برای امام زمانم چه کنم ؟
برای امام زمانم چه کنم؟ 🌿بسم رب الشهداء و الصدیقین🌿 🌷کتاب سه دقیقه در قیامت🌷 🌸قسمت سی ام🌸 *******
برای امام زمانم چه کنم؟
🌿بسم رب الشهداء و الصدیقین🌿
🌷کتاب سه دقیقه در قیامت🌷
🌸قسمت سی و یکم🌸
***************
یکباره رنگ از چهره ام پرید! صدای تسبیح خدا را از در و دیوار می شنیدم. دو سه نفری که همراه من بودند به توصیه پزشک اصرار می کردند که من چشمانم را باز کنم. اما نمی دانستند که من از دیدن چهره اطرافیان ترس دارم. آن روز در بیمارستان با دعا و التماس از خدا خواستم که این حالت برداشته شود نمیتوانستم ادامه دهم.
خدا را شکر این حالت برداشته شد اما دوست داشتم تنها باشم.دوست داشتم در خلوت خودمان را در مورد حسابرسی اعمال دیده بودم و مرور کنم. چقدر لحظات زیبایی بود آنجا، زمان مطرح نبود، آنجا احتیاج به کلام نبود. با یک نگاه آنچه میخواستیم منتقل میشد.حتی برخی اتفاقات را دیدم که هنوز واقع نشده بود.
برخی مسائل را متوجه شدم که گفتنی نیست و در آخرین لحظات حضور در آن وادی برخی دوستان و همکاران را مشاهده کردم که شهید شده بودن! می خواستم بدانم این ماجرا رخ داده یا نه به همین خاطر از نزدیکانم خواستم از احوال آن چند نفر برایم خبر بگیرند تا بفهمم زنده اند یا شهید شده اند؟!
گفتند همه رفقای شما سالم هستند. تعجب کردم، پس منظور از این ماجرا چه بود؟ من آنها را در حالی که با شهادت وارد برزخ شدند مشاهده کرده بودم.
چند روزی بعد از عمل وقتی حالم کمی بهتر شد مرخص شدم.اما فکرم به شدت مشغول بود. یک روز برای این که حال و هوایم عوض شود با خانوم و بچه ها به بیرون رفتیم .به محض اینکه وارد بازار شدیم پسر یکی از دوستان را دیدم که از کنار ما رد شد و سلام کرد.
رنگم پرید! به همسرم گفتم: این فلانی نبود؟ همسرم گفت: آره خودش بود. این جوان اعتیاد داشت و دائم دنبال کارهای خلاف بود. برای به دست آوردن پول مواد همه کاری میکرد.گفتم این مگه نمرده؟ من خودم دیدمش که اوضاع و احوال خیلی خراب بود.
مرتب به ملائکه خدا التماس می کرد حتی من علت مرگش را هم میدانم. خانومم با لبخند گفت: مطمئن هستی که اشتباه ندیدی؟حالا علت مرگش چی بود؟ گفتم اون بالای دکل مشغول دزدیدن کابل های فشار قوی برق بوده که برق اون رو میگیره و کشته میشه! خانمم گفت: فعلا که سالم و سرحال بود. آن شب وقتی برگشتیم خونه خیلی فکر کردم.پس نکند آن چیزهایی هم که من دیدم توهم بوده!
دو سه روز بعد خبر مرگ این جوان پخش شد.از دوست دیگرم که اورا میشناخت سوال کردم ،گفت: بنده خدا تصادف کرده. من بیشتر توی فکر فرو رفتم، چون من خودم این جوان را دیده بودم حال و روز خوشی نداشت. اعمال، گناهان، حق الناس. حسابی گرفتارش کرده بود. به همه التماس می کرد برایش کاری بکنند.
روز بعد یکی از بستگان به دیدنم آمد ایشان در اداره برق اصفهان مشغول به کار بود. لابلای صحبتها گفت: چند روز قبل یک جوان رفته بود بالای دکل برق تا کابل فشار قوی رو قطع کنه وبدزدد،همان بالا برق خشکش می کند!
