🗓سالروز رحلت فیلسوف متأله
🏳صدرالمتالهین، حکیم ملاصدرا
🏳و دستور موکد و مکرر رهبری
🏳برتدریسوتعمیمفلسفهاسلامی/۲
💠رهبرانقلاب
‼️صدرالمتالهین آراء بینظیر فلسفی و دریای مواج افکار و اندیشههای خود را از استاد فرانگرفته است، بلکه این معلومات بیپایان از ریاضت، خلوت و عبادت و دل دادن به خدا و کسب فیض از عالم غیب سرچشمه میگیرد. ۷۴/۱۱/۱۵
‼️مکتب فلسفی صدرالمتالهین همچون شخصیت و زندگی خود او، مجموعهی در هم تنیده و به وحدت رسیدهی چند عنصر گرانبها است. در فلسفهی او از فاخرترین عناصر معرفت یعنی عقل منطقی، و شهود عرفانی، و وحی قرآنی، در کنار هم بهره گرفته شده، و در ترکیب شخصیت او تحقیق و تأمل برهانی، و ذوق و مکاشفهی عرفانی، و تعبد و تدین و زهد و انس با کتاب و سنت، همه با هم دخیل گشته، و در عمر علمی پنجاهسالهی او رحلههای تحصیلی به مراکز علمی روزگار، با مهاجرت به کهک قم برای عزلت و انزوا، و با هفت نوبت پیاده احرامی حج شدن، همراه گردیده است! ۷۸/۳/۱
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓سالروز رحلت فیلسوف متأله
🏳صدرالمتالهین، حکیم ملاصدرا
🏳و دستور موکد و مکرر رهبری
🏳برتدریسوتعمیمفلسفهاسلامی/۳
💠رهبرانقلاب
‼️فلسفه نردبانی است که انسان را به معرفت الهی و خدا میرساند و در انسان اخلاق بهوجود میآورد. ما نباید بگذاریم فلسفه به یک سلسله ذهنیّات مجرّد از معنویت و خدا و عرفان تبدیل شود. راهش هم تقویت فلسفهی ملاّ صدراست؛ یعنی راهی که ملاّ صدرا آمده، راه درستی است. آن فلسفه است که انسان را وادار میکند هفت سفر پیاده به حج برود و به همهی زخارف دنیوی بیاعتنایی کند. البته نمیخواهیم بگوییم هرکس در این دستگاه فلسفی قرار نداشته باشد، اهل دنیاست؛ نه، اما این راه خوبی است. راه فلسفه باید راه تدیّن و افزایش ارتباط و اتّصال انسان به خدا باشد؛ این را باید در آموزش فلسفه، در تدوین کتاب فلسفی رعایت کرد! ۸۲/۱۰/۲۹
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓سالروز رحلت فیلسوف متأله
🏳صدرالمتالهین، حکیم ملاصدرا
🏳و دستور موکد و مکرر رهبری
🏳برتدریسوتعمیمفلسفهاسلامی/۶
💠رهبرانقلاب
‼️سیاست اسلامی بر مبنای فلسفه اسلامی استوار است! ۶۰/۱۰/۱۷
‼️تفکر فلسفی اسلام کاری میکند که انسان قدرت تحلیل پیدا کند و در هر لحظه بداند در کجای راه و به سمت چه هدفی حرکت میکند و وظیفه خود را تشخیص بدهد! ۷۸/۶/۱۳
‼️فلسفه اسلامی، فقه اکبر است؛ پایهى دين است؛ مبناى همهى معارف دينى در ذهن و عمل خارجی انسان است لذا اين بايد گسترش و استحکام پيدا کند و برويد و اين به کار و تلاش احتياج دارد! ۸۲/۱۰/۲۹
