🗓سالروز تاسیس حوزهعلمیهقم
🏳توسط آیةالله حائرى يزدى/۶
💠رهبرانقلاب:
‼️پیشنهادهائی که بنده در طول این سالها دربارهی حوزهی علمیه کردم، چه در مجامع عام که با طلاب و فضلا و مدرسین جلسه داشتیم و چه در جلسات کوچک و خصوصیتر که با بعضی از مسئولین حوزه یا بزرگان حوزه یا مراجع یا فضلا داشتیم و پیشنهادهائی دائم مطرح شده و گفته شده، خیلیهایش تا حالا تحقق پیدا نکرده، یا به صورت نیمهکاره و نیمهراهه تحقق پیدا کرده است! ۸۶/۹/۸
‼️ما برای حوزههای علمیهی خود چقدر برنامه ریزی میکنیم؟ چه کسی این برنامه ریزی را میکند؟ چند درصد وقت بزرگان روحانیت، صرف برنامهریزی برای حوزه میشود؟ آیا برای حوزه، به قدر یک دانشگاه کوچک، برنامه ریزی منظم انجام میگیرد؟ ما الان در کشور چقدر حوزهی علمیه داریم؟ در دوران تاریخ شیعه، آیا هرگز حوزهی علمیهای چون حوزهی علمیه قم وجود داشته است؟ در مقابل این ارزش عظمی، آن کاری که ما میکنیم، تقریباً در حکم صفر است! ۷۰/۶/۳۱
📌نکته؛
🏳جالب آنکه رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب ۵بار از نقش دانشگاه یاد کردند اما ۱بار هم از نقش حوزه اسمی نیاوردند!
#نقل از جهاد تبیینی
@gharar_at
🗓سالروزتاسیس حوزهعلمیهقم
🏳توسط آیةالله حائری یزدی/۳
💠رهبرانقلاب
‼️حوزههای علمیه باید خود را سربازان نظام بدانند، برای نظام كار كنند، برای نظام دل بسوزاند، در خدمت تقویت نظام حركت كنند! ۹۱/۷/۱۹
‼️اگر بخواهیم نظام اسلامی همچنان اسلامی و انقلابی بماند، باید حوزهی علمیه، انقلابی بماند؛ زیرا اگر حوزهی علمیه انقلابی نماند، نظام در خطر انحراف از انقلاب قرار خواهد گرفت! ۹۴/۱۲/۲۵
‼️امروز تمام علمای اسلامی از یک طلبه کوچک تا علمای بزرگ يک وظیفه دارند و آن حمایت از حکومت اسلامی در این کشور ولیعصر(عج) است! ۷۰/۱۲/۱۴
#نقل از جهاد تبیینی
@gharar_at
🗓سالروزتاسیس حوزهعلمیهقم
🏳توسط آیةالله حائری یزدی/۵
💠رهبرانقلاب
‼️وظیفه تبلیغ، فقط مربوط به ماه محرم و رمضان نیست، باید اساس کار ما تبلیغ باشد! ۷۷/۲/۲
‼️چقدر از کشورهای مختلف، از داخل شهرهای ایران میآیند و از ما مبلّغ و امام جمعه میخواهند؛ اما نداریم؛ این در حالی است که ما حوزهی به این عظمت را داریم! مگر ما گفتیم به جنگلهای آمازون بروید و تبلیغ کنید!؟ آقایان نمیروند؛ میگوییم چرا نمیروید، میگویند میخواهیم درس بخوانیم! برادران! من این روش را قبول ندارم؛ حالا شما هرچه میخواهید بگویید، بگویید؛ من واللَّه این را الهی نمیدانم! چند نفرتان بیایید از مرجعیت و از ریاست و از مدرّسی و از فضل و سوادِ در آن حد بگذرید؛ حوزه را طوری راه بیندازید که بعداً هزار نفر مثل خودتان را بهوجود بیاورید. تبلیغ اولیترین کار ماست، اما حوزهی علمیهی قم این کار را نمیکند! ۷۰/۱۱/۳۰
#نقل از جهاد تبیینی
@gharar_at
🗓سالروزتاسیس حوزهعلمیهقم
🏳توسط آیةالله حائری یزدی/۲
💠رهبرانقلاب
‼️یک وقتی به مناسبتی خدمت امام رسیدیم؛ صحبت راجع به یک روحانی بود که یک تخلفی کرده بود و امام با ما مشورت میکردند که با او چگونه رفتار شود. من به ایشان مفصل گفتم که این پیروزی شما در انقلاب، محصول هزار سال آبروی روحانیت شیعه است - والّا چرا باید وقتی یک مرجع به میدان آمد، مردم اینطور به دنبالش بیایند و جانشان را فدا کنند، که در نهضت امام بزرگوار ما کردند. هزار سال آبروی شیعه متراکم شد تا به اینجا رسید که یک مرجعی مثل امام بزرگوار ما که جرئت داشت، شجاعت داشت، قابلیت داشت، روح فداکاری و آگاهی به زمان داشت، پا بگذارد وسط میدان، و مردم هم به دنبالش بیایند - حالا بعضی از این هملباسهای ما مثل موریانهای که در یک بنایی بیفتد، دارند این آبروی هزارساله را ذره ذره میخورند و از بین میبرند؛ باید مراقب باشیم ما جزو آن موریانهها نباشیم ۸۵/۸/۱۷
#نقل از جهاد تبیینی
@gharar_at
🗓سالروزتاسیس حوزهعلمیهقم
🏳توسط آیةالله حائری یزدی/۴
💠رهبرانقلاب:
‼️تبلیغ اسلام یعنی تحکیم نظام اسلامی! ۷۰/۲/۵
‼️چقدر در قرآن با عباراتى همچون «لتبین للنّاس»، «هذا بیانٌ للنّاس»، بر بیان و تبیین تکیه شده است! این، شأن علماى دین است که باید تبیین و بیان کنند. خیال نشود که منظور فقط بیان و تبیین احکامى همچون حکم خمس و زکات است. لعنت خدا بر کسانى که کوشش کردند تا دین را از اساسىترین اصول آن، یعنى صحنههاى واقعى زندگى و صحنهى سیاست و حکومت جدا و مخصوص به همین کارهاى فردى کنند. البته نماز و روزه مهمّ است؛ اما عاملِ برپا داشتنِ همین نماز و روزه، حکومت است! ۱۳۷۴/۷/۲۲
#نقل از جهاد تبیینی
@gharar_at
🗓سالروزتاسیس حوزهعلمیهقم
🏳توسط آیةالله حائری یزدی/۱
💠امام خمینی
‼️حوزه علمیه اگر درست بشود، ایران درست میشود. و اگر خدای نخواسته در حوزه علمیه فسادی به وجود آید ولو در دراز مدت، در سرتاسر ایران آن فساد پیدا میشود! ۶۵/۱۱/۵
