هدایت شده از ا نجفی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای غریق ۰ تعجیل در فرج امام زمان عج
◾️شیعه کیست؟
🌷حضرت فاطمه زهرا (س):
🌷إنْ كُنْتَ تَعْمَلُ بِما اءمَرْناكَ وَ تَنْتَهى عَمّا زَجَرْناكَ عَنْهُ، فَانْتَ مِنْ شیعَتِنا، وَ إلاّ فَلا
🌷 اگر آنچه را كه ما اهلبیت دستور دادهایم عملكنى و از آنچه نهى كردهایم خوددارى نمائى، تو از شیعیان ما هستى وگرنه شیعه نیستی
تفسیر الامام العسكرى علیهالسلام
ص ۳۲۰، ح ۱۹۱
🌷@elalla
🔔نمى دانى لب مگشا❗️
#نهج_البلاغه
✨دَع القولَ فيما لا تَعرِفُ، و الخطابَ فيما لم تُكلّف.
🔷درباره آنچه كه نمى دانى و آنچه كه در مورد آن مسئول نیستی سخن نگو..
📚 #نامه ۳۱
@elalla
هدایت شده از ا نجفی
ای ز نسل حسین و کرببلا ،،
شکر حق فاطمه نشانی تو ،،
بی بصیرت چرا نمی فهمد ،،
نائب صاحب الزمانی تو
اللهم احفظ قائدنا الامام خامنه ای
@elalla
🍃 حضرت_زهرا (س):
بارالٰها! به علم غيب و قدرت فراگيرت سوگند، مرا زنده بدار تا روزى كه آن، براى من سودمند است و بميران هنگامى كه مرگ،به سود من باشد.
@elalla
#نکاحات_در_آفرینش
◽️بد کاری برایتان صفتی ثابت و پا برجاست
◽️که اگر به فرضِ مُحال به دنیا برگشتید
◽️تغییری پدید نمی آید و خدا داناست
◽️در جهنم نیز اندیشه ی زشتکاری از وجودشان محو نمی شود.
#استاد_سمندری
@elalla
🏴🏴🏴🏴
@hedye110
#حوادث_فاطمیه
#صفحه_0⃣2⃣
91 ـ صداى اذان
صداى اذان ظهر به گوش مى رسد، سَلمى مى آيد و فاطمه(س) را صدا مى زند، امّا جوابى نمى شنود: "اى دختر پيامبر!"، باز هم جوابى نمى آيد، او نزديك مى آيد، چادر را از روى صورت فاطمه(س) كنار مى زند. فاطمه(س) از دنيا رفته است.
او صورت فاطمه(س) را مى بوسد و مى گويد: "سلام مرا به پيامبر برسان".
سَلمى شروع به گريه كردن مى كند. در اين هنگام، حسن و حسين (عليهما السلام)از راه مى رسند. آنها سراغ مادر را مى گيرند. سَلمى جوابى نمى دهد، آنها به سوى مادر مى روند.
آنها هر چه مادر را صدا مى زنند جوابى نمى شنوند. حسن(ع)كنار مادر مى آيد و مى گويد: "مادر، با من سخن بگو قبل از اين كه جان بدهم".
او روى مادر را مى بوسد، امّا مادر جوابى نمى دهد.
حسين(ع) جلو مى آيد و مادر را مى بوسد و مى گويد: "مادر! من پسرت حسين هستم با من سخن بگو". سَلمى، حسن و حسين (عليهما السلام) را دلدارى مى دهد و از آنها مى خواهد تا به مسجد بروند و به پدر خبر دهند.
92 ـ خبر به على(عليه السلام) مى رسد
حسن و حسين (عليهما السلام) در حالى كه گريه مى كنند به سوى مسجد مى دوند. آنها نزد پدر مى آيند و خبر شهادت مادر را به پدر مى دهند.
وقتى على(ع) اين خبر را مى شنود، بى قرار مى شود و از هوش مى رود. عدّه اى بر صورت على(ع) آب مى ريزند.
على(ع) به هوش مى آيد و مى گويد: "اى دختر پيامبر، بعد از تو چه كسى مايه آرامش من خواهد بود؟"
على(ع) همراه با فرزندان خود به سوى خانه حركت مى كند.
مردم خبردار مى شوند...
غوغايى در شهر به پا مى شود.
93 ـ عايشه مى آيد
عايشه مى آيد، او مى خواهد وارد خانه على(ع) شود، امّا سَلمى، مانع او مى شود:
ــ تو نمى توانى وارد اين خانه شوى.
ــ براى چه؟
ــ فاطمه(س) وصيّت كرده است كه بعد از مرگ، به هيچ كس اجازه ندهيم كنار پيكر او بيايد.
94 ـ مردم جمع مى شوند
مردم به سوى خانه على(ع) مى آيند. على(ع) از خانه بيرون مى آيد، حسن و حسين (عليهما السلام) هم همراه او هستند، آنها گريه مى كنند. مردم با ديدن گريه حسن و حسين (عليهما السلام)به گريه مى افتند.
95 ـ ابوذر سخن مى گويد
على(ع) سخنى به ابوذر مى گويد و از او مى خواهد تا براى همه بگويد.
ابوذر رو به مردم مى كند و با صداى بلند مى گويد: "اى مردم، تشييع جنازه فاطمه(س) به تأخير افتاده است، خواهش مى كنم به خانه هاى خود برويد".
@elalla
کاش یادمان بماند
باشکستن دل دیگران خوشبخت تر
نمی شویم
کاش بدانیم
اگر دليل اشک کسی شویم
دیگر با او طرف نیستیم
باخدای او طرفیم
@elalla
خداگوید :توای والاترین مهمان دنیایم، بدان آغوش من بازاست، شروع کن! یک قدم باتو، تمام گامهای مانده اش بامن،❤
@elalla