✅👈 مردهى زمين، مردار زمان
💠 ما خواه ناخواه مردهاى مىشويم و گند مىگيريم. مردهى زمين و مردار زمان، مگر هنگامى كه ريشههايى را داشته باشيم و ركودها را پشت سر گذاشته باشيم.
💠 اين مسأله، قطعى است. بخواهيم يا نخواهيم حركتها و گذشت زمانه از ما مىكاهد و زمين ما را به گند مىرساند، مگر اينكه خودمان را قبل از اينكه زمان بگيرد، قبل از اينكه زمين بگنداند، ذبح كنيم. ما قطعاً در اين هستى، مردار هستيم.
💠 آنهايى كه گوسفندهايى دارند و اين گوسفندها در معرض خطرى قرار مىگيرند، زود كاردها را تيز مىكنند تا آنها را ذبح كنند، تا از مرگ آنها و ضايع شدن و از دست رفتن آنها جلوگيرى كنند.
💠 ما در اين هستى، خواه ناخواه مرداريم، مگر اينكه كاردى را به گلوها بگذاريم و ذبح كنيم. مهم اين است كه ذبيح چه كسى باشيم و مذبوح در راه چه كسى؟ و با چه چيزى خودمان را ذبح كنيم و رو به چه قبلهاى؟
💠 مرگ، قطعى است. از دست رفتن، قطعى است. روزها كه مىگذرند، مثل موشهايى هستند كه طناب عمر ما را مىجوند. خواه ناخواه سرنگون مىشويم و در چاههايى مىافتيم و مىگنديم.
💠 گذشت زمانه، ما را به خاك بر مىگرداند، مگر اينكه قبلًا خودمان را بقايى داده باشيم و ذبح كرده باشيم. آنهايى كه ذبيح نيستند، مذبوح نيستند، مردار هستند. مرده هستند. ارزش ندارند. از دست رفته هستند.
💠 حالا كه بنا شده ذبح كنيم؛ بنا شده قبل از اينكه زمانه ما را بگيرد ما از خودمان بهره بگيريم، به اين بايد فكر كرد كه در راه چه كسى خودمان را ذبح كنيم و با چه حربهاى و با چه نيتى؟
📚 حقيقت حجّ، ص ۱۱۵
🆔 کانال👇
🌹 استاد علی صفایی(عین صاد)🌹
https://eitaa.com/einsadsokhnrani
🔷 اگر ما همراه هجده هزار يار نماز بگذاريم و پس از نماز، حتّى آشنايى در شهرهاى غريب دعوت، نداشته باشيم و در ميان جفا و حماقت و جنايت و خيانت گرفتار شده باشيم، چه حالى خواهيم داشت و با مشكلات چه خواهيم كرد.
🔷 مسلم به ما آموخت كه با هدفى در سطح حكومت علوى و حسينى، و با تنها ماندن در چنگال دشمن، و ناكامى در مأموريت و شكست در ارزيابى، مى توان شبى روشن و آرام و قلبى مطمئن و محكم و ضربه هايى كمرشكن داشت، تا آنجا كه نيروهاى محدود دشمن نتوانند از نزديك برخورد كنند و جز سنگ و آتش و خستگى و تنهايى مسلم، پناهى نداشته باشند.
🔷 من از كودكى هر وقت كه داستان مسلم را شنيده ام، سر و گردن گرفته ام و سينه ام از عزت مسلم پر از رفعت و مناعت گرديده. آدمى و اين قدر محكم و سرافراز⁉️
🔷 راستى كه تو در كدام آسمان ريشه دارى كه اينقدر سرفرازى؟! اين استقامت بدون اين ريشه هاى محكم ممكن نيست.
🔷 ابن زياد هنگامى كه در شرايطى مناسب تر از شرايط مسلم بود و فقط از شام بريده شده بود، نتوانست در برابر گروههاى پراكنده ى توّابين دوام بياورد، فرار كرد و به خانه ى مسعود رفت و لباس خانواده ى او را پوشيد و امان خواست.
🔷 و حتى روزى را در برابر دشمن دوام نياورد و حتى شمشيرى نكشيد. چون اينها مردان مكر و سياست و فريب بودند و همچون عمروعاص در هنگام گرفتارى از عورت خود سپر مى ساختند و ذلّت را مى پوشيدند و خود را ملامت نمى كردند.
