🔰دليل وجود خدا و دليل وجود جهنم
❇️ 👈 پسرم! اين شناخت از انسان، يك راه نزديك و بدون گرفتارى است؛ چون از ادراكات حضورى و آگاهىهاى بىواسطه تغذيه مىكند، در نتيجه گرفتار ايدهآليسم و سفسطه نمىشود. تو خودت را بدون واسطه احساس مىكنى و احتياج به استدلال ندارى كه: «من فكر مىكنم، پس هستم». تو هستى و از تمامى بتهايى كه در دل تو خانه كردهاند، بزرگترى. با اين مقايسه، به تكبير خدا و به توحيد مىرسى. دليل وجود خدا، اين جاى خالى او و اين عطش عظيم توست، كه با تمامى هستى سيراب نمىشود. و دليل وجود عذاب و جهنّم، همين سوز عطش و رنج فراق است، كه على در دعاى كميل مىفرمايد: «بر فرض بر عذاب شكيبا شوم، چگونه بر فراق و جدايى تو شكيبايى كنم؟»
✅خدا هست؛ چون انسان سيراب نمىشود؛ و جهنّم هست؛ چون عطش سوزان است و عطشان بىآرام است و بىآرامى، جهنّم است.
ذكر خدا، لقاء خدا و رضوان خدا، اينها آب زندگى انسان و حيات قلب او و امين وجود او هستند. اين راه، يك راه تجربه شده و از امتحان درآمده هم هست.
✅ آنچه خود مرا از رنجهاى بزرگ و بحرانهاى مستمر و كششها و جاذبههاى هميشگى نجات داده، همين درك از قدر انسان و همين نياز عميق به حقّ و همين اتّصال و تضرّع و ذكر و دعايى است كه در بنبستها به من راه داده و در تاريكىها روشنم كرده است.
نامه های بلوغ، صفحه 26
🆔 دوستان خود را دعوت کنید به کانال👇
💖 استاد علی صفایی(عین صاد)💖
تکیه گاه :
تویی که تکیه گاه میخواهی، تکیه گاه تو باید کسی باشد که هم #زنده است و هم #ثابت.
ثروت و قدرت مرده اند و تو باید به آنها بِدَمی. پدر و مادر و رفیق زنده اند، ولی میرنده هستند و بی ثبات. تکیه گاه تو باید دو خصوصیت داشته باشد: هم «زندگی» و هم «ثبات».
حرکت، علی صفایی حائری ، ص ۱۹۶.
🆔 دوستان خود را دعوت کنید به کانال👇
💖 استاد علی صفایی(عین صاد)💖
انسان و خسران :
✍.....پس انسان در #خسارت است مگر وقتی به #ایمان برسد؛ ایمان علاوه بر اینکه در جدا شدن از خسارت ها نقش دارد، خود عامل ایجاد عمل صالح است. عمل صالحی که وسعتش شامل سه حوزه رشد ؛ یعنی رشد خود انسان، سازندگی دیگران ، و شکیبایی و استقامت انسان است....
جمع ها و حاصل جمع ها ، علی صفایی حائری ، ص ۷۲.
🆔 دوستان خود را دعوت کنید به کانال👇
💖 استاد علی صفایی(عین صاد)💖
💠 در يكى از روزها كه با پدرم مىآمديم. در حالى كه دكمههاى قبايش باز و سينهاش پيدا و گوشه عبايش در دست بود، ايستاد و گفت: كسى كه در مقام اطاعت باشد. در همين دنيا هم از تهمتها آزاد مىشود و همانها كه متهمش مىكردند «الآنَ حَصْحَصَ الْحَق» مىگويند.
💠 بعد اين جمله را گفت كه تمام وجودم را گرفت. در حالى كه چشمهايش از اشك پر شده بود. خنديد كه؛ «بابا! مردم زيادند و پر توقع و خدا يكى است و سريع الرضا».
💠 پس تو او را راضى كن، ديگران چيزى نيستند و سپس اين آيه را خواند:«ءَارْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ امِ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهّارُ».