‼️روحانیون وابسته و مقدس نما و تحجرگرا در حوزهها کم نیستند، امروز عده ای با ژست تقدس مابی چنان تیشه به ریشه دین و انقلاب و نظام می زنند که گویی وظیفه ای غیر از این ندارند.خطر تحجرگرایان و مقدس نمایان احمق در حوزه های علمیه کم نیست. طلاب عزیز لحظه ای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند، اینها مروج اسلام آمریکایی اند و دشمن رسول الله هستند! ۶۷/۱۲/۳
#نقل از جهاد تبیینی
@gharar_at
💐 درباره #نوروز / بخش دوم2⃣
🌹 بیانات رهبر معظم انقلاب، آیتالله امام خامنهای حفظهاللّٰه، در دیدار زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی
🗓 ۱۳۷۷/۰۱/۰۱
"نوروز برای ملت ما، امروز عبارت است از اوّلاً : توجّه مردم به خدا. اوّلِ تحویلِ سال که میشود، مردم دعا میخوانند، «یا محوّل الحول والاحوال» میگویند، آغاز سال را با یاد خدا شروع میکنند، توجّه خود را به خدا زیاد میکنند. این، ارزش است. ثانیاً نوروز را بهانهای برای دید و بازدید و رفع کدورتها و کینهها و محبّت به یکدیگر قرار میدهند. این همان برادری و عطوفت اسلامی و همان صله رحم اسلام است؛ بسیار خوب است. ضمناً نوروز را بهانهای برای زیارت اعتاب مقدّسه قرار میدهند؛ به مشهد مسافرت میکنند - که همیشه یکی از پرجمعیتترین اوقات سال در مشهد مقدّس، اوقات عید نوروز بوده است - این بسیار خوب است.
پس میبینید که نوروز را نگه داشتند، محتوای آن را که غلط بود، به محتوای صحیح و درست تبدیل کردند. این هنر ملت ایران و ذوق و سلیقه ایرانی مسلمان است. ما عید نوروز را از دیدگاه کسانی که با اسلام سر و کار دارند، تأیید میکنیم. عید نوروز، چیز خوبی است. وسیلهای است که با آن دلها شاد میشود، انسانها با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند، صله رحم و صله احباب میکنند؛ چون دوستان و رفقا هم مثل ارحام، احتیاج به صله دارند. انسان باید با ارحام صله کند، باید با دوستان و رفقا هم صله کند؛ یعنی ارتباط برقرار کند. این، ارتباط عید نوروز است که بسیار خوب است.
یک نکته اساسی در نوروز هست که در روایات ما به آن توجّه شده است. من مایلم شما عزیزانی که امروز در این صحن و در صحنهای دیگر و مراکز آستان قدس رضوی هستید - اجتماع عظیم مردم - و این سخن را میشنوید، به آن توجّه کنید. هر یک از آحاد ملت ایران هم که میشنود، به آن توجّه کند.."
#عید_نوروز
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2879
..ادامه (بخش سوم3⃣) در پست بعدی 🔻
👈 بازتاب برخیاز مهمترینهای جاری در کانال واکاوی ↙️
🆔🔎 @vakavi
💐 درباره #نوروز / بخش اول1⃣
🌹 بیانات رهبر معظم انقلاب، آیتالله امام خامنهای حفظهاللّٰه، در دیدار زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی
🗓 ۱۳۷۷/۰۱/۰۱
"..به نظر من آنچه که ملت ایران در باب عید نوروز انجام داده است، یکی از زیباترین و شایستهترین کارهایی است که میشود با یک مراسم تاریخی و سنّتی انجام داد. اوّلِ سال شمسی ما ایرانیها، یعنی اوّل بهار - عید نوروز است. اوّلاً ملت ایران افتخار دارد که سال شمسی او هم سال هجری است؛ یعنی همچنان که سال قمری ما - که سال ۱۴۱۸ است - از مبدأ هجرت خاتم الانبیاء علیه و علی آله الصّلاة والسّلام است، سال شمسی ما هم از مبدأ هجرت است. بقیه ملتهای مسلمان برای سال شمسی خود، از سال میلادی استفاده میکنند؛ ولی ما ایرانیها، هجرت نبىّ اکرم را، هم مبدأ سال قمری قرار دادیم، هم مبدأ سال شمسی.
این، مطلبِ اوّل که به نظر من نشانگر هنر و عشق و علاقه ایرانی به تعالیم مقدّس اسلام و به آثار مطهّر و مقدّس نبوی است. در ضمن، اوّلِ سال را اوّلِ فصل بهار انتخاب کردهایم، در حالی که مسیحیان، اوّلِ زمستان را اوّلِ سال قرار میدهند! البته فرق آنها با ما این است که ولادت حضرت مسیح، تاریخ مشخّصی ندارد و یک مطلب حدسی است؛ در حالی که هجرت نبىّ مکرّم اسلام، از نظر تاریخی کاملاً دقیق و مشخّص است. به هر حال ما اوّلِ بهار را اوّلِ سال خودمان قرار دادهایم که این هم یک ذوق و سلیقه ایرانی است. اوّلِ بهار، اوّلِ رویش طبیعت، اوّلِ بیداری باغ و راغ و بوستان و اوّلِ بالندگی همه موجودات زنده است. این بهتر از زمستان است که وقت مردن و انجماد طبیعت و گیاه و نباتات است.
در تعالیم اسلام نکتهای وجود دارد که خوب است برادران و خواهران به آن توجّه کنند. اسلام با سنّتهایی که از قبل از اسلام باقی مانده است، دو نوع رفتار میکند. اوّلاً بعضی سنّتهای غلط را بهکلّی از بین میبرد و نابود میکند؛ چون سنّتهای درستی نیست. مثل این که عربها قبل از اسلام، دختران خودشان را نگه نمیداشتند، یا بیشترِ ملتهای غیرمسلمان، جنس زن را تحقیر و اهانت میکردند! اسلام این سنّت را بهکلّی از بین برد؛ چون بهکلّی غلط بود.
