eitaa logo
دانلود
هدایت شده از ڪانال نشر مـداحےِ کـربـلایی اسـماعـیـل سـنـایـے
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️ آقا تو را آقا مرا نوکر نوشتند یعنی تو را اوّل مرا آخر نوشتند روی سیاه من یقیناً حکمتی داشت شکرخدا نام مرا قنبر نوشتند •°~✨💚 ●「 ڪانال‌نشر آثار کربلایی اسماعیل سنایی 」• @sanaei_nohe
هدایت شده از ڪانال نشر مـداحےِ کـربـلایی اسـماعـیـل سـنـایـے
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️ 💔 خیلی گذشته از سفر آخرم حسین با خاطرات کرب‌وبلا گریه می‌کنم... 😔 •°~✨💚 ●「 ڪانال‌نشر مداحےکربلایی اسماعیل سنایے 」• @sanaei_nohe
هدایت شده از ڪانال نشر مـداحےِ کـربـلایی اسـماعـیـل سـنـایـے
10.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آنچه شیرین می کند کام مَلَک را نام توست ذکر تسبیحات در عرشِ معلا نام توست هر شبِ جمعه به دیدارت می آید مادرت می نشیند با تمام انبیا بالا سرت ♥️ •°~✨💚 ●「ڪانال‌نشر مداحےِکربلایی اسماعیل سنایے」• @sanaei_nohe
هدایت شده از ڪانال نشر مـداحےِ کـربـلایی اسـماعـیـل سـنـایـے
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تانیــایی گـره‌از کــار بشــر وانشـود دردمـا جـزبه‌ظهــورتو مـداوانشـود ♥️ •°~✨💚 ●「ڪانال‌نشر مداحےِ کربلایی اسماعیل سنایے」• @sanaei_nohe
❓پرسش: *غسل جُمعه ، چقدر اهمیت دارد؟* *مقدار ثواب و پاداش غسل آن چقدر هست؟* 🏷️پاسخ: در حدیث داریم ✨حضرت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله به مولا امیر المؤمنين عليه السلام فرمودند : 《اى على! هر جمعه غسل كن حتّى اگر لازم شود براى تهيه آب آن ، خوراك روزانه ات را بفروشى و گرسنه بمانى؛ *زيرا هيچ امر مستحبى بالاتر از غسل جمعه نيست·》* 📍 [بحار الأنوار : 81/129/18.] ■□●○■□●○■□●○ 📜 *شبکه نشر و تبلیغ احکام شرعی*
🥀 آسمان سرخ است، بی‌تاب است، بی‌تاب‌تر تشنه است این خاک، تشنه، آسمان بی‌آب‌تر خوابش نبرده اسم بر لبش مادری دارد، مادری بی‌خواب‌تر آسمان سرخ است، ابری تیره می‌پیچد به خود نیست در این صحنه از رخت مهتاب‌تر دست شستی از سرت، جاری‌ شدی در سرنوشت زندگی بی‌درد مرداب است، نه مرداب‌تر با سر از کف دادنت لرزیده دست و پای سر به سر چشمان مشتاقان شد از این باب، تر ، پهلویت زخمی است، بی‌پیراهنی میهمانی کس نرفته از تو با آداب‌تر سر نداری تا به دامانش نهی اما چه غم بی‌سر است آنکس که از او کس ندید 🍃 محسن حججی ﹝https://eita.com/eitaamamhosen
🕊🌸 دفعه اولی که می‌خواست اعزام شود، من باردار بودم.🙃✨ محسن آمد با خوشحالی گفت که بالاخره با کلی خواهش، اسم من در آمده و با اعزامم موافقت شده، می‌خواهم بروم سوریه تو به کسی نگو بارداری که مخالفت نکنند.😢 من هم همین‌کار را کردم و محسن چند روز قبل محرم ٩۴ اعزام شد و بعد از اربعین ٩۴ به خانه برگشت.☺️💛 🌿راوی: همسر شهید قطعه ای از وصیت نامه شهید: از ولایت فقیه غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که (امام خامنه ای نائب برحق امام زمان است💚) ✍🏻 {شهید محسن حججی} 📝ولادت : ۲۱ تیر ۱۳۷۰ محل تولد : نجف آباد _اصفهان 📝شهادت : ۱۸ مرداد ۱۳۹۶ محل شهادت : گذرگاه مرزی الوَلید_سوریه ✍🏻 ‌{📚سربلند_سرمشق} ﹝https://eita.com/eitaamamhosen
