🌺سرود | سلام بانو سلام مادر... با نوای محمود کریمی ♦️پیشاپیش ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) و روز مادر مبارک باد. ‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌┅═ 🌿🌸🌿 ═┅

غفوریان: دوست‌دارم در تلویزیون باشم تا نمایش‌‌خانگی بازیگر سینما و تلویزیون در گفت‌وگو با تسنیم: 🔹امیدوارم شرایطش فراهم شود که بیشتر برای تلویزیون کار کنم برای اینکه تلویزیون را بسیار دوست دارم. 🔹واقعاً خودم عاشق کار کردن در تلویزیونم؛ برای اینکه همه مردم تلویزیون می‌بینند تا پلتفرم و نمایش‌خانگی! 🔹واقعاً اگر کسی هم می‌خواهد برای مردم کار کند باید در تلویزیون کار کند. #بازیگر http://tn.ai/2645831 ‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌┅═ 🌿🌸🌿 ═┅

در روزقیامت درباره تربیت دخترت از توسوال خواهد شد.. ‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌┅═ 🌿🌸🌿 ═┅

🎥 شناخت قدرت نرم در رسانه‌ها 👤 استاد حسن رحیم‌ پور ازغدی: 🔸جوزف نای اصطلاح «جنگ نرم» را برای اولین بار تئوریزه و استفاده کرده است 🔸جوزف نای در کتاب قدرت نرم: «تا وقتی نفهمید که چگونه می‌شود هوشمندانه با زرادخانه مفاهیم و تصاویر بر افکار عمومی ملت هدف عمل کنید، همچنان در استعمار کهنه به سر می‌برید» 🔸استعمار کهنه عمدتا تجاوز سخت‌ افزاری بود 🔸استعمار نو به این معنا است که با هزینه کمتر به فواید و نتایج بیشتر رسید. #قدرت_نرم #افکار_عمومی #استعمار #جوزف_نای ‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌┅═ 🌿🌸🌿 ═┅

#استوری خدا در گوشِ پیغمبرش غزل #ڪوثر زمزمه میڪند امشب:)🌱 #میݪاد‌_حضرت‌_زهرا‌‌‌‌🍭 #روز_مادر #عیدڪم‌مبروڪ ♥️ ‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌┅═ 🌿🌸🌿 ═┅

⭕️ در چند روز اخیر خبری با موضوع «اخراج محمد فاضلی از دانشگاه شهید بهشتی» و تحت عنوان «خاموش کردن صدای منتقدان» توسط رسانه‌های اصلاح‌طلبان ضریب خورد؛ اما واقعیت ماجرا چیست؟! 🔻محمد فاضلی استادیار اخراجی دانشگاه مازندران با شروع دولت روحانی به دانشگاه بهشتی منتقل شد اما تمام این مدت را در مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری گذراند 🔻در ماه‌های پایانی دولت قبل، فاضلی درخواست تبدیل وضعیت به‌رسمی آزمایشی کرد ولی به دلیل عدم حضور منظم در دانشگاه و برخی تخلفات اداری مثل فعالیت در یک پست رسمی در وزارت نیرو بدون اطلاع دانشگاه با تمدید قرارداد و تبدیل وضعیت او مخالفت شد 🔻درواقع دلیل عدم موافقت با ادامه تدریس آقای فاضلی در دانشگاه، مسائل اداری و کم‌کاری بوده است. ‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌┅═ 🌿🌸🌿 ═┅

🎥 برشی کوتاه از زندگی #حاج_قاسم_سلیمانی ● قسمت ۲۸ - راز عکس معروف 🔺سبک متفاوت احترام نظامی حاج قاسم به رهبری ‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌┅═ 🌿🌸🌿 ═┅

⭕️ نشانه‌شناسی فروپاشی تحریم‌ها در پی عمل‌گرایی دولت رئیسی 👈 درپی گسترش روابط منطقه‌ای ایران، توسعه همکاری‌های بلندمدت ایران و چین و توافقات دوجانبه اخیر ایران و روسیه، رویترز به نقل از کارشناسان نفتی نوشت: 🔻طی چند هفته گذشته چین حدود چهار میلیون بشکه نفت خریداری‌شده از ایران را به ذخیره دولتی نفت افزوده است؛ خرید این نفت باوجود ادامه رسمی تحریم نفتی ایالات‌متحده علیه ایران صورت گرفته که از سال ۲۰۱۸ به اجرا گذاشته شد و رسماً همچنان ادامه دارد. 👈 همچنین گاردین نوشت: 🔻اثر بازدارنده تحریم‌های آمریکا به علت استفاده بیش‌ازحد از تحریم‌ها به‌شدت کاهش پیداکرده است؛ ایران از سال ۱۹۷۹ از سوی آمریکا تحریم شده است؛ ایران چنان سابقه طولانی در مقاومت در برابر فشارهای خارجی دارد که باعث شده است، تحریم‌ها درباره ایران کارایی نداشته باشد. ‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌┅═ 🌿🌸🌿 ═┅