***************
🍀ادامه دارد....منتظر باشید😍
#سه_دقیقه_در_قیامت
@emamamm
برای امام زمانم چه کنم؟
🌿بسم رب الشهداء و الصدیقین🌿
🌷کتاب سه دقیقه در قیامت🌷
🌸قسمت سی و دوم🌸
***************
خیره شدم به صورت مهمان و گفتم فلانی را میگویی؟ گفت: بله خودش، پرسیدم مطمئنی؟ گفت آره، خودم اومدم بالای سرش اما خانوادهاش به مردم چیز دیگه ای گفتند. پس از ماجرایی که برای پسر معتاد اتفاق افتاد فهمیدم که من برخی از اتفاقات آینده نزدیک را هم دیدهام.
نمی دانستم چطور ممکن است لذا خدمت یکی از علما رفتم و این موارد را مطرح کردم. ایشان هم اشاره کرد که در این حالت مکاشفه که شما بودی بحث زمان و مکان مطرح نبوده لذا بعید نیست که برخی موارد مربوط به آینده را دیده باشید. بعد از این صحبت یقین کردم که ماجرای شهادت برخی همکاران من اتفاق خواهد افتاد.
یکی دو هفته بعد از بهبودی من پدرم در اثر یک سانحه از دنیا رفت. خیلی ناراحت بودم، اما یاد حرف خدا عموی خدابیامرزم افتادم که گفت این باغ برای من و پدرت است و او به زودی به ما ملحق می شود. در یکی از روزهای نقاهت سری به مسجد قدیمی محل زدم. یکی از پیرمرد های قدیمی را دیدم.
سلام و علیک کردیم و وارد مسجد شدیم.یکباره یاد آن پیرمردی افتادم که به من تهمت زده بود و به خاطر رضایت من ثواب حسینیه اش را به من بخشید! صحنه ناراحتی آن پیرمرد در مقابل چشمانم بود. با خودم گفتم: باید پیگیری کنم ببینم این ماجرا چقدر صحت دارد؟ دوست داشتم حسینیه ای که به من بخشیده شده را از نزدیک ببینم. به پیرمرد گفتم :فلانی رو یادتون هست همون که چهار سال پیش مرحوم شد؟
گفت: بله نور به قبرش ببارد .چقدر این مرد خوب بود. این آدم بی سر و صدا کار خیر می کرد. آدم درستی بود. مثل او کم پیدا می شود. گفتم: بله اما خبر نداری این بنده خدا چیزی توی این شهر وقف کرده، مسجد حسینیه؟ گفت نمیدانم ولی فلانی با او خیلی رفیق بود از او بپرس.
بعد از نماز سراغ همان شخص گرفتیم پیرمرد گفت:خدا رحمتش کند دوست نداشت کسی با خبر شود اما چون از دنیا رفته به شما میگویم. سپس به سمت چپ مسجد اشاره کرد و گفت: این حسینیه را میبینی همان حاج آقا که ذکر خیرش را کردی این حسینیه را ساخت و وقف کرد.
نمی دانی چقدر این حسینیه خیر و برکت دارد. الان هم داریم بنایی میکنیم و دیوار حسینیه را برمیداریم و وصلش می کنیم به مسجد تا فضا برای نماز بیشتر باشد. بدون اینکه چیزی بگویم جواب سوالم را گرفتم.سری به حسینیه زدم و برگشتم و پس از اطمینان از صحت مطلب، از حقم گذشتم و حسینیه را به بانی اصلی اش بخشیدم...
شب با همسرم صحبت می کردیم خیلی از مواردی که برای من پیش آمده باورکردنی نبود. گفتم: لحظه آخر هم بهم گفتند به خاطر دعای همسر و دختری که در راه داری شفاعت شدی. به همسرم گفتم این هم یک نشانه است اگر این بچه دختر بود معلوم می شود که تمام این ماجراها صحیح بوده..
