🌸 چقدر شبیه یکدیگرند این پدر و فرزند! هر دو محمد، هر دو موعود، هر دو رحمت و هر دو خاتَم. منتها پدر خاتم الانبیاست و پسر خاتم الاوصیاء.
این مقدار شباهت بیحکمت نیست، چرا که قرار است رسالتی که پدر شروع کرده به دست پسر تمام شود. و دین خدا در زمین عالمگیر شود.
قصه خلقت با "محمّد" آغاز شد،
و سرانجام هم با "محمد" پایان شیرینش فرا میرسد.
ما مسلمانان اولین محمّدیم،
و چشم به راهان آخرین محمد...
🌹الهی یا حمید بحق محمد عجل لولیک الفرج
🤍اللهم عجل لولیک الفرج🤍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📿 هر روز با قرآن
💠 سوره مبارکه الْكَهْف آیه ۴۶
🔸 الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا
🌷۵ صفت پیامبر اکرم ص:
🌷۱.وَمَآ أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ ١٠٧ انبیاء
🌷رحمت است برای کل جهان
🌷۲..وَمَآ أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا۵۶فرقان.۱۰۵اسراء
🌷تشویق کننده به نیکی، بازدارنده ازبدی
🌷۳.ومَآ أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَآفَّةً لِلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا ٢٨سبا
🌷برای همه مردم است
🌷۴.وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ (٤)قلم
🌷در اوج اخلاق است
🌷۵.لقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ۲۱احزاب
🌷بهترین الگواست
اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
#زندگینامه_شهدا
آقـا حمیـد قصه ی مـا ، جوون بـود و بـا کله ای پـر از بـاد !!
لات هـای محله کلی ازش حساب می بردنـد !
خلاصه بزن بهادری بود بـرای خودش.!!
یـه روز مادر ایـن آقـا حمید ، ایـشون رو از خونه بیرون انـداخـت و گـفت ،
بـرو دیگـه پـسر ِمـن نیستـی ! خستـه شـدم از بـس جـواب ِکـاراتـو دادم !
همه ی همسایه هـا هـم از دستش کلافـه شـده بودنـد !
تا اینکه برادرش شهید شد و حمید تحت تاثیر پیکر برادر ... !!
روزی از روزهـا یـک راننـده ی کـامیون ، بهش می گه ،
حمیـد تـو نمی خـوای آدم شی ؟؟! بیـا بـا من بریم جبهه ،
حمیـد میگه اونجـا من رو راه نمیدن با این سابقه ،
راننده به حمید می گه تو بیا و ناراحت نباش !
سید حمید مـا مدتی بعد بر میگرده رفسنجـان ، اولین جـا هم میره پیش دوستـاش کـه سر کوچه بودن !!
می گه بچه هـا من دارم میرم جبهه !! ، شما ها هم بیائیـد!!
می گه ، بچـه هـا خاک بر سر من و شماهـا ؛ پاشیم بریم
ناموسمـون در خطـره !!
اومد خونـه از مادر حلالیـت طلبیـد و خداحافظی کرد و رفـت !
بـه جبهـه کـه رسید کفشاشـو داد به یکی ، و دیگـه توی جبهه کسی
اونـو با کفش نـدیـد ، می گفت ،
اینجا جایی که خون شهدامـون ریخته شده ؛ حرمت داره !
و معروف شــد به ( سید پا برهنه )
اونقدر مونـد تـا آخـر با #شهید_همت دو تایی سـوار موتـور ،
هدف قرار گرفتن و رفتن پیش سید الشهداء...
(عملیات خیبر سال 62)
#شهیدسیدحمید_میرافضلی
📕 پابرهنه در وادی مقدس
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
~~~~~~~~~~~~~~
✨﷽✨
🌼یک داستان یک پند
✍روزی رسول اکرم (ص) با یکی از اصحاب از صحرایی نزدیک مدینه میگذشتند. پیرزنی بر سر چاه آبی میخواست آب بکشد و نمیتوانست. رسول خدا (ص) پیش رفت و فرمود: حاضری من برای تو آب بکشم؟ پیرزن که حضرت را نشناخته بود گفت: ای بنده خدا اگر چنین کنی برای خود کردهای و پاداش عملت را خواهی دید. حضرت دلو را به چاه انداخت و آب کشید و مشک را پر کرد و بر دوش نهاد و به پیرزن فرمود: تو جلو برو و خیمه خود را نشان بده، پیرزن به راه افتاد و حضرت از پی او روان شد.
آن مرد صحابی که همراه حضرت بود، گفت: یا رسولالله! مشک را به من بدهید اما پیامبر (ص) قبول نکردند، صحابی اصرار کرد ولی حضرت فرمودند: من سزاوارترم که بار امت را به دوش بگیرم. رسول خدا (ص) مشک را به خیمه رساندند و از آنجا دور شدند. پیرزن به خیمه رفت و به پسران خود گفت: برخیزید و مشک آب را به خیمه بیاورید.