📚 یادنامه، ص ۹
🆔 دوستان خود را دعوت کنید به کانال👇
💖 استاد علی صفایی(عین صاد)💖
باطل:
بارها گفتهام #باطل خود از بین میرود؛ زیرا آنچه از مسیر بیرون آمد و ارابه ای که از جاده خارج شد، خودش، خودش را نابود میکند. باطل رفتنی است، #زاهق است، ولی رفتن باطل با آمدن حق و برجا ماندن آن برابر نیست. اگر باطل برود یا باطلی برجا میماند که سازمان یافته است یا #حقی که #طرحی دارد که طرحی در دست داشته باشد و نیازهایش را تامین کرده باشد.
علی صفایی حائری ، حرکت، ص ۲۱۹.
🆔 دوستان خود را دعوت کنید به کانال👇
💖 استاد علی صفایی(عین صاد)💖
✅👈 علامت ایمان و کفر
🔶 ما مىتوانيم از مقدار حيرت و دلتنگى و از مقدار درد و رنجمان و عذابمان به مقدار كفرمان برسيم كه ما به اندازهى رنجمان كافريم و به اندازهى كفرمان در عذابيم.
🔶 و شوخى نيست كه بايد كفر و ايمان را از علامتهايش شناخت؛ كه امروز هر ادعايى را مىتوان شنيد كه همه در همند و باهمند و تنها علامتهاست كه آنها را از يكديگر جدا مىكند.
📚 تطهیر با جاری قرآن، ج ۱ ص ۲۸۱
🆔 دوستان خود را دعوت کنید به کانال👇
💖 استاد علی صفایی(عین صاد)💖
هماهنگی :
✍...این طبیعی است که یک خروار گندم ، وقتی بیرون از #نظام و بر روی زمین مانده است ، خوراک کلاغ ها و سوسک هاست و زیاد نمی شود ، ولی یک دانه گندم که #هماهنگ با #نظام در خاک افتاده و در مسیر شکل گرفته ، #سنبله و صدها دانه می شود . کسانی که روی مرز حرکت می کنند و هماهنگ با نظام ها و #سنت ها هستند، اگر چه هم کم باشند، زیاد می شوند و آنها که بیرون از مرزند زیادشان هم به نابودی می انجامد.
حرکت ؛ علی صفایی حائری.
🆔 دوستان خود را دعوت کنید به کانال👇
💖 استاد علی صفایی(عین صاد)💖
💠 توحيد تو، به اندازهى غربتى است كه با آن آشنا شدهاى.
📚 یادنامه، ص ۲۴
🆔 دوستان خود را دعوت کنید به کانال👇
💖 استاد علی صفایی(عین صاد)💖
🔰فهم جايگاه انسان در هستی
1⃣ درجۀ وجودى انسان از تمامى جمادها و حياتها و حيوانها جلوتر است. پس چطور مىتواند خودش را با اينها مبادله كند؟ يك عمر بدهد و يك مشت طلا و يا سنگهاى گرانقيمت و آجرها و خانهها را بپذيرد.
2⃣انسان با تمامى هستى رابطه دارد و در محدودۀ خانه و جامعه محبوس نيست. چگونه مىتواند خودش را از اينهمه رابطه كنار بكشد و با ابزارش پيوند بزند؟
3⃣و انسان بيشتر از آگاهى و تكامل نياز دارد و با رسيدن به شكوفايى استعدادهايش، تازه آغاز طغيانها و عصيانها و مصيبتهايش مىشود. انسان هنگامى كه بىنيازى و استغناى خودش را مىبيند و شكوفايى خودش را احساس مىكند تازه طغيان مىكند و سر بر مىدارد، كه: (كَلاّ إِنَّ اَلْإِنْسانَ لَيَطْغى أَنْ رَآهُ اِسْتَغْنى). و اين است كه اين انسان بايد ادامهاى بيابد و جهتى نامحدود بگيرد، تا آنجا كه بهشت هم مقصد او نباشد، كه بهشتمنزل اوست نه مقصد او: (إِنَّ إِلى رَبِّكَ اَلرُّجْعى)
ادامه دارد...
وقتی که از خودت می سوزی، صفحه 19
🆔 دوستان خود را دعوت کنید به کانال👇
💖 استاد علی صفایی(عین صاد)💖
ادامه قبل...
🔰ملاک خسارت ها
♻️با اين معيارها و با توجه به قدر و جايگاه و آرمان انسان است كه خسارتهاى او مشخص مىشود.