در پاییز همان سال دخترم به دنیا آمد. تنها چیزی که پس از بازگشت من از آن وادی ترس شدیدی در من ایجاد می کرد و تا چند سال من را اذیت میکرد ترس از حضور در قبرستان بود. من صداهای وحشتناکی می شنیدم که خیلی دلهره آور و ترسناک بود. ...
***************
🍀ادامه دارد....منتظر باشید😍
#سه_دقیقه_در_قیامت
@emamamm
برای #امام_زمانم چه کنم؟
کانالی با موضوعیت #امام_زمان و هر آنچه مارا به آقامون نزدیک میکنه.
خودت رو وقف آقا کن و با نیت وارد کانال شو و کاری برای امــام زمــــان انجام بده. انشاءالله خدا قبول کنه.
کانال ما در :
تلگرام
t.me/emamamm
سروش
sapp.ir/emamamm
روبیکا
https://rubika.ir/emamamm
بله
https://ble.ir/emamamm
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/2734358548Caf1aa11a1d
@emamamm
برای امام زمانم چه کنم ؟
برای امام زمانم چه کنم؟ 🌷مهدی شناسی 🌷 🔷زیارت #آل_یس 9⃣1⃣ 🌹والعلم المصبوب🌹 🍃سلام برمولایی که عِلم
برای امام زمانم چہ کنم؟
🌷مهدی شناسی 🌷
🔷زیارت #آل_یس 0⃣2⃣
(شرح عارفانه)
🌹والغوث🌹
🍃غوث را قطب عالم امکان گفته اند.
مولایم!
یا غیاث المستغیثین! هرکس از تو مدد خواهد به فریادش می رسی.
📚بلند ترین فریاد برای یاری طلبیدن از تو از درون منِ خسته دل بر می خیزد ، به فریادم رس و دستم گیر!
🍃مولایم!
دست به سوی دستگیره ی خانه تو می آویزم تا حلقه آن حریم را بفشارم.چه بیچاره اند کسانی که در سایه لطف تو زندگی میکنند و از آن غافلند.
🍃مولایم!
میدانم فریاد رسیِ تو تنها شامل اضطرار دنیاییِ من نمی شود بلکه دایره شمولش اضطرار آخرتم را نیز مرتفع می کند.
🍃مولایم!
با جلوه نام غوثت مرا از آتش نفس اماره رها کن.اگر دستی به دعا بر نیاری نار نفسانیات، زندگیم را به آتش می کشد.
🍃غوث را فریاد رسی و غیاث را باران پشت سرهم معنا کرده اند.
🍃مولایم!
تو فریاد رسی هستی که مدام و بی فاصله و همیشه به فریادم می رسی.
🍃دانه های باران قابل شمارش نیستند.ای غوث عالم! فریاد رسی تو نیز از شمارش بشر خارج است.
#مهدی_شناسی
#استاد_بروجردی
@emamamm
برای امام زمانم چه کنم؟
🌷مهدی شناسی 🌷
🔷زیارت #آل_یس 1⃣2⃣
(شرح عارفانه)
🌹والرحمه الواسعه🌹
🍃و رحمت واسعه الهی بر تمام عالمیان
🍃مولایم!
عرش و فرش طفیل رحمت واسعهی خدای شما هستند.
🍃آنگاه که رحمت واسعه خدا در وجودت تجلی کند هیچ تکذیب کننده ای باقی نمی ماند وهمه در مقابلت خضوع خواهند کرد.
🍃هر کس خود را از درک رحمت واسعه وجودت محروم کند،محرومیتش او را به اعتراض در مقابل تو می کشاند.
🍃خدای سبحان می فرماید: "ان رحمت الله قریب من المحسنین"/ رحمت خدا به نیکو کاران نزدیک است.
🍃مولایم!
آنکس که تسلیم فرمان تو شود در شمار نیکوکاران جای می گیرد و هر کس که نیکوکار شود مشمول رحمت واسعه تو می گردد.
🍃مولايم!
برایم استغفار کن تا رحمتت مرا در بر گیرد.
🍃مولایم!
