🗓سالروز ولادت ناصر المهدی
🏳دشمنیهودونصارایانحرافی
🏳پیامبرمجاهد،حضرت مسیح/۷
💠رهبرانقلاب
‼️یک عدهای اسلام را فقط مسأله فردی دانستند و سیاست را از اسلام گرفتند. این، چیزی است که امروز در بسیاری از جوامع اسلامی و در معارف دنیای مهاجمِ مستکبرِ مستعمرِ غربی، ترویج میشود که اسلام از سیاست جداست! درحالی که پیامبر در آغاز هجرت، اولین کاری که کرد، سیاست بود. بنای تشکیل حکومت اسلامی، نامه به سیاست مداران بزرگ عالم، ورود در عرصه سیاسی عظیم بشری آن روز، است. چطور میشود اسلام را از سیاست جدا کرد؟! چطور میشود سیاست را با دست هدایتی غیر از دست هدایت اسلام، تفسیر کرد و شکل داد؟!
بعضی قرآن را تکه پاره میکنند. «یؤمن ببعض و یکفر ببعض»؛ به عبادت قرآن ایمان میآورند؛ اما به سیاست قرآن ایمان نمیآورند! «و لقد أرسلنا رسلنا بالبیّنات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم النّاس بالقسط». قسط یعنی استقرار عدالت اجتماعی در جامعه. قسط، یک کار سیاسی است؛ این، هدف انبیاست. نه فقط پیغمبر ما، بلکه عیسی و موسی و ابراهیم و همه پیغمبران الهی برای سیاست و برای تشکیل نظام اسلامی آمدند. آنوقت یک عده از روی مقدس مآبی عبایشان را جمع کنند و بگویند ما به سیاست کاری نداریم! مگر دین از سیاست جداست؟! آن وقت تبلیغات خباثت آمیزِ غربی هم دائم دامن بزنند به این حرف، که: دین را از سیاست جدا کنید؛ اگر ما مسلمانیم، دین و دولت به یکدیگر آمیخته است؛ نه مثل دو چیزی که به هم وصل شده باشند. دیانت و سیاست یک چیز است. ۸۵/۵/۳۱
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
#سؤال:
ذهن انسان بیشتر تشبیه پذیر، تجسم پذیر، قالب پذیر(صورت ظاهری) و اسطوره پذیر است تا حقیقت پذیر(باطنی)! و اسطوره توانسته درسالهای دراز حقیقت را در میان خود حفظ کند. حال چگونه ذهن باید اسطوره را از حقیقت جدا کند
مثل تعزیه ها، داستانها و روایتها و اسطوره ها و نمادها و شعائر دینی و آیات متشابه و تمثیلات قرآنی و روایی در بیان حقایق ماورای دنیا مثل بهشت و جهنم،حساب و کتاب و..
من چگونه ذهنم را حقیقت پذیر کنم؟
👇👇
#جواب:
اسطوره ها بستری برای بیان حقایقِ غامض و پیچیده می باشند .
هنگامی که یک حقیقت بیانش مشکل باشد باید صُوَر و صورتهایی برای آن تعریف نمود تا حقیقت را پیچیده در ملحفه ای از استعارات و کنایات و تشبیهات و تمثیلات ؛ قابل هضم و جذب برای ذهن ما باشد .
ذهن بشر عادت ندارد که حقایق را عور و عریان و بگونه مطلق ادراک نماید لذا نیاز به صورت و قالبی دارد تا آنرا در یک هیئت و قالب ببیند و بپذیرد.
نمادها و کهن الگوها؛ توتم ها و اسطوره ها و تشبیهات بیان کننده یک حقیقت متعال هستند نه پنهان کننده و تحریف کننده آن .
ما با پردازش یک داستان اسطوره ای میخواهیم حقیقت را ملموس نمائیم نه اینکه آنرا تحریف کنیم و یا اینکه پنهان نمائیم .
چون تفاوت درک و فرهنگ داریم (نظام حاکم بر حقایق ماورای دنیا و حس و ماده با نظام حاکم بر دنیا و ماده و محسوسات متفاوت است) و حقایق لخت و ذات بدون صورت به مذاق ما جور نیست .