‼️فلسفه، حفاظ جنگ اعتقادی است؛ شما الآن ببینید جُرج بوش یک حرفی میزند فوراً ۶۰تا آدم برایش فلسفه و زیرساخت ایدئولوژیک میسازند و پخش میکنند. ماهم باید فلسفه مان به همین طرف برود که امتداد سیاسی و اجتماعی داشته باشد اما متاسفانه فلسفه ما از ذهنیات بیرون نمیاید و صورت واقعی اجتماعی و سیاسی ندارد! ۷۶/۱/۱۸
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓سالروزشهادت فیلسوف متأله
🏳صدرالمتالهین، حکیم ملاصدرا
🏳و دستور موکد و مکرر رهبری
🏳برتدریسوتعمیمفلسفهاسلامی/۴
💠رهبرانقلاب
‼️اسلام سعادت مردم را میخواهد، اسلام با فساد و ظلم و تبعیض مخالف است. اسلام خواهان رفاه مردم در کنار معنویت است. امام این را از آغاز شروع مبارزات تا تشکیل نظام اسلامی و تا آخر عمر، مکرر بیان کرد و عملا نشان داد که فقه اسلامی در کنار فلسفه اسلامی چه معجزه بزرگی میتواند بیافریند! ۸۲/۳/۱۴
‼️مکتب فلسفی صدرالمتالهین متعلق به همهی انسانها و جوامع است. همواره همه بشریت به یک چهارچوب و استخوانبندی متقن عقلایی برای فهم و تفسیر هستی نیازمندند و هیچ فرهنگ و تمدنی بدون چنین پایهی مستحکم و قابل قبولی نمیتواند بشریت را به فلاح و استقامت و طمأنینهی روحی برساند و زندگی او را از هدفی متعالی برخوردار سازد و چنین است که به گمان ما فلسفهی اسلامی بویژه در اسلوب و محتوای حکمت صدرایی جای خالی خویش را در اندیشهی انسان این روزگار میجوید و سر انجام آن را خواهد یافت و در آن پابرجا خواهد گشت! ۷۸/۳/۱
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
#برشی_از_کتاب
✔ساعت غروب کوک
🔍ساعت زندگی را چگونه تنظیم کنیم؟
📘برگرفته از کتاب وظیفه فرد مسلمان در احیای حکومت اسلام
🖋حضرت علامه حسینی طهرانی
🕰زمان مطالعه :۵دقیقه
در لینک زیر بخوانید 👇👇
🌐 www.fatehan.net/post/70
🆔 @fatehan
قسمتی از کتاب:
باری یکی از مواد پیشنهاد شدۀ دیگر این بود که : ساعت ایران طبق موازین اسلامی تنظیم گردد ، تا مردم بتوانند از عمر خود استفادۀ سرشار بنمایند. چون این ساعت فعلی ایران ظهر کوک است ، و مردم بر اساس مبدء نیمۀ شب و ظهر اُمور خود را تنظیم میدهند ، بنابراین نه مقدار شب آنها معلوم است نه مقدار روز .
شب که تاریک است برای استراحت و سکونت است ؛ و روز که روشن است برای بیداری و فعّالیّت و حرکت . أطبّاء میگویند : بیداری و فعّالیّت در شب مضرّ است ، و خواب و آرامش در روز نیز برای آدمی ضرر دارد . بنابر این شرع أقدس اسلام که احکامش بر اساس فطرت است احکامش را روی ساعات شب برای استراحت و عبادت در تاریکی ، و روی ساعت روز برای دنبال کار رفتن و در تکاپوی معاش بودن در روشنی قرار داده است .
اوّل شبانه روز از ابتدای شب شروع میشود ؛ و ساعات شب یکی پس از دیگری را طی میکند ؛ و در هر ساعت وظیفهای مقرّر فرموده است .
