🔷🔷🔷🔷🔷🔷
🔷🔷🔷
@داستان یازدهم:
اعرابي و رسول اکرم(ص)
عربي بياباني و وحشي وارد مدينه شد و يکسره به مسجد آمد تا مگر از رسول خدا سيم و زري بگيرد. هنگامي وارد شد که رسول اکرم در ميان انبوه اصحاب و ياران خود بود. حاجت خويش را اظهار کرد و عطائي خواست. رسول اکرم چيزي به او داد، ولي او قانع نشد و آن را کم شمرد، بعلاوه سخن درشت و ناهمواري بر زبان آورد و نسبت به رسول خدا جسارت کرد. اصحاب و ياران سخت در خشم شدند و چيزي نمانده بود که آزاري به او برسانند، ولي رسول خدا مانع شد.
رسول اکرم بعداً اعرابي را با خود به خانه برد و مقداري ديگر به او کمک کرد.
ضمنا اعرابي از نزديک مشاهده کرد که وضع رسول اکرم به وضع رؤسا و حکامي که تاکنون ديده شباهت ندارد و زر و خواستهاي در آنجا جمع نشده.
اعرابي اظهار رضايت کرد و کلمهاي تشکرآميز بر زبان راند. در اين وقت رسول اکرم به او فرمود: «تو ديروز سخن درشت و ناهمواري بر زبان راندي که موجب خشم اصحاب و ياران من شد. من ميترسم از ناحيه آنها به تو گزندي برسد. ولي اکنون در حضور من اين جمله تشکرآميز را گفتي. آيا ممکن است همين جمله را در حضور جمعيت بگويي تا خشم و ناراحتي که آنان نسبت به تو دارند از بين برود؟» اعرابي گفت: «مانعي ندارد.»
روز ديگر اعرابي به مسجد آمد، درحالي که همه جمع بودند. رسول اکرم رو به جمعيت کرد و فرمود: «اين مرد اظهار ميدارد که از ما راضي شده، آيا چنين است؟» اعرابي گفت: «چنين است» و همان جمله تشکرآميز که در خلوت گفته بود تکرار کرد. اصحاب و ياران رسول خدا خنديدند.
🔻🔻🔻🔻🔻👇
۲۵ آبان ۱۳۹۷
در اين هنگام رسول خدا رو به جمعيت کرد و فرمود: «مثل من و اين گونه افراد، مثل همان مردي است که شترش رميده بود و فرار ميکرد، مردم به خيال اينکه به صاحب شتر کمک بدهند فرياد کردند و به دنبال شتر دويدند. آن شتر بيشتر رم کرد و فراريتر شد. صاحب شتر مردم را بانگ زد و گفت خواهش ميکنم کسي به شتر من کاري نداشته باشد، من خودم بهتر ميدانم که از چه راه شتر خويش را رام کنم.
«همينکه مردم را از تعقيب باز داشت، رفت و يک مشت علف برداشت و آرام آرام از جلو شتر بيرون آمد. بدون آنکه نعرهاي بزند و فريادي بکشد و بدود، تدريجا درحالي که علف را نشان ميداد جلو آمد. بعد با کمال سهولت مهار شتر خويش را در دست گرفت و روان شد.
«اگر ديروز من شما را آزاد گذاشته بودم حتما اين اعرابي بدبخت به دست شما کشته شده بود- و در چه حال بدي کشته شده بود، در حال کفر و بت پرستي- ولي مانع دخالت شما شدم و خودم با نرمي و ملايمت او را رام کردم.» «1»
(1). کحل البصر، صفحه 70.
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
بینش مطهر/محتوای علمی
https://eitaa.com/elmi_binesh
۲۵ آبان ۱۳۹۷
🍀🍀🍀🍀🍀
🍀🍀🍀
🍀
داستان اعرابی و رسول اکرم(ص)👆
چه درس هایی برای امروز ما دارد؟
آیا برخورد بعضی از ماها با بعضی از جوانان و افراد خام و بی خبر امروزی، برخوردی پیامبرانه است؟
چقدر دنبال جذب و نرم کردن دل ها هستیم؟
آیا فرقی میان فریب خوردگان و مغرضان قائلیم؟
آیا سعی می کنیم فریب خوردگان و بی خبران را به سمت مغرضان و منافقان سوق ندهیم؟
🍀🍀🍀🍀
بینش مطهر/محتوای علمی
https://eitaa.com/elmi_binesh
۲۵ آبان ۱۳۹۷
8.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحيم
📢 آغاز دومین دوره کشوری تربیت مدرس و مربی، ۸ آذر
✳️ در تهران و بیش از ٣٠ استان و شهرستان در سراسر کشور
آخرین مهلت ثبت نام: ۴ آذر:👇👇
http://Bineshemotahar.ir
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
بینش مطهر/محتوای علمی
https://eitaa.com/elmi_binesh
۲۵ آبان ۱۳۹۷
۲۵ آبان ۱۳۹۷
🌿🍃🌺🌿🍃🌺
هنر فلسفی استاد مطهری
هنر فلسفی شهید مطهری نه تنها این بود که توانست فلسفه ملاصدرا را از اساتید بنام بفهمد یا فلسفه غرب را با مطالعه عمیق ادراک کند، بلکه هنر اصلی او این بود که در حوزه فلسفه صاحبنظر بود. ایشان میتوانست بین آنچه که از غرب به شرق آمده است و آنچه در خود شرق ذخیره است، داوری کند و در پرتو آن تحلیل عمیق، اوج فلسفه شرق را با حضیض فلسفه غرب بررسی کند و درست تحلیل کند. مرحوم مطهری میکوشید با برهان ثابت کند که فلسفه شرق از مدیریت علمی و برهانی برخوردار است. آنچه را که استاد علامه طباطبایی در خصوص خلاصه افکار اندیشمندان غرب و تسلط حکمت شرق در جلسات خصوصی بیان میکرد، مرحوم مطهری خوب مییافت و به قلم خوب تقریر میکرد. حضور شهید مطهری در جلسات خصوصی درس استاد علامه برای همه ما تازگی داشت. شبی که استاد مطهری برای شرکت در جلسات خصوصی به قم میآمدند، آن جلسه پربارتر و پربرکتتر بود، زیرا سؤالهای عمیقی طرح میکردند که در قبال آن، همه از استاد علامه جواب عمیقی دریافت میکردند و ایشان مایه برکت سؤال بود.
