eitaa logo
بینش مطهر/محتوای علمی
499 دنبال‌کننده
165 عکس
19 ویدیو
15 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉⁉⁉ ⁉⁉⁉ اگر شهید مطهری در میان ما بودند، جهت اصلاح بعضی تریبون ها و منبرها و سخنرانی های پر از تکرار مکررات چه پیشنهادی می دادند؟ 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 بینش مطهر/محتوای علمی https://eitaa.com/elmi_binesh
🌿🍂🌿🍂🌿🍂 🍂🌿🍂🌿 🌿🍂 اخلاق واقعی انسان، کی نمودار می شود؟ به طور کلي هر چيزي که انسان را در شرايط غير عادي که آرامش روح را بهم مي‌‌‌‌‌زند قرار دهد، پرده از روي اخلاق واقعي انسان برمي‌‌‌‌‌دارد. انسان در حال عادي حکم آب راکد را دارد که در حوضي جمع شده است؛ به واسطه رکود، مخلوطهاي آب ته‌‌‌‌‌نشين مي‌‌‌‌‌شود و آب بسيار صاف و زلال مشاهده مي‌‌‌‌‌شود. اما همين‌‌‌‌‌که يک چوب داخل آب ببريد و آب را تکان بدهيد و زير و رو کنيد، آنوقت مي‌‌‌‌‌بينيد چقدر کثافت داخل اين آب است. بسا افرادي که در شرايط عادي به دل و نفس خود مراجعه مي‌‌‌‌‌کنند، آن را مانند همان آب حوض صاف و پاک مي‌‌‌‌‌بينند و خودشان غافلند که اگر شرايط جديدي به وجود آيد و موجباتي پيدا شود که صفات پليد ته‌‌‌‌‌نشين‌‌‌‌‌شده باطن ظهور کند معلوم خواهد شد که چقدر آلودگيها در روح آنها بوده است. (حج. ص 38) 🌿🍂🌿🍂🌿 بینش مطهر/محتوای علمی https://eitaa.com/elmi_binesh
81.mp3
13.19M
نهضت آزادی بخش اسلام 1 شهید مطهری 🔊🔊🔊 🌿🍂🌿🍂🌿 بینش مطهر/محتوای علمی https://eitaa.com/elmi_binesh
82.mp3
12.19M
نهضت آزادی بخش اسلام 2 شهید مطهری 🔊🔊🔊 بینش مطهر/محتوای علمی https://eitaa.com/elmi_binesh
بسم الله الرحمن الرحیم سلام و احترام درس های سوم و چهارم کتاب ( آزادی انسان)👆👆
🔷🔷🔷 🔷🔷 🔷 @داستان شانزدهم: علي (ع) و عاصم‌‌‌‌‌ 🔷🔷🔷 علي عليه السلام بعد از خاتمه جنگ جمل‌‌‌‌‌ «1»وارد شهر بصره شد. در خلال ايامي که در بصره بود، روزي به عيادت يکي از يارانش به نام «علاء بن زياد حارثي» رفت. اين مرد خانه مجلل و وسيعي داشت. علی علیه السلام همينکه آن خانه را با آن عظمت و وسعت ديد، به او گفت: «اين خانه به اين وسعت به چه کار تو در دنيا مي‌‌‌‌‌خورد، در صورتي که به خانه وسيعي در آخرت محتاجتري؟! ولي اگر بخواهي مي‌‌‌‌‌تواني که همين خانه وسيع دنيا را وسيله‌‌‌‌‌اي براي رسيدن به خانه وسيع آخرت قرار دهي؛ به اينکه در اين خانه از مهمان پذيرايي کني، صله رحم نمايي، حقوق مسلمانان را در اين خانه ظاهر و آشکارا کني، اين خانه را وسيله زنده ساختن و آشکار نمودن حقوق قرار دهي و از انحصار مطامع شخصي و استفاده فردي خارج نمايي.» علاء: «يا اميرَالمؤمنين! من از برادرم عاصم پيش تو شکايت دارم.» «2» - چه شکايتي داري؟. - تارک دنيا شده، جامه کهنه پوشيده، گوشه گير و منزوي شده، همه چيز و همه کس را رها کرده. - او را حاضر کنيد!. عاصم را احضار کردند و آوردند. علي عليه السلام به او رو کرد و فرمود: «اي دشمن جان خود، شيطان عقل تو را ربوده است، چرا به زن و فرزند خويش رحم نکردي؟ آيا تو خيال مي‌‌‌‌‌کني که خدايي که نعمتهاي پاکيزه دنيا را براي تو حلال و روا ساخته ناراضي مي‌‌‌‌‌شود از اينکه تو از آنها بهره ببري؟ تو در نزد خدا کوچکتر از اين هستي.». عاصم: «يا اميرالمؤمنين، تو خودت هم که مثل من هستي، تو هم که به خود سختي مي‌‌‌‌‌دهي و در زندگي بر خود سخت مي‌‌‌‌‌گيري، تو هم که جامه نرم نمي‌‌‌‌‌پوشي 👇👇👇👇
