🔰 معنای مستضعفین در عبارت بسیج مستضعفین چیست؟
🔻 رهبر انقلاب، صبح امروز در دیدار بسیجیان:
🔹 اسم شما نیروی مقاومت بسیج مستضعفین است. «مستضعفین» چه کسانی هستند؟ برخی مستضعفین را به اقشار آسیبپذیر معنا میکنند.
🔹 قرآن میگوید مستضعفین یعنی ائمه و پیشوایان بالقوهی عالَم بشریت و کسانی که وارثان همهی موجودی زمین خواهند بود.
🔺 مستضعفین یعنی کسانی که بالقوه صاحب وراثت آدم و خلیفةالله در زمین هستند و امام و پیشوای بشریت هستند. ۹۸/۹/۶
🏷 #دیدار_بسیج
💻 @Khamenei_ir
🔸نظر اسلام در مورد #آموزش_جنسی
🔸اگر مانند جوامع غربی به بچّهها آموزش بدهیم چه میشود؟
استاد #تراشیون:
🔹در جوامع غربی از سنّ پایین در مهدهای کودک به بچّهها آموزش میدهند و مثلاً به بچّه میگویند: «این عضو خصوصی توست» یا «اگر کسی به سمتت آمد جیغ بزن» آیا اینها واقعاً میتواند برای یک کودک پاسخگو باشد و او را مصون نگه دارد؟ در جوامع غربی پاسخگویی ایجاد نشد و نتوانستند از این آموزشها پاسخ بگیرند و شما میبینید در کشورهایی غربی کودکآزاری به شکل وسیعی اتّفاق میافتد. متأسفانه کار به جایی کشیده شده که حتّی به دخترهای 10-12 ساله راهکارهای پیشگیری را یاد میدهند که دچار بیماریهایی مثل HIV نشوند یا در دوران نوجوانی باردار نشوند. ببینید این آموزشها جواب نداد، فقط در کشور آمریکا بر اساس آماری که وجود دارد یعنی آماری که خودشان میدهند90 درصد دانشآموزان تا قبل از فارغالتحصیل شدن روابط غیراخلاقی را تجربه میکنند. مگر اینها آموزش نمیدادند پس چرا اینگونه شد؟
🔹نکاتی وجود دارد که اسلام به آنها بسیار توجّه کرده است:
1️⃣ آستانهی تحمّل و کنترل بچّهها پایین است. من از کسانی که این موضوع را به بچّههایشان آموزش دادهاند میپرسم "آیا بچّهها نسبت به این موضوع کنجاوی نمیکنند یا اینکه بیشتر کنجکاوی میکنند؟" این طور نیست که وقتی به یک بچّه آموزش بدهیم این عضو خصوصی توست دیگر تمام شود و بزرگتر ها بگویند: «این بچّه بلد است و ما دیگر به او آزاری نمیرسانیم.»
2️⃣ در روایتی از وجود پیامبر اکرم (ص) آمده که: با مخاطب خود به اندازهی درک و فهم او سخن بگویید. بنابراین طبق این فرموده قطعاً کودک زیر 7-8 سال درک درستی از مسائل جنسی ندارد و اگر او را وارد این فضاها کنیم بچه دچار آسیب و بلوغ زودرس خواهد شد. بلوغ جسمی و جنسی باید همزمان با بلوغ عقلی باشد، مثلاً انسانهای بالغ و کامل و زن و شوهرهایی که ازدواج کردهاند با خصوصیترین مسائل آشنا هستند، امّا آن را هیچجا جار نمیزنند و مطرح نمیکنند چون عقلانیّت و رشدِ عقلیشان، این اطّلاعات را کنترل میکند.
🔸اسلام چه توصیهای دارد؟
🔹آنچه که اسلام میگوید بحث "مراقبت و پیشگیری" است. در اینجا پیشگیری بسیار مهمتر از درمان است و پیشگیری یعنی سعی کنیم که بچّهها -مخصوصاً در 7 سال اوّل- در معرض سؤال قرار نگیرند. اسلام 3 نوع مراقبت را در این زمینه توصیه میکند:
1️⃣ کنترل محیطی: محیط پاکی را برای بچّهها فراهم کنیم. مثلاً در روایتی آمده که "وقتی بچّهها به سنّی رسیدند که توانستند موضوعی را توصیف کنند دیگر نباید در اتاق پدر و مادرشان بخوابند که اگر پدر و مادر حواسشان نبود بچّه بیدار است و رابطهای از پدر و مادر را دید اگر زناکار شد غیر از خودتان را مزمّت نکنید." حتّی در روایت دیگری آمده است "اگر بچّهها صدای نفسزدن پدر و مادر را بشنوند و از لحاظ اخلاقی آسیبی دیدند باید خودتان را مزّمت کنید یا در آیهای از قرآن کریم آمده که "بچّهها باید یاد بگیرند که در سه نوبت وقتی وارد اتاق پدر و مادر میشوند با اذن و اجازه وارد شوند" معلوم است که اینها مراقبت است.
