منزلِ یکی از دوستانِ عراقی توی نجف بودیم؛
تا ما رو دیدن بغلمون کردن و پرسیدن بعد از جنگ آسیبی ندیدید؟!
گفتیم نه؛ خوبیم؛
خندیدن و به عربی گفتن: "اسـرائیل رو سر جاش نشوندید! موشـکهاتون باعث فخـره!"
یه چیزی که امسال تویِ پیادهرویِ اربعین خیلی به چشم میومد، رفتار متـفاوت بقیه با ایرانیها بود..
از اشارهیِ دست موکبدارها به صورت موشک و تزئینِ غذاها به شکلِ موشک گرفته تا برخـورد خیلی گرمشون که امسال بیشتر به چشم میومد...
به عنوانِ یک ایرانی، بعد از جنگ ۱۲ روزه باید با افتخار تویِ تجمعات بینالمللی رفت؛
با افتـخار سر بلند کرد و بگیم ایرانیایم..
چرا؟! چون جمهـوریِ اسلامـیِ ایران، اولین کشوری بود که به طور مستقیم جلوی اسرائیل و آمریکا ایستاد و جنگید و تسـلیم نشد!
این افتخار و دستانِ پر رو مدیونِ تلاش شبانهروزیِ شهید طهرانیمقـدم و حاجیزادهایم...
100 عمود هم به نیابت از تمام کسانی که این پیام رو میبینن قدم برمیدارم
انشاءالله هرچه زودتر قسمت خودتون
یاعلی
“کهگفتیاربعینجایزنوبچهنیست؟!”
کجاییبیبنیحاجخانمروعمودبهعمود
کشوندباخودشاینپیرمرد..
از اربعین که برگشتیم، چه بسا حتی وقتی از نجف تو راه مرز هستیم، شیطان تمام تلاشش رو میکنه که هرچی به دست آوردیم رو ازمون بگیره!
با یه اخم یا یه تندی به پدرمادر/فرزند، با دروغ یا گناهی دیگه این اجری که بردم رو ازم بقاپه و جلوی چشمم به زمین بزنه! خیلی خیلی باید مراقب باشم..
ولی من میگم اینکه تو کربلا حالمون خوب بود، علتش این بود که جنس غممون فرق میکرد. غم دنیا آدمو مریض میکنه. ولی گریه برا زخمای ابی عبدالله چی؟
شام اربعین،کربلا خیلی دلگیر میشه…
همه موکب ها دونه دونه جمع میشن
همه به کوله به دوش در حال خروج از کربلا
صدای رانندهها که مدام میگن
مهران،خسروی،شلمچه،نجف…
و همه اینا یعنی پایان سفرِعشقِ اربعین./