eitaa logo
پله پله تا اجتهاد جامع
360 دنبال‌کننده
1هزار عکس
217 ویدیو
261 فایل
پاسخگویی به سؤالات طلاب از دوران قبل ورود به حوزه تا پایان طلبگی،و ارائه یک نظام جامع علمی برای دستیابی به اجتهاد جامع ارتباط با ادمین @Elahi_alafv
مشاهده در ایتا
دانلود
معرفی چند کتاب درباره حضرت زهرا(علیهاالسلام): کتاب رنج های زهرا(علیهاالسلام) نوشته آیت الله سید جعفر مرتضی عاملی از علمای لبنان و صاحب کتاب ۱۲جلدی الصحیح من سیره النبی الاعظم(صلوات الله علیه و آله)،با ترجمه محمد سپهری. کتاب دفاعیات فاطمه(سلام الله علیها)،تنهایی مهر،نوشته جمعی از محققین،به قلم مجید هوشنگی(کاظمی) کتاب جلوه نور(پرتوی از فضایل معنوی حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام) نوشته آیت الله علی پهلوانی تهرانی(قدس سره) کتاب جامی از زلال کوثر ،نوشته آیت الله مصباح یزدی(دام ظله) کتاب جایگاه زن در اندیشه امام خمینی(قدس سره) چاپ مؤسسه نشر آثار امام. کتاب زن از دیدگاه مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای(حفظه الله) از انتشارات بیطرفان. کتاب منتهی الآمال شیخ عباس قمی(قدس سره) قسمت مربوط به حضرت زهرا(علیهاالسلام) مجموعه چند جلدی موسوعه حضرت زهرا علیهاالسلام. کتاب زندگانی حضرت فاطمه زهرا(علیهاالسلام) و دختران آن حضرت،زینب و ام کلثوم(علیهماالسلام) نوشته حجت الاسلام والمسلمین سید هاشم رسولی محلاتی قسمت مربوط به حضرت زهرا علیهاالسلام در دیوان شعر کمپانی(رحمت الله علیه)(دیوان کمپانی به زبان فارسی_الانوار القدسیه به زبان عربی) @ejtehad_jame
خاطره آیت الله معرفت درباره حضرت امام خمینی (قدس سره) در کتاب پا به پای آفتاب ج ۵ ص۲۱۶ : عده ای از ایران آمده بودند و برای حضرت امام خمس و سهم امام آورده بودند.پول زیادی بود.در همان جلسه می خواستند پول را خدمت ایشان بدهند.آنان به امام گفتند:می خواهیم در محل،یک مسجد بسازیم.اجازه بدهید مقداری از این پول را آنجا صرف کنیم. امام با کمال صلابت و سختی گفتند:ابدا اجازه نمی دهم. آنان التماس می کردند.نوعا انسان با کسی که می خواهد پول بدهد،تند نمی شود؛ولی امام تند شدند،بعد ایشان فرمودند: جزء شؤون اسلامی مسلمانان هر منطقه است که برای خودشان مسجد بنا کنند.این از شؤون زندگی مسلمانان است.مسلمانانی که در مکانی زندگی می کنند،نباید مسجد داشته باشند؟ آیا مهری که می خواهی داخل جیبت بگذاری و با آن نماز بخوانی،باید من بخرم؟تو می خواهی نماز بخوانی،باید مهرش را هم خودت بخری.در یک منطقه ای که عده ای مسلمان هستند،نیاز به مسجد دارند.من نمی توانم از سهم امام پول بدهم و مسجد بسازند.من از سهم امام چطور اجازه بدهم که شما درشؤونزندگی خودتان مصرف کنید؟ بالاخره امام به آنان پول ندادند. آن وقت فرمودند: آری،اگر یک منطقه ای،فرض کنید بهایی نشین باشد،که مسجد ساختن در آنجا برای دعوت به دین است،تبلیغ است،آن حسابش جدا میشود.مثل راه امام زمان علیه السلام می شود. @ejtehad_jame
