🔻شما عُرضه دارید و خوب هم عُرضه دارید!
آیتالله شبیری_زنجانی:
🔸مرحوم آیتالله_صدر در دورهای به دلیل کمبود وجوهات، برای ادارۀ حوزۀ قم چند ماهی قرض میکنند. پس از چند ماه مجبور میشوند بگویند که دیگر نمیتوانیم شهریه بدهیم.
🔹آقای صدر گفت: چند طلبه به منزل ما آمدند و گفتند: شنیدهایم، فرمودهاید این دفعه شهریه ندهند... گریه میکنند و میگویند که ما با این سختی به حوزه آمدهایم و الان حتی پول_رفتن به وطن نداریم.
🔸 آقای صدر بعد از نماز صبح به حرم میروند و به حضرت_معصومه سلامالله علیها خطاب میکنند: عمهجان، اگر عُرضه دارید، این طلبهها را اداره کنید؛ اگر ندارید، به پدر یا برادر ارجاع بدهید. این طلبهها که خدمت دین جدّت میکنند، آیا باید از گرسنگی بمیرند؟
🔹بیرون آمدم. ناگهان متوجه شدم که چرا باید چنین تعبیری کنم و این جور خلاف_ادب برخورد کنم؟ با ناراحتی منزل آمدم و شروع کردم به خواندن قرآن ...
🔸مشهدی محمد خادم آمد و گفت که یک شخص کلاهی کیف به دست آمده و میگوید که میخواهم آقا را ببینم ... آن شخص گفت: من از شیراز میآمدم. به تپۀ سلام قم که رسیدم، به ذهنم آمد که اگر در این راههای مخوف که پر از چاله بود و با این ماشینهای ناجور بمیرم، حقوق_شرعی خودم را نداده و مدیون از این دنیا رفتهام ...
🔹کیف را باز کرد. چمدانش پر از پول بود. تمام قرضهای ما و شهریه یک سال حوزه را پرداخت کرد و رفت. بعد از آن رفتم حرم و از حضرت عذرخواهی کردم و عرض کردم که ببخشید شما عُرضه دارید و خوب هم عُرضه دارید!
🌷@emam_zmn🌷
روزى زنى خدمت امام صادق عليه السلام رسيد و گفت:
پسرم به مسافرت رفته و غيبت او طولانى شده و اشتياقم به ديدنش شدت يافته. برايم دعا كنید.
حضرت فرمود: بردبار باش.
این ماجرا سه بار تکرار شد. دفعه آخر، آن زن عرض کرد: تا کی صبر كنم؟ به خدا سوگند، صبرم تمام شده.
حضرت فرمود: به منزل خود بازگرد. خواهى ديد فرزندت از سفر برگشته است.
زن رفت و با كمال تعجّب، دید كه فرزندش از سفر برگشته است.
نزد حضرت بازگشت و گفت: آیا بعد از پيامبر خدا، وحى [بر شما] نازل شده است؟
حضرت فرمود:
نه، ولى [پيامبر صلى الله عليه و آله] فرموده است:
« عِندَ فَناءِ الصَّبرِ يَأتِي الفَرَجُ. هنگام تمام شدن صبر، فرج مى آيد».
وقتى گفتى: صبرم تمام شده، دانستم كه خداوند با آمدن فرزندت، فرج تو را رسانده است.
✍ همه حرف همین است:
آن روزی که بشر با همه وجودش، بر تئوری «سوختن و ساختن با وضع موجود» خطّ بطلان بکشد و این صبر مذموم به پایان برسد و از خدا تنها منجی را طلب کند؛ فرج خواهد رسید
🌷@emam_zmn🌷
🔺(سعی کنیم هر هفته به یاد آقا و مولایمان دعای شریف و با عظمت ندبه را بخوانیم یا گوش کنیم)
https://eitaa.com/emam_zmn/6021
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا گاهی یکدفعه بیدلیل یاد بعضی اموات میفتیم؟
💠 اگر یکدفعه به یاد میتی افتادید بدونید داره به شما التماس میکنه که براش دعا کنید...