ثانیاً اسلام بعضی از سنّتها را از بین نبرده است. کالبد سنّت را نگه داشته و محتوا و روح آن را عوض کرده است؛ مثل بسیاری از اعمال و مراسم حج. این طوافی را که ملاحظه میکنید، قبل از اسلام هم بود؛ منتها محتوای طواف، محتوای شرک بود! اسلام آمد و این عمل را از محتوای شرک آلود، خالی و از محتوای توحید پُر کرد. طواف در آن زمان، مظهر گرایش انسان به آلهه و اربابِ ادّعایی و پنداری بود؛ آن را تغییر داد و مظهر ارادت انسان به مرکز عالم وجود - یعنی حضرت حق متعال و وجود مقدّس پروردگار - قرار داد. ظاهر را نگه داشت و باطن را عوض کرد.
اسلام در بسیاری از مواقع، با سنّتها این کار را میکند. مردم ما عینِ همین کار را با نوروز کردند؛ نوروز را نگه داشتند و محتوای آن را عوض کردند. نوروز در ایران، جشنی در خدمت حکومتهای استبدادىِ قبل از اسلام بود! به همین خاطر است که «نوروز باستانی»، «نوروز باستانی» میگویند! «نوروز» اش خوب است، ولی «باستانی» اش بد است! «باستانی» یعنی این که همه این جشنهای دوره سال - مثل جشن «نوروز»، یا جشن «مهرگان»، یا جشنهای دیگری نظیر «خردادگان»، «مردادگان» و جشنهای گوناگونی که قبل از اسلام بوده است - در خدمت حکومتهای استبدادی و سلطنتهای پوسیده دوران جاهلیت ایران بود! محتوای نوروز، محتوای مردمی و خدایی نبود؛ توجّه و ارادت به حضرت حق در آن نبود؛ جهات عاطفی و انسانی و مردمی در نوروز نبود! ملت ایران نوروز را نگه داشتند؛ اما محتوای آن را عوض کردند. این محتوای امروز نوروز ایرانی، غیر از محتوای باستانی است.."
#عید_نوروز
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2879
..ادامه (بخش دوم2⃣) در پست بعدی 🔻
👈 بازتاب برخیاز مهمترینهای جاری در کانال واکاوی ↙️
🆔🔎 @vakavi
💐 درباره #نوروز / بخش سوم3⃣
🌹 بیانات رهبر معظم انقلاب، آیتالله امام خامنهای حفظهاللّٰه، در دیدار زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی
🗓 ۱۳۷۷/۰۱/۰۱
"نوروز، یعنی روز نو. در روایات ما - بخصوص همان روایت معروفِ «معلّیبنخنیس(۱)» - به این نکته توجّه شده است. معلّیبنخنیس که یکی از رُوات برجسته اصحاب است و به نظر ما «ثقه» است، جزو شخصیتهای برجسته و صاحب راز خاندان پیغمبر محسوب میشود. او در کنار امام صادق علیه الصّلاة والسّلام زندگی خود را گذرانده و بعد هم به شهادت رسیده است. معلّیبنخنیس - با این خصوصیات - خدمت حضرت میرود؛ اتفاقاً روز «نوروز» بوده است - در تعبیرات عربی، «نوروز» را تعریب میکنند و «نیروز» میگویند حضرت به او میفرمایند : «أتدری ماالنیروز؟» آیا میدانی نوروز چیست؟
بعضی خیال میکنند که حضرت در این روایت، تاریخ بیان کرده است! که در این روز، هبوط آدم اتّفاق افتاد، قضیه نوح اتّفاق افتاد، ولایت امیرالمؤمنین علیه السّلام اتّفاق افتاد و چه و چه. برداشت من از این روایت، این نیست. من این طور میفهمم که حضرت، «روز نو» را معنا میکنند. منظور این است: امروز را که مردم، «نوروز» گذاشتهاند، یعنی روزِ نو! روزِ نو یعنی چه؟ همه روزهای خدا مثل هم است؛ کدام روز میتواند «نو» باشد؟
شرط دارد. روزی که در آن اتّفاق بزرگی افتاده باشد، نوروز است. روزی که شما در آن بتوانید اتّفاق بزرگی را محقَّق کنید، نوروز است. بعد، خود حضرت مثال میزنند و میفرمایند: آن روزی که جناب آدم و حوّا، پا بر روی زمین گذاشتند، نوروز بود؛ برای بنی آدم و نوع بشر، روز نویی بود. روزی که حضرت نوح - بعد از توفان عالمگیر - کشتی خود را به ساحل نجات رساند، «نوروز» است؛ روز نویی است و داستان تازهای در زندگی بشر آغاز شده است. روزی که قرآن بر پیغمبر نازل شد، روز نویی برای بشریت است - حقیقت قضیه همین است؛ روزی که قرآن برای بشر نازل میشود، مقطعی در تاریخ است که برای انسانها روز نو است - روزی هم که امیرالمؤمنین علیهالسّلام به ولایت انتخاب شد، روز نو است.
اینها همه، «نوروز» است؛ چه از لحاظ تاریخ شمسی، با اوّلِ ماه «حَمَل» مطابق باشد یا نباشد. این نیست که حضرت بخواهند بفرمایند که این قضایا، روز اوّلِ «حَمَل» - روز اوّلِ فروردین - اتّفاق افتاده است؛ نخیر. بحث این است که هر روزی که این طور خصوصیاتی در آن اتّفاق بیفتد، روز نو و «نوروز» است؛ چه اوّل فروردین، چه هر روز دیگری از اوقات سال باشد.
خوب؛ من حالا به شما عرض میکنم. روزی که انقلاب پیروز شد «نوروز» است، روز نویی بود. روزی که امام وارد این کشور شد، برای ما نوروز بود. روز فتوحات عظیم این جوانان مؤمن و این ایثارگران ما در جبهه نبرد - علیه نظامیانی که از «ناتو» و «ورشو» و امریکا و شوروی و خیلی از مراکز دیگرِ قدرت تغذیه میشدند - روز پیروزی جوانان ما - با ایمانشان - بر آنها «نوروز» است؛ روز نو است.