📚 وارثان عاشورا، ص ۲۶۶
🆔 کانال👇
🌹 استاد علی صفایی(عین صاد)🌹
https://eitaa.com/einsadsokhnrani
👈 استاد صفایی رحمة الله علیه
🔶 خدای ابراهیم نمیخواهد اسماعیلها کشته شوند، میخواهد ابراهیمها آزاد شوند.
📚 حقیقت حج، ص ۱۲۹
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
✅👈 استاد علی صفایی رحمة الله علیه
💠 يكى از بزرگان كه به او گفته بودند به من درسى بده، گفته بود: به تو درسى مى دهم كه اگر تو، همهاش را در كتابى جمع كنى، كتابها آن را نمىتواند در خود بگيرند. و اگر بخواهى خلاصهاش كنى پشت يك ناخن مى توانى بنويسى.
💠 آنچه كه در همه كتابها هست اگر در يك خط خلاصه بشود و آن خط در دو كلمه خلاصه شود و آن كلمه را بتوان در پشت ناخن نوشت، چيزى نيست جز «ذبحُ النفس».
📚 حقیقت حج، ص ۱۱۸
🆔 کانال👇
🌹 استاد علی صفایی(عین صاد)🌹
https://eitaa.com/einsadsokhnrani
لباس:
ما خواه ناخواه ، لباسی بر #تنمان است، از کسی اطاعت می کنیم و برای کسی هستیم ولو برای دلمان، برای حرف ها، برای هیچ و پوچ.
حال چه وقت لباس #اطاعت غیر او را از تنمان بیرون خواهیم آورد؟
وقتی که به عظمت او پی ببریم، هنگامی که بزرگتری را دیدیم، به کوچکترها تن نخواهیم داد. باید این لباس هایی را که پوشیده ایم، پاک کنیم.
علی صفایی حائری ، حرکت ، ص ۲۵۸.
🆔 کانال👇
🌹 استاد علی صفایی(عین صاد)🌹
https://eitaa.com/einsadsokhnrani
✅👈 حيات انسانى
💠 ما بايد در فاصلهى تولد و مرگمان، حياتى را به دست بياوريم. و بعد از اين، نگذاريم كه زندگى در چالهى مرگ بيفتد و طعمهى لاشخورها شود. بعد از اينكه به حيات رسيديم، خودمان را ذبح كنيم.
💠 تمام درسها در همين يك جمله خلاصه مىشود. تمام حركتهاى پر زير و بم، در همين يك مسأله خوابيده است.
💠 يكى از بزرگان كه به او گفته بودند به من درسى بده، گفته بود به تو درسى مىدهم كه اگر تو، همهاش را در كتابى جمع كنى، كتابها آن را نمىتواند در خود بگيرند و اگر بخواهى خلاصهاش كنى پشت يك ناخن مىتوانى بنويسى.
آنچه كه در همه كتابها هست اگر در يك خط خلاصه بشود و آن خط در دو كلمه خلاصه شود و آن كلمه را بتوان در پشت ناخن نوشت، چيزى نيست جز «ذبحُ النفس».
💠 ذبح شرعى يك چيز هنگامى صورت مىگيرد كه از مردهى چيزى بخواهيم بهرهبردارى كنيم. بخواهيم زندگى او را با بهرههاى بعدى مرتبط كنيم. از مردار شدن او جلوگيرى كنيم.
💠 ذبح نَفس، از بين بردن و هدر كردن نفس نيست. ذبح نفس، معنىاش اين نيست كه انسان خودش را ول كند. تن را رها كند و بهرهها را رها كند. نه، مهم اين است كه بهرهها را تزكيه كند، پاك كند.
💠 و اين پاكى و تزكيه، هنگامى تحقق پيدا مىكند كه ذبيح رو به قبله باشد و حربهى ذبح آهن باشد و تمام رگها قطع شده باشد. ذابح مسلم باشد و اين قطع شدنها با ياد حق باشد.
💠 وقتى كه بنىاسرائيل عصيان و سركشى مىكنند و بنا مىشود كه از اينها بهرهبردارى شود، دستور اين است كه:«اقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ»؛ خودتان را بكشيد. اين قتلها ذبح است.
💠 آنهايى كه مىروند و زندگى را از دست مىدهند، مفت زنده بودند و مفت مىميرند، مىخواهد از آن چيزى كه به زودى از دست مىرود، براى هميشه بهره را به دست بياورند. اين است كه بنا مىگذارند كه حياتى پيدا كنند.
