✍امام علی علیه السلام فرمودند:
همانا ما در روزگاری به سر می بریم که بیشتر مردم، خیانت و حیله گری را زیرکی می دانند و نادانان، آنها را اهل تدبیر می خوانند، چه سودی می برند این مکرکنندگان، خدا ایشان را بکُشد. (تا مردم از شرشان آسوده گردند، و یا اینکه خدا آنان را از رحمت خود دور فرماید.)
📚خطبه شماره 41 نهجالبلاغه
علی دلدارِ ربّ العالمین است
تمامِ عشقِ خَتم المُرسلین است
پیامِ صاحبِ قرآن همین است
فقط حیدر امیرالمومنین است
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
⚘﷽⚘
⚘الســـــــــــــلام علیکــــــــ یامـولانا یا صـاحب الزمـان (عج)⚘
تو را باید هر روز
هر لحظه
هر ثانیه از خدا آرزو کرد.
تو را باید براے همیشه دید
براے همیشه خواست
و تا همیشه زندگے کرد.
تو جمعِ تمــامِ خوبےهایے
تو مهربانےامام رضایے
معرفتِ امام حسینے
و شجاعتِ حیدر ...
تو خــوب مطلقے
من خوبها را با تو مےسنجم
یعنی ؛ اگر تــو نباشے
هیـــچ چیزے در این دنیا خوب نیست.
زندگے فقط کنـــارِ یــار
کنــــارِ محبوب
کنارِ یوسف فاطمه(س) خــوب است
و بــدونِ تــو
دنیـا ارزش این همه فراق و سختے را ندارد...
در افق آرزوهایم
تنها ♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡ را میبینم...
#ازکویرخشکبردریاسلام✋
✍ حاضران به غائبان برسانند؛
وارث #غدیر هنوز ایستاده است و منتظر!
تا برسند؛
آنان که از قافله دل جا ماندند،
و برگردند؛
آنان که جلوتر از ولیّ خویش گام برداشتهاند!
💫 #ظهور تحقق پیمان غدیر است؛
روزیکه همه بیاموزند نه یک قدم جلوتر
و نه یک قدم عقب تر، در رکاب ولی، باشند!
#فقط_حیدر_امیرالمؤمنین_است
#داستان
📚نمرود و پشه
نمرود همچنان با مرکب #سلطنت و #غرور، تاخت و تاز می کرد و به شیوه های طاغوتی خود ادامه می داد. خداوند برای آخرین بار #حجت را بر او تمام کرد تا اگر باز بر خیره سری خود ادامه دهد، با ناتوانترین موجوداتش به زندگی ننگین او پایان بخشد.
خداوند فرشته ای را به صورت انسان برای #نصیحت، نزد نمرود فرستاد. این فرشته پس از ملاقات با نمرود، به او چنین گفت:
اینک بعد از آن همه خیره سریها و آوازها و سپس سرافکندگیها و شکستها، سزاوار است که از مرکب سرکش غرور فرود آیی و به خدای #ابراهیم علیه السلام که خدای آسمان ها و زمین است ایمان بیاوری، و از #ظلم و #ستم و #شرک و #استعمار، دست برداری، در غیر این صورت فرصت و مهلت به آخر رسیده، اگر به روش خود ادامه دهی، خداوند دارای سپاهی فراوان است و کافی است که با ناتوانترین شان تو و ارتش عظیمت را از پای در آورد.
نمرود خیره سر این نصایح را به باد #مسخره گرفت و با کمال گستاخی و پررویی گفت: در سراسر زمین، هیچ کس مانند من دارای #نیروی_نظامی نیست، اگر خدای ابراهیم علیه السلام دارای #سپاه هست، بگو فراهم کند ما آماده جنگیدن با آن سپاه هستیم.
فرشته گفت: اکنون که چنین است سپاه خود را آماده کن.