نام خود را با ال معرفه همراه کرده ای تا کسی ادعا نکند تو را نمی شناسد. ما همه از رحمت تو آگاهیم و جهالتمان سبب
می شود تا از آن غافل شویم و اِلّا اهل شهود ، رحمت تو را با چشم دل دریافت می کنند.
#مهدی_شناسی
#امام_زمان
استاد_بروجردی
@emamamm
برای امام زمانم چه کنم؟
🌷مهدی شناسی 🌷
🔷زیارت #آل_یس 2⃣2⃣
(شرح عارفانه)
🌹والرحمه الواسعه🌹
🍃مولایم!
بر سرزمین وجودیم گاه نسیم های فرح بخش رحمت تو می وزد و امید تازه ای در دلم شکوفا میشود،این نشانی از توجه تو به ماست.
🍃در قرآن می فرماید هر رحمتی را خدا به روی مردم بگشاید ، هیچ جلوداری برای آن نیست . بنابراین اگر باب رحمتهای الهی به رویم گشوده شود ، بسته نمی شود مگر آنکه خود از پذیرش رحمت امساک کنم و خویش را از آن محروم سازم.
🍃مولایم!
رحمت واسعه خدای سبحان،وعده ایست که کذب در آن راه ندارد این وعده در فراز قبل نکره و ناشناخته است (وعداََ) و هیچ کس از میزان برکت آن آگاه نیست.
🍃مولایم!
ظهورت وعده ایست که هیچ کذبی در آن راه ندارد و انتظار آمدنت نعمتی بر این وعده است.
🍃تحقق کامل وعده های خدای سبحان وابسته به ظهور توست ، هر منتظری چشم به راه وقوع وعده خدای تو نشسته است.
🍃ای عدل وعده داده شده! ظهور کن که عالم از این انتظار خسته است.
#مهدی_شناسی
#امام_زمان
استاد_بروجردی
@emamamm
برای امام زمانم چه کنم؟
#شيطان_شناسی ۳
آنچه خواهید شنید؛
✍شيطان که کاری جز آزار ما ندارد!
پس؛
چرا خدا،او را آفریده،تا دائما،آزارمان دهد؟
❣آیا این با مهربانی الله، تناقض ندارد؟
#استاد_شجاعی
@emamamm
1_1090239.mp3
7.17M
برای امام زمانم چه کنم؟
#شيطان_شناسی 3
#استاد_شجاعی
خداوند هر چی به ما میده ،ما به اون نیاز داریم.هم به خیر نیاز داریم هم به شر.
خداوند طوری انسان را آفریده که خلیفه خداست.
همه بعدها را در انسان قرار داده.اختیار رو هم قرار داده.
یعنی انسان را طوری آفریده که در عین اینکه میتونه گناه کنه ولی نمیکنه.
وقتی خدا و انسان همدیگر را دوست دارند، پس هیچ وسوسه ای نباید جلوی این حب را بگیرد.
📣چندین بار هم اگر این فایل و گوش کنید باز کمه📣
@emamamm
🍀رفقا می تونید برای مشاهده ی تمام قسمت های کتاب روی هشتگ #سه_دقیقه_در_قیامت کلیک کنید.☺️
برای امام زمانم چه کنم ؟
برای امام زمانم چه کنم؟ 🌿بسم رب الشهداء و الصدیقین🌿 🌷کتاب سه دقیقه در قیامت🌷 🌸قسمت سی و دوم🌸 ****
برای امام زمانم چه کنم؟
🌿بسم رب الشهداء و الصدیقین🌿
🌷کتاب سه دقیقه در قیامت🌷
🌸قسمت سی و سوم🌸
***************
اما این مسئله در کنار مزار شهدا اتفاق نمی افتاد آنجا آرامش بود و روح معنویت که در وجود انسان ها پخش می شد. اما نکته مهم دیگری را که باید اشاره این است که در کتاب اعمال و در لحظات آخر حضور در آن دنیا، میزان عمر خودم را که اضافه شده بود مشاهده کردم.
