✅👈 نیمه تدارک و جبران
💠 امشب، شام ولادت حضرت مجتبى علیه السلام است و سزاوار است كه بعد از پانزده روز از ماه رمضان، انسان به دنبال معنايى و تولّد حقيقتى در وجود خود باشد. به دنبال نكتهها و جوانههايى بگردد و ببيند كه چه چيزى در وجود اوست.
💠 چون حتى مرحله اوّلى كه در دعا و مناجات خمسةعشر مطرح مىشود، كه مرحله توبه است، بعد از مرحلهاى از اجتباء و عنايت حق است.
💠 در آيات راجع به حضرت آدم نيز آمده است؛ «عَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَ هَدَى»؛ يعنى تا يك مرحله از اجتباء و انتخاب و عنايت حق همراه آدم نباشد، حتى توبه او هم تحقّق پيدا نمىكند و قدمى برنمىدارد.
💠 مراحلى هم بعد از اجتباء مطرح است كه؛ «وَ كَذلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَ يُعَلِّمُكَ مِنْ تَأْوِيلِ الْاحَادِيثِ وَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ...»
💠 إن شاء اللَّه در طلوع تولّد حضرت مجتبى عنايتى بشود كه اجتبايى، توجّهى، از خاك برداشتنى باشد تا ما توبه كنيم و او هم به سمت ما توبه كند. توجّه و عنايتى كند و توبه ما را بپذيرد. و «تُبْنَا الَيْهِ»؛ بازگشت و توبه ما به سمت حق، با «تَابَ عَلَيْهِ وَ هَدَى»؛ بازگشت و توبه حق بر ما و هدايت او همراه باشد. اين، يك مسأله.
💠 مسأله دوّم، عظمت ماه رمضان است كه مقدارى از آن گذشته است. در اين ماه عنايتهاى ذات احديّت و ذات ربوبيّت است.
💠 علوّ حق و عظمت حق و سمع حق و بصر حق و صَمَد بودن و مرجع بودن او، همه اينها اقتضاء كرده كه به خلق فقير محتاجِ دست خالى ببخشد و عنايت كند.
💠 و خدا در خودِ اين ماه عنايتهايى كرده است؛ «عَظَّمْتَهُ وَ كَرَّمْتَهُ وَ شَرَّفْتَهُ وَ فَضَّلْتَهُ»؛ اين چهار عمل است كه تحقّق پيدا مىكند.
💠 بعد هم عنايتهاى ديگرى هست؛ «انْزَلْتَ فِيهِ الْقُرْآنَ»؛ انزال و فرستادن قرآن. «وَ جَعَلْتَ فَيهِ لَيْلَةَ الْقَدْرِ»؛ جعل و قرار دادن شب قدر است، كه خود اينها داستانهاى مفصّلى دارد.
💠 حال در چنين نيمهاى از ماه و در چنين مرحلهاى مناسب است كه انسان سرى به وجود خود بزند. اگر در اوّل ماه به دل خويش نگاهى نكرده است كه در آنچه مىگذرد؛ چه بغضهايى، چه اميدهايى، چه محبّتهايى، چه حالتهايى است! لااقل در اين نيمه راه انشاءاللَّه تدارك و جبران كند.
📚 فوز سالك، ص ۱۱۵
استاد علی صفایی(عین صاد)
✅👈 لحظهها و موقعیتهای ناب
💠 در زندگى لحظههايى هست كه انسان مىتواند در آن لحظهها راههاى طولانى و درازى را طى كند و موقعيتهايى پيش مىآيد كه انسان مىتواند بارهاى سنگيناش را به مقصد برساند. خُنك آنها كه اين لحظهها را مىشناسند و اين فرصتها را درك مىكنند و از آنها بهره بردارى مىكنند!
💠 و او كه ربّ، الله و رحيم به خلق است اين لحظهها را پيش مىآورد و اين زمينهها را فراهم مىكند تا حركت و رشد ما را سريعتر كند، برخوردها و حادثههايى را به وجود مىآورد، زمانها و مكانهايى را قرار مىدهد كه در آن زمانها و مكانها و با اين حادثهها و برخوردهاست كه انسان مىتواند راهى را زودتر طى كند و آزادىهايى را زودتر به دست بياورد و شناخت و عشق و عمل عظيمترى را با خودش همراه كند.
