کریما!
گرفتار آن دردم که تو درمان آنی و بنده ی آن ثنایم که تو سزای آنی. من در تو چه دانم تو دانی، تو آنی که گفتی من آنم، آنی!
ازم پرسید تو اینقدر گلزار شهدا میری
رفیق شهیدت کیه ؟
گفتم :
حقیر رفیق شهیدِ خاصی ندارم !
و رفاقت با یک شهید خاص هم نمی پسندم
و بنا بر دلایلی صحیح نمیدانم !
بنظرم هر شهیدی یک بویی دارد ، یک عالمی دارد ، یک قدرتی دارد ، هر شهیدی کلیدِ راهیست ،
هر شهید راهِ بسته ای را می گشاید ..!
بنظرم ، به همه شهدا باید متمسک شد
«لکن شهدای گمنام رنگ و بوی دیگری دارند »
جوانی شمعِ ره کردم
که جویم زندگانی را
نجستم زندگانی را
و گم کردم جوانی را!
#شهریار
من در آستانهی چند سالگیام؟
با احتساب روزها، صد سال خسته
با احتساب شبها، هزار سال منتظر
و با احتساب عشق
چند سال است که مردهام!
༺ التیام ༻
تمام درد هایم را نجف درمان میکند!
یاعلی نام تو بردم، نه همی ماند و نه غمی
بابی انت و امّی.