از اربعین که برگشتیم، چه بسا حتی وقتی از نجف تو راه مرز هستیم، شیطان تمام تلاشش رو میکنه که هرچی به دست آوردیم رو ازمون بگیره!
با یه اخم یا یه تندی به پدرمادر/فرزند، با دروغ یا گناهی دیگه این اجری که بردم رو ازم بقاپه و جلوی چشمم به زمین بزنه! خیلی خیلی باید مراقب باشم..
ولی من میگم اینکه تو کربلا حالمون خوب بود، علتش این بود که جنس غممون فرق میکرد. غم دنیا آدمو مریض میکنه. ولی گریه برا زخمای ابی عبدالله چی؟
شام اربعین،کربلا خیلی دلگیر میشه…
همه موکب ها دونه دونه جمع میشن
همه به کوله به دوش در حال خروج از کربلا
صدای رانندهها که مدام میگن
مهران،خسروی،شلمچه،نجف…
و همه اینا یعنی پایان سفرِعشقِ اربعین./
گفت: ببین اینم کربلا رفتن! میری مریض میشی، بدن درد میگیری میای!
گفتم: اگر غیر از این بود که اسـمش"کربلا" نمیشد؛ ما اصلا میریم که مریض بشیم،
میریم بـدنمون درد بگیره، سختـی بکشیم،
اصلا میریم که این تن، یکم اذیت بشه و بفهمـه خواهرش و اهلبیتـش چی کشیدن..!
اگر قراره سـفر کربلا رو به چشم سیاحت نگاه کرد، باختیم، بد هم باختـیم. این سفر پر از سختیِ شیرینه، سختیهایی که برای تسـلایِ دل عمـهزینب(س) پا توی راهش میذاریم؛
زرق و برق بلاگرهارو نبین الان. اصلِ ماجرای پیادهرویِ اربـعین یه چیز دیگه است...
اولين روزی كه امام حسين علیهالسلام روزه گرفتند همه اهل بيت در كنار سفره جمع شدند؛
پيامبر اكرم (صلی الله علیه وآله) رو به امام حسين فرمودند:
حسين جان عزيزم روزه ات را باز كن.
امام حسين فرمودند:
جايزه من چه خواهدبود؟
پيامبر فرمودند: نصف محبتم را به كسانی كه تو را دوست دارند می بخشم.
حضرت علی(علیه السلام) فرمودند:
پسرم حسين جان بفرما.
باز امام فرمودند: جايزه من چه خواهدبود؟
حضرت علی فرمودند: نصف عبادت هايم برای كسانی كه عاشق تو هستند.
حضرت فاطمه(سلام الله علیها) فرمودند:
عزيز دلم افطار كن.
امام حسين پرسيدند:
جايزه شمابه من چيست؟
حضرت فرمودند: نصف عبادت هايم را به كسانی که بر تو گريه می كنند می بخشم.
امام حسن(علیه السلام) فرمودند:
برادر جان روزه ات را بازكن و امام همان سوال را پرسيدند.
حضرت پاسخ دادند: من تا همه گنهكاران را بر تو نبخشم به بهشت نخواهم رفت.
و درهمين حال جبرئيل بر پيامبر نازل شد فرمود خدا می فرمايد:
من از شماها مهربانتر هستم و آنقدر آن كساني كه عاشق تو هستند را به بهشت ميبرم تا تو راضی شوی یا حسین..