eitaa logo
sillý
442 دنبال‌کننده
25 عکس
10 ویدیو
0 فایل
Sometimes I feel like an accident people look when they’re passin’ it @pearli
مشاهده در ایتا
دانلود
از بیداری ها و کابوس های شبانه بسیار خسته ام
در عوضِ همه ی اینها دلم میخواهد یک چیزی بیاید و مدتی مرا از این بازیِ احمقانه بیرون کشد ، لحظه ای هم که شده بُگذارد بی خیال زیستن را تجربه کنم
نه من از خود ، نه کسی از حال من دارد خبر .
بگو در آخر چگونه این همه رنج را شماره می‌کنند؟
از خواب خسته‌ام ، به چیزی بیشتر از خواب نیاز دارم چیزی شبیه بیهوشی ، برای زمانی طولانی. شاید هم از بیداری خسته‌ام ، از این‌که بخوابم و تهش بیداری باشد. کاش می‌شد سه سال یا شش‌ سال یا نه سال خوابید و بعد هم بیدار شد ، بیدار نشد هم نشد.
من این را میدانم که فراتر از یک جسمه محدود هستم. اما گاهی از بدنم متنفر میشوم و به خودکشی فکر میکنم گاهی غمگین میشوم با اینکه میدانم این غم گذراست و مرا می‌سازد گاهی خشمگین میشوم با اینکه میدانم هیچ چیز ارزش این همه فشار را ندارد گاهی سخت میگیرم با اینکه ‌میدانم هرچه سفت و سخت تر بگیرم از دستم در می‌رود گاهی مغرور میشوم با اینکه میدانم در عینه همه چیز بودن هیچ چیز نیستم گاهی از پذیرش دور میشوم با اینکه میدانم تا نپذیرم به حل نمیرسم من پر از گاهی ها و دانستنی ها هستم ، با این وجود ادامه میدهم تا مسیر را به پایان یا شاید به اول برسانم.
وقتی چیزی مرا رنج میداد ، در مورد آن با ھیچکس حرفی نمیزدم خودم درموردش فکر میکردم ، به نتیجه میرسیدم و تنهایی عمل میکردم . نه اینکه واقعا احساس تنهایی کنم ؛ نه ، بلکه فکر میکردم در آخر انسانها باید خودشان ، خودشان را نجات دھند . - هاروکی موراکامی