نمرود سه روز مهلت خواست و در این سه روز آنچه توانست در یک بیابان بسیار وسیع، به مانور و آماده سازی پرداخت و سپاهیان بیکران او با نعره های گوشخراش به صحنه آمدند و بعد نمرود، ابراهیم را طلبید و به او گفت: این لشکر من است.
ابراهیم علیه السلام جواب داد: شتاب مکن هم اکنون سپاه من نیز فرا می رسند.
در حالی که نمرود و نمرودیان، سر #مست کیف و غرور بودند و از روی مسخره قاه قاه می خندیدند، ناگاه از آسمان، انبوه بی کرانی از پشه ها ظاهر شده به سپاهیان نمرود حمله ور شدند. (آنقدر زیاد بودند که مثلا هزار پشه با یک انسان و آنقدر گرسنه بودند که گویی ماهها غذا نخورده اند) طولی نکشید که ارتش عظیم نمرود درهم شکسته شد و به طور مفتضحانه ای به خاک هلاکت افتادند.
شخص نمرود در برابر حمله برق آسای پشه ها، به سوی #قصر محکم خود گریخت، وارد قصر شد و در آن را محکم بست و #وحشت زده به اطراف نگاه کرد؛ پشه ای ندید، احساس آرامش کرده با خود می گفت: نجات یافتم، آرام شدم، دیگر خبری نیست...
در همین لحظه، باز همان فرشته ناصح، به صورت انسانی نزد نمرود آمد و او را نصیحت کرد و به او گفت: لشگر ابراهیم را دیدی! اکنون بیا و #توبه کن و به خدای ابراهیم ایمان بیاور تا نجات یابی! نمرود به نصایح مهرانگیز آن فرشته ناصح اعتنایی نکرد؛ تا این که روزی، یکی از همان پشه ها از روزنه ای به سوی نمرود پرید و لب پایین و بالای او را گزید، لبهای او ورم کرد و سرانجام همان پشه از راه بینی به مغز او راه یافت و همین موضوع به قدری باعث درد شدید و ناراحتی او شد که گماشتگان سر او را می کوبیدند تا آرام گیرد و طومار زندگی ننگینش بسته شد.
📚 منبع : حیوه القلوب، ج 1 ص 175
📝#خاطراتے_از_شهـدا
#نمـــاز_اول_وقـت
✍️در زمين كشاورزے نزديك روستا مشغول ڪار بوديم. مےخواستيم هر چہ زودتر ڪار تمام شود تا برگرديم به خانہ كه ناگهان حمزه دست از كار ڪشيد و بہ طرف شير آب رفت.
با تعجب بہ او گفتم: ڪجا مےروي؟ گفت: مگر صداے #اذان را نمےشنوي؟ وقت نماز است. گفتم: بيا ڪار را تمام كنيم، بعد مے رويم #نماز مے خوانيم.
با حالت عجيبے به من گفت: چطور اين قدر به نفْسِ خودت اهميت مےدهي، اما به خداي خودت نہ؟وبعد رفت تا نماز را در #اول_ وقت بہ جا آورد
#شهید_حمزه_اباذری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📿 هر روز با قرآن
💠 سوره مبارکه يُونُس آیه ۲۵
🔸 واللَّهُ يَدْعُو إِلَىٰ دَارِ السَّلَامِ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ
🔅 حدیث
#پیامبر_اکرم_(ص) :
🔸 «اسْمَعُوا و أطِيعُوا لِمَنْ وَلاّهُ اللّهُ الأمْرَ ، فإنَّهُ نِظامُ الإسلامِ .»
🔹«از كسى كه خداوند او را ولى امر شما كرده است، شنوايى و اطاعت داشته باشيد كه او رشته كار اسلام است.»
📚 امالی مفيد ص 14 ح 2 .