حال اگر شما میخواهید روز اوّلِ فروردین را هم برای خودتان روز «نو» و نوروز قرار دهید، شرط دارد. شرطش این است که کاری کنید و حرکتی انجام دهید؛ حادثهای بیافرینید. آن حادثه در کجاست؟ در درون خود شما! «یا مقلّب القلوب والابصار. یا مدبّراللیل والنّهار. یا محوّل الحول والاحوال. حوّل حالنا الی احسن الحال».(۲) اگر حال خود را عوض کردید، اگر توانستید گوهر انسانی خود را درخشانتر کنید، حقیقتاً برای شما «نوروز» است! اگر توانستید پیام انقلاب، پیام پیامبران، پیام امام بزرگوار و پیام خونهای مطهّرِ بهترین جوانان این ملت را - که در این راه ریخته شده است - به دل خودتان منتقل کنید، برای شما «نوروز» است.
عزیزان من! سعی کنید روز اوّل فروردین را برای خودتان «نوروز» کنید. بعضی کسان روز اوّلِ فروردینشان «نوروز» نیست. ممکن است اوّل فروردین برای آنها از هر روز نحسی هم نحستر باشد! اوّل فروردین - «نوروز» - برای آنهایی که در درون خود، به فساد و انحطاط گرایش پیدا میکنند، آنهایی که خود را از خدا دور میکنند، آنهایی که خود را از هدفهای بلند این ملت و این انقلاب جدا میکنند، نوروز نیست، روز عید نیست، روز جشن و روز شادی نیست؛ شوم است! این، آن حقیقت مسأله در باب نوروز است.
پس «نوروز» به طور خلاصه خوب است. اوّلِ سال هجری شمسی است، روز نو، اوّلِ بهار، اوّلِ رویش و جوشش طبیعت و اوّلِ شروع زیباییها در عالم طبیعت است. این را برای خودتان هم اوّلِ بالندگی و جوشش و اوّلِ بروز زیباییها قرار دهید و برای خودتان «روز نو» کنید.."
#عید_نوروز
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2879
👈 بازتاب برخیاز مهمترینهای جاری در کانال واکاوی ↙️
🆔🔎 @vakavi
🗓سالروزشهادتآمرمعروفوناهیمنکر
🏳طلبهمجاهد، شهیدمظلومعلیخلیلی
💠رهبرانقلاب
‼️در زمینه مسائل اجتماعی شاید هیچ خطابی به مردم شدیدتر و غلیظتر از خطاب امر به معروف و نهی از منکر نیست. این یک وظیفه عمومی است، باید امر به معروف و نهی از منکر را میان خودتان اقامه کنید، رواج دهید و به آن پایبند باشید. البته امر به معروف و نهی از منکر حوزههای گوناگونی دارد که مهمترینش حوزه مسؤولان است یعنی شما باید ما مسئولان را به معروف امر و از منکر نهی کنید. مردم باید از مسؤولان، کارِ خوب را بخواهند؛ آن هم نه به صورت خواهش و تقاضا بلکه باید از آنها بخواهند. اگر امر بمعروف و نهی از منکر نکردید، خدا اشرار و فاسدها و وابستهها را بر شما مسلط میکند و زمام امور سیاست کشور بدست حَجاج بن یوسفها خواهد افتاد! ۷۹/۹/۲۵
‼️به من میگویند ما نهی منکر میکنیم. اما مامورین رسمی طرف ما را نمیگیرند. طرف مقابل را میگیرند، من عرض میکنم مامورین رسمی چه مامورین انتظامی چه مامورین قضائی حق ندارند از مجرم دفاع کنند. همه دستگاه حکومت باید از آمر معروف و ناهی منکر دفاع کنید. این وظیفه است! ۷۱/۴/۲۲
#نقل از جهاد تبیینی
@gharar_at
خدمات علما-@seyedololama.mp3
1.35M
📆 سالروز تأسیس #حوزه علمیهی #قم توسط حاج شیخ عبدالکریم #حائری (۳ #فروردین ۱۳۰۱ش)
🔺گرامیداشت خدمات #علما در تاریخ #تشیع و ضرورت دقت در مقایسه بین #مرحوم_امام و دیگر بزرگان از علما رحمهم الله
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
💎 آن روزها مثل حالا نبود...
اکنون بسیاری از طلاب و دانشجویان نه تنها از جهت فهم مشکلی ندارند، بلکه تشنه ی این گونه معارفند.
( درس خصوصي #معاد )
علامه #جوادی_آملی :
مرحوم علامه [ #طباطبایی ]، آن گاه كه در درس اسفار به مبحث معاد كه بعد از سفر نفس است، رسيدند، ديگر درس اسفار را ادامه ندادند و معاد را به شكل علني براي طلاب تدريس نكردند
و در بيان راز آن مي فرمودند:
زمان بحث معاد نرسيده است؛ هنوز خداي سبحان مسألهي معاد را روزي حوزه هاي علمي نكرده است كه انسان بتواند مباحث معاد را علني تدريس كند؛
چون هر علمي رزق الهي است و اين روزي نيز مربوط به عصري خاص است و مصري و نسلي دارد تا ان شاء اللّه آن ها آماده بشوند و هنوز اين چنين نشده است.
گاهي نيز تعارف مي كردند كه شما مباحث معاد را بنويسيد؛ ولي مي فرمودند كه هنوز وقتش فرا نرسيده است.
آن روزها مثل حالا نبود.
به بركت انقلاب اسلامي و امام و روشن شدن فضاي باز فرهنگي و فضاهاي محاوره اي و ده ها مسألهي ديگر،
اكنون بسياري از طلاب حوزه ها و جوانان و دانشگاهيان، نه تنها از جهت فهم مشكلي ندارند، بلكه تشنهي اين گونه معارفند.
بر اين اساس است كه از مرحوم علامه دربارهي معاد، مطالب قابل توجهي در دست نيست و مراجعه به كتاب هاي بداية الحكمة و نهاية الحكمة و نيز تعليقات ايشان بر اسفار ملاصدرا روشن مي كند كه ايشان بحث چنداني دربارهي معاد مطرح نكرده اند. در معاد اسفار، گاهي تعليقه اي بسيار ضعيف يا كم در گوشه و كنار حواشي آن دربارهي معاد مشاهده مي شود. همچنين در اصول فلسفه و روش رئاليسم دربارهي معاد در آخر جلد پنجم يعني آخر مقالهي پانزدهم، تنها چند سطر، آن هم در بحث پايان جهان آمده است كه مرحوم شهيد مطهري نيز موفق نشد بحث پايان جهان را كه مربوط به معاد است، شرح و معنا كند و فقط حدود پنج شش سطر در حد متن، شرح نوشته اند. بحث پايان جهان مرحوم علامه، همان برهان معاد است؛ منتها برهان حركت در معاد.
