eitaa logo
[ حضرت امام خامنه ای ]
5.6هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
268 ویدیو
5 فایل
کانال حضرت امام خامنه ای تبیین جایگاه مقدس ولایت ble.ir/emam_khamenei gap.im/emam_khamenei iGap.net/emam_khamenei eitaa.com/emam_khamenei rubika.ir/emam_khamenei virasty.com/emam_khamenei این کانال تحت پوشش قرارگاه مرصاد حزب الله میباشد. @meersad_com
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطرات زیادی از خورد و خوراک ساده امام خامنه ای هم نقل شده است. «احمد مروی»، معاون ارتباطات حوزوی دفتر رهبری گفته است: «شب‌ها که حاضری است؛ میهمان داشته باشند، نداشته باشند. یک شب یادم هست خدمت حضرت آقا بودیم، سفره انداخته بودند. آقای"محمودهاشمی شاهرودی"، رییس وقت قوه قضاییه هم میهمان آقا بودند. نان و پنیر و سبزی بود ویک مختصر هم سوپ خیلی رقیق. فقط همین. برنامه شب‎شان یک غذای خیلی سبک و خیلی ساده است.» @emam_khamenei
سیدعلی‌اکبر طاهایی، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و استاندار پیشین مازندران هم خاطره‌ای از رویارویی همسرش با همسر امام خامنه‌ای در مطب یک پزشک تعریف کرده است: «همسرم یکی از بچه‌ها را نزد پزشک برد و در مطب دکتر، همسر امام خامنه ای را ملاقات کرد. ایشان نیز یکی از فرزندان خود را برای مداوا به آن‎جا آورده بودند. کسی نمی‌دانست که ایشان کیست! چون نوبت به همسر آقا رسید، به اتاق پزشک مراجعه کردند. دکتر پس از معالجه فرزند امام خامنه ای، گفت برای مداوای فرزندتان روزی یک لیوان لعاب برنج به او بدهید. همسر امام خامنه ای گفت ما چنین امکاناتی را نداریم. پزشک که ایشان را نمی‌شناخت، عصبانی شد و گفت مگر امکان دارد در خانه‌ای برنج نباشد؟ همسر امام خامنه ای فرمود آقای ما اجازه نمی‌دهد که در خانه، غیر از برنج کوپنی استفاده کنیم و آن هم کفاف خوراک ما را بیش از یک بار در هفته نمی‌دهد.» @emam_khamenei
راویان حکایت‌های ساده‌زیستی امام خدا ، امام خامنه ای اصرار دارند که امام خامنه‌ای موافق رسانه‌ای شدن سبک زندگی‌ خود نیستند. «محمدجواد حاج علی‏اکبری»، رییس شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه می‌گوید: «ما زمانی خدمت ایشان رفتیم و از آقا درخواست نمودیم تا اجازه بفرمایند از داخل منزل‎شان و وضیعت زندگی‌شان فیلم‌برداری کنیم تا مردم وضیعت زندگی رهبر خود را ببینند و بفهمند که ایشان چه‎گونه زندگی می‌کنند. آقا فرمودند اگر شما بخواهید زندگی مرا نشان بدهید، می‌ترسم خیلی‌ها باور نکنند.» @emam_khamenei
بنا به نقل صحیح علما ، تقریبا سراسر منزل امام خامنه ای با موکت کهنه و قدیمی پوشیده شده و به ندرت فرش های قدیمی و بسیار کهنه ای در جاهای محدودی برای مهمانان منزل ایشان انداخته شده است ؛ مرحوم سید احمد خمینی (ره) در گذشته درباره آن فرش ها می فرمودند آن تکه فرش ها آن قدر فرسوده و زبر است که من از آن ها به موکت پناه بردم ! @emam_khamenei