در آیۀ 96 از سورۀ 6 : انعام داریم : فَالِقُ الاصِبَاحِ وَ جَعَلَ الَّیْلَ سَکَنًا و در آیۀ 61 ، از سورۀ 40 : غافر داریم : اللَّهُ الَّذِی جَعَلَ الَّیْلَ لِتَسْکُنُوا فِیهِ وَ النَّهَارِ مُبْصِرًا . و در آیۀ 86 از سورۀ 27 : نمل داریم : أَلَمْ یَرَوا أَنَّا جَعَلْنَا الَّیْلَ لِتَسْکُنُوا فِیهِ وَ النَّهَارِ مُبْصِرًا ، و در آیۀ 10 و 11 از سورۀ 78 : نَبَا داریم : وَ جَعَلْنَا الَّیْلَ لِبَاسًا وَ جَعَلْنَا النَّهَارِ مَعَاشًا .
از نماز مغرب ، و عشاء و تعشّی ، و خوابیدن در اوائل شب ، و استراحت تامّ بدن ، و سپس بیداری در اوائل طلوع فجر ، و بدنبال آن وقت و زمان مشخّص بین الطّلوعین را تا طلوع خورشید . و از آنجا به بعد که ساعات روز شروع میشود برای قیام به اُمور مهمّات از کشت و زرع و صنعت و تجارت و سفر و رسیدگی به امور اجتماعی و غیرها تا وقت ضُحی که آفتاب بر فراز آسمان آمده و روشنی شدّت نموده و تقریباً در موقع تابستان که دو ساعت به ظهر مانده است . در این حال خواب قیلوله را مستحبّ نموده ، و تا وقت زوال شمس نماز ظهر ، و بعد از گذشتن دو برابر مقدار سایۀ شاخص که تقریباً نیمه زمان میان ظهر و غروب است ، نماز عصر را مقرّر فرموده است ، و همچنین برای این ساعاتِ باقی از صلۀ ارحام و تربیت اولاد ، و انس با عیالات ، و تتمّۀ کسب را در صورت لزوم ، تا زمانیکه خورشید در زیر افق پنهان شود که وقت نماز مغرب است و اول زمان شب شروع میشود .
بنابراین اوّلاً همیشه شب مقدّم بر روز است . شب جمعه یعنی شب قبل از روز جمعه ، نه شب بعد از آن چون دخول ماه با رؤیت هلال است و رؤیت حتماً در اوّل شب پس از اختفاء شمس باید صورت گیرد .
و ثانیاً باید ساعت را غروب کوک نمود ؛ یعنی در وقت غروب آفتاب آنرا سر ساعت 12 قرار داد ، و عقربههای آنرا رویهم نهاد . بنابراین هر ساعتی که بگذرد ، میدانیم چقدر از شب ما سپری شده است . ساعت 2 یعنی دو ساعت از شب گذشته ، و ساعت پنج یعنی پنج ساعت از شب گذشته ، و طلوع فجر که متغیّر است ؛ و در این زمان مثلاً 9 ساعت از شب گذشته است ؛ یعنی نه ساعت از شب گذشته است .
طلوع آفتاب نیز متغیّر است . چون مقدار بین الطّلوعین بمقدار ثمُن مقدار روز است بنابراین در تابستانها در نواحی که ما زیست میکنیم مابین الطّلوعین به حدود دو ساعت میرسد ، و در زمستانها تا یک ساعت و ربع تقلیل مییابد .
و در این وقت ، مسلمان بیدار است و مشغول عبادت و یا قرائت قرآن ، و یا مطالعه ، و رسیدگی و تنظیم امور منزل . در حدود ساعت اول طلوع آفتاب دنبال کار میرود . چه تاجر و چه صنعتکار و چه پزشک ، و چه محصّل و چه زارع و دامدار ، در آن وقت مساعد و هوای لطیف حتّی در تابستان به راحتی ساعاتی را در حدود شش ساعت کار میکند . و در وقتیکه آفتاب به وقت ضُحی رسیده و گرم شده و فعّالیّت مشکل است ، دست بر میدارد ... تا ظهر و عصر و سپس ساعات را طیّ میکند تا روز تمام شود .