🎥 با دیدن افراد بی‌خانمان به ۱۳۷ زنگ بزنید 🔹شهرداری تهران در این شب‌های سرد به غیر از ظرفیت گرمخانه‌ها، اتوبوس‌های سیار و چند سوله بحران را آماده پذیرش مددجویان کرده است. ‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌┅═ 🌿🌸🌿 ═┅

💚 #رمان_آموزشی❣خانه مریم و سعید❣ قسمت بیست و یکم مسئولیت های بچه ها تغییراتی کرده بود. بردن زباله ها به بیرون از خانه، خریدهای خونه مثل نون و سبزی و تخم مرغ، جمع کردن سفره و تکاندن زیر سفره ای جزء مسئولیت های علی شده و فاطمه هم مسئول پهن کردن سفره و زیر سفره ای و آوردن وسایل از آشپزخونه و چیدن اونها. محمد هم مسئول مرتب کردن کفش ها جلوی در خونه شده. علی سیزده سالش تموم شده و داره به سن بلوغ می رسه. فاطمه هم همین طور. نه سالش میشه و به سن تکلیف می رسه. محمد پنج ساله و میثم سه ساله هم حالا حسابی هم بازی های خوبی برای هم شدن. مریم هنوز اون گلی که سعید چند ماه قبل براش خریده بود رو نگه داشته بود. سعید اون رو به مناسبت سال روز ازدواج شون برای مریم گرفته بود. مریم، گل هایی رو که سعید براش میاره نگه می داره. حتی اگه خشک بشن. تا دفعه ی بعد که سعید براش گل تازه می گیره، جایگزینش کنه. اما پنج ماهی می شد که دیگه سعید براش گلی نخریده بود. مریم دلیل این قضیه رو مشغله ی کاری زیاد سعید می دونه. وگرنه اوضاع اقتصادی هر طوری باشه یه شاخه گل رو میشه خرید. اما خب کلاً مدتی بود که از این کار غافل شده بود. فاطمه وسایل سفره رو چیده بود که مریم با صدایی نسبتاً بلند و صد البته سرشار از نشاط و مهربانی همه رو برای صرف صبحانه دعوت کرد به پای سفره. مریم به آشپزخونه برگشت تا دمنوش مخصوص روز رو بیاره. مریم و سعید به جای چای، هر روز یک نوع دمنوش از گیاهان طبیعی و محلی رو که به راحتی و ارزونی در هر منطقه ای به دست میاد، دم می کنند. معمولاً از این ور و اون ور به دستشون می رسه یا نهایتاً از عطاری تهیه می کنند. دمنوش هایی مثل گل گاوزبون، آویشن، اسطوخدوس، بهارنارنج، به لیمو، زنجبیل، دارچین و گاهی اوقات هم زعفرون. علی صبح ها قبل از رفتن برای خرید نون، کتری رو آب می کنه و می ذاره رو اجاق. وقتی هم که برگشت دمنوش روز رو دم میکنه. اون روز انگار خیلی زیادی دارچین دم کرده بود. مریم به تعداد اعضای خانواده، تو استکان، دمنوش ریخت و گذاشت کنار نعلبکی ها تو سینی. سینی رو گذاشت سر سفره و نشست. رو کرد به علی و با لبخند و مهربونی گفت: _مامان جان ممنون. عجب دارچین خوش رنگی دم کردی ولی فکر کنم یه جوری دم کردی که تا آخر شبم تموم نشه. علی لبخندی زد و گفت: _تو خواب و بیداری دم کردم حواسم نبود زیاد شد. سعید دنبال بحثو گرفت که: _دستپخت پسرم خوشمزه ست و اگه به من باشه حاضرم فردا هم دمنوش امروز رو بخورم. مریم گفت: _حالا خوبی این دمنوشا اینه که حتی اگه سردم بشه دورریز نداره. میشه باز آبجوش بریزیم روشون و بخوریم یا اینکه موقع پخت غذا ازشون استفاده کنیم. سعید گفت: _دقیقاً. بعد هم رو به بچه ها ادامه داد: _صبحانه تون رو بخورید که امروز کلی کار داریم. باید همه ببینند تو وسایلاشون چیزی هست که باید خمسش رو پرداخت کنیم. آخه فردا سال خمسی مونه. فاطمه پرسید: _بابا چرا باید خمس بدیم؟ ❤️ ادامه‌ دارد... نویسنده: محسن پوراحمد خمینی ویراستار: ح. علی پور @ekhlasse

🎥 نقشه جدید ایران برای داشتن دست بالا در #مذاکرات 🌀 نگاهی به نقشه احتمالی ایران برای کنار زدن #تحریم ها ‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌┅═ 🌿🌸🌿 ═┅