آیتالله جوادی آملی (مصلح بیدار، ج 2 / ص 100)
🌿🍃🌺🌿🍃🌺
بینش مطهر/محتوای علمی
https://eitaa.com/elmi_binesh
۲۶ آبان ۱۳۹۷
🌺🍃🌺🍃
اساسا این تقسیم درستی نیست که ما علوم را به دو رشته تقسیم کنیم: علوم دینی و علوم غیر دینی، تا این توهم برای بعضی پیش بیاید که علومی که اصطلاحا علوم غیر دینی نامیده می شوند از اسلام بیگانه اند.جامعیت و خاتمیت اسلام اقتضا می کند که هر علم مفید و نافعی را که برای جامعه اسلامی لازم و ضروری است علم دینی بخوانیم( ده گفتار ص 173)
🌺🍃🌺
بینش مطهر/محتوای علمی
https://eitaa.com/elmi_binesh
۲۶ آبان ۱۳۹۷
۲۶ آبان ۱۳۹۷
🔷🌿🔷🌿
امروز هم ما به خواجه نصيرالدينها، بوعلي سيناها، ملا صدراها، شيخ انصاريها، شيخ بهاييها، محقق حلّيها و علامه حلّيها احتياج داريم اما خواجه نصيرالدين قرن چهاردهم نه خواجه نصيرالدين قرن هفتم، بوعلي قرن چهاردهم نه بوعلي قرن چهارم، شيخ انصاري قرن چهاردهم نه شيخ انصاري قرن سيزدهم، يعني همان خواجه نصير و همان بوعلي و همان شيخ انصاري با همه آن مزاياي فرهنگي به علاوه اينکه بايد به اين قرن تعلق داشته باشد و درد اين قرن و نياز اين قرن را احساس نمايد.
(م.آثار 24ص76)
🌿🔷🌿🔷🌿
بینش مطهر/محتوای علمی
https://eitaa.com/elmi_binesh
۲۷ آبان ۱۳۹۷
۲۷ آبان ۱۳۹۷
۲۸ آبان ۱۳۹۷
🍃🍂🍃🍂🍃
@داستان دوازدهم:
مرد شامي و امام حسين(ع)
شخصي از اهل شام به قصد حج يا مقصد ديگر به مدينه آمد. چشمش افتاد به مردي که در کناري نشسته بود. توجهش جلب شد. پرسيد: اين مرد کيست؟ گفته شد:
«حسين بن علي بن ابي طالب است.» سوابق تبليغاتي عجيبي «1»که در روحش رسوخ کرده
بود موجب شد که ديگ خشمش به جوش آيد و قربة الي اللَّه آنچه ميتواند سبّ و دشنام نثار حسين بن علي بنمايد. همينکه هرچه خواست گفت و عقده دل خود را گشود، امام حسين بدون آنکه خشم بگيرد و اظهار ناراحتي کند، نگاهي پر از مهر و عطوفت به او کرد و پس از آنکه چند آيه از قرآن- مبني بر حسن خلق و
عفو و اغماض- قرائت کرد به او فرمود: «ما براي هر نوع خدمت و کمک به تو آمادهايم.»
آنگاه از او پرسيد: «آيا از اهل شامي؟» جواب داد: آري. فرمود: «من با اين خلق و خوي سابقه دارم و سرچشمه آن را ميدانم.».
پس از آن فرمود: «تو در شهر ما غريبي، اگر احتياجي داري حاضريم به تو کمک دهيم، حاضريم در خانه خود از تو پذيرايي کنيم، حاضريم تو را بپوشانيم، حاضريم به تو پول بدهيم.».
مرد شامي که منتظر بود با عکس العمل شديدي برخورد کند و هرگز گمان نميکرد با يک همچو گذشت و اغماضي روبرو شود، چنان منقلب شد که گفت:
«آرزو داشتم در آن وقت زمين شکافته ميشد و من به زمين فرو ميرفتم و اينچنين نشناخته و نسنجيده گستاخي نميکردم. تا آن ساعت براي من در همه روي زمين کسي از حسين و پدرش مبغوضتر نبود، و از آن ساعت برعکس، کسي نزد من از او و پدرش محبوبتر نيست.» ( نفثة المصدور محدث قمي، صفحه 4.)
🔻🔻🔻🔻🔻🔻👇
۲۸ آبان ۱۳۹۷