فائدۀ این تنظیم ساعات آن است که : انسان از وقت خود استفاده میکند ، و ساعات کار را طبق حال خود در آرامش و خوبی سپری مینماید و انسان میداند چقدر از روز باقی مانده است ؛ و وظیفهای را که امروز بعهده دارد چگونه ترتیب دهد ، تا غروب آفتاب پایان یابد . زیرا که در صبح اگر چشم به ساعت بیندازد و ببیند مثلاً ساعت 11 است یعنی 13 ساعت به غروب مانده است ؛ و یا اگر در عصر ببیند ساعت 11 است ؛ یعنی یک ساعت به غروب مانده است.
در این صورت به
آسانی مردم مقدار روز خود را مییابند ؛ و میدانند چقدر از روزشان باقی مانده است . چون منتهی روز ساعت 12 است . بخلاف شب که دانستن مقدار بقیۀ آن لازم نیست . زیرا شب برای خوابیدن و استراحت کردن است و در شب انسان باید بداند چقدر از شب گذشته است ؟ و چقدر خوابیده و آرامش نموده است ؟ بنابراین چون بنا به ساعت غروب کوک مبدأ شب معلوم است بمجرّد رؤیت ساعت ، مقدار گذشت شب معلوم است ، و چون مقدار پایان روز معلوم است ، بمجرّد رؤیت ساعت مقدار باقیمانده از آن که برای حرکت و فعّالیّت است معلوم است .
در این صورت گرچه انسان نیز میتواند از مقدار باقیماندۀ از شب ، و یا از مقدار گذشتۀ از روز با توجّه کوتاهی مقدارش را بدست آورد ؛ ولیکن این فائدهای به حال او ندارد . عمده در روز دانستن آن است که : چقدر از روز مانده است ؟ و ما وظائف محوّله خود را باید در این مقدار بجای آوریم ؛ نه چقدر گذشته است ، آن بدرد ما چه میخورد ؟ و نیز در شب آنچه برای ما مفید است که چقدر گذشته است ؟ و ما بقدر کافی استراحت و خواب نمودهایم یا نه ؟ و این به ساعات بعدی منوط نیست ؛ بلکه فقط مربوط به ساعات پیشین است .
امّا ساعت ظهر کوک ، مبدأ را اوّل روز و یا اوّل شب قرار نمیدهد . و وسط تقریبی شب قرار میدهد .
ساعت 12 یعنی نیمه شب تقریبی . و ساعت 1 بامداد یعنی یک ساعت از نیمه شب گذشته است . و این هیچ فائده ندارد ؛ بلکه ضررهای آن بسیار است . اوّل مقدار شب و یا مقدار روز را معیّن نمیکند . ثانیاً شب را از اوّل نمیشمرد ، بلکه نیمی از شب را از روز قبل ، و نیمی از آن را از روز بعد میشمرد . و در این صورت یک شب تمام ، به دو تکّه پاره شده ؛ و احکام و وظائف شرعی و عرفی همه به هم میخورد . و ساعت 1 بامداد که هنوز صبح نشده است ، بلکه چه بسا شش ساعت به آفتاب مانده است ؛ ولی معذلک آنرا از ساعات بامداد میشمرد . و ثالثاً مردم در کار خود حیران و سرگردان میمانند. یک مبدئی به آنها داده شده است . نیمه شب ، مبدئیّت این مبدأ بچه درد آنها میخورد ؟ نه با آن کار خود را میتوانند مشخّص کنند نه استراحت خود را .
و ساعات کار اداری و مدارس ، و دانشگاهها و نظام ، و غیرها بر این اساس که تنظیم شود . مثلاً معیّن کنند : مردم ساعت 8 دنبال کار بروند در زمستانها ساعت 8 قدری از آفتاب میگذرد ؛ ولی در تابستانها چهار ساعت از آفتاب میرود . و در این صورت انسان چهار ساعت تمام در اعتدال هوا در منزل بیکار آرمیده ، و هنگام گرما و هوای خفقان آمیز باید به حرکت درآید و این موجب إتلاف وقت و عدم تنظیم ساعات بر اساس احتیاج بدنی ، و مناسبات بهداشتی و حفظ الصّحة عالمی است .