💠 رمضان اين خصوصيات را دارد كه در آن، هم برخوردها زياد مىشود هم حادثههايى در آن هست و هم زمانها و مكانهايى همراه آن هستند.
💠 كسى كه از اين مجموعه بتواند برداشت كند، هم ضريب كارش خيلى بيشتر مىشود و هم سودش خيلى عالىتر؛ ولى اين مسأله بر اين امر متوقف است كه انسان در راهى كه مىخواهد شروع كند، بداند چه چيزهايى در آن راه هست و چگونه بايد حركت كند تا بهترين نتيجه را بگيرد.
💠 كسى كه نداند از يك دارو چطور بايد استفاده كند، برداشت و نتيجهاش خيلى كمتر است. چه بسا كسى كه به حمام رفته، به جاى اينكه تميزتر بشود، آلودهتر و كثيفتر و لجنتر برگردد؛ چرا كه نمىدانسته چگونه بايد خودش را شست و شو كند، اين است كه حتى اگر چركهايش هم پاك بشوند، ولى پوستهايش با چرك عجين شدهاند.
💠 چه بسا اين حمامى كه در رمضان بايد ما را پاك كند و نور بدهد و طراوتهايى را در روح و فكر و قلب و عقل و حتى بدن ما به وجود بياورد، به جاى آن در تمام اينها يك سياهى و كدورتى بياورد.
💠 روح تنگتر و عقل تاريك تر و قلب خستهتر و سياهتر و كدرتر بشود و فكر از كار بيفتد و بدن از آن همه كه خورده ضايع بشود.
💠 اين است كه انسان بايد بيابد كه چه بخورد، چه ببيند، چه غذايى را در اين ماه با خودش همراه كند و چه رزقهايى را به خودش برساند تا كسرىهايش را پر و راهش را نزديكتر كند.
💠 در اينجاست كه انسان بايد اين پنج مرحله وجود (بدن و فكر و عقل و قلب و روح) خودش را در نظر بگيرد و آنها را تغذيه كند و به آنها رزق شان را برساند تا رشدى به دست بياورد.
💠 كسى كه مىخواهد رشدى بكند بايد هم غذا بخورد، هم غذا را در وقت خودش بخورد و هم غذايى را بخورد كه نياز بدن اوست و كسرىهايش را تأمين مىكند.
💠 از كسانى نباشيم كه رمضان بر آنها مىگذرد، در حالى كه بدنهايشان ضايع شده و فكرهايشان عقيم مانده و قلبهايشان سرشار از بتها شده و روحهايشان هم به تنگى رسيده است.
💠 چون اين يك اصل است كه اگر كسى از نعمتى كه در دسترس اوست بهره نگيرد، سياهى به او مىرسد. جرقههايى كه مىزنند، اگر كسى استفاده نكند و شكر نكند، سياهش مىكنند و به او مىبندند.
💠 او براى رشد ما زمينهها، فرصتها، حادثهها، برخوردها، زمانها و مكانهايى را تأمين كرده است كه به وسيله آنها حركتى بكنيم، گامى برداريم و پيشرفتى داشته باشيم. ولى اگر ما اين همه محبت را جواب ندهيم و اين همه مايه را در راه به جريان نيندازيم، همه آنها را از ما مىگيرند.
💠 حكيم با دادههايش مىخواهد ما را رشد بدهد، وقتى كه ببيند دادهها باعث شكستن كمر من شده و اين همه بار، من را خرد كرده است بار مرا سبك و انسان را محروم و رها مىكند.
📚 بهار رویش، ص ۴۵
استاد علی صفایی(عین صاد)
🟪👈 علامت بلوغ
🔷 باید در شبهای قدر هم اندازه بگیرید، هم ارزیابی کنید و هم برنامهریزی.
🔷 پس جوال عمرتان را، جوال دلتان را، وهم تان را، خیال تان را، کارهای تان را بریزید، ببینید چه چیزی در آن جمع کردهاید؟ بعد از این، آنچه مهمتر است و علامت همه اینهاست همّ و غم های شماست.
