eitaa logo
عماد دولت‌آبادی
81.9هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
877 ویدیو
6 فایل
نویسنده‌هه به نخست‌وزیر گفت؛ شماها دو روز پشت این میز می‌شینین ولی قلم همیشه دست ما نویسنده‌ها می‌مونه💪 عمادم، یه نویسنده تبلیغات: @ads100 ارتباط با خودم: @edolatabadi دو تا تیک نمی‌خوره ولی می‌خونم امکان پاسخ‌گویی ندارم💔 ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
بله اینجوریاس
‌ رضاخان اول میاد میشه وزیر جنگ بعد میشه نخست‌وزیر اون وقتی که میشه نخست‌وزیر، عزمش رو جزم می‌کنه که بره و بساط خزعل رو بهم بزنه.
‌ خزعل به رضاخان میگه؛ ما اینجا چیزی به اسم خوزستان نداریم ما عربیم، اینجام عربستانه نه خوزستان شمام اگه خوزستان می‌خواین، برین بگردین پیداش کنین😐
‌ ای بی‌حیا😕
‌ حالا قصش مفصله نهایتا رضاخان پا میشه لشکر می‌کشه می‌ره خوزستان و این بابارو می‌شونه سرجاش. میگن وقتی رضاخان میرسه اهواز، خزعل دولا میشه چکمه‌‌ی رضاخان رو می‌بوسه. رضاخانَم بلندش می‌کنه پیشونیش رو می‌بوسه، میگه؛ شیخ دیدی خوزستان رو پیدا کردم؟💪
‌ حالا نکته‌ی ماجرا چیه؟؟ شما از این طرف میگی رضاخان مهره و دست‌نشانده‌‌ی انگلیس بود. از اون‌ور میگی خزعلم دوست انگلیسیا بود و باهاشون قرارداد داشت. خب اگه رضاخان مهره‌‌ی انگلیس بود، چطوری اومد یه مهره‌ی انگلیسی دیگه رو تو جنوب ایران سرکوب کرد؟ تازه یه کسی که انگلیسیا کتبا تعهد دادن ازش دفاع کنن. پس خزعل انگلیسی نبوده؟ رضاخان انگلیسی نبوده؟ یا چی؟؟
‌ خب رضاخان تمام دار و ندار این بابارو ضبط می‌کنه دیگه، همون‌جور که از بقیه رو کرد. جالبیش می‌دونین چیه؟ خزعلی که یه روز ثروت‌مندترین آدم ممکلت بود، کارش به جایی میرسه که موقع مرگ، یه ساعت طلا داشته فقط. همونم ازش می‌دزدن🤷 خلاصه که به ماشین زیر پاتون یا آپارتمان بالاشهرتون، یا ویلای شمال‌تون غره نشین یه وخ👌
‌ از امشب، هر شب یه نوشته‌ی کوتاه درباره‌ی انتخابات دارم، کوتاه ولی مهم لطفا با دقت بخونین و برای دوستاتون هم بفرستین 👇
🔺انتخابات؛ قسمت اول بهترین نامزد کیه؟ خب طبیعتا ما همیشه دنبال بهترینیم. اگه بتونیم، بهترین ماشین ممکن رو می‌خریم. اگه بتونیم بهترین غذای ممکن رو می‌خوریم. دکتر بخوایم بریم؛ پرس و جو می‌کنیم یه دکتر حسابی پیدا کنیم. ماشین خراب بشه؛ سراغ یه مکانیک خوب می‌ریم و... توی بحث انتخابات و انتخاب هم طبیعتا باید همینجور باشه و تلاش کنیم به بهترین آدم رای بدیم. در ادبیات سیاسی، به اون بهترین می‌گن «اصلح». یعنی بقیه خوبن؛ یکی خوب‌تره. اونو باید پیدا کرد. بقیه صالحن، یکی صالح‌تره، اونو بایس جُس. روش و منش آدمی که انتخاب می‌کنیم هم مستقیما با سرنوشت یک‌یکمون ارتباط داره. با سرنوشت یک‌یکمون! خب همیشه نامزدها از طیف‌ها و سلایق گوناگون هستن و هرکدوم یه مسیر برای اداره‌ی کشور دارن. به تجربه هم دیدیم اینکه کی رییس جمهور بشه واقعا در عمل فرق می‌کنه. خب حالا بهترین نامزد یا همون نامزد اصلح رو چطوری باید پیدا کنیم؟ فرداشب می‌گم ان‌شاءالله قسمت بعدی رو از اینجا بخونین عضو کانال بشین | عماد دولت‌آبادی 👇 https://eitaa.com/joinchat/623706320C1d9f760b11