💠 اين مرحلهى اول است. پس سؤال اول اين است كه چه چيز به ما حيات مىدهد؟ چه چيز به ما زندگى مىدهد؟ و سؤال بعد اين است كه چگونه از اين حيات بهرهبردارى كنيم تا در چالهى مرگ مدفون نشويم.
📚 حقيقت حجّ، ص ۱۱۸
🆔 کانال👇
🌹 استاد علی صفایی(عین صاد)🌹
https://eitaa.com/einsadsokhnrani
✍....دانش ها و بینش ها کافی نیستند که خیانت های دانشمندان، نه از علمشان که از وابستگی و ضعف شان مایه گرفته است. وجود های آگاه و بینا مادام که نقطه ضعف داشته باشند آلت دست دیگران قرار خواهند گرفت.
علی صفایی حائری (عین ، صاد) ، حرکت،ص ۱۵۴.
🆔 کانال👇
🌹 استاد علی صفایی(عین صاد)🌹
https://eitaa.com/einsadsokhnrani
✅👈 چگونه به حيات برسم؟
🔶 چطور به اين حيات دست پيدا كنيم؟ حياتى بالاتر از حيات سلولها و حيات عاطفهها. حياتى كه در انتخاب ما شكل بگيرد و زندگىاى كه در اتخاذ ما، تبلور و قالب پيدا كند.
🔶 «يأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ». اين حياتى است كه حتى مؤمن بايد آن را به دست بياورد. اين روحى است كه فقط در يك مرحله و به يك عدّه داده مىشود.
🔶 «يأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ»؛ بپذيريد از خدا و از پيامبرش هنگامى كه شما را دعوت مىكند تا به شما حيات بدهد. حى شويد و زنده شويد، شما را سرشار از روح خودش كند و مىخواهد شما را آدم كند.
🔶 انسان تنها با شكل گرفتنش آدم نمىشود، وقتى آدم مىشود كه به روح حق پيوند بخورد. و آنجاست كه مسجود فرشتههاست.«وَلَقَدْ خَلَقْناكُمْ ثُمَّ صَوَّرْناكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لِآَدَمَ». بعد از اينكه انسانها همگى شكل گرفتند و خلق شدند، در مرحلهاى كه شكل گرفتند، در آن مرحله است كه مسجود فرشتهها مىشوند.
🔶 در اين آيه است:«فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِى فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ». و در آن آيه هم كسانى به اين حيات مىرسند، كسانى به اين روح دست پيدا مىكنند كه از غير او بريده باشند:«لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَآدُّونَ مَنْ حَآدَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوَ نَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ». نمىيابيد كسى كه با حق پيوند پيدا كرده باشد، به دستگيرههاى ديگر خودش را بند كند.
🔶 وقتى كه ما به دستگيرهى محكمى چنگ مىزنيم و در مسير مطمئنى قدم بر مىداريم، ديگر به اين طرف و آن طرف نگاه نمىكنيم. دستاويز ديگر را نمىخواهيم.
🔶 كسانى كه حق را يافتند و عروة الوثقى را در دست دارند، با رشتههاى ديگر كارى ندارند. «لاتَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ»؛ نمىيابى كسانى كه به او گرويده باشند؛ «يُوادُّونَ مَنْ حادَّ اللَّه وَ رَسُوله»؛ دوستدار كسانى باشند كه دشمنند، گرچه اينها فرزند و پدرِ خويش و قوم باشند.
🔶 در اين حد كه انسان پيوندهايش را از همه بريده، در اين حد است كه:«أُولئِكَ كَتَبَ في قُلُوبِهِمُ الْإيمانَ»؛ آنها كسانى هستند كه به ثبت مىرسند. ديگر زمينخوارها نمىتوانند آنها را ببلعند. آدمخوارها نمىتوانند آنها را فرو ببرند. «كَتَبَ في قُلُوبِهِمُ الْإيمانَ»؛ اينها كسانى هستند كه ايمان در دلشان، ثبت شده و محضرى شدهاند. «وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْه»؛ و اينها كسانى هستند كه با روح او تأييد شدهاند. اينها كسانى هستند كه به حيات رسيدهاند.
🔶 مؤمن مادامى كه رشتهها را از غير حق نبُرد، به حيات نمىرسد. زنده نمىشود. ممكن است رشد و نمو سلولها را داشته باشد، همانطورى كه شمعدانىها رشد مىكنند؛ ممكن است كه عاطفهها و نفس كشيدنها را داشته باشد، همانطور كه بزغالهها نفس مىكشند؛ ولى انسان نيست و حيات ندارد. مردار است. و مردار، سنگ است.