🔷 غرض این نیست که یک شبی را به یک صورتی، با حال خوش بگذرانید. این حال خوش گول تان نزند. اینکه کمی سُکهای تان را بگیرید، بعد هم کمی اشکی بریزید و خیال کنید که با ملائکه مقرّبین هم غذا شدهاید! نه بابا! این حالتها گولتان نزند، که همین ها جزء فریب ها و فتنههای شیطان است.
🔷 آنچه مهم است، این نکته است که ببینید آیا در شما سعه صدر و ظرفیّت و همّت آمده است؟ غضب تان برای چیست؟ برای این است که چرخ ماشینتان را پنچر کردهاند یا به خاطر این است که از حق دل بریدهاند؟
🔷 از چه کسی غضب دارید؟ به چه کسی محبّت دارید؟ بر سر سفره وجودتان چه کسانی مهمانند؟ آیا محبّت شما به خاطر خودتان و زن و بچّهتان است یا به خاطر محبّت و رحمت واسعه حق؟ که «وَ رَحْمَتی وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ».
🔷 پس جمعبندی از خودتان علامت بلوغ شماست و گرنه حالات خوش گول تان نزند. باید همه این چیزها را در جمع بندیتان دور بریزید، که وسیلههای فریب و خدعه شیطان است.
📚 فوز سالک، ص ۲۲۳
استاد علی صفایی(عین صاد)
شب قدر:
طرح ها در #شب، در متن بحران ها و حادثه ها ریخته می شود. در عمق تاریکی است ؛ که باید برای فردای روشنت طرحی بریزی. اینجاست که تو حتی شب را «قدر» میدانی که در مطلع #فجر، هزار ماه بی تدبیر، کمتر از یک شب قدر است: «لَیْلَةُ الْقَدْر خَیْرٌ مِنْ اَلْفِ شَهرٍ» است.
علی صفایی حائری ، حرکت، ص ۲۱۳.
استاد علی صفایی(عین صاد)
✅👈 عامل محرومیت
🔶 يكى از عواملى كه باعث محروميت ماست، «غِلّ» و كينههاست. آيا در دل ما كينهاى وجود ندارد؟
🔶 بايد تأمّلى كنيم كه ظرف ما واژگون نباشد. با وجود اين همه بارش، انسان مىبيند هيچ چيز در ظرف او جمع نشده كه بماند، حتى ظرفش هم آلوده مانده است.
🔶 در اين ماه رمضان بايد دلهايمان را مطالعهاى بكنيم، شايد يك جمع بندى مناسبى براى اين ماه باشد.
🔶 بايد ببينيم كينههاى ما نسبت به مؤمنين، نسبت به دوستان، از چه نوع است. آيا «لِلّه» است؟ در دعا داريم كه: «خدايا! تو كينهها را ببر، مگر آن كينه و غِلّى كه به خاطر تو باشد».
🔶 بايد ببينيم كه كينههاى ما به خاطر چيست؟ آيا براى اينكه دعوتمان نكردند يا ديرتر به ما گفتند يا چايى خوب به ما ندادند يا...
🔶 اين كينهها باعث محروميتهاست. وقتى همه اين بارشها باشد ولى ظرف من واژگون باشد، چه حاصلى به دست مىآورم؟
🔶 در روايت آمده است كه اگر به مقدار كمى كينه مؤمنى در دل تو باشد، به اندازه سالهاى نورى، بوى بهشت را نخواهى شنيد و نخواهى يافت.
🔶 رمضانهايى بر ما گذشته، در حالى كه كبر و غرور و كينه مؤمنين در دل ما بوده است. مگر با اين كينهها چه چيزى جمع مىشود⁉️
🔶 سعى كنيد هر كس كه با شما دشمنى كرده، حتى اگر او مقصر است، اگر به خاطر خدا نيست كينه جز كافر و بىدين و مشرك را در دل خودتان راه ندهيد. همه را بشوييد و پاك كنيد.
