهاى. وقتىكه توسعه پيدا كردى، بسط وجود تو باعث مىشود كه از اين دنيا بيرون بروى، قبل از اين كه از اين دنيا بيرون رفته باشى. كسى كه از اين دنيا به اين نحوه بيرون مىرود، ديگر نمىتواند براى اين دنيا كار كند، اين دنيا براى او محدود است. وقتى كه من، دل از دنيا بيرون فرستاده باشم، هر كارى كه در دنيا بكنم الهى است؛ چه بخورم، چه بخوابم، چه بنشينم و چه دعوا كنم و فحش بدهم و اگر دل از دنيا بيرون نفرستاده باشم، هر كارى بكنم دنيايى است، چه نماز بخوانم و روزه بگيرم و چه عرفان و كلام قديم و جديد بگويم، همهاش به اين دنيا برمىگردد . اين بسط وجودى من است كه من را از اين دنيا بيرون مىبرد.
«وَ صَحِبُوا الدُّنْيَا» ؛ مصاحب دنيا هستند،با تنهايى كه دلها و روحهايشان به اين جا وابسته نيست.
📚 خط انتقال معارف، صفحه 35
🌿 @einsad
✅ برخورد مناسب با مشکلات ازدواج
🔶استاد علی صفایی حائری:
بيشتر آنچه كه بدى و مشكل ازدواج قلمداد مىشود، مثل سختىها و برخوردها و توقعها و انتظارها و درگيرىها و گرفتارىها، در واقع همين بدىها، خوبى و ميوهى خوب ازدواج هستند. اين آدمى است كه بايد از حادثهها ، از برخوردها و از درگيرىها بياموزد و از آنچه كه آموخت، راهش را مشخص نمايد و بر حماقت و اشتباه خود پافشارى نداشته باشد. آدمى مىتواند حتى از بنبستها بياموزد كه راه كجاست و چگونه بايد بازگشت و حلقهى زنجير را باز كرد و بدون سماجت ولج در آوردن،با تفاهم و محبت و مدارا در راه گام برداشت.بيشتر مشكلات ازدواج از همين كله شقىها و لج در آوردنها آغاز مىشود و سپس اين زخمهاى كهنه، عفونى و ملالآور مىگردد و به طلاق و جدايى مىانجامد.
📚 روابط متکامل زن و مرد، صفحه 14
🌿 @einsad
4_5874985798834586464.mp3
915.3K
✅جایگاه واهمیت ذکر
🎤 : استادعلی صفائی حائری(عین.صاد)
🌿 @einsad