و💔 دیوانہ ترین حالت ‌یک عشق زمانے است دلتنگ شوے ڪار زدست تو نیاید..🥀 محسن جان چقدر دلتنگتم😔 دلتنگ خنده هات نیستی پیشم نگاهم کن صدام کن https://eita.com/eitaamamhosen
🚌وقتی روز اعزام معلوم شد، دو هفته بعد [از نوشته شدن اسمش تو اعزامی ها] رفتیم امام زاده شاهزاده حسین، آنجا تلفن محسن زنگ خورد، فکر کردم یکی از دوستانش است یواشکی گفت: چشم آماده می‌شم. گفتم: کی بود؟ میخواست از زیرش در برود پاپی‌اش شدم گفت: فردا صبح اعزامه. 😞احساس کردم روی زمین نیستم، پاهایم دیگر جان نداشت، سریع برگشتیم نجف آباد، گفت: 🍃باید اول به پدرم بگم اما مادرم نباید هیچ بویی ببره ناراحت میشه، ازم خواهش کرد این لحظات را تحمل کنم و بدون گریه بگذرانم تا آب ها از آسیاب بیفتد، همان موقع عکس پروفایل تلگرامم را عوض کردم: 💔من به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود …💔 ‌ | روایت همسر شهید، برشی از کتاب سربلند📚 https://eita.com/eitaamamhosen
زندگی به سبک 🌺 🔸 دوستان شهید حججی اینگونه از او یاد می‌کنند که همواره در حال خواندن قرآن بود و هیچ‌گاه نماز اول وقتش ترک نمی‌شد و چون آداب و قرائت را به درستی بلد بود پیش‌نماز می‌شد. 🔸 شهید حججی در تمام کارهایش با خدا معامله می‌کرد و ایمان قوی‌اش هنگام اسارت دلیل آن آرامش بود. 🔸 یکی از همرزمان شهید حججی، مقید بودن را یکی از ویژگی‌های شهید می‌داند و بیان می‌کند: «یکی از ویژگی‌های محسن که او را از دیگران متمایز می‌کرد، مقید بودنش بود.» این قضیه بارها به من ثابت شد. 🌱 https://eita.com/eitaamamhosen
••• 🌙••• با بچه ها رفته بودیم اردوی مناطق جنگی،رسیدیم فکه. تا از اتوبوس پیاده شد،کفش هایش رادرآورد و پا برهنه راه افتاد. بعدروکرد به‌بچه‌هاو گفت: 《بچه ها،ما اینجاداریم پامیذاریم‌روی ، روی‌بدن‌واجزای‌مطهر‌شهدا》. همه تعجب‌کرده‌بودندکه چه‌می گوید! ادامه داد: 《وقتی بچه های تفحص دنبال جنازه ی شهدا می گردن،فقط چند تیکه استخوان پیدا می کنن. "پس‌گوشت‌این‌بچه‌هاکجاست"؟ "خونش‌کجاست"؟ "چشم‌واعضای‌بدنش‌کجاست"؟ ایناهمه‌اش‌همین‌جاست توی‌این‌خاک》 محسن‌اینطور‌اعتقادی‌داشت‌درباره‌ مناطق‌عملیاتی. 🕊 🕊 https://eita.com/eitaamamhosen
❤️🎤 بسم رب الشهدا و الصدیقین ◀ روستاے سابقیه را تازه فتح کرده بودیم. درگیرےسنگینے داشتیم. در آن درگیری ها، تانک را پشت دیوارے از دید پنهان کردیم. همان موقع گوشے همراه محسن شروع کرد به اذان گفتن. سریع پیاده شد و ایستاد به نماز. دائم الوضو بود. بین آن همه سر و صدا و شلوغی، با یک آرامش مثال‌زدنی نماز می خواند. ما هم با تأسے به او قامت بستیم برای نماز اول وقت. برگرفته از کتاب صفحه ی ۳۹ ━━━━━━━━ ﹞https://eita.com/eitaamamhosen