هدایت شده از 🥇داداش رضا🏆
شما قراره شهدارو شفاعت کنید ....نه شهدا شمارو...
شاید باورت نشه...
ولی یه روز میفهمی.
خودتو دسته کم نگیر !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرکسی حداقل به یدونه از اینا نیاز داره🥺✨
.
ما از ترس طرد شدن مدعی شدیم کسی هستیم که نبودیم. ترس از طرد شدن تبدیل به ترس از مطلوب نبودن شد. سرانجام ما به کسی تبدیل شدیم که در حقیقت نیستیم. تبدیل به رونوشتی شدیم از باورهای مادر، پدر، معشوقهمان و جامعه…!
-دون میگوئل روئیز
.
.
یعنی چی به کتفم؟!
به کیفم
ب چادرم
ب درز شالم
ببخشید البته ها
ولی یکم ب خودتون بیاید
هیچ جوره درک نمیکنم 👀🚶🏻♂
.
🇵🇸 •| اِلـــتِــجــا |•
. یعنی چی به کتفم؟! به کیفم ب چادرم ب درز شالم ببخشید البته ها ولی یکم ب خودتون بیاید هیچ جوره
.
ولی بیاید ما مذهبی ها مذهبی باشیم واسه اقا🚶🏻♂
.
🇵🇸 •| اِلـــتِــجــا |•
. سخته ک بابا مهدی حتی از ماهم دیگ توقع نداره .
یاد حرف حاج آقا دانشمند میوفتم ک میگفت
مهدی غریبه مهدی تنهاست
🇵🇸 •| اِلـــتِــجــا |•
یاد حرف حاج آقا دانشمند میوفتم ک میگفت مهدی غریبه مهدی تنهاست
میگفت علی یه چاه داشت ک باهاش حرف بزنه مهدی همون چاهم نداره:/
روح تو بیداره
نمیتونه گناه کنه
پس بیا و هم خودت و هم بابامهدی اذیت نکن
میدونی اگ گناه نکنی هم حال خودت خیلی خوبه هم باعث لبخند پسر فاطمه ای
امشب کافیه ببخشید زیادی حرف زدم
ولی رفیق اگ پشیمونی برگرد
فک نکن همینجوری اینارو خوندیا نه
خودش خواست
اصلا مگ میشه بدون اجازه آقا اتفاقی بیوفته!.
استاد رائفی پور میگفت :
-تو کربلا ی تربت دادن به من
دعای تربت رو خوندم بار اولم بود
به یک جمله رسیدم نابود شدم
چی بود اون جمله؟
این بود:
قسم به این خاک که معصومی در آن حل شدهاست!)
🎙 #منبر_مجازی🌿
•••❀•••
حاجآقادانشمندمیگفتن↯
یہجوونےاومدپیشمنبدنشمیلرزید؛
شرو؏ڪردبہحرفزدن:
گفتخوابامامزمانرودیدم!
میگفتخواببودمصداۍ آیفونتصویریخونہاومد؛
رفتمجلوۍدردیدمتصویرھیہسیدھ!!
جوابدادمگفتمشما؟!
گفتمنسیدمهدیام
راهممیدیخونٺ!!؟
گفتمآقاقربونتبرمیہ چندلحظہ
سریعشرو؏ڪردمبہجمعڪردنِ
ماهواره،پاسور،هرچیزےڪہ
ازنظرامامزمانخوبنیست!
رفتمجلوۍآیفوندیدمنیسٺـ💔'
دویدمتوڪوچہ
دیدمآقادارھمیره
همینڪهمیرفٺیہلحظہبرگشت!
اشڪ توچشاشودیدم💔😭'!
میگفت:خدایا...
مندرتڪتڪخونہهاروزدم..
ولےهیچڪسمنوراهمنداد🚶🏾♂
کدوممونآمادهایمواسہظهورآقا؟!
🇵🇸 •| اِلـــتِــجــا |•
میگفتوقتیدلتونگرفت
ذکر''یــارئوف''رازیادبگو
بهامامرضامتوسلشین
وقتیخدابخوادبرایاینذکرشما
اثریبزارهکارتونروبهامامرضامیسپاره...🌱
https://eitaa.com/joinchat/792986071Cb8fde6e9ba
خانہ ما و آنہا روبروۍ هم بود یڪ روز ناهار آنجا مۍخوردیم و یڪ روز اینجا.
آن روز نوبت خانہ ما بود.ناهار بود یا شام؛یادم نیست؛ دیدم خانمش تنہا آمده؛همیشہ با هم مۍآمدند.
خانمش بہ نظر ڪمـے دمق بود.
پرسیدم : « چـے شده ؟ »
چیزۍ نگفت:فہمیدیم ڪہ حتماً با یوسف حرفش شده است.بعد دیدم در مۍزنند.در را باز ڪردم.یوسف بود.
روۍ یڪ ڪاغذ بزرگ نوشته بود. « من پشیمانم » و گرفتہ بود جلوۍ سینہاش .
همہ تا او را دیدند زدند زیر خنده😁خانمش هم خندید و جو خانه عوض شد.
این راحتـے اش در اقرار بہ خطا برایم خیلـے جالب بود .
شہید یوسف ڪلاهدوز🌼
#یادِ_شهدا_با_صلوات
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
📘هالہاۍ از نور ، ص٧