خاطره شهید شوشتری از زیلوهای منزل امام خامنه ای شهید سردار سرتیپ شوشتری نیز در با اشاره به توجه امام خامنه ای به ساده‌زیستی و پرهیز از تجمل‌گرایی می‌گوید: مقداری زیلو در خانه امام خامنه ای بود. آن‌ها را جمع کردیم و فروختیم و یک مقدار هم پول از مال شخصی خودم روی آن‌ها گذاشتم. تا به جای آن زیلوها، برای منزل آقا فرشی تهیه کنیم. وقتی زیلوها را عوض کردیم و فرش‌ها را پهن نمودیم، آقا تشریف آوردند و فرمودند: «این‌ها دیگر چیست؟» گفتم: «زیلوها را عوض کردیم». فرمودند: «اشتباه کردید که عوض نمودید. بروید همان زیلوها را بیاورید». اصرار را بی‌فایده دیدم و با هزار مکافات رفتم و زیلوها را پیدا کردم و توی خانه انداختم. زیلوهایی که واقعاً به آن‌ها نگاه می‌کردی، می‌دیدی که نخشان درآمده و ساییده شده‌اند. @emam_khamenei
آیت‌الله مصباح یزدی : مصرف گوشت خانه‌ی امام خامنه‌ای در زمان ریاست‌جمهوری تنها از طریق کوپن بود. ایشان در آن زمان به من فرمودند: «من تاکنون غیر از همان گوشت کوپنی که به همه مردم داده می‌شود گوشت دیگری از بازار نخریده‌ام.» امروز هم زندگی ایشان مثل زندگی مردم محروم و مستضعف است. @emam_khamenei
امربه معروف دختر و پسر در کوه و ازدواج ان دو سردار باقر زاده- مسؤول کمیته جستجوی مفقودین: یکی از دوستان می گفت: یک روز که امام خامنه ای به کوه های اطراف تهران رفته بودند با دختر و پسری دانشجو، بر خورد می کنند که به لحاظ ظاهری وضع مناسبی نداشتند و تصور می کردند که آقا دستور دستگیری آنها را خواهد داد، ولی بر خلاف تصورآن دو، امام خامنه ای با آن ها احوال پرسی کردند و از شغل و فامیل بودن آن ها سؤال کردند، پسر وقتی با خلق زیبای آقا مواجه شد، واقعیت را گفت که ما دوست هستیم،آقا ابتدا درباره ورزش و مزایای آن با آن دو صحبت کردند و بعد هم فرمودند: بد نیست صیغه محرمیتی در میان شما بر قرار شود و شما با هم ازدواج کنید و به آن ها پیشنهاد دادند که اگر مایل بودید در فلان تاریخ بیایید، من آمادگی دارم که شخصأ عقد شما را بخوانم. آن دو خداحافظی کردند و طبق قرار همراه خانواده خود، محضر آقا رسیدند.آقا عقد آن ها را جاری کردند و با بر خورد کریمانه مقام عظیم الشأن ولایت، این دو جوان تغییر مسیر دادند و آن دختر غیر محجبه، به یک دختر محجبه و معنوی و آن پسر دانشجو به یک جوان مذهبی مبدل شدند @emam_khamenei
رویای صادقه طلبه خارجی یکی از طلاب خارجی نقل می کرد که وقتی وارد ایران شدم، ویزا نداشتم و حتی از داشتن حداقل امکانات محروم بودم. بعد از مدتها سعی و تلاش، چون جایی برای ماندن نداشتم از ماندن در حجره دوستان خجالت می کشیدم، مجبور شدم مدتی را در مسجد جمکران اقامت گزینم. چند روزی که آنجا ماندم، به امام زمان (عج) توسل پیدا کردم. همان شب در عالم رؤیا دیدم کسی به من فرمود: فردا شب امام خامنه ای به جمکران خواهند آمد، مشکل خودت را بنویس و تقدیم ایشان کن.من از خواب بیدار شدم، نامه ای نوشتم و منتظر ماندم. فردا شب در نیمه های شب دیدم امام خامنه ای با چند نفر وارد مسجد جمکران شدند و من با تعجب به خاطر رؤیای صادقانه نمی دانستم چه کنم. جلوتر رفتم و نامه ای که در دست داشتم خدمت امام خامنه ای تقدیم کردم و طولی نکشید وقتی که به مرکز جهانی رجوع کردم به من گفتند: جواب نامه شما رسیده و شما پذیرش شده اید و به این صورت مشکل بنده با عنایت امام خامنه ای حل شد @emam_khamenei