#اطلاعات_قرآنی
✅ قرآن دارای ۱۱۴ سوره است
✅ قرآن دارای ۳۰ جزء است
✅ قرآن دارای ۱۲۰ حزب است
✅ قرآن دارای ۶,۲۳۶ ایه است
✅ قرآن دارای ۷۷,۷۰۱ کلمه است
✅ قرآن دارای ۳۲۳,۶۷۱ حرف است
✅ قرآن دارای ۹۳,۲۴۳ فتحه است
✅ قرآن دارای ۳۹,۵۸۶ کسره است
✅ قرآن دارای ۴,۸۰۸ ضمه است
✅ قرآن دارای ۱۹,۲۵۳ تشدید است
✅ قران دارای ۳,۲۷۲ همزه است
✅ قران دارای ۱,۷۷۱ مد است
✅ قرآن دارای ۱,۰۱۵,۰۳۰ نقطه است
✅ قرآن دارای ۵,۰۹۸ وقف است
✅ بهترین نوشیدنی که در قرآن ذکر شده ( شیر ) میباشد
✅ بهترین خوردنی که در قرآن ذکر شده ( عسل ) میباشد
✅ بزرگترین عدد در سوره صافات آیه ۱۴۷ آمده که صد هزار میباشد.
✅ کمترین حرفی که در قرآن بکار رفته حرف ( ظاء) میباشد
✅ بزرگترین سوره قرآن دارای ۲۵۵۰۰ حرف میباشد
✅ تعداد کلمات سوره تکویر برابر با تعداد سوره های قران است
✅ سوره اخلاص به نسب نامه خداوند معروف است
✅ سوره حمد دوبار بر پیامبر نازل شده یکبار در مکه و یکبار در مدینه
✅ در سوره نساء به قوانین ازدواج اشاره شده است
✅ در آیه ۶ سوره مائده مراحل وضو بیان شده است
✅ حضرت سلیمان نخستین شخصی بود که بسم الله الرحمن الرحیم نوشت.
✅حضرت موسی (ع) داماد حضرت شعیب (ع) بود
✅حضرت ادریس (ع) اولین شخصی بود که لباس دوخت و خط نوشت
✅ پرنده ای که در دربار حضرت سلیمان (ع) خدمت می کرد (هدهد) نام داشت
✅ به حیوانی که از طرف خدا وحی شد زنبور عسل بود (آیه ۶۸ سوره نحل)
✅ قران در ۲۳ سال بر پیامبر نازل شد
🌸 یاس یگانه امین 🌸
🌼 یاس سه 🌼
✨﷽✨
🌼قدر عافیت
✍پادشاهى با نوكرش در كشتى نشست تا سفر كند، از آنجا كه آن نوكر نخستین بار بود كه دریا را مى دید و تا آن وقت رنجهاى دریانوردى را ندیده بود، از ترس به گریه و زارى و لرزه افتاد و بى تابى كرد، هرچه او را دلدارى دادند آرام نگرفت ، ناآرامى او باعث شد كه آسایش شاه را بر هم زد، اطرافیان شاه در فكر چاره جویى بودند، تا اینكه حكیمى به شاه گفت : (اگر فرمان دهى من او را به طریقى آرام و خاموش مى كنم .)
شاه گفت : اگر چنین كنى نهایت لطف را به من نموده اى . حكیم گفت : فرمان بده نوكر را به دریا بیندازند. شاه چنین فرمانى را صادر كرد. او را به دریا افكندند. او پس از چندبار غوطه خوردن در دریا فریاد مى زد مرا كمك كنید! مرا نجات دهید! سرانجام مو سرش را گرفتند و به داخل كشتى كشیدند. او در گوشه اى از كشتى خاموش نشست و دیگر چیزى نگفت . شاه از این دستور حكیم تعجب كرد و از او پرسید: (حكمت این كار چه بود كه موجب آرامش غلام گردید؟ )
حكیم جواب داد: (او اول رنج غرق شدن را نچشیده بود و قدر سلامت كشتى را نمى دانست ، همچنین قدر عافیت را آن كس داند كه قبلا گرفتار مصیبت گردد.)
📙 حکایات پندآموز
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