چه کسی میتواند پروتئین یا ویتامین را همین جوری در طبیعت بخورد؟
اما پروتئین در حبوبات و گوشت و ویتامین در سبزیجات و میوه پنهان است .
حال به مذاق ما برای جذب مناسب است .
اسطوره ها همانند یک سیب حقایق را پوشش میدهند همانگونه که سیب ویتامین را در نهاد خود دارد.
اگر حقیقت ذات حق بدون صورت و صور عرضه گردد ادراک نمیگردد اما وقتی میگوئیم رحمان یعنی مهربان مثل مادر آنگاه درک میگردد چون به ذهن نزدیک میگردد.و...
خداوند در مقام وحدت ذاتی خویش برای هیچ کس قابل درک نیست مگر اینکه در عالم کثرت اسماء و صفات و افعال تجلی و تنزل کرده و اسماء خویش را در صورت اشیاء ملکوتی و ملکی ظهور و بروز دهد.(کنت کنزاً مخفیاً فاحببت ان اعرف فخلقت الخلق لکی اعرف)(سنریهم آیاتنا فی الآفاق و الأنفس حتی یتبیّن لهم انّه الحقّ)
امیدوارم با این مثالها توانسته باشم مطلب را واضح نموده باشم.سرّ وجود آیات متشابه و تمثیلات در قرآن و روایات همین است.(و هذا باب ینفتح منه الابواب)تمام اختلافات بین مخالفان و موافقان فلسفه و عرفان نظری ناشی از وجود آیات و روایات متشابه است یعنی موافقان تمام این آیات را صوری می دانند که حقیقت را باید از دل آن با کنایه فهمید نه اینکه هر چه ظاهر آن گفت همان را حقیقت تلقی کرد.
اما مخالفان مباحث فلسفه و عرفان نظری،تمام این آیات و روایات متشابه را صریح در بیان حقایق و نظام حقایق گرفته و ظاهر آنرا بدون هیچ گونه تأویلی می پذیرند.
حق یارو یاورتان
@ejtehadjame
#سؤال:
آیا انسان بدون کمک گرفتن از مفاهیم ماهوی و علم حصولی به ماهیات خارج از خویش،می تواند مفهوم وجود را از علم حضوری به وجود خویش انتزاع کند؟
#جواب:
علم حضوری انسان به خودش، فاقد علم حصولی است. یعنی در علم حصولی باید معلوم خارج از وجود عالم باشد تا بتوان از بازتاب ذهنی و ماهوی آن علم حصولی ساخت. ولی وجود وجدانی انسان پیش انسان حضور دارد و خارج از او نیست تا بتوان برای آن مفهوم حصولی ساخت. پس نمی توان از وجدان وجود خویش مفهوم حصولی وجود را ساخت.
ناچاراً مفهوم وجود از طریق تحلیل و مقایسه مفاهیم ماهوی که اولین بار به صورت علم حصولی به ذهن می آیند فهمیده می شود یعنی اولین بار ماهیتی به ذهن می آید و علم حصولی حاصل می شود بعداً با یدآوری مجدد این مفهوم ماهوی در ذهن و مقایسه آن با صورت حصولی سابقش، فهم این همانی حاصل می شود یعنی ذهن به خودش می گوید این صورت فعلی همان صورت قبلی است(همین کلمه «است»مفهوم و معنای وجود را به ما می دهد.) کما اینکه مقایسه این ماهیت با ماهیت دیگر ما را به مفهوم عدم و نیستی می رساند(این آن نیست).
خلاصه مطب اینکه انسان نسبت به وجود وجدانی حضوری خودش، علم حصولی و مفهومی و ماهوی ندارد چون در علم حصولی بین عالم و معلوم دوئیت برقرار است و معلوم خارج از وجود عالم است.
بله انسان می توان از ماهیت بدن خویش(نه وجود وجدانی حضوری خویش) مفهوم حصولی بگیرد و با مقایسه این مفهوم ماهوی با مفاهیم ماهوی دیگر یا با خودش به مفهوم وجود و عدم برسد.