با اين وجود مرحوم علامه خواص شاگردان خود و مشتاقان پر و پا قرص اين گونه معارف را بي نصيب نمي گذاشت و بحث معاد را دور از چشم و گوش عموم، هر روز عصر در خانه هاي شاگردان محفلي خود تدريس مي كردند و هيچ كس جز آن هايي كه در جلسهي مزبور شركت مي كردند، از چنين جلسه و درسي آگاهي نداشتند.
ايشان شب هاي پنجشنبه و جمعه تمهيد القواعد ابن تركه در عرفان را تدريس مي فرمودند و عصرها معاد را كه جلسهي معاد به شكل سيّار در منزل ها برگزار مي شد. تنها گروه اندكي از اين دو محفل بودند كه جمع سالم (نه جمع مكسّر) داشتند؛ هم در جلسهي درس تمهيد شركت مي كردند و هم در بحث معاد.
افزون بر جلسات خصوصي ياد شده كه مربوط به خارج اسفار، جلسهي عرفان و بحث معاد بود، مرحوم علامه طباطبايي (رحمه الله) جلسهي خصوصي و سرّي ديگر نيز داشتند كه راجع به شرح ابيات حافظ بود؛ گويي در شب هاي چهارشنبه براي گروه خاصّي برگزار مي شد كه من گاهي در آن جلسه شركت مي كردم.
مرحوم علامه سعي مي كرد اين اسرار را به اهلش بسپارد و از غير اهل آن حفظ كند.
مرحوم سيد حيدر آملي«رضوان اللّه تعالي عليه»، اين دو مطلب را كنار هم جمع كرده است كه
افشاي اسرار، همان گونه كه براي نامحرمان نارواست،
كتمان اسرار نيز براي محرمان نارواست.
📔 مهر استاد، ص ۱۲۰ و ۱۲۱
♦️ @ejtehad_jame
عرفان از دیدگاه امام خمینی(قدس سره الشریف).amr
3.25M
عرفان از دیدگاه امام خمینی(قدس سره الشریف)
@ejtehad_jame
🍃 مقایسه اجمالی فلسفه اسلامی و #فلسفه_غرب
علامه #مصباح_یزدی:
فلسفهي غربي بعد از رُنسانس چه نشيب و فرازهايي را پيموده و از چه پيچ و خمهايي عبور كرده
و هم اكنون در چه موقعيّت متزلزل و تناقضآميزي قرار دارد.
و با اينكه گهگاه موشكافي هاي ظريفي از طرف بعضي از فيلسوفان آن سامان، انجام گرفته و مسائل دقيقي مخصوصاً در زمينهي شناخت، مطرح شده و همچنين جرقههاي روشنگري در برخي از عقل ها و دل ها درخشيده است
ولي هيچگاه نظام فلسفي نيرومند و استواري به وجود نيامده و نقطههاي درخشان فكري نتوانسته استخط راست پايداري را فرا راه انديشمندان ترسيم نمايد،
بلكه همواره آشفتگي ها و نابساماني ها بر جوّ فلسفي مغرب زمين، حاكم بوده و هست.
و اين، درست بر خلاف وضعي است كه در فلسفهي اسلامي، جريان داشته و دارد.
زيرا فلسفهي اسلامي همواره يك مسير مستقيم و بالنده را طي كرده و با وجود گرايش هايي كه گهگاه به اين سوي و آن سوي پيدا كرده هيچگاه از مسير اصلي، منحرف نشده و گرايش هاي فرعي مختلف مانند شاخههاي درختي كه در جهات مختلف ميگسترد بر رشد و شكوفاييش افزوده است.
اميد آنكه اين سير تكاملي به همّت انديشمندان متعهّد همچنان ادامه يابد
تا اينكه محيط هاي ظلماني ديگر نيز در پرتو انوار تابناكش روشن گردند
و از حيرت ها و سرگرداني ها رهايي يابند.
📗 آموزش فلسفه, ج1, ص54
♦️ @ejtehad_jame
#جزوه_خوانی
#مدرک_گرایی
#مثله_کردن_کتب_و_منابع_اصیل_فلسفه
#فهم_کاریکاتوری
🍃 با وضعیت آموزش فعلی فلسفه، کسی فیلسوف نخواهد شد
استاد عبدالرسول #عبودیت :
🔸 فلسفه از لحاظ شیوع رو به افول نیست؛ اینقدر که امروز رساله مینویسند و مدرک دکتری حکمت متعالی میگیرند و تدریس میشود در دانشگاهها، هیچوقت سابقه نداشته. پس از این جهت رو به افول نیست.
🔸 اما اگر منظور از روبهافولبودن این است که فیلسوفی که فهم عمیق از ملاصدرا داشته باشد و صاحب نظر ـ مثل آقای #طباطبایی ـ باشد، از این پس کمتر خواهیم داشت، بله چنین است. البته علتش این نیست که امروزه فیلسوفان در انزوا بهسر میبرند یا به آنها اعتنا نمیشود یا اینکه تکفیرشان میکنند؛ همهی اینها سابقاً بوده است؛ بلکه علت، سبک و روشی است که در حوزه و مؤسسات اقماری آن بر فلسفه مسلط شده است؛ این روش که درسها در قالب واحد و ترم و مدرک رسمی کارشناسی ارشد و دکتری ارائه میشود. اگر کسی به این روش قناعت کند، هیچوقت فیلسوف نخواهد شد.
🔸 من در مقدمه کتابهایم نوشتهام که چهبسا در آینده کاریکاتوری از فلسفه ملاصدرا ارائه خواهد شد و به این کاریکاتور ایراد بگیرند که بینیاش بزرگ است، لبهایش اشکال دارد و…؛ اما این حکمت متعالیه نیست؛ این توهمی است از حکمت متعالیه.