2️⃣ کنترل کلامی: نباید صحبتهای مربوط به این مسائل در حضور بچّهها انجام شود، مثلاً خانمها در حضور بچّهها از مسائل مربوط به زایمان و ... سخن نگویند زیرا همین موجب ایجاد سؤال در ذهن بچّه میشود که ـزایمان یعنی چه؟» و ما او را با صحبتی که میکردهایم در معرض سؤال قرار دادهایم و یکی از هوشمندیها و دقّت والدین این است که محیط تربیتی را –حتّی کلامی را که رد و بدل میشود- کنترل کنند.
3️⃣ کنترل خود بچّهها: بچّهها واقعاً تا 7-8 سالگی میل جنسی ندارند، امّا کنجکاوی و کشف جنسیّت وجود دارد. خیلی باید دقّت کنیم بنابراین کودکان نباید در محیطی باشند که ما حضور نداریم. هرجا آنها هستند ما هم باید باشیم و نظارت داشته باشیم حالا نظارت به صورت مستقیم یا غیرمستقیم و کنترلشده. یک موقع ما بچّهمان را به مهدی میبریم که میدانیم روی او نظارت دارند یا مثلاً بچّه به خانهی همسایه میرود و ما میدانیم آنها هم نظارت دارند.
🌐 rasanews.ir
🆔 @rasanewsagency
10.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #فیلم| سوالات دانشجویان اسرائیلی در رابطه با #حوزه علمیه قم!!!
🔹از فلسفه ارسطو تا ملاصدرا، از شهریه تا خدمت سربازی طلبهها!
🔹رابرت گلیو پاسخ میدهد!
♨️ پروفسور رابرت گلیو (Robert Gleave) دارای مدرک پروفسوری مطالعات عربی از دانشگاه اکستر
🔸وی محقق اسلامی و فقه شیعه 12 امامی است که مهمان بسیاری از نشستهای تخصصی دینی در ایران است!!!
🆔 @gharar_a
6.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #فیلم| مرد هویتساز
🔸 #میرزاکوچک_خان_جنگلی را بیشتر بشناسید
🆔 @rasanewsagency
فرق انتقاد و نق زدن از نظر رهبر معظم انقلاب اسلامی(دام ظله):
فرض کنید فیلمی هست که ظاهر و قالب و پز انتقاد دارد - چون انتقاد چیز خوبی است دیگر - اما در واقع انتقاد نیست؛ نق زدن است. یک فرق اساسی وجود دارد بین انتقاد کردن و نق زدن. انتقاد کردن این است که شما یک نقطهی منفی را پیدا کنید، با تکیهی بر نقطهی مثبتی که در این اثر نمایشی شما، در این داستان شما وجود دارد، آن نقطهی منفی را نشان بدهید و مغلوب کنید. جانمایهی یک اثر نمایشی طبعاً داستان است، قصه است، سرگذشت است. شما در این سرگذشت، یک قهرمان دارید، یک هدف دارید. این قهرمان دنبال یک هدفی است، با یک موانعی مبارزه میکند. شما چالش جدی و واقعی و عینیای را تصویر میکنید. مقصود این قهرمان این است که به آن هدف برسد و با این موانع مبارزه کند. این موانع، زشتیهایند. بالاخره در این داستان، این هنرمندی که این فیلمنامه را مینویسد یا این کارگردانی که کارگردانی میکند، میخواهند چه بکنند؟ میخواهند خروجی و محصول این مبارزه چه باشد؟ این خیلی مهم است. اگر محصول این مبارزه باید این باشد که در چالش خیر و شر، خیر بر شر فائق و غالب بیاید، پس بایستی شما حرکت خیر را، جریان خیر را توی این نمایش نشان بدهید. بله، حرکت شر را هم - ایرادی ندارد - نشان بدهید، اما معلوم بشود یک حرکت خیر وجود دارد که کاراکتر قهرمان دنبال آن است، برای آن مبارزه میکند، برای آن جانفشانی میکند؛ حتّی گاهی جانش را بر سر آن میگذارد، برای اینکه به آن هدف برسد. یعنی درست است که شما عیب و زشتی را نشان دادید، اما یک چیز بزرگتری را نشان دادید و آن، جهاد برای مبارزهی با این زشتی است؛ این میشود انتقاد. من به عنوان یک روحانی و به عنوان یک مسئول در نظام جمهوری اسلامی، به شما عرض میکنم: اینجور انتقادی هیچ اشکال ندارد، بلکه مطلوب است؛ چون این انتقاد، جامعه را به سمت رفع نواقص پیش میبرد و حرکت میدهد؛ این خوب است.
