الهه عشق
نمیدونم حسم غلط بود یا درست ولی سنگینی نگاهشو حس کردم ...
سرمو که چرخوندم نگاهشو از من برداشت ...
خانم عمارت ...خواهر خاتون به استقبالمون اومد و با خاتون با گریه همو بغل گرفته بودن ...
شباهت زیادی بهم داشتن و هر کدوم گرفتار زندگی خودشون ...
فرهاد دستشو بوسید ...خانم بزرگ بهش میگفتن ...
صلواتی فرستاد و به سمت من فوت کرد و گفت: خبر عقد دردونه خواهرم همه جا پیچیده ...
خواستم دستشو ببوسم که اجازه نداد با شی طنت گفت : این کار در شان مردهاست ...
زنها با ارزشتر از بوسیدن دستن ...
خانم بزرگ سرشو خم کرد به پشتم نگاهی انداخت و نزدیک گوش خاتون چیزی گفت ...
خاتون لبشو گزید و دوتایی رفتن داخل ...
زنهای زیادی اونجا جمع بودن ...
دایره میزدن و نوبتی وسط میرقصیدن ...
دیدن زنی با رنگ و لعاب پریده و النگوهای برق دار تا ارنج مشخص میکرد که زن اردشیر کدوم و چرا النگو دست کرده ...
پسرشو تو گهواره خوابونده بودن ...
خاتون جلو رفت با لبخندی توری گهواره رو کنار زد و گفت : شبیه خودته خواهر ...
خانم بزرگ خندید و گفت : الکی دروغ نگو توله شبیه اردشیر ...
دوتایی باز خندیدن و دم گوش هم پچ پچ میکردن ...
پنج تا سکه خاتون به گهواره سنجاق زد و گفت : ما هدیه امون رو خانوادگی دادیم ...
زن اردشیر جلو اومد برای سلام و خوش امد گویی ...
لاغر بود و هیکل استخونی داشت ...
خاتون رو به من گفت : نازی فراموش کردم بگو تحفه های خانم بزرگ رو بیارن ...
♥️🍀
💫
#هنر_خوب_زندگی_کردن
#سیاست، بد ذات بودن نیست، بلکه کاری برای رسیدن به آرامش بیشتره.
#پس یادمون باشه همیشه احترام همه رو نگه داریم.
(حتی مورد بی احترامی واقع شیم)،لحن بیان خیلی مهمه،اونیکه تو دعوا یا... با صدای آروم حرف میزنه حتی حرفشم غیرمنطقی باشه برد با اونه.
#سکووووووت بهترین هدیه ی خداس،حتما قبل از جواب دادن یا عکس العملی حداقل ۵ ثانیه فکر کنیم!
🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#تندی_کردن_ممنوع
❌هیچ وقت جلوی همسرتون جواب مادرشوهر یا خواهرشوهر یا اعضای خانوادش رو با تندی و عصبانیت ندین اینطوری ممکنه حق رو به خانواده اش بده
✅گاهی با بزرگواری #صبر کردن یا #سکوت کردن و یا آروم جواب دادن بهتره اینجوری همسرتون هم متوجه بزرگواری شما میشه، البته اگر خدایی نکرده دائمی اذیتتون میکنن یا چیزهایی میگن که ناراحتتون میکنه سکوت دائمی هم خوب نیست چون اینجوری ممکنه #حق رو به خودشون بدن و به کارشون ادامه بدن
🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
الهه عشق
چشمی گفتم و برگشتم بیرون ...کفش هامو پام میکردم و بین اون همه کفش دنبال لنگه کفشم بودم دخترهای قد و نیم قد دورم جمع شدن ...اونا خیلی کوچیک بودن و انگار فاصله سنیشون یکسال بیشتر نبود...
چه دنیایی بود که بخاطر دختربودن اونطوراز محبت پدر و مادر محروم بودن...
روبروشون زانو زدم ...
شباهت زیادی به من حتی به خاتون داشتن ...
دخترهای اردشیر خان بودن ...
یکی از اونیکی زیباتر ...
موهاشون رو بافته بودن و با پیراهن های گل دار به من خیره بودن ...
شونه هامو بالا دادم و گفتم : منو میشناسید ؟
یکیشون خیلی شی طون بود دستشو جلو اورد گوشواره امو بین دست گرفت و گفت : شما از مهمونای ع رب هستین ؟
اخمی کردم و گفتم : ع رب ؟
_ گوشواره های اویز بزرگ ...مهمونای ع رب میندازن ...
ریز خندیدم و گفتم : نخیر من نسل در نسلم ای رانی هستم...
