#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
زبانحال حضرت زینب(س) با امام حسن(ع) -(ای برادر چه میکنی با خود..)
@emam8com
ای برادر چه میکنی با خود
چند روزیست سرد و خاموشی
سر به زانو گرفته ای چندی
لب خود میگزی نمیجوشی
یک طرف حال و روز غمگینت
یک طرف نالههای مادرمان
ماندهام با حسین در این بین
که چه خاکی کنيم بر سرمان
درد و دل کن دوباره و دریاب
خواهری را که جان به لب کردی
بسکه در بین خواب لرزیدی
بسکه در بین خواب تب کردی
مشت خود میفشاری و در اشک
چهرهای نا امید میبینم
چه شده در میان گیسویت
چند تاری سپید میبینم
دست بردار از دلم خواهر
که پُر از شعله و شراره شده
بعد داغی که آتشم زده است
دل نمانده که پاره پاره شده
روضهام روضههای یک کوچه است
کوچهای سرد و کوچهای تاریک
کوچهای سنگی و غبار آلود
کوچهای تنگ و کوچهای باریک
بارها گفتهام خدا نکند
راه یاسی به لاله چین بخورد
بارها گفته ام خدا نکند
که در آنجا کسی زمین بخورد
ولی ای وای بر سرم آمد
کوچه خالی ز رفت و آمد شد
چادر مادرم به دستم بود
که در آن کوچه راه ما سد شد
بین دیوارهای بیاحساس
ازدحام حرامیان دیدم
پنجهها مشت و دستها سنگین
پنجهای را در آسمان دیدم
قد کشیدم به روی پا اما
حیف دستش گذشت و از سر من
آسمان تار شد که مینالید
بین گرد و غبار مادر من
چادرش را به سر کشید و به درد
تکیه بر شانهام به سختی داد
خواست مادر که خیزد از جایش
ولی اینبار هم زمین افتاد
دست بر خاک میکشید آرام
با دو چشمان تار چاره نداشت
چادرش را تکاندم و دیدم
گوش خونین و گوشواره نداشت
نالهام بین خندهها گم شد
جگرم در عزای چشمش بود
رد خونی به روی دیوار و
جای دستی به جای چشمش بود
شاعر: #حسن_لطفی
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/67973/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقه زهرا(س) بانوای سیدمجید بنی فاطمه -(شکرخدایی که مرا شیعه حیدر نوشت..)
@emam8com
أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا رَبَّنَا
حضرت رحمن سریع الرضا
آن که مرا آفرید
آنکه به آب و گِلم
روح خودش را دمید
شکر بر این سرنوشت
شکر خدایی که مرا شیعه حیدر نوشت
بندۀ اولاد پیمبر نوشت
معتکف خانهۀ احمد شدیم
سائلِ این لطف زبانزد شدیم
شکر خدا خاک قدم های محمد شدیم
صل علی سیدنا المصطفی
خاتمۀ سلسلۀ انبیا
رحمت محضِ خدا بخشش بی انتها
آنکه خودش مایۀ آرامش جان همه ست
سایۀ لطفش به سر عالم ست
مرهم زخم دلش، یک نظر فاطمه ست
غصۀ این خانه غم مصطفی ست
خانۀ زهرا حرم مصطفی ست
او که در این راه دین
جان خودش را گذاشت
بار سفر بست و رفت
عطرت و قرآنِ خودش را گذاشت
بر دل آل عبا غصه و غم ها رسید
آه که بعد از نبی نوبت زهرا رسید
سلام و ناله بضعه المصطفی
حضرت خیرالنساء ، هم نفس مرتضی
دارُ و ندار حسن ، مادر ارباب ما ..
عالم و آدم همه بر سفرۀ احسان او
جن و ملک جمله فقیران او
عرش خدا پر شده از عِطر خوش نان او
بعد پدر صبح و مَساء گریه کرد
بر تن او رَخت عزا گریه کرد
بر غم او عرض و سما گریه کرد
ناله زد و باد صبا گریه کرد
بس که به هنگام دعا گریه کرد
خانه و مسجد همه جا گریه کرد
آه در این روضه خدا گریه کرد
گرچه توانی به تن آخر نداشت
جزغم حیدر به دلش غصۀ دیگر نداشت
تانفس آخرش دست ز یاریِ علی بر نداشت
رفتُ دلیرانه رفت؛
در دل آتش گل ریحانه رفت
جای علی عاقبت؛
مادر ما پشت در خانه رفت ..