پسران وقتی مشک را برداشتند تعجب کردند و پرسیدند: این مشک سنگین را چگونه آوردهای؟ گفت: مردی خوشروی، شیرینکلام، خوشاخلاق، با من تلطف بسیار کرد و مشک را آورد. پسران از پِی حضرت آمدند و ایشان را شناختند، دوان دوان به خیمه برگشتند و گفتند: مادر! این همان پیغمبری است که تو به او ایمان آوردهای و پیوسته مشتاق دیدارش بودی. پیرزن بیرون دوید و خود را به حضرت رساند و به قدمهای مبارکش افتاد. گریه میکرد و معذرت میخواست. حضرت در حق او و فرزندانش دعا کرد و او را با مهربانی بازگرداند. جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد:
📖وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ (4 - قلم)
و تو اخلاق عظیم و برجستهاى دارى.
📚قصصالروایات
♦️ دعای زیبا فرج ✨✨
#قرار_شبانه
🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊
☀️اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ☀️
┈┈••✾•✨✨•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📿 هر روز با قرآن
💠 سوره مبارکه الْكَهْف آیه ۵۸
🔸 ورَبُّكَ الْغَفُورُ ذُو الرَّحْمَةِ ۖ لَوْ يُؤَاخِذُهُمْ بِمَا كَسَبُوا لَعَجَّلَ لَهُمُ الْعَذَابَ ۚ بَلْ لَهُمْ مَوْعِدٌ لَنْ يَجِدُوا مِنْ دُونِهِ مَوْئِلًا
#حدیث
🌸رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلم فرمود:
◽️ أصابَ المؤمنَ مِن نَصَبٍ و لا وَصَبٍ و لا حَزَنٍ حتّى الهَمُّ يُهِمُّهُ إلاّ كَفَّرَ اللّه ُ بهِ عَنهُ مِن سيّئاتِهِ
💎به انسان مؤمن، رنج و درد و اندوهی نرسد، مگر ان که خداوند به ان وسیله از گناهش چشم پوشد.
📘ابنشعبه حرّانی؛ تحفالعقول
#سهشنبههایجمکرانی 🌼
🌱سهشنبه های من و جمعه های تو باقی ست
نظر به گمشده ی در به در کنی بد نیست...
🌱برای دیدنتان سال ها سفر کردیم
برای دیدن ما هم سفر کنی بد نیست...
اللهمعجللولیکالفرج
🔶 فضیلت منتظران امام زمان
💚 امام صادق علیه السلام:
🌼 المُنتَظِرُ لِلثّانی عَشَرَ کَالشّاهِرِ سَیفَهُ بَینَ یَدَی رَسولِ اللّهِ یَذُبُّ عَنهُ
🌸 منتظر ظهور امام دوازدهم مانند کسی است که در رکاب پیامبر خدا شمشیر کشیده است و از ایشان دفاع می کند.
📚 کمال الدین، ص ۶۴۷
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
استاد رياضی در وقتِ خارج از درس، میگفت:
اعداد کوچکتر از یک ، خواص عجیبی دارند .
شاید بتوان آنها را با انسانهای بخیل مقایسه کرد ...
مثلا عدد (0.2 = دو دهم) !!!
وقتی در آنها ضرب میشوی یا میخواهی با آنها مشارکت
کنی، تو را نیز کوچک میکنند.
3×0.2=0.6
وقتی میخواهی با آنها تقسیم شوی یا مشکلاتت را با آنها
تقسیم کنی و بازگو کنی، مشکلاتت بزرگتر میشوند.
3÷0.2=15
وقتی با آنها جمع میشوی و در کنار آنها هستی مقدار زیادی
به تو اضافه نمیشود و چیزی به تو نمی آموزند.
3+0.2=3.2
و اگر آنها را از زندگی کم کنی چیز زیادی از دست نداده
ای !!!
3-0.2=2.8
زندگی ارزشمندِ خودتان را بخاطر آدمهای کوچک و حقیر، بی ارزش نکنید !
📚 حکایت کوتاه
"افلاطون و مرد جاهل
گویند روزی افلاطون نشسته بود. مردی جاهل نزد او آمد و نشست و شروع کرد به حرف زدن. در میانه ی سخن، گفت:
((. ای حکیم ! امروز فلان مرد را دیدم که سخن تو میگفت و تو را دعا میکرد و می گفت: افلاطون، بزرگ مردی است که هرگز کس چون او نبوده است و نباشد، خواستم که شکر و سپاس او را به تو رسانم.))
افلاطون چون این سخن بشنید،
سر فرو برد و بگریست و سخت دلتنگ شد.
این مرد گفت:
(( ای حکیم! از من چه رنج آمد تو را که چنین تنگدل گشتی؟))
افلاطون گفت:
(( از تو رنجی به من نرسید ولیکن برای من از این بدتر چیست که جاهلی مرا بستاید)).
|🌸💗|
دستهایت را در دستهای او بگذار
تا در رکابش باشی در آخرین نبرد
حق و باطل
کھ او حق منصور است ...!