یکی دیگه به خواهرش گفت : مگه خانم بزرگ نگفته با غریبه ها نباید صحبت کرد ...
_ اه تو چقدر ترسویی ...
از دل و جرئتش خوشم اومد و گفتم: تو کی هستی ؟!
صدای اشنایی از پشت سرم گفت : اون اولین دختر اردشیر خان ...
سرمو خم کردم اسد بود ...
چیزی تو دست داشت و گفت : چرا مهمون ما نیومده میخواد بره ...بی ادبی از جانب پرنده من بوده ...دستشو میخواست بالا ببره تا عقابش رو دستش بشینه که گفتم : خواهش میکنم من از عقاب میترسم ...
دستشو به طرف برادر زاده اش دراز کرد و گفت : من میخواستم بغلش کنم...
اشتباه منظورشو فهمیده بودم...
از کنارش با ترس گزشتم و رفتم سمت ماشین ...
به یکی از خدمه های اونجا گفتم : اینا رو خالی کن و ببر برای خانم بزرک ...
چشمم به اسمون و زمین بود ...کاش هرچه زودتر برمیگشتیم ...چرا اونجا رو دوست نداشتم ...
مهمونی با شکوهی بود ولی برای من جز یه ریخت و پاش اضافی چیزی نبود ...
یه پسر که باز ناز و افاده میزاشتنش و تو تشکش خروارها پول میزاشتن ...
#خاتون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ گوشی همسرم رو چک کنم؟
❌ چرا میخوای گذشته همسرت رو بدونی؟!
🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
مهلا با لباس دبیرستانش وارد خونه شد و با دیدن من که رادیو بدست نشسته بودم،حین برداشتن مقنعه اش گفت:سلام بابا رضا بقیه هنوز نیومدن؟
رادیو رو کنار گوشم گذاشتم و مشغول عوض کردن موجش بودم که گفتم نه بابا،مامان ترنجت گفت امروز دیرتر میاد برای بچه هاش جبرانی گذاشته.
مهلا روی مبل نشست و گفت کی مامان هم مثل شما بازنشست بشه راحت شه،خسته شد.
رادیو رو کناری گذاشتم و دستم رو به روی زانوم گذاشتم و بلند شدم و گفتم بیکاری خیلی بده مهلاجان...به رفیقم سپردم یه کار برام توی شرکتشون جور کنه،تو خونه بمونم دق می کنم،مطمئنم مادرتم همینه،دوست نداره بازنشست بشه.
مهلا بلند شد به طرف اتاقش رفت و گفت دلت خوشه بابا رضا من الان از خدامه دیپلممو گرفته باشم و تخت بخوابم.
ناباورانه به رفتنش به سمت اتاق نگاه کردم و گفتم این حرف خودته مهلا؟دیگه نشنوم ازین حرفا بزنی،شوخیشم قشنگ نیست.
مهلا از لای در سرشو بیرون داد و گفت اره به خدا بابا رضا،حرف دلمه درس بخونم که چی بشه.
صدای بسته شدن دروازه اومد و سلام اهل خونه ی بلندی که میترا گفت توی حیاط پیچید.
درو باز کردم و گفتم خسته نباشی دختر بابا،چرا دیر کردی؟
میترا به دو از پله ها بالا اومد و گفت ببخشید بابا رضا ولی آخه مگه چقدر دیر کردم همش پنج دقه دیرتر رسیدم،قربون مقرراتی بودنت بشم من.
چشم غره ای رفتم و گفتم خوب بلدی دل آدمو نرم کنی
#رضا
الهه عشق
مهلا با لباس دبیرستانش وارد خونه شد و با دیدن من که رادیو بدست نشسته بودم،حین برداشتن مقنعه اش گفت:س
..
هنوز میترا کفش هاش رو درنیاورده بود که ترنج با مانتو شلوار معلمیش وارد حیاط شد و گفت سلام مرد بازنشسته ان شالله که سماورت جوشه.
با خنده گفتم خسته نباشی خانم معلم سماور که جوشه ولی از فردا میرم سر کار دیگه رو من حساب نکنین.
ترنج از پله ها بالا اومد و گفت والله منم از خدامه بری سر کار،همش سر کلاس هواسم پیش توعه نکنه دست و پاتو بسوزونی.
مهلا وارد سالن شد و گفت خسته نباشی مامان می خواستم حالا که همه هستین یه مطلبیو بگم.
ترنج به طرف اتاق رفت و گفت فعلا گشنمه مغزم درست کار نمیکنه،کلاسمم لغو کردم یچیزی سرهم کن بخوریم،میترا تو هم برو کمک خواهرت.