🌷@emam_zmn🌷
هدایت شده از «آمین» آثار میلاد عرفان پور
یحیی سنوار.mp3
1.26M
«یحیی»
شد داغی نو، بر ما آوار
یحیی السّنوار... یحیی السّنوار...
مردی وصفش: طوفان... طوفان...
نامش:گمنام، کارش پیکار
مردی چون رعد، حرفش کوتاه
مردی چون کوه، عزمش بسیار
مردی چونان: لشکر لشکر
هم بیمانند، هم بیتکرار
از خشم او، از چَشم او
دست صهیون افتاد از کار
در قربانگاه، چون اسماعیل
خلوت کرده ست، با یار انگار
باید خون شد در راه قدس
باید رد شد از این دیوار
ای دل ما را، همچون یحیی
بیسر با دوست تنها بگذار
میلاد عرفانپور
«آمین» کانال شعرهای میلاد عرفانپور
@erfanpoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چگونه خیرات و صدقه به اموات میرسد؟
🌷@emam_zmn🌷
❇️ تشرّف تاجر اصفهانی و طىّ الارض با جناب هالو
🗂 قسمت اول
☑️ آقای حاج آقا جمال الدين رحمه اللّه فرمودند:
▫️من برای نماز ظهر و عصر به مسجد شيخ لطف اللّه که در ميدان شاه اصفهان واقع است، میآمدم. روزی نزديک مسجد، جنازهای را ديدم که میبرند و چند نفر از حمّالها و کشيکچیها همراه او هستند. حاجی تاجری، از بزرگان تجّار هم که از آشنايان من است پشت سر آن جنازه بود و به شدّت گريه میکرد و اشک میريخت.
من بسيار تعجّب کردم؛ چون اگر اين ميّت از بستگان بسيار نزديک حاجی تاجر است که اينطور برای او گريه میکند، پس چرا به اين شکل مختصر و اهانتآميز او را تشييع میکنند و اگر با او ارتباطی ندارد، پس چرا اينطور برای او گريه میکند؟
تا آنکه نزديک من رسيد، پيش آمد و گفت:
🔸 آقا به تشييع جنازه اولياء حقّ نمیآييد؟
▫️ با شنيدن اين کلام، از رفتن به مسجد و نماز جماعت منصرف شدم و به همراه آن جنازه تا سر چشمه پاقلعه در اصفهان رفتم. (اين محل سابقا غسّالخانه مهمّ شهر بود) وقتی به آنجا رسيديم، از دوری راه و پيادهروی خسته شده بودم. در آن حال ناراحت بودم که چه دليلی داشت که نماز اوّل وقت و جماعت را ترک کردم و تحمّل اين خستگی را نمودم آن هم بهخاطر حرف حاجی. با حال افسردگی در اين فکر بودم که حاجی پيش من آمد و گفت:
🔸 شما نپرسيديد که اين جنازه از کيست؟
▫️ گفتم:
🔹 بگو.
▫️گفت:
🔸 میدانيد امسال من به حجّ مشرّف شدم. در مسافرتم چون نزديک کربلا رسيدم، آن بستهای را که همه پول و مخارج سفر با باقی اثاثيه و لوازم من در آن بود، دزد برد و در کربلا هم هيچ آشنايی نداشتم که از او پول قرض کنم. تصوّر آنکه اين همه دارايی را داشتهام و تا اينجا رسيدهام؛ ولی از حجّ محروم شده باشم، بیاندازه مرا غمگين و افسرده کرده بود.