معاماممنصور
#اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🌸
#عطر_نماز ❣🕋
📛 حتما لازم نیستـــ شیطان شما را بہ یڪ سایت شیطانے وارد ڪند ...
❇️ براے او همیڹ ڪه نماز اول وقتتاڹ را بہ وسیلہ موبایل از شما مےگیرد ڪافیستـــــ !👌
#نماز_اول_وقت 📿
#التماس_دعای_فرج 🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📿 هر روز با قرآن
💠 سوره مبارکه الْكَهْف آیه ۸۸
🔸 وَأَمَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُ جَزَاءً الْحُسْنَىٰ ۖ وَسَنَقُولُ لَهُ مِنْ أَمْرِنَا يُسْرًا
#تلنگر🍃🌺
✨اشتباهاتم را دوست دارم..
آن ها همان تصمیماتی هستند که خودم گرفته ام
و نتیجه اش را هر چه باشد می پذیرم
💫اشتباهاتم را گردن کسی نمی اندازم می پذیرم که انسانم و اشتباه می کنم
نه فرشته ام و نه شیطان و نه انسان کامل
تا زنده ام برای انتخاب راه درست فرصت است..
💫وقتی زمین میخورم ،بلند میشوم خود را می تکانم و ادامه می دهم
اشتباهاتم را دوست دارم….
آنها حباب شیشه ای غرورم را می شکنند
هر زمان به اشتباهاتم پی بردم بزرگتر شده ام
💫اشتباهاتم را دوست دارم…..
آنها گران ترین تجربه هایم هستند ،
چرا که برایشان هزینه گزافی پرداختم.💝
📚 #حکایت_کوتاه
🌷عقابی بر بچه گوسفند حمله آورد و او را به چنگال صید کرده و ربود.
🌷کلاغی که شوق تقلید داشت، این احوال را دید.
خواست که زور خود بر گوسفندی بیازماید ولیکن پنجهاش در پشم گوسفند چنان اسیر ماند که بیچاره خود را از آن خلاص دادن نتوانست.
🌷شبان آمد و او را اسیر یافته، بگرفت و به خانه برد تا از بهر بازیچه به فرزندان خود دهد.
🌷چون فرزندان شبان کلاغ را دیدند، از پدر خود پرسیدند که این پرنده چه نام دارد؟
🌷راعی گفت این پرندهایست که پیش از یک ساعت خود را عقاب تصور کرده بود، اکنون خوب دانسته باشد که کلاغ بیشه است حماقت پیشه.
🌷آدمی را باید که در کاری که مافوقِ استطاعت او باشد قدم ننهد و اگر نهد، هم از سرانجام آن نومید شود و هم مصدر تضحیک ابنای روزگار.
📚 #داستان_کوتاه
در دامنه دو کوه بلند، دو آبادی بود که یکی «بالاکوه» و دیگری «پایین کوه» نام داشت؛ چشمه ای پر آب و خنک از دل کوه می جوشید و از آبادی بالاکوه می گذشت و به آبادی پایین کوه می رسید. این چشمه زمین های هر دو آبادی را سیراب می کرد.
روزی ارباب بالا کوه به فکر افتاد که زمین های پایین کوه را صاحب شود. پس به اهالی بالاکوه رو کرد و گفت: «چشمه آب در آبادی ماست، چرا باید آب را مجانی به پایین کوهی ها بدهیم؟ از امروز آب چشمه را بر ده پایین کوه می بندیم.» یکی دو روز گذشت و مردم پایین کوه از فکر شوم ارباب مطّلع شدند و همراه کدخدایشان به طرف بالا کوه به راه افتادند و التماس کردند که آب را برایشان باز کند. اما ارباب پیشنهاد کرد که یا رعیت او شوند یا تا ابد بی آب خواهند ماند و گفت: «بالاکوه مثل ارباب است و پایین کوه مثل رعیت. این دو کوه هرگز به هم نمی رسند. من ارباب هستم و شما رعیت!»
این پیشنهاد برای مردم پایین کوه سخت بود و قبول نکردند. چند روز گذشت تا اینکه کدخدای پایین ده فکری به ذهنش رسید و به مردم گفت: بیل و کلنگ تان را بردارید تا چندین چاه حفر کنیم و قنات درست کنیم. بعد از چند مدت قنات ها آماده شد و مردم پایین کوه دوباره آب را به مزارع و کشتزارهایشان روانه ساختند. زدن قنات ها باعث شد که چشمه بالاکوه خشک شود.
این خبر به گوش ارباب بالاکوه رسید و ناراحت شد اما چاره ای جز تسلیم شدن نداشت؛ به همین خاطر به سوی پایین کوه رفت و با التماس به آنها گفت: «شما با این کارتان چشمه ما را خشکاندید، اگر ممکن است سر یکی از قنات ها را به طرف ده ما برگردانید.»
کدخدا با لبخند گفت: «اولاً؛ آب از پایین به بالا نمی رود، بعد هم یادت هست که گفتی کوه به کوه نمی رسد.
تو درست گفتی: کوه به کوه نمی رسد، اما آدم به آدم می رسد.»