به من چند سال مهلت دادند که آن هم به پایان رسیده و من اکنون در وقتهای اضافه هستم. اما به من گفتند، ما زمانی که شما برای صله رحم و دیدار والدین و نزدیکانت میگذاری جز عمر شما محسوب نمی کنیم. همچنین زمانی که مشغول بندگی خالصانه خداوند یا زیارت اهل بیت هستی این مقدار نیز جز عمر شما حساب نمیشود
یقین داشتم که ماجرای شهادت همکاران من واقعی است. اما در روزگاری که خبری از شهادت نبود چطور این حرف را ثابت می کردم. به همین خاطر چنین چیزی نگفتم اما هر روز که برخی از همکاران مرا میدیدم یقین داشتم که یک شهید را که تا مدتی بعد به محبوب خود خواهد رسید ملاقات می کنم.
احساس عجیبی در ملاقات با این دوستان داشتم می خواستم بیشتر از قبل با آنها حرف بزنم... یک شهید را که به زودی به ملاقات خدا میرفت میدیدم. اما چطور این اتفاق می افتد آیا جنگی در راه است؟؟ چهارماه بعد از عمل جراحی، مهرماه سال ۹۴ بود که در اداره اعلام شد کسانی که علاقمند به حضور در صف مدافعان حرم هستند می توانند ثبت نام کنند.
جنب و جوشی در میان همکاران افتاد آنها که فکرش را میکردم همگی ثبتنام کردند. من هم با پیگیری بسیار توفیق یافتم تا پس از دوره آموزش تکمیلی راهی سوریه شوم. مرتب از خدا میخواستم که همراه با مدافعان حرم به کاروان شهدا ملحق شوم. هیچ علاقهای به حضور در دنیا نداشتم
مگر اینکه بخواهم برای رضای خدا کاری انجام دهم. دیده بودم که شهدا در آن سوی هستی چه جایگاهی دارند لذا آرزو داشتم همراه با آنها باشم. کارهایی را انجام دادم وصیتنامه و هر کاری که فکر میکردم باید جبران کنم انجام دادم. آماده رفتن شدم، به یاد دارم که قبل از اعزام خیلی مشکل داشتم با رفتن من موافقت نمی شد...
اما بعد به سرعت تمام کارهایم درست شد و اعزام شدم.ناگفته نماند که بعد از ماجراهایی که در اتاق عمل برای من پیش آمد کل رفتار و اخلاق من تغییر کرد.
دیگر خیلی مراقب بودم تاکسی را نرنجانم .حق الناس و ... دیگر از آن شوخی ها و سرکار گذاشتن ها خبری
نبود. یکی دو شب قبل از عملیات رفقای صمیمی بنده که سالها با هم همکار بودیم دور هم جمع شدیم.
یکی از آنها گفت شنیدم که شما در اتاق عمل حالتی شبیه به مرگ پیدا کردید.خلاصه خیلی اصرار کرد که تعریف کنم اما قبول نکردم.
چون برای یکی دو نفر خیلی سربسته حرف زده بودم و آنها باور نکردند و به خاطر تصمیم گرفتم دیگر برای کسی حرفی نزنم....
***************
🍀ادامه دارد....منتظر باشید😍
#سه_دقیقه_در_قیامت
@emamamm
برای امام زمانم چه کنم؟
🌿بسم رب الشهداء و الصدیقین🌿
🌷کتاب سه دقیقه در قیامت🌷
🌸قسمت سی و چهارم🌸
***************
جواد محمدی، سید یحیی براتی، سجاد مرادی، عبدالمهدی کاظمی، برادر مرتضی زارع و شاهسنایی در کنار هم مرا به یکی از اتاق ها بردند و اصرار کردند که باید تعریف کنی.
من کمی از ماجرا را گفتم، رفقا منقلب شدند..
خصوصاً در مسئله حق الناس و مقام شهادت!
چند روز بعد در یکی از عملیاتها حضور داشتم مجروح شدم و افتادم جراحت سطحی بود.