🔸 دانشجویی میگفت استادِ روش تحقیق ما گفته است ملاصدرا حشیش کشیده و… ؛ همین استاد در دوره بعد حکمت متعالیه درس داده بود. از چنین تدریسی چه انتظاری دارید؟ حکمت متعالیه واقعاً گسترده است و ممکن نیست در چند واحد بتوان آن را منتقل کرد. غربیها خیلی کتاب دارند. همچنین دانشگاه آنها خیلی از دانشجو کار میکشد. وقتی استاد درس میدهد شاید دانشجو بیست کتاب اطراف آن بحث را ببیند.
🔸 در کشور ما نوشتن مقاله هم اجرای کاریکاتوری از غرب است. مدرک دکترا اینقدر زیاد شده است که امروزه باید دنبال کسی گشت که دکترا نداشته باشد. اینها کار را خراب کرده است. قبلاً میدیدیم یکی رشتهاش فقه بود و فقط یک منظومه خوانده بود؛ اما وقتی که با دکترای حکمت و فلسفه متعالیه فعلی مقایسهاش میکنیم میبینیم با سوادتر از اینها بود؛ چون او واقعاً خوب خوانده بود و انگیزهاش هم انگیزه فهمیدن حقیقت بود؛ نه اینکه صرفاً دکترا بگیرد و بگوید دستم بند شود. این مسائل کار را خراب کرد؛ حوزه را ضعیف کرده و بیش از این هم ضعیف خواهد کرد؛ مگر آنکه سردمداران حوزه توجه جدی به این مسأله بکنند؛ بیایند و به روشهای قبل برگردند.
🔸 نمیگویم عین سابق شود؛ اما باید آنچه بود اصلاح میشد؛ نه آنکه نظام آموزشی را کلاً تغییر دهیم؛ آنهم نظامی که میگویند در دانشگاه جواب نمیدهد؛ آن را به حوزه بیاوریم! در دانشگاه آنهایی که خوب کار میکردند، طلبگی کار میکردند؛ اگر سه واحد یک درس را میگرفت، کنارش ده واحد آن درس را کار میکرد؛ این میشد باسواد و نخبه.
🔸 میگویند فلسفه اسلامی به چه دردی میخورد؛ مثلاً فلسفه ملاصدرا در زندگی شخصی من به کار میآید؟ مرحوم امام میگوید انسان سه ساحت دارد: اندیشه، اخلاق و رفتار. ساحت رفتار برای جسم و بدن است و ساحت اخلاق برای روح؛ ساحت اندیشه از همه مهمتر است. سه بهشت و جهنم وجود دارد؛ بهشت و جهنم اندیشه، اخلاق و رفتار. کسی که اندیشه و عقیدهاش خلل دارد، حتی اگر اخلاقش هم خوب باشد وارد بهشت نمیشود. معرفت بسیار اهمیت دارد. مهمترین ساحت انسان عقیده است. اگر علمی آمد و به این ساحت کمک کرد، آیا کمفایده است؟ گویا علم فقط باید در رفتار مفید باشد؛ آری منکر نیستم که فلسفه باید ادامه یابد، فلسفههای مضاف خود را نشان دهند و… ؛ اما همین فایده بالفعلی هم که اکنون دارد کم و کوچک نیست.
♦️ @ejtehad_jame
علامه محمدتقی #جعفری:
شگفتا، واقعا شگفتا، از وضع مغزى كسى كه دهها سال در مسايل علمى و صنعتى و هنرى پيشرفت مىنمايد، ولى معلومات و معارف او درباره خداشناسى همان است كه در دوران كودكى از مادر بزرگش شنيده است!
✅ @ejtehad_jame
.
♻️ عصر جدید یا عصر دلقکها
🔹 نگاهی متفاوت به برنامه نوروزی «عصر جدید» سیما
🔰 عصر جدید، برنامه ایست که استعدادهای برتر رشته های مختلف را کشف می کند و نمایش می دهد. اما بعد از دیدن چند برنامه، مخاطب این مسابقه، چه چیزهایی را به عنوان استعداد خواهد شناخت؟ با نگاهی به برنامه های پخش شده، مواردی که بیشترین تکرار را داشته اند می شماریم:
توانایی های عجیب و غریب ذهنی (مثل محاسبات ریاضی، حافظه و...)
توانایی های خاص جسمی و ورزشی (مثل حرکات رزمی، دوچرخه سواری و...)
توانایی های خارق العاده خدادادی (مثل چسبیدن اشیاء به بدن)
خوانندگی
مجری گری
بازیگری
استندآپ کمدی
احتمالا چیز خیلی بیشتری نمیتوانید به این فهرست اضافه کنید. یک بار دیگر فهرست را مرور کنید، به نظر شما کسی که طی دو سال گذشته مثلاً 10 اختراع علمی داشته است، صاحب استعداد نیست؟ یا کسی که توانسته با دست خالی 15 شغل ایجاد کند، کارش کمتر از شکستن چوب با بدن است؟ توانایی تدریس خوب به نحوی که دانش آموزان شیفته درس و مدرسه شوند، چه نسبتی با استندآپ کمدی دارد؟
میبینیم که عصر جدید به طور جدی معنای کلمه «استعداد» را در یک مجرای مشخص قرار میدهد. بدیهی است که در برنامه، هرگز سایر انواع استعداد نفی نمیشوند و چه بسا گاهی نیز مورد تأکید قرار میگیرند، اما همانطور که در بخش بدیهیات رسانه ای گفته شد، چیزی که رسانه به آن میپردازد، مهم میشود و چیزی که به آن پرداخته نشود، از اهمیت می افتد.
گویی عصر جدید، بیشتر به چیزی «استعداد» میگوید که برای سیرک مناسب باشد! شاید این لفظ، تند به نظر بیاید، اما احتمالا با مرور آن چه در برنامه میبینید و مقایسه آن با سیرک هایی که از تلویزیون دیده اید، تصدیق خواهید کرد.
اینجا خوب است برای مشخص شدن این مفهوم، یک مقایسه دیگر را هم پیشنهاد دهم. به نظر شما تفاوت برنامه «عصر جدید» با «مسابقه محله» در چیست؟ دکور فاخر؟ هزینه زیاد؟ مجریان و داوران؟ آیا ذات این دو برنامه با هم تفاوتی دارد؟
هر دو به نوعی «شیرین کاری» های مخاطبان را نمایش می دهند؛ حالا اگر یکی شان اسم «استعداد» بر این «شیرین کاری ها» بگذارد، چیزی به ارزش هایش اضافه نمی شود!