و غذاي لذيذ نمي‌‌‌‌‌خوري، بنابراين من همان کار را مي‌‌‌‌‌کنم که تو مي‌‌‌‌‌کني و از همان راه مي‌‌‌‌‌روم که تو مي‌‌‌‌‌روي.». - اشتباه مي‌‌‌‌‌کني. من با تو فرق دارم. من سمتي دارم که تو نداري. من در لباس پيشوايي و حکومتم. وظيفه حاکم و پيشوا وظيفه ديگري است. خداوند بر پيشوايان عادل فرض کرده که ضعيف‌‌‌‌‌ترين طبقات ملت خود را مقياس زندگي شخصي خود قرار دهند و آن طوري زندگي کنند که تهيدست‌‌‌‌‌ترين مردم زندگي مي‌‌‌‌‌کنند، تا سختي فقر و تهيدستي به آن طبقه اثر نکند. بنابراين من وظيفه‌‌‌‌‌اي دارم و تو وظيفه‌‌‌‌‌اي‌‌‌‌‌ «3» ............................. (1). جنگ جمل در نزديکي بصره بين اميرالمؤمنين علي عليه السلام از يک طرف و عايشه و طلحه و زبير از طرف ديگر واقع شد. به اين مناسبت «جنگ جمل» ناميده شد که عايشه در حالي که سوار بر شتر بود سپاه را رهبري مي‌‌‌‌‌کرد (جمل در عربي يعني شتر). اين جنگ را عايشه و طلحه و زبير بلافاصله بعد از استقرار خلافت بر علي عليه السلام و ديدن سيرت عادلانه آن حضرت که امتيازي براي طبقات اشراف قائل نمي‌‌‌‌‌شد بپا کردند، و پيروزي با سپاه علي عليه السلام شد. 2.. اين داستان را ابن ابي الحديد در شرح نهج البلاغه، جلد 3، صفحه 19 (چاپ بيروت) نقل مي‌‌‌‌‌کند، ولي به نام ربيع بن زياد نه علاء بن زياد؛ و ربيع را معرفي مي‌‌‌‌‌کند در مواطني و بعد مي‌‌‌‌‌گويد: «واماالعلاء بن زياد الذي ذکره الرضي فلا اعرفه و لعل غيري يعرفه.» 3. نهج البلاغه خطبه 207 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 بینش مطهر/محتوای علمی https://eitaa.com/elmi_binesh
🌿🍃🌿🍃🌿 🍃🌿🍃 🌿🍃 امیرالمومنین ارواحنا فداه: فَإِنْ أَطَعْتُمُونِي فَإِنِّي حَامِلُكُمْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ عَلَي سَبِيلِ الْجَنَّةِ وَ إِنْ كَانَ ذَا مَشَقَّةٍ شَدِيدَةٍ وَ مَذَاقَةٍ مَرِيرَةٍ مردم اگر از من پيروي كنيد، به خواست خدا شما را به راه بهشت خواهم برد، هر چند سخت و دشوار و پر از تلخيها باشد. (خطبه 156 نهج البلاغه) 🌿🍃🌿🍃🌿 ❕❕ قابل توجه کسانی که بهشتی شدن را به خود مردم وا می گذارند و..... بینش مطهر/محتوای علمی https://eitaa.com/elmi_binesh