اما درست در تیررس دشمن افتاده بودم هیچ کس نمیتوانست آن نزدیک شود.
شهادتین این را گفتم. منتظر بودم با یک گلوله از سوی تک تیرانداز تکفیری به شهادت برسم.
در این شرایط بحرانی جواد محمدی و مهدی کاظمی خودشان را به خطر انداختند و جلو آمدند.
آنها سریع من را به سنگر منتقل کردند. ناراحت شدم و گفتم: برای چه این کار را کردید ممکن بود همه ما را بزنند!
جواد گفت: تو باید بمانی و بگویی در آن سوی هستی چه دیدی ...
چند روز بعد بازی نفت در جلسه از من خواستند که از برزخ بگویم. نگاهی به چهره تک تک آنها کردم و گفتم چند نفر از شما فردا شهید می شوید...
سکوت عجیبی در جلسه حاکم شد. با نگاههای خود التماس میکردم که سکوت نکنم. من تمام آنچه را دیده بودم را گفتم.
از طرفی برای خودم نگران بودم نکند من در جمع اینها نباشم اما نه ان شالله که هستم.
جواد با اصرار از من سوال میکرد و من جواب میدادم.
در آخر گفت: چه چیزی بیشتر از همه آن طرف به درد ما میخورد؟
گفتم بعد از اهمیت به نماز و نیت الهی و خالصانه، هرچه می توانید برای خدا و بندگان خدا کار کنید..
روز بعد یادم هست که یکی از مسئولین جمهوری اسلامی در مورد مسائل نظامی اظهارنظری کرده بود که برای غربیها خوراک خوبی ایجاد شد...
خیلی از رزمندگان مدافع حرم از این صحبت ناراحت بودند.
جواد محمدی همان مسئول را به من نشان داد و گفت: میبینی پس فردا همین مسئولی که اینطور خون بچه ها را پایمال میکند از دنیا میرود و میگویند شهید شد!!
خیلی آرام گفتم: آقا جواد!من مرگ این آقا را دیدم..در همین سالها طوری از دنیا میرود که هیچ کاری نمیتوانند برایش انجام دهند!!
حتی نحوه مرگش هم نشان خواهد داد که از راه و رسم امام و شهدا فاصله داشته...
چند روز بعد آماده عملیات شدیم جیره جنگی را گرفتیم و تجهیزات را بستیم.
خودم را حسابی برای شهادت آماده کردم.
آرپیجی برداشتم و در کنار رفقایی که مطمئن بودم شهید میشوند قرار گرفتم.
گفتم اگر پیش اینها باشم بهتره احتمالا با تمام این افراد همگی با هم شهید میشویم.
جواد محمدی خودش را به من رساند و پیش من آمد و گفت داریم میریم برای عملیات و خیلی حساسیت منطقه بالاست.
او میخواست من را از همراهی با نیروها منصرف کند . گفتم چند نفر از این بچهها به زودی شهید میشوند
از جمله بیشتر دوستانی که با هم بودیم میخواهم با آنها باشم بلکه به خاطر آنها باید هم توفیق داشته باشیم.
هنوز چند قدمی نرفته بودیم که جواد محمدی با موتور جلو آمد و مرا صدا کرد! خیلی جدی گفت سوار شو باید از یک طرف دیگر خطشکن محور باشی...
***************
🍀ادامه دارد....منتظر باشید😍
#سه_دقیقه_در_قیامت
@emamamm
1_391592560.mp3
2.52M
برای امام زمانم چه کنم؟
🍃آیا گناهکاران هنگام ظهور #امام_زمان(عج) بخشیده می شوند؟
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#استاد_عالی
@emamamm
هدایت شده از ز گنه خسته شدم چه کنم؟
گناه نکنم چه کنم؟
گناهان ما مانع #ظهور است..
هر گناهی که انجام میدهیم یعنی من #امام_زمان رو نمیخواهم😭
یعنی من بین نفس و غریزه ام و حرف امام زمانم، غریزه را انتخاب میکنم😭😡😭
@gonahh