اما یک وقت این نیست؛ نق زدن است. آدم یک نقطهی منفی را بگیرد، همین طور هی بنا کند آن را تکرار کردن. مگر نقاط منفی و نقاط ضعف از یک جامعه رخت برمیبندد؟ مگر بکلی ریشهکن میشود؟ شما این را برداشتید، یک چیز دیگر هست. این که جهتی نشد برای یک هنرمند، این که هدفی نشد، این که امتیازی نیست، افتخاری نیست؛ همین طور انسان نق بزند، سیاهنمائی کند، یأس بپراکند. شما وقتی زشتی را نشان میدهید، اما آن عامل خیری را که بناست بر زشتی غلبه پیدا کند یا با آن مبارزه کند، نشان نمیدهید، در جامعه یأس پراکنده میشود و نومیدی به وجود میآید؛ فیلم شما را که طرف نگاه میکند، میگوید: خوب، چه فایده؟ با آن تأثیر عظیمی که فیلم دارد، اثر نمایشی دارد.
من میگویم شما انتقاد کنید، منتها انتقاد به معنای واقعی کلمه؛ یعنی مبارزه و چالش خیر و شر را نشان بدهید تا معلوم شود که اگر این نقطهی زشت و مردود در جامعه هست، اما انگیزهای برای رفع آن وجود دارد، جریانی برای نابودی آن وجود دارد. اگر فقر را نشان میدهید، معنایش این نباشد که در جامعه فقر هست، اما هیچ انگیزهای برای مبارزهی با فقر وجود ندارد. اگر اینجور شد، طبعاً فیلم یأسآور میشود؛ فضا را تاریک نشان میدهد و برخلاف واقعیت هم هست.(۱۳۸۹/۰۴/۱۲
بیانات در دیدار هنرمندان و دستاندرکاران صداوسیما)
@ejtehad_jame
با خورشید انقلاب(خاطراتی از رهبر معظم انقلاب)
خمینی یا خامنهای
ساعت ۲ بعدازظهر روز شنبه ۹ شهریور ۱۳۴۷ استان خراسان لرزید. مرکز زلزله در کاخک، بخش مرکزی شهرستان گناباد بود. این زلزله که به زلزله دشت بیاض و زلزله فردوس نیز شهرت یافت، منشا تحرکات مردم منطقه گردید. «وقتی زلزله پیش آمد، ما از فرصت استفاده کردیم، با بعضی از دوستان تماس گرفتیم. گفتم میخواهیم برویم فردوس. بعضی از دوستان استقبال کردند. آقای طبسی، آقای هاشمینژاد و گروهی از بازاریان علاقمند و عدهای از طلاب، ۱۰ الی ۱۵ تا ماشین و ۷۰ الی ۸۰ نفر آدم راه افتادیم و به طرف منطقه زلزلهزده رفتیم.»
نام کاروان، «پایگاه امدادی روحانیت» بود. هر باری که از مشهد میرسید، به این پایگاه ملحق میشد. ظرف سه روز ۱۲ کامیون کالا از راه رسید. دستگاه امنیتی خراسان از این تحرکات ناخشنود بود. میدانست که فعالیت امدادی روحانیون نه تنها عوایدی برای حکومت ندارد، بلکه آنان با استفاده از این فرصت، ضعف کمکهای دولتی را به رخ مردم منطقه خواهند کشید.
آنچه برای مردم زلزلهزده مهم بود، رسیدن به مواد اولیه خوراکی و اسباب ابتدایی زندگی بود. اما همان مردم خمینی را میشناختند، نام او را شنیده بودند، در آن چند روزی که روحانیان کمکرسان مشهدی در منطقه زلزلهزده بودند، نام او را میبردند. گمان میبردند همو وارد منطقه شدهاست. «اوایل که ما آنجا رفته بودیم، تقریباً حدود ۱۰ الی ۱۵ روز مردم اسم مرا با اسم امام خمینیاشتباه گرفته بودند. میگفتند آقای خمینی آمده و یک گروهی از دهات و راههای دور میآمدند که آقای خمینی را ببینند. در آنجا کاملاً معلوم بود که آقای خمینی مال همه است و این طور نیست که ما فقط آقای خمینی را دوستش بداریم. در دهات آنجا و حتی در روستاهای دوردست آقای خمینی اسمش یک اسم محبوب است. بالاخره اسم من [= خامنهای] جا افتاد و مردم شناختند.»