فلسفه هراسی فلسفه کوشش عقلی برای شناخت واقع و راه زیست مطلوب است. از آنجا که انسان دارای قدرت تعقل است، در همۀ فرهنگ ها می توان رد پای فلسفه را دید. اما تدوین فلسفه به صورت یک دانش امری است که برخی از فرهنگ ها در آن فعال تر بوده اند. یکی از خاستگاه های معروف فلسفه، یونان قبل از میلاد است. فیلسوفانی همچون فیثاغورس، هراکلیتوس، پارمنیدس، سقراط، افلاطون و ارسطو از مشهورترین فیلسوفان یونان بشمار می روند. فلسفۀ یونانی دستکم در ظاهر به دین خاصی وابسته نیست و صبغۀ دینی ندارد، هرچند اغلب فیلسوفان یونانی الهی هستند. فلسفۀ یونانی هم به جهان اسلام وارد شد و هم به جهان یهودی-مسیحی غرب. از آنجا که بین فلسفه و الهیات ادیان ابراهیمی موضوعات و مسائل مشترکی مطرح است، مانند بحث از آغاز و انجام جهان، رابطۀ طبیعت و ماورای طبیعت، سرشت انسان و سعادت و شقاوت او، برخی از متألهان این ادیان به مطالعۀ فلسفه روی آوردند و از مباحث فلسفی بویژه اندیشه های نوافلاطونی در تبیین و توجیه برخی از آموزه های اعتقادی دین بهره جستند. فیلون و ابن میمون یهودی، آگوستین و آکوئیناس مسیحی و فارابی و ابن سینای مسلمان برخی از شناخته ترین متألهانی هستند که کوشیده اند بین یافته های فلسفی و باورهای دینی نوعی هماهنگی برقرار کنند و از روش فلسفی در بحث دینی استفاده کنند. در مقابل این جریان گروهی دیگر از متشرعان و متکلمان ادیان یاد شده قرار دارند که با اصل تفکر فلسفی یا با دخالت دادن آن در فهم دین به ستیز برخاسته اند. تقابل این دو جریان را می توان در نزاع پرماجرای عقل و ایمان در تاریخ قرون وسطای مسیحی مشاهده کرد. یکی از ریشه های اصلی این منازعه، عقل ستیز بودن باورهای بنیادی مسیحیت مانند تثلیث و تجسد است. ناتوانی جریان عقلگرا در دفاع عقلانی ازاین باورها زمینۀ شکل گیری ایمانگرایی در مسیحیت شد که تا امروز در الهیات مسیحی حضوری چشمگیر دارد. در جهان اسلام نیز از آغاز ورود فلسفه، جریان فلسفه هراسی و فلسفه ستیزی شکل گرفت. بسیاری از متکلمان و محدثان و فقهای اهل سنت از جمله غزالی و ابن تیمیه و سلفی ها با فلسفه و گاه با منطق و عقل به منازعه برخاستند. از نظر بسیاری از آنان برای شناخت واقع و معارف دین به چیزی جز نص دینی (کتاب و سنت) نیاز نیست. به زعم آنها استفاده از روش عقلی و فلسفی به انکار عقاید دینی منجر می شود. تحت تأثیر این جریان تدریجا مخالفت با فلسفه در میان برخی از علمای شیعه نیز طرح شد. امروزه نیز این جریان فعال است و طلاب علوم دینی را از روی آوردن به فلسفه منع می کند. برخلاف فلسفه هراسی در مسیحیت که ریشه در ناسازگاری بنیادین باورهای مسیحی با عقل دارد، این مخالفت در جهان اسلام ریشه های دیگری دارد. اما در نهایت این مخالفت نیز به توهم ناسازگاری عقل و دین بر می گردد و مخالفان فلسفه برآنند که بکارگیری روش عقلی در شناخت ما را به نتایجی می رساند که در مقابل آموزه های دینی قرار دارد. به عبارت دیگر، در این دیدگاه ولو به صورت ناآگاهانه مفروض است که عقل بشری با آموزه های دینی در تعارض است و سیر آزاد تفکر عقلی به نتایجی ناسازگار با دین منتهی می شود. برخی از اینان بین عقل و فلسفه تفکیک می کنند و می گویند ما با تعقل موافقیم اما با روش فلسفی مخالفیم. این سخن ناشی از عدم شناخت حقیقت فلسفه است. فلسفه چیزی جز بکارگیری روش عقلی در فهم واقع نیست. گاه به روایات و یا اقوال علمای