‌ راستی راستی از پس هزینه‌هاتون بر نمیام دیگه و تصمیم گرفتم تبلیغ بذارم😬 از صبوری‌تون ممنونم
‌ خب داستان خزعل رو خوندین دیروز؟ اگه نخوندین بخونین و بیاین تا ادامش رو بگیم.👇 https://eitaa.com/emaddavari/4776
‌ سوال دیروز این بود؛ اگه خزعل دوست و متحد انگلیسیا بود اگه رضاخان هم دست‌نشانده‌ی انگلیسیا بود پس چطوری رضاخان اومد خوزستان و خزعل که متحد انگلیسیا باشه رو سرکوب کرد؟؟
‌ قضیه از این قراره که؛ تا جنگ جهانی اول، یعنی صد و چند سال پیش، سیاست انگلیسیا در ایران این بود که باید حکومت مرکزی ایران یه حکومت ضعیف و سست باشه‌
‌ هر دولتی تو ایران سر کار میومد، چوب لا چرخش می‌کردن که از کار بیفته و همینطور هم می‌شد پِتّ و پِت نخست‌وزیر عوض می‌شد.
‌ شما الان نگاه کن رییس جمهور جدید که بیاد تا میاد بیاد مستقر بشه، وزیر بذاره، مدیر کل بذاره، شیش ماه یک سال طول می‌کشه. بعد حساب کن اوضاع اون روزا جوری بود که نخست‌وزیر میومد، سه ماه بعد از کار مینداختنش، نخست‌وزیر بعدی میومد
وقتی جنگ جهانی شد توی روسیه انقلاب شد و از نظر انگلیسیا یه حکومت خطرناکی توی روسیه سر کار اومد. از اینجا به بعد انگلیس‌ها سیاستشون در مورد ایران تغییر کرد و تلاش کردن یه حکومت قوی و مستحکم توی ایران سر کار بیارن‌. تا این حکومت قوی جلوی گسترش سیاست‌های روسیه رو بگیره
رضاخان مامور تشکیل این حکومت قوی در ایران میشه.
‌ حالا انگلیسیا بین دو نفر گیر میفتن یه طرف رضاخانی که قراره به حکومت قوی تو ایران تشکیل بده به طرف خزعلی که دوست و متحدشونه و باهاش قرارداد هم دارن و قول دادن ازش حمایت کنن.
بین خود انگلیسیا بحث میشه که چیکار کنیم؟ دولت انگلیس آقای لورین رو به عنوان سفیر می‌فرسته ایران تا روی این موضوع کار کنه.
‌ لورین میاد هم با خزعل جلسه می‌ذاره هم با رضاخان
رضاخان در جلسه‌ی حضوری به لورین قول میده؛ از دست زدن به هر اقدامی که منافع نفتی انگلیس رو در جنوب ایران به خطر بندازه، خودداری کنه. بعد رضاخان به لورین میگه بابا بهتر نیست بجای یه شیخ حریص بیای با حکومت مرکزی کار کنی؟ خلاصه صحبت‌های نهایی رو می‌کنن و لورین از رضاخان تضمین میگیره که به منافع انگلیس آسیبی نزنه.
‌ لورین جمع‌بندیش رو به وزارت خارجه‌ی انگلیس می‌نویسه و میگه به نفع ماست پشت رضاخان دربیایم.
‌ اینجوری میشه که خزعل، دوست قدیمی خودشون رو فدای رضاخان و سیاست جدیدشون می‌کنن و براحتی آب خوردن می‌زنن زیر قول و قرار کتبی‌شون
‌ داشتین اینو؟؟