لذا خداوند و مجردات غیر مادی که فاقد علم حصولی هستند نسبت به خودشان و کمالات خودشان علم حصولی و مفهومی ندارند. اگر انتزاع مفهوم وجود از علم حضوری انسان به وجود خویش امکان داشت لازمه اش ثبوت علم حصولی برای خدا و ملائکه و مجردات بود و هو ممتنعٌ.
@ejtehadjame
18.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ببینید | نگاه خدا این است که ما باید زمینه را فراهم کنیم برای انتخاب مردم
چقدر این جواب،نشانه فهم عمیق از دین است. بیان بسیار جالب علامه مصباح یزدی (رحمت الله علیه)
*حتماً بببنید👌
@ejtehadjame
🔴🔵 حاجت روایی با نماز استغاثه به حضرت زهرا سلام الله علیها
🌺 ملا عباس سیبویه یزدی می گوید:
من پسر عمویی به نام حاج شیخ علی داشتم که از علما و روحانیون یزد بود . یک سال آن مرحوم با چند نفر از دوستان یزدی برای تشرف به حج به کربلا مشرف شده و به منزل ما وارد شدند و پس از چند روز به مکه عزیمت نمودند . من بعد از انجام مراسم حج ، انتظار مراجعت پسر عمویم را داشتم ولی مدتها گذشت و خبری نشد. خیال کردم که از مکه برگشته و به یزد رفته است . تا اینکه روزی در حرم مطهر حضرت سیدالشهدا(ع) به دوستان و رفقای او برخوردم اصرار کردم مگر چه شده ، اگر فوت کرده است بگویید .
گفتند واقع قضیه این است که روزی حاج شیخ علی به عزم طواف مستحبی و زیارت خانه خدا ، از منزل بیرون رفت و دیگر نیامد . ما هر چه انتظار بردیم و درباره او تجسس کردیم ، از او خبری به دست نیاوردیم . مأیوس شده حرکت نمودیم و اینک اثاثیه او را با خود به یزد می بریم که به خانواده اش تحویل دهیم. احتمال می دهیم که اهل سنت او را هلاک کرده باشند . من از شنیدن این خبر بسیار متأثر شدم . بعد از چند سال روزی دیدم در منزل را می زنند . در را باز کردم ، دیدم پسر عموست . بسیار تعجب کردم و پس از معانقه و روبوسی گفتم : فلانی کجا بودی و از کجا می آیی ؟
گفت : اکنون از یزد می آیم .
گفتم : چنانچه نقل کردند تو در مکه مفقود شده بودی ، چطور از یزد می آیی ؟
گفت : روزی پس از انجام مراسم حج از منزل بیرون آمدم و به مسجدالحرام مشرف شدم . طواف کرده و نماز طواف خواندم و به منزل باز گشتم . در راه ، مردی جلو آمد و گفت : تو شیخ علی یزدی نیستی ؟ گفتم : چرا .
خلاصه با اصرار مرا به منزلش برد و هر چه به او گفتم شما کیستید ، من شما را به جا نمی آورم ، گفت : خواهی شناخت.
خلاصه اینکه متوجه شدم شیخ جابر همسایه سابق ما کنار مصلی یزد بود که سنی مذهب بود و شاهد مراسم عید الزهرا و بدگویی به خلفا در یزد بود ولی سکوت میکرد و اکنون با همدستی دوستان خود قصد انتقام داشت علی رغم اینکه من در آن مراسم ها نقشی نداشتم ولی جرم من را شیعه بودن و رافضی بودن اعلام کردند.
درب های منزل را بستند و قصد کشتن من را کردند.
هر چه التماس کردم موثر واقع نشد .و خلاصه ، دیدم مشغول مذاکره درباره کیفیت قتل و کشتن من هستند ، به شیخ جابر گفتم : حالا که چنین است پس بگذار من دو رکعت نماز بخوانم . گفت بخوان .
گفتم : در اینجا ، با توطئهچینی شما برای قتل من ، حضور قلب ندارم . گفت : هر کجا می خواهی بخوان که راه فراری نیست!