آقای خامنهای تا کی در فردوس ماند؟ تا دو ماه بعد. اما سندها میگویند که او ۴۵ روز پس از حضور در منطقه پا را از کمکرسانی مادی به زلزلهزدگان فراتر گذاشت و گاه برای آنان سخنرانی کرد که به مذاق ناظران حکومتی خوش نیامد.
زمینهسازی برای کار و معیشت مردم
با اینکه پس از دو ماه فعالیت، در اوایل آذر به مشهد بازگشت، اما زلزله فردوس، حادثهای دنبالهدار بود و بر هیچیک از جملات این فاجعه نقطه پایان گذاشته نشد. آقای خامنهای و دوستانش همچنان موضوع را پیگیری میکردند. از آن جمله بود خرید نخ و پشم برای قالیبافی و تقسیم آن میان بیش از دویست خانواده زلزلهزده. «این کار از نظر [من] این حُسن بزرگ را داشت که مردم آنجا را به کار وادار میکرد و از صدقهگیری آنان و عادت به استفاده از هدایای مردم جلوگیری مینمود.»
* روایتی از حضور رهبر معظم انقلاب در کمکرسانی به مردم در «زلزله فردوس» منتشر شده در پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتالله سيدعلی خامنهای ، 1395/6/14.
@ejtehad_jame
فَك رقَبه
💎 "فك رقبه" آزاد كردن برده است. برده كسي است كه گردنش گير است. گريبانش گرفته اند. به بيگاري ميرود. و در يك كلام آزاد نيست. "فك" آزادسازي است. رها كردن است. آيا تو تا بحال برده اي را آزاد كرده اي. گردني را رهانده اي. مزه آزادي چشانده اي. شايد بگويي كه دوران برده داري گذشته است. افسوس كه چشمانت بخوبي نميبينند. دوره اي كه در آن بسر ميبريم، اوج برده داري هاي پيچيده و مرئي و نامرئي است. عصري
كه بردگي و برده داري در هر ماجرايي موج ميزند. و بسياري با ريسمانهاي بردگيِ امروز به اينطرف و آنطرف كشيده ميشوند. آن تصوير قديم را دور بيانداز و تصوير جديد را ببين. بردگي هاي فرهنگي، اقتصادي و سياسي، انسان را بشدت به بند كشيده اند . بردگيِ فكري، فرقه اي، ايدئولوژيكي، حتي بردگي ورزشي به عيان قابل رؤيت است. بردگي جنسي، بردگي مواد مخدر، بردگي حزبي و تشكيلاتي، بردگي بخاطر ترس از دست دادن چيزي يا كسي، بردگي خرافي و عقيدتي، بردگي بر اثر حرص و طمع، حتي بردگي هاي حقوقي آنگاه كه تو را ميان ماده بندها و تبصره ها به دام مياندازند، همگي در اين دوران مشهودند و قابل انكار نيست. در جهان بسياري به ظاهر آزادانه كار ميكنند اما نتيجه كارشان برايشان نيست. آنها برده هاي بانكها و مراكز مالي گشته اند . بايد دست به هر كاري بزنند تا سودهاي كلان بانكي را پرداخت نمايند. اين مراكز مالي، ديگر روان كننده چرخ اقتصاد جهاني نيستند. غولهاي بزرگ برده داري اند. گاهي برده داري از اين هم خطر آفرين تر است. گاه ذهن كساني را چنان ميربايند و در اختيار ميگيرند كه آنها خود را در خيابانها و بازارها منفجر ميكنند! و با افتخار مردم را ميكشند و كشته ميشوند تا خدا از آنها راضي و خشنود گردد و با حوري هاي بهشتي محشور شوند! اگر با بصيرت بنگري بردگي هاي بسيار خواهي ديد. بردگي هايي كه بردگي هاي قديم را رو سفيد كرده است. به واقع بردگي هاي قديم در برابر بردگي هاي جديد چيزي نيست و به چشم نميآيد. اگر نيك بنگري تمامي اين بردگي ها از بردگي ذهني نشأت ميگيرند. اين بردگي، مادرِ همه بردگي هاست. اگر بتوان بشر امروز را از اين بردگي رها كرد بدون شك