میگفت عربهای عراقـی وقتی از همهچیز
و همهکس خسته میشن،
وقتـی زندگی بهشون سخت میگیره
و تیره و تار میشه،
وقتی همهچیز ناممـکن میشه و امیدی نیست،
میرن روبهرویِ حرم حضرت عباس وایمیستن،
انگشت اشارهشون رو تکون میدن میگن:
«أَنـتَ عَبـّاس!»
یعنی تو عباسی؛
مَـردِ مـَردها...
نمیخوای که بذاری بهت شک کنم؟!
نمیخوای که بگم عباس منو دست خالی برگردوند؟!
امشـب برید درِ خونـهیِ سقایِ کربلا؛
ابوفاضـل یه بار پیش امامش حسـین(ع)
شرمنده شد، نمیذاره شرمنده بشی...
نمیذاره دستت خالی بمـونه..!
عباس به شـیعه غیرت داره :)
ما اصالتا ترک هستیم.
موقع ولادتمان، بعد از اذان و اقامه، اسم عباس را در گوشمان میخوانند. بچههایمان که به دنیا میآیند، فامیل جمع میشوند و برای تبریک، میگویند «ابالفضل نوکری اولسون» الهی که نوکر ابالفضل باشه. وقتی کسی از ما پسردار میشود تا وقتی هنوز اسمی برایش انتخاب نشده، ابالفضل صدایش میکنیم.ما اصالتا ترک هستیم. خب خیلیهایمان در وطن، فارسی صحبت میکنیم؛ در حرم عباس اما ترکی، زبان رسمی است. ما در حرم عباس جز به لغت ترکی مکالمه نمیکنیم؛ حتی با خود او! ما اصالتا ترک هستیم. وقتی از آدم و عالم میبُریم و کاری از کسی برنمیآید، وقتی سختیها و مصائب به اوج خود میرسد، وقتی مریضمان بدحال میشود، وقتی بحث آبرویمان وسط میآید، به «ابالفضلین توشَن گولّارینا» متوسل میشویم؛ گرهها باز میشود؛ گویی که از اول گرهای نبوده! ما اصالتا ترک هستیم. دیگران اگر فقط در حکایتها و منبرها و کلیپها شنیدهاند، ما به چشم خود دیدهایم که بعضی محتضرهایمان در لحظات آخر میگویند «دارم با آقام ابالفضل میرم». ما دیدهایم که بغض نُه روزهی پدرهایمان بالاخره شب تاسوعا میترکد. مادرهایمان، قامت بلند پسرهایشان را که میبینند، به خوشقامتِ امالبنین میسپارندش. ما پشت در پشت و نسل در نسل، عشق ابالفضل را از پدربزرگهایمان به ارث میبریم. ما اصالتا ترک هستیم. همگی، زندگیهایمان را به عباس تکیه دادهایم. آنطور که حسین. ما شب نهم بیتکیهگاه میشویم. شب نهم خیلی بیچارهایم. شب نهم را یکطور ویژهای به ترکها تسلیت بگویید.
او از جنس عاشور است...
شب عاشورا برای عزاداری آمد و با شعری برای وطن گریست و با حضور هوشمندانه دوباره بازی دشمن را بهم زد.
#لببک_یا_خامنه_ای
✍شیخ فرهاد فتحی