🌺🌺🌺🌺🌺 چکیده بحث ارتداد و آزادی 🌺🌺🌺🌺 1.پذیرش دین اسلام در آغاز ورود به آن، و فراگیری آموزه های آن و عمل به آن ها پس از ورود به آن، مبتنی بر تحقیق، تعقل و تفکر است. 2.تردید، پرسش، وسوسه داشتن و به دنبال رفع تردید و پاسخ سؤال بودن، از لوزم انکارناپذیر دستگاه فکر آدمی است و تردید و پرسش، تا هنگامی که طلیعه و معبری برای رسیدن به علم و یقین باشد، پدیده ای مبارک و فرخنده است. 3.شک، تردید، ابهام و سؤال در آموزه های دینی ارتداد محسوب نمی شود. ارتداد انکار عالمانه اصول دین یا ضروریات و بدیهیات دینی است، به گونه ای که انکار آن بدیهیات ملازم با انکار اصول دین بوده و فرد منکر، به این ملازمه آگاه باشد. 4.چنانچه انکار فردی، به دلیل وجود ابهام و سؤال در اصول یا ضروریات دینی باشد، این فرد مرتد محسوب نمی شود و شبهه علمی او مانع اجرای حد مرتد بر اوست. راه مقابله با چنین فردی مباحثه علمی است نه برخورد عملی. 5.حکم ارتداد منافی با آزادی اندیشه نیست. چنانچه فرد محققی با انگیزه کشف حقیقت و با استفاده از روش های منطقی و در حد توان خود به تحقیق بپردازد، ولو آن که در رسیدن به حقیقت قاصر باشد- نه مقصر- در نزد خداوند معذور؛ و بلکه مأجور است. 6.حکم ارتداد با آزادی بیان نیز در تنافی نیست. فرد مرتد می تواند بدون اعلام ارتداد خود، به بیان سؤالات و ادله خود در مجامع علمی بپردازد و از اندیشمندان پاسخی درخور مطالبه کند. 7.هیچ مکتب و مذهبی ولو مکتب بشری و غیر الهی مانند لیبرالیسم، به آزادی مطلق معتقد نیست و برای برخورداری از آن قیود و شرایطی قایل است. لیبرال ها مرز آزادی هر فردی را، رعایت حقوق سایر شهروندان و مصالح اجتماعی می دانند. 8.رعایت حقوق خداوند بر بندگان، مصالح جامعه اسلامی و حقوق شهروندان مسلمان، سه ضلعی است که آزادی هر فردی محدود به آن ها است. 9.با دقت در شرایط ارتداد این نتیجه بدست می آید که مرتد کسی است که در عین آگاهی به حقایق و حقانیت اسلام، عنودانه و لجوجانه به مخالفت با آن برمی خیزد و به طرزی غیر منطقی با هویت جامعه اسلامی و زیرساخت های فکری آن درمی افتد. حکم ارتداد برای پیشگیری از تخریب هویت جامعه اسلامی و صیانت عقاید دینی مردم از رهزنان بدخواه کج اندیش تشریع شده است. مراجعه به پرونده مرتدان در طول تاریخ، مؤیّد همین نظریه است. 10.مرجع تشخیص ارتداد و مجری حکم مرتد، مجتهد جامع الشرایط است و هر فرد مسلمانی نمی تواند مرجع تشخیص و مجری حکم ارتداد باشد. (کتاب مسائل جدید کلامی ص 375، آیت الله سبحانی) 🌺🌺🌺🌺 🌺🌺🌺🌺 بینش مطهر/محتوای علمی https://eitaa.com/elmi_binesh
ارتباط با مدیر کانال @Darbandetoazadam علی حاجوی 🔷🔷🔷🔷🔷 بینش مطهر/محتوای علمی https://eitaa.com/elmi_binesh
🌿🍃🌿🍃🍃🍃🌿 @داستان هفدهم: مستمند و ثروتمند رسول اکرم(ص) طبق معمول در مجلس خود نشسته بود. ياران گرداگرد حضرتش حلقه زده او را مانند نگين انگشتر در ميان گرفته بودند. در اين بين يکي از مسلمانان- که مرد فقير ژنده پوشي بود- از در رسيد و طبق سنت اسلامي- که هرکس در هر مقامي هست، همينکه وارد مجلسي مي‌‌‌‌‌شود بايد ببيند هر کجا جاي خالي هست همان جا بنشيند و يک نقطه مخصوص را به عنوان اينکه شأن من چنين اقتضا مي‌‌‌‌‌کند در نظر نگيرد- آن مرد به اطراف متوجه شد، در نقطه‌‌‌‌‌اي جايي خالي يافت، رفت و آنجا نشست. از قضا پهلوي مرد متعين و ثروتمندي قرار گرفت. مرد ثروتمند جامه‌‌‌‌‌هاي خود را جمع کرد و خودش را به کناري کشيد. رسول اکرم که مراقب رفتار او