روی مبل نشستم و گفتم فکرمو مشغول کردی مهلا،اون از اون حرفت که گفتی دیپلم بگیری راحت بشی اینم از حرف الانت.نگران شدم چی می خوای بگی؟
مهلا سرش رو پایین انداخت و گفت راستش...بابارضا خودت یادمون دادی حرفمون رو بی رودرواسی بزنیم...می خوام بگم برادر هم کلاسیم...
با شنیدن حرفش ناخودآگاه بلند شدم که ترنج هم در اتاقش رو باز کرد و گفت چی؟
میترا هاج و واج نگاهمون می کرد و مهلا هم که انگار ترسیده بود سکوت کرد.
دوباره محکم تر پرسیدم چی گفتی مهلا؟برادر هم کلاسیت چی؟
#رضا
هدایت شده از مشتریان گسترده ترابایت
💰 شغل پولساز برای متولدین هر ماه💰
اگه شغل خوبی داشته باشی👇
خیلی راحت میتونی به درآمد بالا برسی🌱
بزن رو ماه تولدت و شروع کن👇👇
🧑💻فروردین 🧑💼 تیر 🧑🔬 مهر 🧑🏫دی
👮اردیبهشت👷مرداد 🧑🚀آبان 🕵️♀️بهمن
🧑⚖️خرداد 🧑🎨شهریور👩🔧 آذر 🧑🎓اسفند
با این شغل درآمدت میلیونی میشه👆😍
هدایت شده از تبلیغات هنر در عاشقی الهه دل
🔴سه راه برای پولدار شدن در سال ۱۴۰۳👇
1. گوشی ساده 📱
2. اتصال به اینترنت 📶
3. عضو شدن در این کانال🔻
اینجا بهت یاد میده روزانه کسب درآمد کنی👇
https://eitaa.com/joinchat/2877882585C2b9658acd8
💵 ماهانه 50 میلیون تومان
تو خونه پول دربیارید! 💰👉
تقویم نجومی اسلامی
✴️ پنجشنبه 👈 29 اذر / قوس 1403
👈17 جمادی الثانی1446👈19 دسامبر 2024
🕋 مناسب های دینی و اسلامی.
🎇 امور دینی و اسلامی.
❇️ روز بسیار شایسته و خوب و خوش یُمنی است برای همه امور خصوصا:
✅امور ازدواجی خواستگاری و عقد و عروسی.
✅خرید و فروش.
✅امور زراعی و کشاورزی.
✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✅درختکاری.
✅ختنه نوزاد.
✅مشارکت و امور شراکتی.
✅و دیدار دوستان و سیاسیون خوب است.
🤒 مریض امروز زود خوب می شود.
👶 مناسب زایمان و نوزاد خوب تربیت شود و هرگز فقیر نشود.
🚘 مسافرت: مسافرت همراه صدقه باشد.
👩❤️👨مباشرت امروز :
فرزند هنگام زوال ظهر اقا و بزرگوار و سیاستمدار و درستکار خواهد شد و هیچ گونه انحرافی در زندگی پیدا نکند.
🔭احکام نجوم.
🌗 امروز قمر در برج اسد است و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است.
✳️امور ازدواجی.
✳️آغاز درمان و جراحی.
✳️خرید احشام.
✳️عهدنامه نوشتن.
✳️پیمان گرفتن از رقیب.
✳️و کندن چاه و جویی نیک است.
🟣کتابت ادعیه و احراز و نماز و بستن حرز خوب است.
💑مباشرت امشب: (شبِ جمعه) ، مباشرت پس از فضیلت نماز عشاء از ابدال و یاران امام عصر علیه السلام گردد.ان شاءالله.
💇♂💇 اصلاح سر و صورت:
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز ،میانه است
💉💉حجامت فصد خون دادن.
#خون_دادن یا #حجامت و فصد باعث صحت بدن می شود.
😴😴 تعبیر خواب امشب:
خواب و رویایی که شب جمعه دیده شود تعبیرش از ایه ی 18 سوره مبارکه "کهف" است.
و تحسبهم ایقاظا و هم رقود...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود کسی که دوست یا دشمن خواب بیننده هست به وی برسد و از این قبیل امور و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید.
💅 ناخن گرفتن:
🔵 پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
👕👚 دوخت و دوز:
پنجشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نوخ روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد.
✴️️ وقت استخاره:
در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه #یارزاق موجب رزق فراوان میگردد .
💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸 زندگیتون مهدوی 🌸