eitaa logo
sillý
442 دنبال‌کننده
25 عکس
10 ویدیو
0 فایل
Sometimes I feel like an accident people look when they’re passin’ it @pearli
مشاهده در ایتا
دانلود
من این را میدانم که فراتر از یک جسمه محدود هستم. اما گاهی از بدنم متنفر میشوم و به خودکشی فکر میکنم گاهی غمگین میشوم با اینکه میدانم این غم گذراست و مرا می‌سازد گاهی خشمگین میشوم با اینکه میدانم هیچ چیز ارزش این همه فشار را ندارد گاهی سخت میگیرم با اینکه ‌میدانم هرچه سفت و سخت تر بگیرم از دستم در می‌رود گاهی مغرور میشوم با اینکه میدانم در عینه همه چیز بودن هیچ چیز نیستم گاهی از پذیرش دور میشوم با اینکه میدانم تا نپذیرم به حل نمیرسم من پر از گاهی ها و دانستنی ها هستم ، با این وجود ادامه میدهم تا مسیر را به پایان یا شاید به اول برسانم.
وقتی چیزی مرا رنج میداد ، در مورد آن با ھیچکس حرفی نمیزدم خودم درموردش فکر میکردم ، به نتیجه میرسیدم و تنهایی عمل میکردم . نه اینکه واقعا احساس تنهایی کنم ؛ نه ، بلکه فکر میکردم در آخر انسانها باید خودشان ، خودشان را نجات دھند . - هاروکی موراکامی
نمیدونم به چی احتیاج دارم ، ولی جای یه چیزی خالیه .
آدم ها تا حد مرگ از خود خسته ات می‌کنند ترکت نمی‌کنند اما مجبورت می‌کنند ترکشان کنی ، آنگاه تو میشوی بنده ی سر تا پا خطاکار.
sillý
یک سالگی .
آنچه می‌بینی ، رقص ماهی بر سرِ قلاب است.
من به تنهایی معتاد شده بودم . اگر تنهایی را از من می‌گرفتند ، عین آدمی می‌شدم که آب و خوراکش را ازش گرفته باشند
اگر هر روز یک کمی با خودم خلوت نمی کردم ، مثل این بود که ضعیف تر می‌شدم . چیزی نبود که فکر کنید بهش افتخار می کردم اما بدجوری وابسته اش شده بودم
تاریکی توی اتاق ، برایم مثل نور آفتاب بود .