✅ در واقع آنجا كه انسان قدر خودش را در نظر نمىگيرد و درجۀ وجودى خودش را منظور نمىكند و خودش را مىبازد، ديگر به ادامۀ خود و جايگاه خود هم، به اللَّه و آرمانهاى بلندتر هم كافر مىشود، كه در اين آيه هست: (اَلَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ).
«آنها كه خودشان را باختهاند، ديگر ايمان نمىآورند»؛ نه به خدا و نه به جايگاه خويش، كه اينها چيزى در خود سراغ ندارند كه در اين محدوده نگنجد و آرمانى ندارند كه در اين سبزههاى زرد و روزهاى شب و خوشىهاى درد، بهدستش نياورند.
👈پس ديگر چه ضرورت دارد كه بهسوى ديگر روى بيندازند و به چيزى ديگر بگروند و به آرمانى و جايگاهى و روزى ديگر ايمان بياورند. آنها كه خودشان را باختهاند، ايمان نمىآورند؛ و اين همان نكتهاى است كه بارها مطرح شده است كه ايمان به خدا و ايمان به روز ديگر، دنبالۀ ايمان به خويش است. انسانى كه خودش را گم كرده، دنبال خدا نمىرود؛ و اگر خدايى هم داشته باشد، اين خدا محكوم اوست و يا دكور زندگى اوست، نه درمتن و نه حاكم در وجود او و هستى او.
❇️كسى كه خودش را در دنيا شاد مىبيند، دنيا در او حاكممىشود. و آنجا كه خودش را بزرگتر ديد، به خدا ايمان مىآورد و در اين هنگام خدا در او و در دنياى او حاكم مىشود؛ نه خود را حاكم دنيا مىكند و نه دنيا را در خود حاكم مىگيرد، كه حكومت فقط براى خداست كه آگاه است و محيط است: (إِنِ اَلْحُكْمُ إِلاّ لِلّهِ يَقُصُّ اَلْحَقَّ وَ هُوَ خَيْرُ اَلْفاصِلِينَ)
وقتی که از خودت می سوزی، صفحه 21
🆔 دوستان خود را دعوت کنید به کانال👇
💖 استاد علی صفایی(عین صاد)💖
🔶 اگر در مملكتى هستى كه تمامش تاريك است، اين نشان مىدهد كه تو يك كبريت هم روشن نكردهاى.
🔶 نبايد مسأله را توجيه كنيم و بگوييم ديگران اقدام نكردهاند، كه تو بايد فرض كنى، كسى جز تو در اين عالم نيست. بايد خود شروع كنى و هر مقدمهاى را كه مىخواهد، فراهم نمايى.
🔶 وقتى اهداف دور را تكّه تكّه و ريز كنى، زود به آنها مىرسى، ولى وقتى بخواهى قُلُمبه قُلُمبه كار كنى، اهداف نزديك را هم از دست مىدهى و محروم مىشوى.
🔶 جامعه امروز را نگاه كنيد! نيروهاى جوان راببينيد! به مدارس دقت كنيد! اين نيروهايى كه تا اين حد رشد كردهاند، چرا ايستادهاند؟ چرا عقبگرد كردهاند؟ چه سستىهايى صورت گرفته است؟
🔶 پوششها و حالتها، علامت از زمينهها و ريشههاى ديگرى دارد. شما در گذشته در سرزمينى شروع كرديد و از شكم مُردهها، بچّههاى زنده را بيرون كشيديد، اما امروز چه شده كه بچههاى زنده شما هم، مرده مىزايند و يا سر زا مىروند⁉️
🔶 ما با نيروهاى خود و مملكت وجودىِ خود چه كردهايم؟ به مدارس شهرخود، به دبيرستانها، به دانشگاهها نگاه كنيم! چه كسى بايد براى اصلاح آنان قدم بردارد⁉️
🔶 چقدر تساهل و سستى به خرج دادهايم و بهانه آوردهايم كه فلانى بايد اين كار را مىكرد و يا به ما ربطى ندارد!
📚 اخبات، ص ۱۱۱
🆔 دوستان خود را دعوت کنید به کانال👇
💖 استاد علی صفایی(عین صاد)💖