مخاطبی که خوره عصر جدید باشد، حتماً یک معیار ارزش دهی جدید در ذهنش (خودآگاه یا ناخودآگاه) شکل خواهد گرفت: «عجیب بودن ارزش است»
شما تصور کنید که بلدید خیلی خوب و عادی دوچرخه سواری کنید. حتما هر چهار ضربدر قرمز شما با این استعداد شگرفتان روشن خواهد شد. کسانی امتیاز میگیرند که بتوانند با دوچرخه پشتک بزنند. کار عادی اصلا هنر نیست.
ممکن است بگویید اساس برنامه بر نمایش کارهای پیچیده و متفاوت است؛ و پاسخ بگیرید به همین دلیل، این برنامه «عادی بودن و عالی بودن» را به تدریج از ارزش می اندازد، و «عجیب بودن» را معیار خوبی می کند.
یکی از شرکت کنندگان مسابقه، با حافظه عجیب خود اسم همه شهرهای هر استان را حفظ بود، عدد پی را تا دوهزار رقم اعشار حفظ بود، جدول مندلیف و چیزهای دیگری را هم از بر کرده بود. این مرد بزرگوار تلاش کرده بود چیزهایی حفظ کند که همه بگویند «عجب چیزی حفظ کرده» ولو این که هزار و نهصد و هشتاد و پنجمین رقم عدد پی به درد هیچ درازگوشی نخورد، اما حفظش خوب است، چون عجیب است. اما حفظ قرآن عجیب نیست، بنابراین اهمیتی هم به آن نداده است. شما مخاطب گرامی هم نتیجه می گیرید که اگر حافظه دارید با آن چیزی حفظ کنید که تعجب بیافریند، اگر قدرت بدنی دارید، آن را در راهی خرج کنید که چشم های دیگران را از حدقه در بیاورد. استفاده از این استعدادها در راهی که مفید است، مفید نیست!
با این حساب، چرا باید موتورسوارانی را که در خیابان «تک چرخ» می زنند سرزنش کنیم...
✍ علی اصغر جوشقاننژاد
متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید👇
parhang.ir.domains.blog.ir/post/381
🔻کانال حمید رسایی🔺
@rasaee
🔻آیت الله صافی گلپایگانی میفرمودند که من میرفتم نماز مرحوم آیت الله العظمی آقا سید جمال گلپایگانی، از شاگردان آقا سید احمد کربلائی و یکی از مراجع نجف.
🔸آیت الله صافی گلپایگانی میگفتند من طلبۀ نوجوانی بودم ظهر میرفتم نماز ایشان. یک روز ظهر نماز رفتم. از نماز برگشتم. به داخل حجره آمدم. غذایم را آوردم ناهار بخورم. غذایم چه بود؟ نان و ماست. یکی دو لقمه خورده بودم که آقا سید جمال، پیرمرد مرجع تقلید، آمدند در حجره، دویدم در حجره گفتم که آقا فرمایشی داشتید؟ من نماز بودم میگفتید. فرمودند خیر، رفتم خانه پدرت نامه داده بود.
🔹در نامههایی که پدر آیت الله صافی به آقا سید جمال داده است یک نامه هم برای پسرشان نوشته بودند. فرمودند قبل از اینکه ناهار بخورم گفتم نامۀ تو را بیاورم، خوشحال میشوی. چقدر درس در این یک حرکت است؟ چقدر زهد، چقدر گذشت، چقدر ایثار!
🔸یک طلبه نشسته است نماز ظهر جماعت پشت سر آقا سید جمال گلپایگانی را خوانده، حالا دارد نان و ماست میخورد، آن مرجع تقلید، چه کرامتی و بزرگواری او دارد. در این گرمای عراق، بلند میشود نامۀ این پسر را که از پدر برای او رسیده است، میگوید قبل از اینکه مشغول ناهار بشوم، بروم این نامه را بدهم، این بچه خوشحال میشود. بلند میشود راه میافتد، میآید نامه را بدهد. یک زندگی ساده ولی پر از صلح و صفا، چرا بخاطر آن روح طلبگی است. بخاطر آن تربیت طلبگی است. به خاطر آن ادبستان قرآن است.
🔹مبادا ما را سیل توهم ببرد و فکر کنیم که خبری شده است و دور بشویم از این ادبستان قرآنی، از این ادبستان حوزوی، از این روح طلبگی...
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
📲 مطالعه بیشتر در نرمافزار الهادی:
👉🏻 bonyadhad.blog.ir
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در تلگرام، سروش، ایتا، بله و گپ: @nasery_ir
🔻عالِمی بعد از مدتی دنبال علم رفت و تحصیل، آمد در شهر خود و مردم از او خواستند که منبر برود و جمعیت به هجوم آوردند، این آقا رفت روی منبر نشست، قبل از اینکه این بلندگوها اختراع بشود، در جمعیتهای زیاد، ستونهای کوتاهی درست میکردند و بعضیها بودند که روی این ستونها میایستادند و صدای متکلم را میرساندند، صدای آن سخنران را میرساندند، گاهی یک پیامی بود، گاهی یک اطلاعیهای بود.
🔸یکی از این افرادی که روی سکو ایستاده بود با صدای بلند به جمعیت در حال هجوم به سمت منبر رو کرد. این شخصی که روی سکو ایستاده بود دید پای منبر جا هست و ورودی هم دیگر جا کم است و پُر شده، فشار جمعیت است، با صدای بلند همین طور که روی سکو ایستاده بود گفت خدای رحمت کند آن را که گامی پیش نهد، یعنی جلو بروید تا جای عقبیها هم بشود.
🔹آقا روی منبر نشسته بود، این جمله را شنید که خدای رحمت کند آن را که گامی پیش نهد، از منبر پایین آمد، گفتند: آقا چه شد؟ میخواستیم شما سخنرانی کنید ،حال که بعد از سالها به آبادی آمدهاید، گفت من میخواستم ساعتی صحبت کنم و به همین جمله برسم، این جمله زبده، حرف ما را رساند، خدای رحمت کند آن را که گامی پیش نهد. ببینید گاهی صحبت کوتاه آثار خود را دارد و ماندگار میشود.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
📲 مطالعه بیشتر در نرمافزار الهادی:
👉🏻 bonyadhad.blog.ir
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در تلگرام، سروش، ایتا، بله و گپ: @nasery_ir
#طلبگی
🔻آن کسانی که در این راستا [علم حقیقی] سعی و تلاش کردهاند، حق عظیمی بر ما دارند. چقدر ما بدهکار هستیم! چه در نقطۀ شروع و چه در سدههای اخیر.
