او هرگز احساس نمیکرد به جای دیگری تعلق داشته باشد ؛ جز وقتی که روی تختاش دراز میکشید و تظاهر میکرد جای دیگریست.
- النور و پارک -
حس میکنم تعادل احساساتم از بین رفته
انقد بی حس و ریلکسم که چیزی نمیتونه عصبی و ناراحتم کنه یا برعکسش انقد حساسم که کوچیکترین چیز عصبیم میکنه.