eitaa logo
sillý
442 دنبال‌کننده
25 عکس
10 ویدیو
0 فایل
Sometimes I feel like an accident people look when they’re passin’ it @pearli
مشاهده در ایتا
دانلود
به این موضوع فکر می‌کنم که فکر کردن من مهم نیست. من بی‌معنا فکر می‌کنم ، غیر منطقی فکر کنم ، بیش از حد منطقی فکر می‌کنم ، وحشیانه فکر می‌کنم ، پوچ فکر می‌کنم و خودم را برای ساعت‌ها دست می‌اندازم.
در برابر بی‌مهری آدم‌ها هیچ نمی‌گویم. سکوت و سکوت و سکوت. انگار که لال شده باشم ؛ شاید هم کور و کر. دیگر نه انرژی توضیح دادن دارم و نه حتی حوصله اش را. می‌دانی؟ دیر دریافتم که مسئول طرز فکر آدم‌ها نیستم. بگذار هر که هرچه خواست بگوید! چه اهمیتی دارد؟ من در لاک خود راحت ترم. آن جا می‌شود آرام و بی‌دغدغه زندگی کرد.
تنها وضعیت وحشتناک‌تر از کوری ، این است که تنها فرد بینای جمع باشی.
هدایت شده از هیروشیما
گاهی اوقات به این فکر میکنم که اگه همه پیام هایی که تایپ کردم و بجای فرستادن پاک کردم رو فرستاده بودم، الان کجا بودم؟
گاهی اوقات دلم می‌خواهد در تاریکی گم بشوم. از خودم می‌گریزم ، از خودم که همیشه مایه‌ی آزار خودم بوده‌ام ، از خودم که نمی‌دانم چه می‌کنم و چه می‌خواهم.
هرچه انسان تر باشیم ، زخمها عمیق‌تر خواهند بود. هرچه بیشتر دوست بداریم بیشتر غصه خواهیم داشت ؛ بیشتر فراق خواهیم کشید و تنهاییمان بیشتر خواهد شد. شادی ها لحظه ای و گذرا هستند ؛ شاید خاطرات بعضی از آن ها تا ابد در یاد بماند اما رنج ها داستانش فرق می‌کند ، تا عمق وجود آدم رخنه می‌کند و ما هر روز با آنها زندگی می کنیم گویی انگار این خاصیت انسان بودن است.
حالت مردی را داشتم که حادثه ای برای او پیش آمده و تقریباً تحت تأثیر داروی بیهوشی درد را احساس نمی کند ، اما نگران درد و داغ جراحات خود است. - هرمان هسه