🔸عالمان حوزوی، که این چرخۀ فرهنگی را با جان و دل حمایت و پشتیبانی میکردند. با صبوری، با تحمل فقر، با سختیها، در این حجرات مینشستند، و گاهی از حداقلهای زندگی محروم بودند.
🔹در سدههای گذشته، دهههای گذشته در حوزۀ علمیه نجف و خیلی حوزهها، بسیار می شد که یک مرجع تقلید در یک فصولی، تنها نان به طلبهها می دادند شاید آنوقتی که ما وارد حوزۀ علمیۀ قم شدیم هم همینجور بود. مرحوم آیت الله مرعشی، نان طلبهها را میدادند. دیگر بقیه مایحتاج زندگی -مخصوصاً حالا دهه به دهه هر چه پیش میرویم- خیلی قابل تضمین نبوده است. [با اینحال طلبه ها این شرایط را تحمل می کرده اند چون] طلبگی را انتخاب کرده بودند. نه اینکه بخواهند ریاست کنند. میخواستند طلبگی کنند.
🔸شرافت علم را میخواستند. شرافت تهذیب را میخواستند. طلبگی را یک شرف میدانستهاند. علم را دوست داشتهاند. تذکر و ذکر میدانستهاند این علم را، این آرامش را، این ارتباط را، این فهم را، این معرفت را، این تفقه را، شرف میدانستهاند. حتی بسیاری از بزرگان داشتیم، وقتی دنیا به آنها اقبال میشد، قبول نمیکردند. رد میکردند. میگفتند ما هستیم و آن روح طلبگی، ما هستیم و آن یافتههای طلبگی، ما هستیم و آن ارتباط طلبگی. این جایگاه را به آن اعتقاد داشتند. و دهها سال از عمرشان را ایستادگی میکردند برای اینکه طلبه بمانند.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
📲 مطالعه بیشتر در نرمافزار الهادی:
👉🏻 bonyadhad.blog.ir
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در تلگرام، سروش، ایتا، بله و گپ: @nasery_ir
🔻میگویند برای دختر یک نفری خواستگار آمده بود، خواستگار فقیری بود، به دختر خود گفت: بابا این فقیر است، میترسم زندگی را در آینده نتواند تأمین کند و برو، این خواستگار را رد کن.
🔸دختر این خواستگار را بیشتر دوست داشت ولی پدرِ دختر او را رد کرد، تا بعد از مدتی یک نفر آمد که پولدار بود اما اخلاق او بد بود، پدر به دختر گفت: بابا وضع این بد نیست فقط اخلاق ندارد که إنشاءالله خداوند اخلاق او را درست میکند.
🔹دختر گفت: بابا من تا حالا نمیدانستم خدایی که اخلاق را درست میکند غیر از خدایی است که روزی میدهد، فکر میکردم یک خدا است که هر دو را درست میکند، شما اولی را رد کردی و آن وقت خدا نبود که وضع مالی او را درست کند؟
🔸مشکل ما همین است، میاندازیم پای خدا، هر جا که بخواهیم کار خود را بکنیم آنجا آن را درست میکنیم ولی طراز حق یک طراز دیگری است.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
📲 مطالعه بیشتر در نرمافزار الهادی:
👉🏻 bonyadhad.blog.ir
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در تلگرام، سروش، ایتا، بله و گپ: @nasery_ir
🔻پول رایج قبلا در قالب طلا بوده و گاهی نقره میکردند و در قالب نقره ضرب سکه می کردند تا اینکه اخیرا به صورت کاغذی [و به صورت اسکناس چاپ] کردند. ابزار تثبیت سیاستها، حکومتها شروع شد، پول هر چه حیث اعتباری پیدا کرد، دست دولتها را باز گذاشت در اینکه بتوانند از خلأ زمانی استفاده کنند، مردم دارند کار خود را میکنند اما آثار خود را میگذارد، کم ارزش شدن پول تأثیر خود را میگذارد در تعامل خود با کشورهای دیگر، معاملات.
🔸زمان قبل هم همین طور بوده است؛ ولی پول ارزش خود را داشته است اما قحطی میآمد، مدیریت حکومتی ضعیف بوده است، گندم مثلاً هر یک مَن چقدر بوده است یک دفعه قیمت ده برابر، بیست برابر، سی برابر میشد، بالأخره مایحتاج مردم است مجبور بودند که پول بیشتر هزینه کنند یا چیزهای خود را بفروشند. تمرکز روی زمین نمیرفت، اهرم فشار دولتها یا إعمال سیاستهای آنها اعتباری است که پشتوانۀ اقتصاد است و متمرکز شده است.
🔹قرآن همه رقم را در بخش اقتصاد تعریف میکند، حضرت موسی علیه السلام وقتی خواست داماد حضرت شعیب علیه السلام بشود، حضرت شعیب فرمود: «إِنِّی أُریدُ أَنْ أُنْکحَک إِحْدَى ابْنَتَی هاتَینِ عَلى أَنْ تَأْجُرَنی ثَمانِی حِجَجٍ” مهریۀ دختر من این است که هشت سال اینجا بمانی و کار کنی، یعنی کار او را میخرید در مقابل مهریه، مثل حالا نیست که بگوید سکه بده. سرایتِ تعامل را نشان میدهد، فقط تعهد نیست، هشت سال تا ده سال اینجا بمان و کار تو برای مجموعۀ ما، این در مقابل آن مهریهای که باید پرداخت کنی. یک طرف قضیه، پول نیست، یک طرف قضیه، کار است.
🔸حالا هم که میخواهد برود در دو سال باقیمانده، حضرت شعیب یک گَلهای به حضرت موسی داد که اگر هشت سال میخواست کار کند و گَله بخرد این قدر نمیشد، این هم برکت آن، این هم اخلاص آن، این هم اعتماد به نبیّ خدا و برکتی که داشت. حضرت موسی تنها آمد، با گرسنگی آمد، وقتی میخواست برود زندگی داشت، خَدم و حشمی داشت، گَلهای داشت.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
📲 مطالعه بیشتر در نرمافزار الهادی:
👉🏻 bonyadhad.blog.ir
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در تلگرام، سروش، ایتا، بله و گپ: @nasery_ir