آمدم در حیاط کوچک منزل ، و دو رکعت نماز استغاثه به حضرت زهرا(س) صدیقه کبری خواندم و بعد از نماز و تسبیح به سجده رفتم و چهار صد و ده مرتبه ((یا مولاتی یا فاطمه اغیثینی )) گفتم و التماس کردم که راضی نباشید من در این بلد غربت به دست دشمنان شما به وضع فجیع کشته شوم و اهل و عیالم در یزد چشم انتظارم بمانند .
در این حال روزنه امیدی به قلبم باز شد ، به فکرم رسید بالای بام منزل رفته خود را به کوچه بیندازم و به دست آنها کشته نشوم و شاید مولایم امیرالمومنین علی بن ابی طالب(ع) با دست یداللهی خود مرا بگیرد که مصدوم نشوم . پس فورا از پله ها بالا رفتم که نقشه خود را عملی کنم . به لب بام آمدم بامهای مکه اطرافش قریب یک متر حریم و دیواری دارد که مانع سقوط اطفال و افراد است . دیدم این بام اطرافش دیوار ندارد . شب مهتابی بود . نگاهی به اطراف انداختم ، دیدم گویا شهر مکه نیست ، زیرا مکه شهری کوهستانی بوده و اطرافش محصور به کوههای قبیس و حرا و نور است ولی اینجا فقط در جنوبش رشته کوهی نمایان است که شبیه به کوه طرز جان یزد است لب بام منزل آمدم که ببینم نواصب چه می کنند ؟ با کمال تعجب دیدم اینجا منزل خودم در یزد میباشد ! گفتم : عجب ! خواب می بینم ، من مکه بودم ، و اینجا یزد و خانه من است ! پس آهسته بچه ها و عیالم را که در اطاق بودند صدا زدم . آنها ترسیدند و به هم گفتند : صدای بابا می آید . عیالم به آنها می گفت: بابایتان مکه است چند ماه دیگر می آید .پس آرام آنها را صدا زدم و گفتم : نترسید من خودم هستم بیایید در بام را باز کنید بچه ها دویدند و در را باز کردند همه مات و مبهوت بودند .
گفتم : خدا را شکر نمایید که مرا به برکت توسل به حضرت فاطمه زهرا از کشته شدن نجات داد و به یک طرفه العین مرا از مکه به یزد آورد سپس مشروح جریان را برای آنها نقل کردم.
📚 منبع : گنجینه دانشمندان جلد هفتم
🆔 @ejtehadjame
#نماز_شب
💠 قضای نماز شب
🔻 یکی از کلیدهای دیگر که خیلی از بزرگان سفارش کردهاند و در شرح حال بعضی از اولیاء و علمای از قدما میدیدم، این است که به جدّ بر قضای نماز شب اصرار داشتهاند.
🔸 ما گاهی شب که از دستمان رفت، اهمال میکنیم و روز هم از دستمان میرود؛ ولی قضای نماز شب از اسرار شیعیان و اهلبیت علیهمالسلام شمرده شده است.( من لا يحضره الفقيه،ج1 ؛ ص497)
🔹 قضای نماز شب التزام میخواهد و خیلی پربرکت است. یعنی در قضای نماز شب، بینی شیطان به خاک مالیده و منکوب میشود؛ چون وقتی میبیند سعی کرده و مومن را به دام انداخته است تا او را از سحر محروم کند و محروم هم کرد؛ ولی انسان قضای نماز شبش را که بر او واجب هم نبوده است را در روز انجام داد، هم شیطان خیلی منکوب میشود و هم بالاخره برکات این قضیه برای انسان محسوس خواهد بود.
🔸 قضای نماز شب در بین روز مخصوصاً ساعات قبل از ظهر موثر است. پس اگر نماز شب ترک شد، قضای آن ترک نشود؛ چرا که بسیار پربرکت است؛ یعنی آثار تسهیل در امور زندگی ظاهراً و باطناً محسوس خواهد بود.
🔹 فقط انسان چند هفته ادامه بدهد، خودش به نتیجه میرسد. این از برکاتی است که گاهی از اسرار حضرات محمد و آل محمد است. آنوقت برکات بعدی هم پشت سرش خواهد آمد.
┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄
💠 حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
❁ @ejtehadjame
تکرار حق سیره مصباح دوران(قسمت اول)
بسمه تعالی:
تکرار حق وظیفه انبیاء و علماء ربانی(بررسی سیره سیاسی آیت الله مصباح یزدی)
بررسی سیره سیاسی و تبلیغی انبیاء الهی(علیهم السلام) در قرآن و سبک برخورد آنها در مواجهه با مخالفان جبهه حق و توحید و مقایسه آن با سیره علمای ربانی به عنوان وارثان انبیا ضرورت دارد.
در این مقال کوتاه قصد داریم سیره انبیای الهی با محوریت سوره شعرا از آغاز دعوت به توحید بررسی کنیم و در ادامه نوع مواجهه و موضع گیری ایشان نسبت به شبهات مطرح شده توسط مخالفان معاند را پیگیری کنیم تا الگویی باشد برای عالمان دینی و مدافعان انقلاب اسلامی در فضای حقیقی و فضای مجازی.
در مرحله بعد به بررسی سیره علامه مصباح یزدی در مواجهه با شبهات دشمنان علیه اسلام و انقلاب اسلامی می پردازیم.
در سوره مبارکه شعراء به ذکر داستان انبیای الهی مثل حضرت نوح،هود، صالح، لوط، شعیب، موسی و پیامبر گرامی اسلام پرداخته و وقتی سیره پنج نفر اول را بیان می کند جملاتی کاملا تکراری را نقل می کند که هیچ تفاوتی با هم ندارند(أَ لاَ تَتَّقُونَ ، إِنِّي لَکُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ ، فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ ، وَ مَا أَسْأَلُکُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ ، فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ )(104-110)(124-131)(142-150)(161-164)(177-180)
این نشان می دهد که وظیفه انبیای الهی این بوده که در برابر انحرافات اعتقادی،سیاسی،اقتصادی،اخلاقی،فرهنگی،اجتماعی...جامعه خویش، مدام حرف حق را تکرار کنند و مردم را دعوت به توحید و نبوت و اطاعت از دستورات انبیاء کرده بدون هیچ چشم داشت و توقعی،و در عمل نشان دهند که امانت دار هستند.
در ادامه قرآن واکنش جامعه را نسبت به دعوت انبیاء بیان می کند و می فرماید اکثر جامعه به فرامین انبیاء عمل نکرده بلکه بنای تکذیب را گذاشته و به تمسخر و تحقیر عده ی قلیلی که ایمان آوردند پرداختند.
خداوند می فرماید ما هم در نهایت همان عده ی قلیل مؤمن را نجات دادیم و اکثریت را عذاب و نابود کردیم.
از این آیات فهمیده می شود که عملکرد بشریت از اول عالم دنیا تا پایان آن یکسان بوده و عملکرد انبیاء و امامان هم یکسان بود و نتیجه آن هم یکسان بوده است.بشریت در گمراهی و غفلت به سر برده و آنرا همیشه تکرار کرده،انبیاء هم فقط حق را تکرار کرده،و در ادامه اکثر بشریت با انبیای الهی مخالفت کرده اند و به عذاب الهی گرفتار شده اند.
پس باطل در طول تاریخ در حال تکرار شدن است و در مقابل آن،حرف حق هم باید تکرار شود.و این وظیفه بعد از انبیاء به عهده علمای ربانی است(العلماء ورثة الانبیاء).