(ادامه دارد)
⬅️ بركات حضرت ولی عصر(علیه السلام)، اثر سید جواد معلم، صفحات ۱۲۵ تا ۱۲۷
🏷 #مهدویت #تشرفات #امام_زمان_عجل_الله_فرجه
🌷@emam_zmn🌷
با سپاهی از شهیدان خواهد آمد
«اللهم عجل لولیک الفرج»
🌷@emam_zmn🌷
❇️ تشرّف تاجر اصفهانی و طىّ الارض با جناب هالو
🗂 قسمت دوم
▫️ ... در فکر بودم که چه کنم. تا آنکه شب را به مسجد کوفه رفتم. در بين راه که تنها و از غم و غصّه سرم را پايين انداخته بودم، ديدم سواری با کمال هيبت و اوصافی که در وجود مبارک حضرت صاحب الامر عليه السّلام توصيف شده، در برابرم پيدا شده و فرمودند:
🔶 چرا اينطور افسرده حالی؟
◽️ عرض کردم:
🔷 مسافرم و خستگی راه سفر دارم.
◽️فرمودند:
🔶 اگر علّتی غير از اين دارد، بگو.
◽️ با اصرار ايشان شرح حالم را عرض کردم.
در اين حال صدا زدند:
🔶 هالو.
◽️ ديدم ناگهان شخصی به لباس کشيکچیها و با لباس نمدی پيدا شد. (در اصفهان در بازار، نزديک حجره ما يک کشيکچی به نام هالو بود) در آن لحظه که آن شخص حاضر شد، خوب نگاه کردم، ديدم همان هالوی اصفهان است. به او فرمودند:
🔶 اثاثيهای را که دزد برده به او برسان و او را به مكّه ببر
◽️ و خود ناپديد شدند.
آن شخص به من گفت:
🔷 در ساعت معيّنی از شب و جای معيّنی بيا تا اثاثيهات را به تو برسانم.
◽️ وقتی آنجا حاضر شدم، او هم تشريف آورد و بسته پول و اثاثيهام را به دستم داد و فرمود:
🔷 درست نگاه کن و قفل آن را باز کن و ببين تمام است؟
◽️ ديدم چيزی از آنها کم نشده است.
فرمود:
🔷 برو اثاثيه خود را به کسی بسپار و فلان وقت و فلان جا حاضر باش تا تو را به مكّه برسانم.
◽️ من سر موعد حاضر شدم. او هم حاضر شد. فرمود:
🔷 پشت سر من بيا.
◽️ به همراه او رفتم.
مقدار کمی از مسافت که طىّ شد، ديدم در مكّه هستم.
فرمود:
🔷 بعد از اعمال حجّ در فلان مکان حاضر شو تا تو را برگردانم و به رفقای خود بگو با شخصی از راه نزديکتری آمده ام، تا متوجّه نشوند.
◽️ ضمنا آن شخص در مسير رفتن و برگشتن بعضی صحبتها را با من به طور ملايمت میزدند؛ ولی هر وقت میخواستم بپرسم شما هالوی اصفهان ما نيستيد، هيبت او مانع از پرسيدن اين سؤال میشد.
بعد از اعمال حجّ، در مکان معيّن حاضر شدم و مرا، به همان صورت به کربلا برگرداند.
(ادامه دارد)
⬅️ بركات حضرت ولی عصر(علیه السلام)، اثر سید جواد معلم، صفحات ۱۲۵ تا ۱۲۷
🏷 #مهدویت #تشرفات #امام_زمان_عجل_الله_فرجه
🌷@emam_zmn🌷
❇️ تشرّف تاجر اصفهانی و طىّ الارض با جناب هالو
🏷 قسمت سوم (آخر)
در آن موقع فرمود:
🔷 حقّ محبّت من بر گردن تو ثابت شد؟
◽️ گفتم:
🔸بلی.
◽️ فرمود:
🔷 تقاضايی از تو دارم که موقعی از تو خواستم انجام بدهی.
◽️ و رفت. تا آنکه به اصفهان آمدم و برای رفتوآمد مردم نشستم. روز اوّل ديدم همان هالو وارد شد.