بود به او رو کرد و گفت: «ترسيدي که چيزي از فقر او به تو بچسبد؟!». - نه يا رسول اللَّه!. - ترسيدي که چيزي از ثروت تو به او سرايت کند؟. - نه يا رسول اللَّه!. - ترسيدي که جامه هايت کثيف و آلوده شود؟. - نه يا رسول اللَّه! - پس چرا پهلو تهي کردي و خودت را به کناري کشيدي؟. - اعتراف مي‌‌‌‌‌کنم که اشتباهي مرتکب شدم و خطا کردم. اکنون به جبران اين خطا و به کفاره اين گناه حاضرم نيمي از دارايي خودم را به اين برادر مسلمان خود که درباره‌‌‌‌‌اش مرتکب اشتباهي شدم ببخشم. مرد ژنده پوش: «ولي من حاضر نيستم بپذيرم.». جمعيت: چرا؟. - چون مي‌‌‌‌‌ترسم روزي مرا هم غرور بگيرد و با يک برادر مسلمان خود آنچنان رفتاري بکنم که امروز اين شخص با من کرد «1» (1). اصول کافي 🌿🌿🌿🌿🌿 بینش مطهر/محتوای علمی https://eitaa.com/elmi_binesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 بیانات مهم علامه #جوادی_آملی که با سانسور خبری رو به رو شد: _ یک طلبه افغانی ۱۰۰ سال پیش یک کفایه نوشت یک قرن ما را به دنبال خودش می کشاند، این ننگ نیست؟!! _ حوزه ما ۵۰ هزار طلبه دارد اما آیا ۳ نفر ... _ دلالی!! 🍃 رونمایی از کتاب تحریرالاصول، ۶ دی ۹۷ ✅ @feghheakbar بینش مطهر/محتوای علمی https://eitaa.com/elmi_binesh
🔷🔷🔷🔷🔷 🔷🔷🔷 🔷 بعد انقلاب برخی جاها نیز اشتباهاتی رخ داد و کم کاری و غفلت صورت گرفت و نیروسازی برای آینده با برنامه دقیق و صحیح صورت نگرفت. اگر هوشیارانه‌تر عمل کرده بودیم، امروز نظام ما برای این‌که کسی را برای پستی تعیین کند، این قدر در تنگنا نبود! همین امروز چند نامزد ایده‌آل برای ریاست‌جمهوری کشور سراغ دارید؟ چاره‌ای نیست که بین افراد کسی را مدنظر قرار دهیم که نسبت به دیگران بهتر باشد، نه این‌که کامل و ایده‌آل باشد. این یعنی به فکر ساختن نیروی معتقد متخصص نبوده‌ایم. یکی از عوامل ضعف ما، همین غفلت بوده است و جا دارد تا فرصت هست، این غفلت را جبران کنیم؛ البته اگر امروز شروع کنیم، 20 سال دیگر نتیجه خواهد داد. امروز یکی از واجبات نیروهای فهیم، آگاه و دلسوز انقلاب این است که از همین امروز به فکر ساختن نیروهایی برای بیست سال آینده کشور باشند؛ هر چه این کار دیرتر انجام شود، به همان اندازه در نتیجه، تأخیر ایجاد می‌شود. 97/10/13 🔷🔷🔷🔷🔷🔷 حالا ارزش طرح بینش مطهر بیشتر مشخص می شود که در پی کادر سازی و ایجاد نظام فکری منسجم و توحیدی برای نیروهای انقلاب اسلامی است. 🔷🔷🔷🔷🔷 بینش مطهر/محتوای علمی https://eitaa.com/elmi_binesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰پاسخ مبسوط حضرت آیت الله جوادی آملی به حاشیه های اخیر در تجلیل از شخصیت آخوند خراسانی و عظمت دیار افغانستان 🔹درس خارج فقه؛ ۱۳۹۷.۱۰.۱۵ 🆔 @Arefane بینش مطهر/محتوای علمی https://eitaa.com/elmi_binesh
این سنخ فرمایشات 👆👆👆👆👆 دغدغه هایی است که ده ها سال پیش توسط شهید مطهری مطرح شد و امروز دوباره بر زبان حکیم و مفسر بزرگ زمان ما جاری می شود.... آیا بینش مطهر و بینش پژوهان جوان می توانند نقشی در فرایند نخبه پروری در کشور داشته باشند و آسیب های استعداد کش را در حوزه و دانشگاه شناسایی و معرفی کنند؟؟ 🌺🍃🌺 بینش مطهر/محتوای علمی https://eitaa.com/elmi_binesh