از بسياري از اين بردگي ها رهايي يافته است. بشر ناآگاه امروز يك برده مُجسم است. بالا و پايين فرقي ندارد. او برده قدرت، ثروت و شهوت است. و اينها همه از بردگي ذهني نشأت گرفتهاند. " قرآن ميگويد ؛ "فلا اقتحم العقبه. و ما ادريك ماالعقبه. فك رقبه" او از آن گردنه سخت عبور نكرد. و تو چه داني كه آن گردنه سخت كدام است. آزاد كردن برده است". اگر بخواهي از اين گردنه صعب العبور زندگي به سلامت گذر كني، قيمتش آزاد كردن برده است! آيا تا بحال برده اي را آزاد كرده اي؟! اگر نكرده اي آن گردنه همچنان باقيست. همچنان غير قابل عبور است. تو براي رسيدن به بهشت أمن و آسايش خويش بايد از گردنه اي عبور كني. بايد از اين مرحله بگذري. بايد خلاص كني تا خلاص شوي. اين كاريست كه بايد به انجام برساني. آيه به اين مهم اشاره دارد. روح هاي در بند را آزاد كن. بسياري خدايشان، پرورش يافته ذهنشان است. اين خدا واقعي نيست. آيا ميتواني آنها را آزاد كني. بسياري دينشان، برداشتشان است. اين دين واقعي نيست. آيا ميتواني فطرت آشنايشان كني. بسياري زندگي شان، تصوراتشان است. اين زندگي واقعي نيست. آيا ميتواني تجديد حيات شان كني. آيا ميتواني آزاد كني. آزاد سازي. اين قيمتي ترين كار جهان است. صيد ارواح از منجلاب دنيوي كار بزرگي است. مجوز عبور از گردنه همين است. پيامبران الهي همگي در اين كار بوده و هستند. موسي ( ع) بني اسرائيل را آزاد كرد. عيسي(ع) با حواريون و خيل كثيري چنين كرد. محمد ( ص) نيز همين كرد. يك جامعه بَدَوي و وحشي را از حماقت ها و بت پرستي هاي جاهلانه رهاند و روح هاي بزرگي را پروراند. قصه همين است، بِرَهان تا رهيده شوي. آزادسازي يك اصل بزرگ است. آزاد كن تا آزاد شوي. انسان آنچه را كه بدهد خواهد گرفت. اين برخوردار كردن، برخوردارشدن از زندگي است. بار ديگر سؤال ميكنم؛ آيا كسي را آزاد كرده اي. از بند رهانده اي. به زندگي رسانده اي. اين نكته براي حيات تو بسيار مهم است و الا روي آن تا اين حد تأکید نداشتم. اين مجوز عبور از اين مرحله صعب است. "مُخلِص" باش. رهاننده باش. خلاص كن تا خلاص شوي. هر فرصتي را غنيمت شمار. آزادسازي، امتياز بزرگي است كه نصيب هر كس نميشود. آزاد ساز آنگاه خوش و خُرم با پروردگارت روبرو شو "و الي ربها ناظره" زیرا پروردگارت صاحب همان روح بزرگ آزادگي است. "و الي ربك المنتهي"
@ejtehad_jame
چه فرقى بين انتقاد غيبت و تهمت وجود دارد؟
در پاسخ شما بايد حقيقت و معناى سه واژه روشن شود:
۱- انتقاد، ۲- غيبت، ۳- تهمت.
انتقاد:
گفتوگو راجع به عملكرد و موضعگيرىهاى يك مسؤول همراه با نقد و ديد اصلاح طلبانه است. به عبارت ديگر جدا نمودن خوب و بد عملكرد شخص و شرح محاسن و معايب وى را انتقاد گويند. و از آن جا كه مسؤولان در قبال مردم و جامعه بايد پاسخگو باشند، انتقاد از آنان اشكالى ندارد.
غيبت:
غيبت ذكر معايب شخص انسانها است كه ربطى به شخصيت حقوقى يا عملكرد كارى آنها ندارد.
تهمت:
تهمت نيز افترا بستن به ديگران است يعنى، كارى را كه وى انجام نداده و مرتكب نشده است به وى نسبت دهيم چه آن كار و عمل مربوط به زندگى شخصى او باشد و چه مربوط به شخص ومسؤوليتش. گفتنى است كه حكم غيبت و تهمت حرمت است.
@ejtehad_jame