پیشین برای نفی فلسفه تمسک می کنند، درحالیکه آن روایات و اقوال در مقام مقابله با فلسفه های الحادی و افکار زنادقه است، نه نفی تفکر عقلی برای اثبات عقاید دینی و دفاع از آنها که در فلسفۀ اسلامی تعقیب می شود. گاهی فلسفه را رقیب دین و در مقابل آن قرار می دهند، درحالیکه چنین نیست؛ فیلسوفان مسلمان بویژه متألهان شیعی تمام تلاششان مصروف فهم حقایق عقلانی و الهیاتی دین است، نه ایجاد مکتبی در برابر دین. ازاین رو از مهمترین زمینه های مخالفت متشرعان با فلسفه ابهام در نسبت فلسفه و دین است. به گمان آنها فلسفه دین حق را انکار و نفی می کند و خود دین باطلی را طرح و جعل می کند. بله، فلسفه های الحادی دین را انکار می کنند، اما فلسفه های الهی و بویژه فلسفۀ اسلامی در مقابل دین خاضع و نسبت به آن خادم است. کار فلسفۀ الهی کشف دین و فهم آن است، نه طرد دین و جعل آن. فیلسوف متأله با تثبیت مبانی معرفت شناسی و هستی شناسی عقلی، اصول اعتقادی دین را اثبات می کند و در فهم و تبیین آموزه های اعتقادی دین و تفسیر متون دینی از روش عقلی فلسفی مدد می جوید. البته فلسفه مانندهر علم دیگری محصول ذهن بشر غیر معصوم است و از این حیث مانند همۀ علوم دیگر در معرض خطا است و نیازمند به نقد و اصلاح است. علوم دینی مانند کلام و تفسیر و فقه هم همینطور هستند. گرچه منبع علوم دینی وحی و کلام... ادامه👇
معصوم است، اما استنباط و استخراج معارف از متون دینی مصون از خطا نیست، از همین جهت است که در علوم یاد شده با آراء مختلف و حتی نحله و مکتب های گوناگون مواجه هستیم و منازعه و نقد و ابرام در آن بسیار است. از آموزه های مسلم قرآن کریم و روایات معصومین اهمیت و ضرورت تعقل و خرد ورزی و نکوهش سطحی نگری و ظاهر بینی و بی توجهی به عقل است. حقیقت فلسفه نیز چیزی جز استفادۀ حداکثری از عقل نیست. فلسفه آراء فیلسوفان نیست؛ این آراء، گوناگون و گاه در مقابل هم هستند. گوهر فلسفه و حقیقتش بکارگیری روشمند و نظام مند عقل در شناخت واقع است. از این رو جای شگفتی است که کسی با معارف اسلام آشنا باشد اما با عقل ورزی به مخالفت برخیزد. از این رو، این مخالفت ها منشأی جز تصور نادرست از فلسفه و دین و نسبت بین آنها ندارد. اگر توجه شود که اولا فلسفۀ اسلامی ناسازگار با دین نیست بلکه در خدمت اثبات و فهم دین است، و ثانیا دین نافی تفکر عقلی نیست بلکه مؤید و مکمل آن است، و سرانجام اینکه عقل و وحی به عنوان حجت های درونی و بیرونی در کنار هم و معاضد یکدیگرند نه رقیب و معارض هم، وجهی برای فلسفه هراسی و فلسفه ستیزی نخواهد بود. فصلنامه معرفت فلسفی شماره 61 @ejtehad_jame
نسبت ایمان و معرفت چیست؟ آیا ایمان مبتنی بر استدلال است؟ ایمان هنگامی معتبر و دفاع پذیر است که مبتنی بر معرفت باشد. رسیدن به معرفت معتبر، راه های گوناگونی دارد که یکی از آنها راه عقلی است. البته تنها کار عقل استدلال نیست. استدلال نیز لازم نیست همیشه به زبان فنی فلسفی بیان شود. هر اعتقادی نمی تواند مبتنی بر استدلال باشد. حتی کسانی که به استدلال معتقدند قبول دارند که در مسائل بدیهی نیازی به استدلال نداریم. آنچه مهم است این است که باور باید موجه باشد. حال یا بدیهی است، یا شهودی