🌿🍃🌿🍃 🍃🌿 🌿 با عنایت به بحث آزادی تفکر از دیدگاه شهید مطهری، آیا تفکر مطلقا آزاد است حتی در مسائلی مثل ذات باری تعالی؟؟ 👇👇👇👇👇 . . . بینش مطهر/محتوای علمی https://eitaa.com/elmi_binesh
بسم الله الرحمن الرحیم فکر در هر جایی که مفید و دارای نتیجه باشد آزاد و مطلق است اما گاهی مضر یا بی ثمر است. در موارد معدودی از فکر کردن نهی شده مثل فکر در کنه ذات خدا.. چون ذات خدا در دسترس هیچ کس حتی پیامبر اعظم خدا هم قرار نمی گیرد. در عین حال وسوسه در نظام خلقت و شک و تردید و سوال و جواب در مورد خدا و ... گناهی ندارد و این گناه از رو دوش امت اسلام برداشته شده. البته به قول شهید مطهری شک معبر و دالان خوبی است برای رد شدن نه منزلگاهی برای اقامت کردن. اینکه میگویند خدا را با دلیل و برهان بشناسید، معنایش این نیست که به کنه ذات یا صفات او پی ببریم ، بلکه همین مقدار که به اصل وجود و صفات و کمال او پی ببریم، کافیست و سعادت دنیا و آخرت ما را تأمین می کند و اصولاً خدا و صفات او که عین ذات اوست نامحدود است و برای آن حد و انتهایی فرض نمیشود . ولی جز او همه موجودات محدود هستند از این جهت هیچکس نمیتواند کنه ذات و صفات او را درک کند؛ زیرا محدود نمیتواند نامحدود را درک کند ، فی المثل همانطور که یک کاسه گنجایش آب دریا را ندارد بشر محدود هم نمیتواند به کنه ذات نامحدود خدای جهان پی ببرد. همین برهان در کلمات پیشوایان دین هم وارد شده است که فرموده اند: "کلّما میّزتموه باوهامکم فی ادقّ معانیه فهو مخلوق مثلکم مردود الیکم" یعنی هر چه در ذهن شما بیاید و آن را تصور کنید در باریکترین جلوه ها و مفهوم هایش آن خدا نیست بلکه او هم مخلوقی مثل شماست که در وجودش احتیاج دارد و برگشت وجود او به شما است. اکنون که با این برهان واضح فهمیدیم که درک ذات خدای تعالی نامحدود برای بشر محدود ممکن نیست معنای روایاتی که از پیامبر و ائمه(علیهم السلام) در این باره رسیده است به خوبی روشن میشود که فرموده اند: درباره ی ذات خدا فکر نکنید (که به جایی نمیرسید بلکه از این راه ممکن است شیطان سوء استفاده کرده و شما را منحرف سازد). اما درباره ی نعمتها و آثار عظمت او فکر کنید (تا هر ساعت به معرفت و ایمان شما افزوده گردد). ولی معنای این قبیل روایات این نیست که در بحث خداشناسی وارد نشوید، بلکه همان طوری که توضیح داده شد، بحث درباره ی خدا وجود او و صفات او در حد خود لازم است اما کسی نباید توقع داشته باشد که بر کنه ذات خدای جهان پی ببرد. بر همین اساس پیشوایان دینی مردم را از تفکر در ذات الهی منع کرده اند ؛ به این علت که پی بردن به کنه ذات الهی، امری محال و غیر ممکن است. از این رو تلاش در این راه، چیزی جز حیرت و سرگردانی در پی نخواهد داشت. این امر همانند این است که بخواهیم، تمام ابعاد یک اقیانوس بی کران را، از