مرحوم علامه مصباح یزدی (رضوان الله علیه)در طول عمر با برکت خود به همین سیره انبیاء عمل کردند و این وظیفه را در هر برهه ای از زمان به طریقی به انجام رساندند.قبل از انقلاب،به تکرار حق در قالب نوشتن مقالاتی در مجله پاسدار اسلام و نقد عملکرد باطل رژیم پهلوی و مبارزات سیاسی پرداختند و به تأسیس مؤسسه در راه حق و همکاری در تأسیس مدرسه حقانی برای تربیت طلاب مستعد و آگاه به زمان و سیاست پرداختند.در همان دوره به طور جدی نظام فکری دکتر شریعتی را نقد کردند و در این مسیر از راه خود عقب نشینی نکردند تا جایی که استقامت ایشان باعث جدا شدن ایشان از مجموعه مدیریتی مدرسه حقانی شد.د همان دوران به نقد مبانی کمونیسم و مارکسیسم هم پرداختند.بعد از پیروزی انقلاب ابتدا عضو شورای انقلاب فرهنگی شدند و در نهضت اسلامی کردن دانشگاه ها و متون درسی دانشگاه ها تلاش فراوانی کردند.و برای پاسخگویی به شبهات روز علیه اسلام و انقلاب،موسسه در راه حق را به مؤسسه باقرالعلوم (علیه السلام)ارتقا دادند و به تربیت نسل جدیدی از نخبگان پرداختند.و در نهایت با حمایت های مادی و معنوی حضرت امام و رهبر معظّم انقلاب آنرا به موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (رحمت الله علیه) ارتقاء داند که از نظر عملکرد و تأثیرگزاری جزو موفق ترین موسسات دینی جهان اسلام شد به طوری که رهبر انقلاب در هر سفر رسمی به شهر مقدس قم فقط و فقط از این مؤسسه بازدید کرده و مراتب قدردانی و تشکر و رضایت خود را اعلام نمودند. اکثر امامان جمعه موفق و تأثیرگزار در کشور، اساتید دروس معارف در دانشگاه ها، نمایندگان نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه ها، نمایندگان رهبری در کشورهای دنیا و... از دانش آموختگان و فارغ التحصیلان این مؤسسه هستند. در دهه اول انقلاب وقتی که آیت الله مصباح متوجه انحرافات فکری بعضی از دوستان و همکاران سابق مثل دکتر سروش و عده ای از روشنفکران شدند با مناظره،نقد مکتوب و سخنرانی جلوی شبهات آنها ایستادند و حرف حق را تکرار کردند.
#آیت_الله_مصباح
#تکرار_حق
ادامه👇
@ejtehadjame
☝️
تکرار حق سیره مصباح دوران(قسمت دوم):
در کنار آن برای تقویت نظام فکری و معرفتی نسل جوان معاصر و بیمه کردن ذهن و فکر آنها شروع به تألیف یک مجموعه نظامند و جامع در قالب معارف قرآن و کتاب ارزشمند آموزش فلسفه کردند و یک دوره کامل مبانی فکری لازم برای یک شخص مسلمان را با توجه به عقل و قرآن و روایات طرح ریزی و تبیین کردند.و بعداً که تهاجمات دنیای استکبار علیه معارف دینی به اوج خود رسید و عقاید نسل جوان خصوصا دانشجویان کشور در معرض تهاجم و خطر جدّی قرار گرفت آیت الله مصباح(رضوان الله علیه)طرح ولایت را طراحی کرده و مجموعه کتاب هایی در شش جلد تحت عنوان خداشناسی فلسفی،معرفت شناسی،انسان شناسی،حقوق و سیاست و...با کمک شاگردان فاضل خود تدوین کرده و به برگزاری دوره های طرح ولایت و آموزش این کتب برای اساتید دانشگاه،اعضای هیأت علمی،دانشجویان فعال در دانشگاهها و کثیری از طلاب نخبه پرداختند که این طرح با قوت تا پایان عمر ایشان ادامه داشت و کم کم در حال
توسعه طرح به دبیرستان ها و مدارس راهنمایی است.همچنین سفرهای متعدد داخلی و خارجی ایشان به دانشگاهها و مراکز علمی مهم و سخنرانی و مناظرات و گفتگوهای ایشان،سخنرانی های قبل از خطبه های نماز جمعه در دوران حاکمیت مدعیان سازندگی، و مدعیان اصلاحات بر کشور و دفاع ایشان در مقابل شبهاتی که علیه توحید،نبوت،ولایت اهلبیت(علیهم السلام)،ولایت فقیه،عاشورا،انقلاب اسلامی و...مطرح می شد همه و همه نشان می دهد که ایشان وظیفه تکرار حق را در انواع قالب ها به بهترین وجه به انجام رسانده اند و در این راه از ملامت ملامت گران و تمسخر و تهدید و تحقیر و توهین هیچ کس نهراسیده و عقب نشینی نکردند.ولو عده قلیلی به این مطالب حق ایمان بیاورند.ایشان حتی ناچار شدند در برهه ای از زمان در مقابل انحرافات شخصی که در دوره صلاح و سداد با حمایت خود آیت الله مصباح به مقام ریاست جمهوری برسد ایستاده و با قاطعیت تمام به نقد انحرافات او و جریان همفکر ایشان بپردازند. زهد و ساده زیستی ایشان حکایت گر همان جمله ای است که تمام انبیاء در طول تاریخ تکرار کرده اند(مَا أَسْأَلُکُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ).در مجموع سیره مبارزات سیاسی ایشان سیره علمی،فرهنگی،فکری و تربیت کادر و مدیران با نظام فکری و عقیدتی صحیح برای حوزه علمیه و نظام اسلامی بود.