نیمۀ شب را ابتدای زمان قرار دادن ، فقط برای کارخانهدارهائی که کارگران خود را چون آلات و ابزار کار شمرده ، نه خوابی ، نه راحتی ، نه روزی ، نه روشنائی ، نه بهداشت ، و حفظ الصّحهای برای آنها قائل نیستند . و بشر را متحیّر و سرگردان آلت مقاصد مادّی و بهرهبرداری خود قرار میدهند میباشد .
و در این صورت مردم تا قریب ساعت 8 میخوابند . از فیوضات بین الطّلوعین محروم ، و از سحرخیزی بیبهره میمانند . و طبعاً کسی که ساعت 8 دنبال کار برود ، تا ساعت 2 بعدازظهر ، و یا 4 ساعت بعدازظهر کار کند ؛ و اوّل شب خود را به مطالعه و بیداری و تفریح بگذراند ، و تا قریب نیمۀ شب بیدار باشد ؛ خوابش در آخر شب بوده ، و تا به صبح بطول میانجامد . و در این صورت از همه مواهب الهی و بهداشتی محروم میگردد .
ساعات کار معلّمان باید طوری تنظیم شود که : بهترین ثمرات را در بهترین شرائط و مناسبات بهداشتی ، و سلامتی و تنّعم طبیعی ، و روحی بدست آورد.
برشی از کتاب : وظیفه فرد مسلمان در احیای حکومت اسلام ص 126، علامه طهرانی ره
برش-1-مبایل.pdf
523.2K
برشی از کتاب : وظیفه فرد مسلمان در احیای حکومت اسلام،
علامه طهرانی ره
(۱۴صفحه)
tmanavi.apk
7.58M
#نرم افزار تفسیر معنوی قرآن کریم(تفسیر ده جزءآخر قرآن)
سرشار از نکات معرفتی و عملی مهم از قرآن
📝اثر استاد مصطفی نیک اقبال(دام ظله)
@avaymarefat
شرح نهج البلاغه.apk
15.81M
📚 عنوان : نرم افزار شرح نهج البلاغه علامه محمدتقی جعفری
📖موضوع نرم افزار : نهج البلاغه
#نرم_افزار
#شرح_نهج_البلاغه
باولایت زندگی زیباوابدی:
🔴 نظر رهبر معظم انقلاب درباره اختلاف نظرات فقهی درباره رویت هلال
🔹 در قضیهی این عید فطر هم که فرمودند، به نظر من اینی که ما بگوئیم باید جوری بشود که همه، در یک روز عقیدهی به عید پیدا کنند، این نشدنی است؛ یعنی طبق مبانی فقهی ما نشدنی است؛ همهی فقها بر یک فتوا متفق بشوند؛ خوب، نمیشود. بالاخره یک فقیهی ممکن است پیدا بشود که نظرش چیز دیگری باشد؛ بنابراین اختلاف به وجود خواهد آمد. ما این اختلاف را خیلی بزرگ نکنیم؛ چه اهمیتی دارد؟ چه اشکالی دارد؟ یک نفری است، فتوائی دارد یا مقلدینی هم دارد، یا ندارد و طبق فتوای خودش عمل میکند...