مطالبه پیراهن اقا و تحویل ان به جانباز در دیداری که امام خامنه ای از جانبازان شهر مقدس قم داشتند، از اولین نفری که مقابل در مستقر بود شروع به معانقه و روبوسی نمودند. هر یک از آنان دست خلف صالح حضرت امام ( ره ) را می بوسیدند و بر صورت و چشمان خود می مالیدند. گاهی گریه می کردند و دست به گردن معظم له می انداختند. از آنجا که برخی از عزیزان جانباز روی چرخهای خود نشسته بودند، ایشان به حالت خمیده باقی می ماندندو صحبتهای آنان را گوش می دادند. یکی از جانبازان عرض کرد: آقا من تقاضا دارم که انگشترتان را یادگاری به من بدهید. امام خامنه ای بلافاصله انگشتر خود را در آوردند و به ایشان دادند. جانباز دیگری عبای رهبر را برای تبرک درخواست کرد. معظم له عبای خود را برداشتند و به آن جانباز عطا فرمودند. جانباز ویلچری دیگری عرض کرد: آقا من می خواهم برای نجات از فشار قبر پیراهن شما را همراه کفنم داشته باشم. امام خامنه ای به حالت مزاح فرمودند: اینجا که نمی شود پیراهن را از تن درآورد! وقتی به محل اسقرارم رفتم، آن را برای شما خواهم فرستاد. دیدار طولانی و صمیمانه جانبازان که تمام شد، آقا به محل اقامت خود بازگشتند و پیراهن را توسط بنده برای آن جانباز فرستادند. این در حالی بود که جمعیت جانبازان از مدرسه فیضیه متفرق نشده بودند. حجت الاسلام و المسلمین ذالنوری ( فرمانده تیپ مستقل 83 امام صادق)(ع ) @emam_khamenei
فرش نخل خرما در سالهای اول رهبری، آقا تحت عمل جراحی قرار گرفتند و دوران نقاهت را در منزل گذراندند. روزی ما را به حضور پذیرفتند. اتاق ملاقات، اتاق پیذیرایی بود. من چون وارد اتاق شدم و فضای آن جا و وسایل و تجهیزات اتاق را دیدم، سخت تحت تأثیر قرار گرفتم. وسایل در حد اقشای فقیر جامعه بود و فرش اتاق پذیرایی، یک قالی تمام نخ نما که گل سالمی در آن دیده نمیشد. آن قالی نیز جهیزیه همسرشان بود. سایر وسایل اتاق نیز کاملًا عادی و معمولی مینمود. از زندگی افراد متوسط جامعه نیز پایینتر بود. سردار سرتیپ پاسدار محمد باقر ذوالقدر . @emam_khamenei
برای تمرکز در نماز گاهی حضرت امام خامنه ای را زودتر از وقت اذان به مسجد برای اقامه نماز جماعت می آوردم، آقا می فرمود: برای من کمی نان و پنیر بیاور. روزی از روی کنجکاوی به مرحوم کرامت (بانی مسجد کرامت) گفتم: آقا مگر برای نهار به منزل بازنمی گردند که از من خوراکی طلب می کنند؟ مرحوم کرامت گفت: معده آقا در زندان بر اثر شکنجه آسیب دیده است و در طول روز گاهی معده ایشان درد می گیرد، لذا کمی خوراکی می خواهند تا برای مدت کوتاهی درد معده تسکین پیدا کند و بتوانند با تمرکز نماز ماعت بخوانند. آقای فتحعلیان (عضو هیئت امنای مسجد کرامت - مشهد) @emam_khamenei
زمزمه عاشقانه با امام رئوف در یکی از سفرهایی که امام خامنه ای به مشهد داشتند، مستقیم به زیارت مشرف شدند. اتاق تاریکی در انتهای دفتر آقای طبسی است که مشرف به حرم است و پنجره کوچکی دارد که مقام معظم رهبری آنجا زیارت نامه می خوانند. وقت شام رفتم تا ایشان را برای شام دعوت کنم، دیدم معظم له در حال گریه و زاری است. بار دوم رفتم، باز دیدم ایشان غرق در توسل است. بار سوم رفتم، باز ایشان را در همان حال دیدم. ما و نیروهای حفاظت تصمیم گرفتیم، ایشان را از آن حال خارج کنیم; چرا که ممکن بود - بعد از دو ساعت گریه و زاری - برای ایشان اتفاقی بیافتد. این بار جلوتر رفتم، در را زدم و عرض کردم: دوستان منتظرند تا شما تشریف بیاورید. آقا همانطور که در گریه و توسل بودند، بلند شدند و زیارت امین الله را شروع کردند. بعد از زیارت و راز و نیاز عاشقانه، تشریف آوردند. حجة الاسلام والمسلمین موسوی کاشانی (از اعضای بیت - تهران) @emam_khamenei