والسلام علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیّاً.
#آیت_الله_مصباح
#تکرار_حق
@ejtehadjame
سعداء ..::.. soada_ir
🌱سُعَداء
#گام_تمدن_ساز
#صعود_چهل_ساله
پایگاه نشر آثار حجت الاسلام راجی
@soada_ir
🌱 کانال خانواده
@soada_reyhaneh
🌱 تفسیر قرآن
@soada_tafsir
🌱 گام تمدن ساز
@soada_gam2
🌱 منبرک
@manbarak
ارتباط با نویسنده کانال:
@soada_admin
https://eitaa.com/soada_ir
🎥 #ببینید | رزمایش #جهاد_تبیینی
⁉️ چه مطالبی در یک جلسه سخنرانی برای #جهاد_تبیین بگوییم؟
________________________
🔰 پیوند مشاهده فیلم سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی در کارگاه توانمندسازی مبلغان و سخنرانان تبیین مکتب حاج قاسم سلیمانی 👇
https://www.aparat.com/v/nHqFR
🔶 باموضوع : الگوی #جهاد_تبیینی
🔸 پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۰ _ مشهد
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
hoza va rohaniyat.pdf
11.5M
کتاب حوزه و روحانیت از دیدگاه رهبری معظّم انقلاب
فهرست اجمالى
#بخش_اوّل: كلّيّات 6
فصل اوّل: نگرشهاى بنيادين 6
فصل دوم: توصيف وضعيّت 28
فصل سوم: توصيه ها 48
#بخش_دوم: #مديريّت_و _تشكيلات 70
فصل اوّل: نگرش هاى بنيادين 70
فصل دوم: توصيف وضعيّت 71
فصل سوم: توصيه ها 73
#بخش_سوم: #منابع_انسانى_و _مالى 90
فصل اوّل: نگرش هاى بنيادين 90
فصل دوم: توصيف وضعيّت 90
فصل سوم: توصيه ها 91
#بخش_چهارم: #حوزه_و_نظام _اسلامى 100
فصل اوّل: نگرش هاى بنيادين 100
فصل دوم: توصيف وضعيّت 112
فصل سوم: توصیه ها 119
#بخش_پنجم: #تهذيب و تربيت 134
فصل اوّل: نگرش هاى بنيادين 134
فصل دوم: توصيف وضعيّت 138
فصل سوم: توصيه ها 143
#بخش_ششم: #تبليغ و اطلاع رسانى 153
فصل اوّل: نگرش هاى بنيادين 153
فصل دوم: توصيف وضعيّت 164
فصل سوم: توصیه ها 169
#بخش_هفتم: #پژوهش 202
فصل اوّل: نگرش هاى بنيادين 202
فصل دوم: توصيف وضعيّت 207
فصل سوم: توصيه ها 212
#بخش_هشتم: #آموزش 236
فصل اوّل: نگرش هاى بنيادين 236
فصل دوم: توصيف وضعيّت 238
فصل سوم: توصيه ها 238
@ejtehadjame