📚 بهار رویش، ص ۳۱
استاد علی صفایی(عین صاد)
✍...شوخی نیست! این #علی (ع) است که #بار_نسل ها را به عهده دارد . #تقوی ، دست او را بسته و نمی تواند دشمن هایش را پیش از اینکه شروع کرده باشند، بگیرد. علی (ع) می داند که طلحه و زبیر چه می خواهند ، ولی آغاز گر نیست .
آنهایی که می گویند : مکتب ، آزادی نمی دهد؛ همان هایی هستند که زبان شماتت به علی (ع) باز می کنند که چرا طلحه و زبیر را آزاد گذاشت؟ علی (ع) نه از این شماتت هراس دارد و نه از آن توبیخ ، که خود می داند آنچه را که می خواهد باید در چه وسعتی و با چه عمقی و با چه روشی، عملی سازد .
حرکت ؛ علی صفایی حائری ، ص ۱۸۱.
استاد علی صفایی(عین صاد)
✅👈 شب توسعه
💟 در شب قدر، بايد انسان در خود توسعهاى به وجود آورد و محدود فكر نكند كه نان و آب و... نداريم.
💟 بايد به نيروهاى باطنى خود فكر كند. آنها را بررسى كند و ببيند كه با آنها چه كرده؟ با ذهنى كه خدا به او داده، با قلبى كه داده، چه كرده؟ با تخيّل و توهّم و تفكّر و تعقّل خود، چه كرده؟ با اينها چگونه برخورد كرده است؟
💟 با تعقّل خود، كه ترازو و مكيال است، چيزهايى را كه هيچ ارزشى نداشتهاند، وزن كردهايم. مى گويم پول من كه چند روزى پيش تو بوده، بايد فلان مقدار هم كه سود آن است، روى آن بگذارى و به من تحويل دهى.
💟 يا آن روز كه خانه ما مهمان بودى، من سر سفره سبزى گذاشتم و تو نگذاشتى! اين قدر مقايسه كردهايم! يعنى عقل ما در اين عالم بايد همينها را بكشد و وزن كند⁉️
💟 ميزانى كه به ما عنايت كردهاند، براى همين مقدار و همين چيزهاست؟! خيلى عجيب است! اگر اين چنين بود، كه نيازى به ميزان نبود!
💟 بايد در اين وجود تأملى شود، كه چگونه سازمان يابد؟ اعضاء و جوارح آن چگونه باشد؟ چشم و دست و زبان و ... چگونه باشند؟
💟 تمام كارهاى ما از روى عادت است. غذا خوردنمان، خوابيدنمان و... به صورت يك عادت در آمده و بدون تقدير است!
📚 اخبات، ص ۱۰۸
استاد علی صفایی(عین صاد)
17 حقیقتِ «قدر» در شبِ قدر.mp3
1.36M
✅👈 حقیقت شب قدر
استاد علی صفایی(عین صاد)
✅👈 جمعبندى از خويش، برنامهريزى براى آينده
💠 امشب در نظر داشتم به خاطر شب قدر يك جمعبندى هم از خودمان داشته باشيم. اگر اين سالى را كه بر ما گذشته و حتى تمامى اين عمرى را كه تا به حال گذراندهايم در نظر بگيريم، مىتوانيم از غرورها و از فريبها و خدعههايى كه شيطان براى ما در نظر دارد، نجات پيدا كنيم.
💠 با تأمّل در آنچه از عمر ما گذشته، آنچه در قلب ما مىگذرد، آنچه در وهم و خيال ما مىگذرد و با تأمّل در آنچه كه از جوارح ما صادر شده و كارهايى كه انجام دادهايم و با توجّه به همّت و همّ و غمّى كه داريم، مىتوانيم وضع گذشته خودمان را از ابهام و غرور شيطان بيرون بياوريم و از فريبها نجات پيدا كنيم و براى آيندهمان قدمى برداريم. و ببينيم كه در اين عمر و مدّتى كه بر ما گذشته است، چه حاصل جمعى داشتهايم⁉️
✅👈 جمعبندیهای شب قدر
الف: حساب خود
ب: حساب قلب ما و حالتها
ج: حساب وهم و خيال
د: حساب همّ و غمها
📚 فوز سالک، ص ۲٠۱
استاد علی صفایی(عین صاد)