🔶 پس براى رسيدن به حيات چارهاى نيست، جز اينكه از غير او ببرند و از روح حق برخوردار شوند و پيوندشان را از غير حق ببرند. و در اين حد كسانى كه به اين روح رسيدند، به حيات رسيدهاند. حتى اينها با مرگ از بين نمىروند و از دست نمىروند؛ چون حيات انسان در انتخاب او خلاصه مىشود.
📚 حقيقت حجّ، ص ۱۲٠
🆔 کانال👇
🌹 استاد علی صفایی(عین صاد)🌹
https://eitaa.com/einsadsokhnrani
هماهنگی :
✍...این طبیعی است که یک خروار گندم ، وقتی بیرون از نظام و بر روی زمین مانده است ، خوراک کلاغ ها و سوسک هاست و زیاد نمی شود ، ولی یک دانه گندم که هماهنگ با نظام در خاک افتاده و در مسیر شکل گرفته ، سنبله و صدها دانه می شود . کسانی که روی مرز حرکت می کنند و هماهنگ با نظام ها و سنت ها هستند، اگر چه هم کم باشند، زیاد می شوند و آنها که بیرون از مرزند زیادشان هم به نابودی می انجامد.
حرکت ؛ علی صفایی حائری.
🆔 کانال👇
🌹 استاد علی صفایی(عین صاد)🌹
https://eitaa.com/einsadsokhnrani
✅👈 حيات دل
💠 مرحلهى ديگرى از حيات، حيات قلب و دل انسان است. اين حيات در برخوردها و ديدارها به وجود مىآيد. «تَزاوَرُوا فَانَّ في زِيارَتِكُمْ احْياءاً لِقُلُوبِكُمْ وَ ذِكْراً لِأَحادِيثِنا». در برخوردهاست كه جرقهها سر مىگيرد و با اين نور است كه دلها راه زندگى خودشان را پيدا مىكنند و به حيات مىرسند.
💠 با شناختهاست كه مغزها و فكرها به حيات مىرسند و با يقين است كه عقل براى سنجش، راهى را پيدا مىكند. و با وسعتهاست كه روح به حيات مىرسد. و در قرب اوست كه انسان به مراحل بالاتر و حياتهاى متعالىترى دست پيدا مىكند.
💠 «أِنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِه». كسانى كه دلها را و مغزها و قلبها و عقلها را و روحها را به مرگ نمىتوانند برسانند، بايد بدانند كه؛ زمينى كه بدن انسان را از بين مىبرد و تبديل مىكند و تلّى از خاك از آن به جاى مىگذارد، دل او را نمىگيرد؛ چون خدا بين انسان و دلش فاصل و حائل است.
💠 و آن حيات دل، چيزى نيست كه حتى با مرگ از بين برود. «وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِى سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ»؛ آنهايى كه زنده را انتخاب كردهاند، حتى اگر بميرند، زنده هستند. «أَحْياءٌ» زنده هستند. حيات دارند. «عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ».
💠 چرا حيات دارند؟ چون آنها ذبح شدهاند و مردار نيستند. گوسفند وقتى ذبح مىشود درست است كه خونش را از دست مىدهد، ولى حياتى پيدا مىكند و در جزء عالىترى، در مجموعهى بدن متعالىترى راه پيدا مىكند.
💠 انسان با آن گسستن از غير حق، به روح مىرسد و با ديدارها، دل زندگى پيدا مىكند. دل مردگىهايش از بين مىرود و با شناخت و يقين، حيات برترى پيدا مىكند. و اين حيات، حياتى است كه حتى با مرگ از بين نمىرود و دوام دارد.
💠 كسانى كه حيات پيدا كردهاند و با دعوت رسول و دعوت اللَّه، به اين زندگى خودشان دست پيدا كردهاند، آنها مىتوانند از خودشان بهره بگيرند. آنها مىتوانند از اين حيات نتيجه بگيرند و مىتوانند نگذارند كه اين حيات طعمهى زمان و مردهى زمين بشود.
📚 حقيقت حجّ، ص ۱۲۳
🆔 کانال👇
🌹 استاد علی صفایی(عین صاد)🌹
https://eitaa.com/einsadsokhnrani