ساحل آن با دو چشم خود مشاهده کنیم. در واقع رسیدن به ذات نامحدود الهی و درک حقیقت آن برای ما که موجودات محدود هستیم ، امری محال و ناممکن است. برای درک یک حقیقت باید احاطه به آن یافت و احاطه موجود محدود (انسان) بر ذات نامحدود (خداوند ) محال و ناشدنی است. خلاصه سخن: با توجّه به این که درک کنه ذات خداوند محال و غیر ممکن است و تلاش در این زمینه چیزی جز حیرت و سرگردانی در پی ندارد، بزرگان دین ما را از این امر باز داشته و به جای آن ما را به تفکر در آثار وجودی خداوند و مطالعه نظام حاکم بر هستی دعوت کرده اند. بنا بر این، اندیشه آزاد است؛ ولی اندیشیدن پیرامون موضوعاتی که هیچ نتیجه ای عاید انسان نمی کند، کاری منطقی نیست وجز تحیّر و سرگردانی نتیجه ای ندارد؛ تفکر درباره ذات خداوند و چگونگی آن نیز از همین مقوله است؛ چنانکه تفکر درباره ذات هستی نیز چنین میباشد. (تهیه و تنظیم: علی حاجوی) 🌿🍃🌿🍃🌿🌿🍃 بینش مطهر/محتوای علمی https://eitaa.com/elmi_binesh
🔷🔷🔷 @ داستان هجدهم: بازاري و عابر مردي درشت استخوان و بلندقامت که اندامي ورزيده و چهره‌‌‌‌‌اي آفتاب خورده داشت و زد و خوردهاي ميدان جنگ يادگاري بر چهره‌‌‌‌‌اش گذاشته و گوشه چشمش را دريده بود، با قدمهاي مطمئن و محکم از بازار کوفه مي‌‌‌‌‌گذشت. از طرف ديگر مردي بازاري در دکانش نشسته بود. او براي آنکه موجب خنده رفقا را فراهم کند، مشتي زباله به طرف آن مرد پرت کرد. مرد عابر بدون اينکه خم به ابرو بياورد و التفاتي بکند، همان‌‌‌‌‌طور با قدمهاي محکم و مطمئن به راه خود ادامه داد. همينکه دور شد يکي از رفقاي مرد بازاري به او گفت: «هيچ شناختي که اين مرد عابر که تو به او اهانت کردي که بود؟!». - نه، نشناختم! عابري بود مثل هزارها عابر ديگر که هر روز از جلو چشم ما عبور مي‌‌‌‌‌کنند، مگر اين شخص که بود؟. - عجب! نشناختي؟! اين عابر همان فرمانده و سپهسالار معروف، مالک اشتر نخعي بود. - عجب! اين مرد مالک اشتر بود؟! همين مالکي که دل شير از بيمش آب مي‌‌‌‌‌شود و نامش لرزه بر اندام دشمنان مي‌‌‌‌‌اندازد؟. - بلي مالک خودش بود. - اي واي به حال من! اين چه کاري بود که کردم! الآن دستور خواهد داد که مرا سخت تنبيه و مجازات کنند. همين حالا مي‌‌‌‌‌دوم و دامنش را مي‌‌‌‌‌گيرم و التماس مي‌‌‌‌‌کنم تا مگر از تقصير من صرف نظر کند. به دنبال مالک اشتر روان شد. ديد او راه خود را به طرف مسجد کج کرد. به دنبالش به مسجد رفت، ديد به نماز ايستاد. منتظر شد تا نمازش را سلام داد. رفت و با تضرع و لابه خود را معرفي کرد و گفت: «من همان کسي هستم که ناداني کردم و به تو جسارت نمودم.». 🔻🔻🔻🔻👇👇
مالک: «ولي من به خدا قسم به مسجد نيامدم مگر به خاطر تو، زيرا فهميدم تو خيلي نادان و جاهل و گمراهي، بي جهت به مردم آزار مي‌‌‌‌‌رساني. دلم به حالت سوخت. آمدم درباره تو دعا کنم و از خداوند هدايت تو را به راه راست بخواهم. نه، من آن‌‌‌‌‌طور قصدي که تو گمان کرده‌‌‌‌‌اي درباره تو نداشتم.» «1» (1). سفينة البحار، ماده «شتر»، نقل از مجموعه ورام. بینش مطهر/محتوای علمی https://eitaa.com/elmi_binesh