خواستم برای او برخيزم و به خاطر مقامی که از او ديده ام او را احترام کنم اشاره فرمود که مطلب را اظهار نکنم، و رفت در قهوهخانه پيش خادمها نشست و در آنجا مانند همان کشيکچیها قليان کشيد و چای خورد. بعد از آن وقتی خواست برود نزد من آمد و آهسته فرمود:
🔷 آن مطلب که گفتم اين است: در فلان روز دو ساعت به ظهر مانده، من از دنيا میروم و هشت تومان پول با کفنم در صندوق منزل من هست. به آنجا بيا و مرا با آنها دفن کن.
▪️ در اينجا حاجی تاجر فرمود:
▫️ آن روزی که جناب هالو فرموده بود، امروز است که رفتم و او از دنيا رفته بود و کشيکچیها جمع شده بودند. در صندوق او، همانطور که خودش فرمود، هشت تومان پول با کفن او بود. آنها را برداشتم و الآن برای دفن او آمدهايم.
▪️ بعد آن حاجی گفت:
▫️ آقا! با اين اوصاف، آيا چنين کسی از اولياء اللّه نيست و فوت او گريه و تأسّف ندارد؟
⬅️ بركات حضرت ولی عصر(علیه السلام)، اثر سید جواد معلم، صفحات ۱۲۵ تا ۱۲۷
🏷 #مهدویت #تشرفات #امام_زمان_عجل_الله_فرجه
🌷@emam_zmn🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مولایمن
🍂ای بغض گلوی منتظرها برگرد
ای مقصد خواهش و تمنا برگرد...
🍂ما درد کشیده های هجران توایم
با مرحمی از جنس معلا برگرد...
🍂با آمدنت بهار هم می آید
با عطر خدا ز عرش اعلا برگرد...
🌷@emam_zmn🌷
message-1729053888-19.mp3
3.3M
💢 حکایت تکان دهنده از حضرت امام رضا علیهالسلام
🌷@emam_zmn🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شاه کلید بندگی و رسیدن به خدا چیه؟
🌷@emam_zmn🌷
🔻هر صبح با حضرت منجی عجل الله تعالی فرجه الشریف عهدی می بندیم
https://eitaa.com/emam_zmn/5910
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
والله لتغربلن
والنصر حليف الأبطال والأحرار
🌷@emam_zmn🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شاه کلید بندگی و رسیدن به خدا چیه؟
🌷@emam_zmn🌷
📢 بهترین راه کاهش جرم و فحشا و واکسینه کردن جوانان در مقابل شیطان و هوای نفس، ترویج معنویات و تقویت ایمان آنهاست که متأسفانه روی میز مدیران و مسؤولان کشور قرآن، هیچ اثری از چنین طرح و لایحهای به چشم نمیخورد.
🌴 سوره یوسف 🌴
🕋 وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّهِ كَذلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصِينَ «24»
⚡️ترجمه:
و همانا زلیخا قصد يوسف را كرد و او نيز اگر برهان (دلیل روشن) پروردگارش را نمىديد (بر اساس غريزه) قصد او را مىكرد. اينگونه (ما او را با برهان كمك كرديم) تا بدى و فحشا را از او دور كنيم، چرا كه او از بندگانِ برگزيده ما است.
🌷@emam_zmn🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖 امام علی علیهالسلام:
بدی را از سینه دیگران، با کندن آن از سینه خود ریشهکن نما
🌷@emam_zmn🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️بدترین تیری که شیطان می زند.
🌷@emam_zmn🌷
🛑 سختی دوران غیبت
🔹 در روایتی دین داری در زمان غیبت امام زمان علیه السلام _از جهت دشواری_به تراشیدن درخت قتاد با دست تشبیه شده است.
🔹 قتاد درختی است که خار بسیار دارد و خارهایش مثل سوزن است.
🔹 جملهی "درخت قتاد را با دست تراشیدن "در عرب، مثلی است برای انجام کارهای دشوار و سخت.
🌷@emam_zmn🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عزیز زهرا ... بقیةالله ...
کجایی آقا ... خدا میدونه که دلا خونه ...
🌷@emam_zmn🌷