گفت که من دختر پیغمبرم
از همه زن های دو عالم سرم
فخر جهان حیدر کرار علی همسرم
سید و سالار جوانان بهشتن دو تا دلبرم
حال که پشت درم
وای اگر لحظه ای از حق علی بگذرم
ناگهان کوچه پر از نعرهی مردم شدُ
نالۀ زهرا وسط همهمه ها گم شدُ
صحبت آوردن هیزم شدُ
منزل وحی خدا
شعله ور از آتش آن کینه شد
در شکست ..
حرمت ناموس پیمبر شکست
زیر لگد بالِ کبوتر شکست
هم سر و هم سینه و هم پهلوی مادر شکست
آه در آن گیر و دار "
آینهی کوچک حیدر شکست
باز درآن ازدحام مادر سادات علیها سلام
با دم یا حیدر کرار به پا ایستاد
تا برساند به دو عالم پیام
با نفس خسته گفت یک کلام
حیدر من را به کجا میبرید؟!
با پر خونین شده اش پر زدُ
ناله ز تنهایی حیدر زدُ
یک نفره مثل علی در دل لشگر زدُ
آه به دست کبود؛
چشمه ی نور ازلی را گرفت
رفتُ و کمربندِ علی را گرفت ..
بانگ زد ای قوم منم فاطمه
گفته پیمبر که عزیز دوسرا فاطمه ست
هم قدم شیر خدا فاطمه ست
هان؛ که چهل تن نه،
چهل شهر هم جمع شود
فاتح این معرکه ها فاطمه است ..
سخت شد این واقعه بر پست ها
رفت هوا عربدهی مست ها
رفت به سمتِ قلاف آخر سر دست ها
دور علی فاطمه گرمِ طواف
وای که در آن مصاف
گشت جدا دست کبود از کمر مرتضی ..
آه به ضرب غلاف
فاطمه آهی کشید
رو به مزار پدرش کرد و گفت:
آه کجایی پدر ..
آه کجایی که جسارت شده
کشتن من مزد رسالت شده ..
رفتی و با دختر تو بد شدن
پشت نگاه علی از چادر من رد شدن
دخترکی دید به چشم ترش
مادرِ در معرکه و خون رویِ معجرش
زخم علی دوستی افتاده به روی پرش
دخترک آن روزگار
رسم دفاع از حرم آموخته از مادرش
دفتر تاریخ ورق خورد و بعد
قصه به گودال رسید آخرش ..
از دل خیمه سوی میدان دوید
تا به برادر رسید
دید که آن قاتل پرکینه اش
وای نشسته به روی سینه اش ..
ناله زد از عمق جان آه کجایی پدر؟..
من جگرم سوخته
چشم ترم سوخته
اشک روان از نظرم سوخته
آخ بال و پرم سوخته
این نفس مختصرم سوخته
موی سرم سوخته
در دل گودال امیدُ ثمرم سوخته
روسریِ اهل حرم سوخته
بر سر نیزه قمرم را ببین
دور و برم را ببین
این جگر شعله ورم را ببین
بی کسیِ اهل حرم را ببین
آه که با شمر شدم همسفر
همسفرم را ببین ، آه کجایی پدر ..