🔹 بنده خیلی از آقایان محترم و بزرگی که فتوایشان هم غیر از آن چیزی بود که مبنای حکم ما بود، متشکرم، اما در عین حال، به مخالفت تظاهری نکردند؛ این خیلی چیز مهمی است. دشمن البته ممکن است یک کلمه حرف بزند و این را بزرگ کنند و جنجال کنند و هیاهو کنند؛ ما تابع نغمهی دشمن که نیستیم. | 88/7/2
🔹 ....اگر برای کسی بعد از بیستونهم ماه رمضان- شب سیام یا روز سیام- ثابت شد که ماه شوّال طلوع کرده است، وظیفه او این است که طبق تکلیف شرعی، آن روز را ابتدای ماه شوّال بداند. این چیزها در شریعت اسلامی مایه اختلاف نیست. کسانی که دیروز را روز اوّل شوّال دانستهاند، بر اساس تکلیف و طبق جزم خود عمل کردهاند و پیش خدای متعال مُثابند. بقیه مردم هم که به تبع جمعی از مراجع عظام در قم و نجف، برای آنها احراز نشد که دیروز اوّل شوّال باشد- که برای ما هم این معنا احراز و ثابت نشد - پیش خدای متعال مأجورند. وظیفه ما این بود، وظیفه آنها هم آن بود. آنچه مهم است، عمل به تکلیف و از دست ندادن ذخیره ماه رمضان است .۱۳۸۲/۰۹/۰۵
🇮🇷
✳️ عصر حیرت و اختلاف فقها بر سر تعیین عید فطر
✍ از عصر غیبت از این رو در پاره ای از روایات اهل بیت علیهم السلام با عنوان "عصر حیرت" یاد شده که دست عالمان و فقیهان در بسیاری موارد از فهم و دریافت احکام واقعی خداوند و رسیدن به یقین کوتاه است و چاره ای جز تمسک به منابع و ادله ظنی ندارند و همین امر موجب بروز اختلافات فراوان در فتاوای آنها می شود که یکی از نمونه های آن در معیار و ملاک تشخیص اول ماه قمری و تعیین عید فطر است که گاه موجب آثار روانی و عملی نامطلوبی برای جامعه ایمانی می شود.
🔸یکی از عواملی که می تواند از نتایج منفی این اختلافات در عصر غیبت بکاهد این است که فقها با توجه به وجود عنصر ظن در فتاوای اختلافی به ابتکاراتی دست بزنند که از دامنه اختلافات کاسته و از حیرت نظری و عملی بکاهند
🔸از جمله این ابتکارات تشکیل شورای افتاست که می تواند در نزدیکتر شدن فقیهان به احکام واقعی موثر باشد چه آن که تفاهم اکثریتی از فقها بر سر یک فتوا در برابر فتوای اقلیت می تواند قرینه ای بر درستی آن باشد.
🔸از دیگر ابتکارات، می تواند کوتاه آمدن یک یا چند فقیه از فتوای خود در برابر فتوای دیگر فقها با ملاک هایی چون تسهیل دینداری مردم و کاهش تفرق و چند دستگی در انجام تکالیف شرعی و ... باشد.
🔸 به عنوان نمونه در موضوع رویت هلال می توان با معیارهایی چون دست برداشتن از فتوای شاذ(مانند رویت هلال با چشم مسلح) در برابر فتوای مشهور و یا ارجاع به فتوای فقیه حاکم از اختلافات کاست.
🔸 ممکن است گفته شود فقیه به چه دلیلی باید از استنباط خود کوتاه بیاید؟ پاسخ این است که توجه به عنصر ظن و حیرت در اجتهادات عصر غیبت از یک سو و وجود عناوینی چون مطلوبیت سهولت در شریعت و دینداری و مذمومیت اختلاف و تفرق مذهبی و اجتماعی، می تواند در زمره ادله چنین تنازلها و تفاهم های فقهی باشد
🔸در مذهب و فقه تشیع حتی کوتاه آمدن از احکام قطعی دین به خاطر بروز تزاحمها و موانع اجتماعی و سیاسی و ... نمونه های فراوانی دارد پس تنازل از فتوا یا فتاوایی ظنی و غیر قطعی برای تامین مصالحی اجتماعی امر چندان صعبی نخواهد بود.
🖋 مهدی نصیری