است، یا تجربی است و یا استدلالی است و یا مستند به وحی است. بسیاری از ایمان گرایان غربی راه دین را از راه عقل و استدلال جدا می کنند. ما با این رویکردموافق نیستیم. بااینکه عقل را تنها راه معرفت نمی دانیم، اما دین را عقلانی می دانیم. اولا باورهای بنیادی دینی ما استدلالی هستند. ثانیا مجموعۀ تعالیم دینی سازگار با عقل است. اما البته لازم نیست برای هر آموزه ای استدلال عقلی محض داشته باشیم. با اینکه آموزه های دینی عقلانی هستند، اما لازم نیست هر باوری مبتنی بر استدلال عقلی باشد. اما یک استدلال عقلی در زیربنای همۀ معارف دینی وجود دارد. وقتی خداوند را به عنوان عالم حکیم مطلق می شناسیم و وحی را سخن او می دانیم، ضرورتا به حقانیت همۀ آموزه های دینی ایمان می آوریم و نیازی نمی‌بینیم که برای تک تک آنها دلیل و برهان بیاوریم. سوآل: آیا امر الاهی می تواند خلاف عقل و فطرت و اخلاق باشد؟ خداوند متعال به حضرت ابراهیم (ع)، امر به قربانی کردن فرزندش می نماید. حضرت مریم (س) بدون داشتن همسری باردار می شود و مورد ملامت مردم واقع می شود. در جریان همراهی موسی و خضر، خضر کودکی را می کشد. ممکن است به نظر رسد که در این موارد، خداوند چیزی را می خواهد که یا مخالف فطرت است، یا مخالف اخلاق، یا مخالف عقل. درباره ابراهیم (ع)، کشتن فرزند امری خلاف فطرت است و دین خلاف فطرت نیست! درباره مریم (س)، این امر خلاف اخلاق است! زیرا نه برای عرف آن زمان و نه برای خود مریم (ع) این امر قابل قبول نبود . و قتل کودک خلاف عقل است، و نوعی مجازات پیش از وقوع جرم؛ در حالیکه در روش و سیره رسول اسلام (ص) و ائمه (ع) خلاف آن را می بینیم و خود آن ها حتی درباره قاتلانشان و توهین کنندگان به دین، قبل از انجام جرم، واکنشی نشان نمی دادند با آنکه می دانستند! پاسخ این پرسش ها چیست؟ پاسخ در مورد قربانی کردن حضرت اسماعیل می دانیم که قربانی صورت نگرفت؛ یعنی خداوند قربانی شدن اسماعیل را نمی خواست، بلکه میزان تسلیم ابراهیم و اسماعیل را می خواست به اوج برساند و چنین هم شد. هم ابراهیم و هم اسماعیل با اطاعت این امر به مقامی رسیدند که بدون آن میسر نبود و هیچ حادثۀ ناگواری هم رخ نداد. البته کار در ابتدا بر حضرت ابراهیم سخت شد، اما با وجود این سختی از نظر ابراهیم و اسماعیل هرگز این دستور خلاف فطرت نبود. به عبارت دیگر می توان پرسید که آیا امر به ذبح اسماعیل، خلاف عقل و فطرت ابراهیم و اسماعیل هم بود؟ آیا تلقی ابراهیم و اسماعیل این بود که این امر خلاف عقل و فطرت است و چون چنین است پس شایسته نیست خدا چنین امری کند؟ یا نه، به محض اینکه آنها به امر الاهی یقین پیدا کردند بی درنگ دست به کار شدند؟ چرا نگفتند این امر خلاف عقل و فطرت است؟ ابراهیم مصمم شد و اسماعیل گفت: «یا ابت افعل ما تؤمر ستجدنی انشاء الله من الصابرین.» پس برای فهم این راز باید به اندیشه و شهود ابراهیم و اسماعیل راه برد. وقتی انسان های کاملی مثل ابراهیم و اسماعیل به این امر اعتراضی ندارند و کاملا باجان و دل تسیلم آن هستند، معلوم می شود این امر خلاف عقل و فطرت نیست. عقل منور به نور هدایت الاهی حقایقی را می بیند که عقل مشوب و جزئی و کوته بین توان دیدن آن را ندارد. این امر نشان می دهد که عقل ما چقدر ضعیف است و چه فاصله ای با عقل انبیا دارد. بی شک کار ابراهیم و اسماعیل نه تنها خلاف عقل و فطرت نبود، بلکه در چارچوب باور دینی کاملا عقلانی و فطری بود. چه چیزی عقلانی تر و فطری تر از امتثال امر الاهی!؟ اگر آنها با وجود یقین به امر الاهی امتثال نمی کردند، عاصی بودند و خلاف عقل و فطرت عمل کرده بودند. تفاوت بین عقل مشوب و عقل منور است. به عبارت دیگر ،تفاوت بین عقل به توحید رسیده و عقل گرفتار شرک خفی است. اکثر انسان ها گرفتار شرک خفی هستند و کمند کسانی که به توحید کامل رسیده اند. آری، با معیار های عادی و عرفی ما این اوامر قابل توجیه نیست؛ برای همین هم هست که خداوند از امثال ما چنین کارهایی را هرگز نمی خواهد. از ابراهیم و اسماعیل می خواهد که می داند بنیه و توان ادراکی و ارادی آن را دارند. قتل پسر بچه در داستان موسی و خضر از نگاه ما نوعی مجازات قبل از وقوع جرم است. ادامه👇
این مسئله البته رازآلود است و خلاف ظاهر شریعت به نظر می آید و در شریعت ما چنین حکمی نداریم. از این رو موسی هم که در آن مقطع در سطح ظاهر شریعت می اندیشید به آن اعتراض کرد. اما می بینیم پس از توضیح خضر موسی قانع می شود و از اعتراضش پشیمان می شود. پس مسئله برای موسی حل می شود و البته ما چون به مقام موسی نرسیده ایم مسئله هنوز برای ما حل نیست. شاید بتوان گفت عمل خضر بر اساس ظاهر شریعت نبود، بلکه بر اساس باطن آن بود. شاید بتوان گفت خضر در اینجا مجری حکم تکوینی خدا بود، نه حکم تشریعی او. ما در عالم بسیار شاهد مرگ های به نظر ما زودهنگام هستیم که با اراده تکوینی خدا انجام می گیرد و ما از حکمت آن ناآگاهیم و البته می دانیم که هر کار الاهی حکمت بالغه دارد. در داستان حضرت مریم هم چیزی خلاف عقل و فطرت نیست. آنچه هست این است که حضرت مریم در امتحانی سخت قرار گرفت و رنجی سنگین را متحمل شد. او باید از این امتحان دشوار با موفقیت خارج شود تا برگزیده زنان و مادر عیسی (ع) و مجرای معجزۀ الاهی شود. (ان الله اصطفیک و طهرک و اصطفیک علی نساء العالمین) همۀ امتحان های الاهی دشوار هستند و شخص هرچه بزرگتر باشد امتحانش سخت تر است. گاهی امتحان با مال است، گاهی با آبرو، گاهی با جان و گاهی با مصیبت، مانند امتحانی که سالار شهیدان در کربلا داد. مگر مصیبت و اسارت حضرت زینب سلام الله علیها برای ما قابل درک است؟ اما از نظر او هرچه از طرف خدا باشد زیبایی محض است. والله العالم (نقل از استاد محمد فنایی اشکوری) @ejtehad_jame
سؤال: گاهی انسان به خود اجازه منبر رفتن نمی‌دهد، چون می‌داند به تمام آنچه می‌گوید، عمل نمی‌کند. آیا این کار درست است؟ جواب: یک نفر را به راه آوردن، یک سنی را شیعه کردن، یک کافر را مسلمان نمودن، از اهم واجبات است، چه ربطی به فاسق بودن انسان دارد؟! از این گذشته، آنچه را که دیگران نمی‌توانند بگویند، بگوید. مانند فضائل اهل‌بیت علیهم‌السلام، تا گفتارش بر خلاف کردارش نباشد. (در محضر بهجت، ج۲، ص۴۰۸) 🔻مناسبت: 🔹 شهادت حضرت فاطمه زهرا علیها السلام ؛ ١١ق. (تعطیل) ☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیت الله بهجت قدس سره ✅ @bahjat_ir