🔊 دانلود سبک 👇👇👇
https://emam8.com/upload/maddah/sabks/1/99/10/seyedMajid_Banifateme_1608627187.mp3
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/68052/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#حضرت_محسن_بن_علی_ع
اشعار شهادت حضرت محسن(ع) -( در کوچه چه محشر شده سادات ببخشند )
@emam8com
در کوچه چه محشر شده سادات ببخشند
اینگونه مقدّر شده سادات ببخشند
این روضۀ ناموسی و این قصۀ کوچه
تکرار مکرر شده سادات ببخشند
دیوار که تقصیر ندارد به گمانم
هر چه شده از در شده سادات ببخشند
مادر که زمین خورده و بابا که شکسته
ششماهه که پرپر شده سادات ببخشند
مظلومۀ دنیاست ولی قاتل زهرا
مظلومیِ حیدر شده سادات ببخشند
دل سوخت ازین غصه که بین همه تقسیم
ارثیّۀ مادر شده سادات ببخشند
ارثیّۀ پهلوی لگد خوردهء مادر
سهم علی اکبر شده سادات ببخشند
گهوارهء ششماهۀ زهرا به گمانم
وقف علی اصغر شده سادات ببخشند
سهمیّۀ رخسار کبودش به خرابه
تقدیم به دختر شده سادات ببخشند
البتّه رسیده است به او ارث ، اضافه
چشمی که مکدر شده شده سادات ببخشند
ظلمی که به زهرا شده ، تکرار به نوعی
با زینب مضطر شده سادات ببخشند
در شام خدا داند و زینب که به نیزه
با سنگ چه با سر شده سادات ببخشند
شاعر: #مهدی_مقیمی
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/33261/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
زبانحال حضرت زهرا(س) با حضرت زینب(س) -(دختر شیرین زبانم محرم اسرار من)
@emam8com
دخترِ شیرین زبانم..محرمِ اسرارِ من
خسته ام دلواپسم..بنشین کنارم یارِ من
گریه را کم کن که وقتِ رفتنم نزدیک شد
خوب دقت کن عزیزِ دل تو بر گفتارِ من
این کفن ها را بگیر ای قابِ عکسِ مرتضا
پیشِ تو باید بماند ای امانتدارِ من...
یک کفن مالِ من است و یک کفن مالِ علی
یک کفن مالِ حسن ای جلوه ی رفتارِ من
بی کفن باشد حسین ..دارم فقط پیراهنی
حفظ کن آن را که باشد جامه ی دلدارِ من
روز عاشورا بجای من بپوشان این لباس
تا کفن باشد برای بهترین غمخوارِ من
دخترم بوسه بزن بر حنجرش روزِ دهم
فکر و ذکرِ این پسر شد مایه ی آزارِ من
می روم امّا قرارِ من.. وَ تو در قتلگاه
روضه می گیریم باهم از غمِ غمخوارِ من
شاعر: #محسن_راحت_حق
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/68059/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
May 11
May 11
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
سبک شور فاطمیه -(شمیم روضه های مادر، مارو به هیئتا کشیده)
@emam8com
#شور_امام_حسنی
#شور_امام_حسینی
#شور_ابالفضلی
شمیم روضه های مادر ، مارو به هیئتا کشیده
خدارو شکر دوباره عمرم ، به فاطمیه ها رسیده
خیلی بَده حال دلایی ، که کربلاتونو ندیده
مادری کرده و دوباره ، نوکرا رو اینجا کشونده
اون که یه عمره با غریبیش ، دلای عاشقو سوزونده
رسیده رزق گریه مادر ، سفرشو بین ما تکونده
مادر عادتش ، اینه هرکجا
واسه ی بچه هاش میکنه دعا
بلطف وساطت حسنش
مادر حسین شده مادر ما
هرکی که بلند بگه یا حَسَن
میگیره از مادر رزق کربلا
یا حسن میخونم ، مادرش پا میشه
هر گره با دستای حسن وا میشه
یا حسن یا مولا یا حسن یا مولا
بند دوم
یه مادر و یه دل خون و ، نداره حتی روضه خونو
قاصدکی نیست برسونه ، سلام قبر بی نشونو
الهی که نبینه هیشکی ، داغ یه مادر جوونو
یه مادر و یه بوی سیبو ، روضه های شیب الخضیبو
کاش که ندن نشون مادر ، تو قتلگاه خدّالتریبو
حسین ببینه مادرش رو ، بلند میگه اناالغریبو
بالای سرش ، روضه وا میشه
انگار از نو عصر عاشورا میشه
زینب میرسه ، پای مقتلش
با اون چادر خاکی غوغا میشه
تا اسم حسین رو لبها میاد
هرجای این دنیا کربلا میشه
بیقراری هامو ، با خودم میارم
کل دردم اینه ، کربلا کم دارم
یا حسین مولا یا اباعبدالله
بند سوم
بارون میگیره آسمونم ، یه بغضی گوشه ی گلومه
یعنی میشه یه روز ببینم ،گنبد سقا روبرومه
یه السلام بگم بمیرم ، برا قمر این آرزومه
عمود خیمه های ارباب، روشنی چشم حسینی
کفیل زینبی ابالفضل، تو ماه بین الحرمینی
ای پسر چهارم زهرا، گره گشای عالمینی
رو دوشت علم تو چشمات قمر
دنیا افتاده روی پاهات قمر
اسطوره ی عشق الگوی ادب
خیبر شکنی مثل بابات قمر
حُسنِ یوسفه خالِ رو لبت
زهرا کرد تو میدون تماشات قمر
هم برادری و هم علمداری تو
ساقی عطاشایی کرم داری تو
ای علمدار عشق ای علمدار عشق
شاعر: #خادم_الزینب
🔊 دانلود سبک 👇👇👇
https://emam8.com/upload/sabks/99/10/68060_1399102132234_3206849.mp3
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/68060/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
زمینه کوچه از زبان مادر به امام مجتبی(ع) -(چیزی نشده خیالت راحت..)