علامه #مصباح_یزدی : آیا عمر انبیا و ائمه (ع)، به همین ها گذشت؟! ✅ @feghheakbar 🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿 بینش مطهر/محتوای علمی https://eitaa.com/elmi_binesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❓❗️ چرا حضرت زهرا سلام الله علیها (که سه روز افطار خود را به مسکین، یتیم و اسیر بخشیدند) از حق خود در مسأله ی فدک دفاع کردند و آن را نبخشیدند؟! 💡 شبهه ای که به آن پاسخ می دهند! @VelayatTV بینش مطهر/محتوای علمی https://eitaa.com/elmi_binesh
@داستان نوزدهم: غزالي و راهزنان‌‌‌‌‌ 🔷🔷🔷🔷 غزالي، دانشمند شهير اسلامي، اهل طوس بود (طوس قريه‌‌‌‌‌اي است در نزديکي مشهد). در آن وقت، يعني در حدود قرن پنجم هجري، نيشابور مرکز و سواد اعظم آن ناحيه بود و دارالعلم محسوب مي‌‌‌‌‌شد. طلاب علم در آن نواحي براي تحصيل و درس خواندن به نيشابور مي‌‌‌‌‌آمدند. غزالي نيز طبق معمول به نيشابور و گرگان آمد و سالها از محضر اساتيد و فضلا با حرص و ولع زياد کسب فضل نمود. و براي آنکه معلوماتش فراموش نشود و خوشه‌‌‌‌‌هايي که چيده از دستش نرود، آنها را مرتب مي‌‌‌‌‌نوشت و جزوه مي‌‌‌‌‌کرد. آن جزوه‌‌‌‌‌ها را که محصول سالها زحمتش بود مثل جان شيرين دوست مي‌‌‌‌‌داشت. بعد از سالها عازم بازگشت به وطن شد. جزوه‌‌‌‌‌ها را مرتب کرده در توبره‌‌‌‌‌اي پيچيد و با قافله به طرف وطن روانه شد. از قضا قافله با يک عده دزد و راهزن برخورد. دزدان جلو قافله را گرفتند و آنچه مال و خواسته يافت مي‌‌‌‌‌شد يکي يکي جمع کردند. نوبت به غزالي و اثاث غزالي رسيد. همينکه دست دزدان به طرف آن توبره رفت، غزالي شروع به التماس و زاري کرد و گفت: «غير از اين، هرچه دارم ببريد و اين يکي را به من واگذاريد.» 👇👇👇
دزدها خيال کردند که حتما در داخل اين بسته متاع گران قيمتي است. بسته را باز کردند، جز مشتي کاغذ سياه شده چيزي نديدند. گفتند: «اينها چيست و به چه درد مي‌‌‌‌‌خورد؟». غزالي گفت: «هرچه هست به درد شما نمي‌‌‌‌‌خورد، ولي به درد من مي‌‌‌‌‌خورد.». - به چه درد تو مي‌‌‌‌‌خورد؟. - اينها ثمره چند سال تحصيل من است. اگر اينها را از من بگيريد، معلوماتم تباه مي‌‌‌‌‌شود و سالها زحمتم در راه تحصيل علم به هدر مي‌‌‌‌‌رود. راستي معلومات تو همين است که در اينجاست؟. - بلي. - علمي که جايش توي بقچه و قابل دزديدن باشد، آن علم نيست، برو فکري به حال خود بکن. اين گفته ساده عاميانه، تکاني به روحيه مستعد و هوشيار غزالي داد. او که تا آن روز فقط فکر مي‌‌‌‌‌کرد که طوطي وار از استاد بشنود و در دفاتر ضبط کند، بعد از آن در فکر افتاد که کوشش کند تا مغز و دماغ خود را با تفکر پرورش دهد و بيشتر فکر کند و تحقيق نمايد و مطالب مفيد را در دفتر ذهن خود بسپارد. غزالي مي‌‌‌‌‌گويد: «من بهترين پندها را، که راهنماي زندگي فکري من شد، از زبان يک دزد راهزن شنيدم.» «1» (1). غزالي نامه، صفحه 116. بینش مطهر/محتوای علمی https://eitaa.com/elmi_binesh