💠رهبرانقلاب ‼️مرحوم آیةالله مطهری به عنوان یکی از چهره‌هایی که در احیاء تفکر اسلامی بیشترین نقش را داشتند و جزو یکی از پرچمداران این بینش نوین اسلامی و طرح دوباره‌ی اسلام در فضای فرهنگ امروزی جهان باید به شمار بیاید! ۶۳/۲/۱۰ ‼️کاری که شهید مطهری کرد، امروز باید همه‌ی فضلای جوان در صدد باشند خود را برای آن آماده کنند؛ و اگر آماده هستند، اقدام کنند. شهید مطهری به عرصه‌ی ذهنیت جامعه نگاه کرد و عمده‌ترین سؤالات ذهنیت جامعه‌ی جوان و تحصیلکرده و روشنفکر کشور را بیرون کشید و آنها را با تفکر اسلامی و فلسفه‌ی اسلامی و منطق قرآنی منطبق کرد و پاسخ آنها را در سطوح مختلف در مقابل افراد گذاشت ۸۳/۴/۱۵ ‼️ما همیشه به مطهری نیاز داریم. در شخص شهید مطهری نمیشود متوقف شد. بر پایه‌ی پیشرفتهای فکری و نوآوریهای او باید جامعه و مجموعه‌ی فکرىِ اسلامی ما به نوآوریهای دیگری دست پیدا کند. ما احتیاج داریم مطهریهایی برای دهه‌ی ۸۰ و ۹۰ داشته باشیم؛ چون نیازهای فکری نوبه‌نو وجود دارد! ۸۲/۱۲/۱۸ @ejtehad_jame
🏳بمناسبت تاسف‌ چند روز پیش رهبری 📚برضعف‌مطالعه‌تاریخ‌انقلاب‌اسلامی 💠رهبرانقلاب: ‼️متاسفانه تاریخ انقلاب و تاریخ حوادث و نقش‌آفرینیهای عجیبی که در این انقلاب شده، برای خیلیها ناگفته و ناشنفته است! ۹۷/۱۱/۱۹ ‼️واقعا روز به روز تاریخ انقلاب اسلامی ما عبرت است و میتواند مثل یک تابلو، در مقابل چشم ملتها مایه عبرت باشد! ۹۰/۱۱/۲۱ ‼️نباید اجازه داد که این خاطره‌ها و حوادث بی‌نظیر تاریخ انقلاب، در ذهنها کمرنگ شود. نسل جوان ما باید این خاطره‌ها را درست بشناسد و تحلیل کند و آنرا چراغ راه آینده خود قرار دهد! ۸۸/۱۱/۶ ‼️باید کسانی تاریخ انقلاب را بنویسند. البته تاریخ انقلاب اسلامی، فقط تاریخ پیروزی انقلاب نیست بلکه تاریخ شروع نهضت است، حقیقتا مردم ما از قضایای طولانی نهضت از روز شروع تا روز پیروزی به تفصیل مطلع نیستند. گاهی بعضی قضایای بعد از پیروزی بوسیله‌ی بعضی افراد، مختصر سخنی گفته میشود اما به طور کامل و جامع و ریز، بخصوص با شکلهای هنری و ماندگار و نافذ، ثبت نشده، من از کسانیکه توانایی این کار را دارند، واقعا انتظار دارم، باید تاریخ انقلاب را ثبت کنند! ۷۵/۱۱/۱۲ (نقل از کانال جهاد تبیینی) @ejtehad_jame
سخنرانی حجت الاسلام ناصری در مدرسه علمیه صاحب الزمان ع 97.11.24_.mp3
5.15M
#سخنرانی_صوتی #قرآن 🎧 موضوع: جایگاه ارتباط با قرآن در سلوک معنوی 🗓 تاریخ جلسه: ۱۳۹۷/۱۱/۲۴ ⏱ زمان: ۲۱ دقیقه 📥 حجم: ۴/۹ مگابایت 📍در جمع طلاب مدرسه علمیه صاحب الزمان علیه السلام اصفهان 🔺 @nasery_ir ‌ ‌
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در بنیاد هاد 97.11.23.mp3
6.71M
#سخنرانی_صوتی #سلوک 🎧 موضوع: سرنخ های اصلی عملی برای سلوک معنوی 🗓 تاریخ جلسه: ۱۳۹۷/۱۱/۲۳ ⏱ زمان: ۲۷ دقیقه 📥 حجم: ۶/۴ مگابایت 📍در جمع برخی از فضلا و طلاب حوزه علمیه قم 🔺 @nasery_ir ‌ ‌
درس اخلاق بنیاد هاد المهدی 97.11.9.mp3
6.44M
#سخنرانی_صوتی 🎧 موضوع: مروری بر ابتدا و انتهای سیر معنوی انسان و لوازم آن 🗓 تاریخ جلسه: 97.11.9 ⏱ زمان: ۲۶ دقیقه 📥 حجم: ۶/۱ مگابایت 📍در جمع برخی از فضلا و طلاب حوزه علمیه قم 🔺 @nasery_ir ‌ ‌