@emam8com
چیزی نشده خیالت راحت
پاشو پسرم، پاشو برگردیم
نامردیا که یکیدوتا نیست
ما که تا حالا تحمل کردیم
ببین فقط چادرم یکم خاکی شده، چیزی نشده
ببینفقطازگوشمیکمخوناومده، چیزی نشده
از اهلِ خونه دیگه، رو میگیرم از امشب
چیزی نگی به بابا، چیزی نگی به زینب
هِی نگو وای مادرم
من خوب میشم پسرم
...........................................
چه غریبونه نگام میکردی
چه غریبونه منو بوسیدی
آره باورش میدونم سخته
روضههایی که تُو کوچه دیدی
پاشو بریم بیقراری بسه حسنم، چیزی نشده
ببیندارمصافوسادهلبخندمیزنم، چیزی نشده
دردت به جون مادر، حالم خوبه عزیزم
من غصههامو باید، توی دلم بریزم
خوبم... فقط کمرم
من خوب میشم پسرم
...........................................
توی کوچهمون زمین که خوردم
یهویی دیدم تو رفتی از حال
دیگه چی بگه یه دختربچه
که میره باباش میون گودال
میبینه پیراهنش رو غارت میکنن، غریبه حسین
بهخیمههاشوندارنجسارتمیکنن، غریبه حسین
سر روی نیزهها و، تن زیر سمّ مرکب
سنگ جوابِ قاری، سیلی جوابِ زینب
آی شیعهها جگرم
خونه برا پسرم
شاعر: #حمید_رمی
🔊 دانلود سبک 👇👇👇
https://emam8.com/upload/sabks/99/10/68061_1399102133708_1000829.mp3
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/68061/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
زمینه ویژه ایام فاطمیه با نوای کربلایی حسین سیب سرخی -(راهمونو بست فکرشم نمیکردم)
@emam8com
راهمونو بست فکرشم نمیکردم
مادرم نشست فکرشم نمی کردم
گوشواره شکست فکرشم نمی کردم
یکی نبود بگه نامرد بس کن یه زنه
فکرشم نمی کردم اینجور بزنه
قدّم نرسید آخر حالا منم و حسرت
من موندمُ یه کوچه من موندمُ خجالت
آهِ مادرُ ؛ نه نمیره از یادم
من دوشنبه رو ؛ نه نمیره از یادم
دیوار و سرُ ؛ نه نمیره از یادم
سند غربت بابا امضا شده بود
نه نمیره از یادم اون رویِ کبود
لبخندِ رو لبای بابامونُ گرفتن
بی دینای مدینه دنیامونُ گرفتن
قدّم نرسید آخر حالا منم و حسرت
من موندمُ یه کوچه من موندمُ خجالت
روزگارِ من ؛ با غم دلم سر شد
حالِ مادرم ؛ هر دقیقه بدتر شد
درد پدرم دیگه چند برابر شد
نمی دونم چرا دستاش بالا نیومد
هِی نفس نفس می زد حرفی نمی زد
سنی ندارم اما موهام همه سپید شد
دیدی سر جوونی ناموس ما شهید شد
قدّم نرسید آخر حالا منم و حسرت
من موندمُ یه کوچه من موندمُ خجالت
🔊 دانلود سبک 👇👇👇
https://emam8.com/upload/maddah/sabks/4/99/10/من_موندمو_یه_کوچه_1608713423.mp3
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/68097/
کاملترین و بروزترین اپلیکیشن شعر و سبک مداحی را از اینجا دانلود کنید 👇👇👇
http://em8.ir/dl