23.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 #داستان_صوتی { سیاحت غرب }
♦️ قسمت اول
♦️ چرا گریه می کنید؟! های با شما هستم!!! مگر کر و کور شده اید که پاسخ مرا نمی دهید؟!! های با شما هستم...
هر چه فریاد کردم کسی به من توجهی نکرد!! انگار اصلا مرا نمی بینند و صدایم را نمی شنوند!!!
از این بی توجهی آنها سخت دلگیر شدم...
♦️ کاری از گروه رسانه ای صدای میقات
#سیاحت_غرب
@emamamm
﷽ سلام صاحِبِ زمانم🖤
السَّلامُعَلَيْڪَيَاوَعْدَاللَّہِالَّذِےضَمِنَہُ...
سلام بر مولاے مهربانے ڪہ
آمدنش و عدهے حتمے خداست
فرقی نمی کند بهاران باشد یا زمستان...
و سلام بر منتظـران و دعا گویان آن
روزگار نورانے و قریب..
شکوفه میدهد در فصل سرما
نهالی که بهارش انتظار است
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج وَ فَرَجَنا بِهِ🕊
#اللهم_عجل_لولیك_الفرج
@emamamm
💢 در محضر ایت الله بهجت قدس سره:
💫زیارتی که هر روز پس از نماز صبح مولای ما صاحبالزمان(عجل الله) به آن زیارت می شود و حضرت آیتالله بهجت قدسسره مقید بودند که هر روز آن را بخوانند.
﷽
💠اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلَايَ صَاحِبَ الزَّمَانِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ، عَنْ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ، فِي مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا وَ سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا، حَيِّهِمْ وَ مَيِّتِهِمْ، وَ عَنْ وَالِدَيَّ وَ وُلْدِي وَ عَنِّي، مِنَ الصَّلَوَاتِ وَ التَّحِيَّاتِ، زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ وَ مِدَادَ كَلِمَاتِهِ وَ مُنْتَهَى رِضَاهُ، وَ عَدَدَ مَا أَحْصَاهُ كِتَابُهُ، وَ أَحَاطَ بِهِ عِلْمُهُ، اللَّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي هَذَا الْيَوْمِ وَ فِي كُلِّ يَوْمٍ عَهْدًا وَ عَقْدًا وَ بَيْعَةً لَهُ فِي رَقَبَتِي، اللَّهُمَّ كَمَا شَرَّفْتَنِي بِهَذَا التَّشْرِيفِ وَ فَضَّلْتَنِي بِهَذِهِ الْفَضِيلَةِ وَ خَصَصْتَنِي بِهَذِهِ النِّعْمَةِ، فَصَلِّ عَلَى مَوْلَايَ وَ سَيِّدِي صَاحِبِ الزَّمَانِ، وَ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَشْيَاعِهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ، وَ اجْعَلْنِي مِنَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ، طَائِعًا غَيْرَ مُكْرَهٍ، فِي الصَّفِّ الَّذِي نَعَتَّ أَهْلَهُ فِي كِتَابِكَ، فَقُلْتَ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ، عَلَى طَاعَتِكَ وَ طَاعَةِ رَسُولِكَ وَ آلِهِ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ، اللَّهُمَّ هَذِهِ بَيْعَةٌ لَهُ فِي عُنُقِي إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.💠
#زیارت_امام_زمان_بعد_از_نماز_صبح
@sisadodelltangnafar
18.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای امام زمانم چه کنم؟
💢نماهنگ زیبای "العجل"
🎙 روضه خوانی صابر خراسانی
🎙همراه با دعای فرج با نوای علی فانی
#یافاطربحقفاطمه
#عجّللولیکالفرج
@emamamm
هدایت شده از مدافع حجاب [ 🇵🇸 ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌠☫﷽☫🌠 #شهیدانھ
🔸 گریه های #حاج_قاسم سلیمانی در روضه مادر سادات
🔹️ تصاویر منتشر نشده از مراسم ایام فاطمیه بیت الزهرا (س) کرمان
#مرد_میدان
@modafe_heejab
هدایت شده از منم شیعه علی ع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#کلیپ_مهدوی
#استاد_شجاعی
💢مخالف ولی فقیه دروغ میگوید امام زمان(عجل الله ) را دوست دارد❗️
#اللهم_احفظ_قائدنا_الامام_الخامنه_ای
#اللهمعجللولیکالفرج
@shia_khone
برای امام زمانم چه کنم ؟
سلام الوعده وفا #معرفی_شهید ۲ 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 امروز زندگینامه و وصیت نامه #شهید_وحید_زمانی_نیا رو براتون
سلام الوعده وفا
#معرفی_شهید 3
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
امروز زندگینامه و وصیت نامه #شهید_محمد_حسین_شفیعی رو براتون میذاریم. که بعد از 16 سال با بدن سالم از عراق به ایران آوردند.
شهیدی که در عراق بدنش با اسید هم از بین نرفت.
ان شاءالله ایشون مارو هم شفاعت کنند.
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
نشر بدید اگر کسی شناخت دقیق نداره ، اطلاع پیدا کنه.
کپی آزاد با صلوات
@emamamm
#معرفی_شهید
#شهید_محمد_حسین_شفیعی
#قسمت_اول
جگرم میسوزد
دوستی داشت به نام محسن میرزایی از مشهد که با هم زخمی و اسیر شده بودند و او بعدها آزاد شد. بعدها همین محسن میرزایی تعریف کرده بود: محمدرضا ترکش توی شکمش خورده بود، زخمی داخل کانال افتاده بودند، قرار بود بعد از چند ساعت آنها را به عقبه منتقل کنند ولی زودتر از نیروهای کمکی، عراقیها رسیدند و آنها را اسیر و به ارودگاه اسرا در شهر موصل منتقل کردند.
هر دو حالشان وخیم بود، ولی محمدرضا به خاطر زخم عمیق شکمش خیلی اذیت میشد. در روزهای اول از او خواسته بودند به امام خمینی رضوان الله علیه و انقلاب فحش بدهد و ناسزا بگوید ولی محمدرضا در مقابل همه درجه داران و افسران عراقی به صدام فحش و ناسزا گفته بود. بعد زده بودند توی دهنش که یکی از دندانهایش شکسته بود. پزشکان دستور داده بودند به خاطر زخم عمیقی که داشت به هیچ وجه آب به او ندهند.
روز آخر خیلی تشنهاش شده بود، به محسن میگفت: محسن من مطمئنم شهید میشوم، انشاءالله ما پیروز میشویم و تو آزاد میشوی و بر میگردی کنار خانواده ات، تو با این نام و نشان به خانه ما میروی و میگویی من خودم دیدم محمدرضا شهید شد؛ دیگر چشم به راهش نباشید.
بعدها که برادر میرزایی بعد از ۴ سال آزاد شد، به منزل محمدرضا آمد و از لحظه شهادت محمدرضا برایشان تعریف کرد... میگفت روز آخر محمدرضا خیلی تشنهاش بود، یک لگن آب لب تاقچه گذاشته بودند. خودش را روی زمین میکشید تا آب بنوشد. در بین راه افتاد و به شهادت رسید. به لطف خدا و عنایت اهل بیت علیهم السلام در همان لحظه از صلیب سرخ برای بازدید از اردوگاه آمده بودند. با این صحنه که مواجه شدند از جنازه عکس گرفتند و شماره زدند. او را برای تدفین بردند.
این برادر میگفت: لحظههای آخر خیلی دلم آتش گرفت. محمدرضا داد میزد، فریاد میزد: جگرم میسوزد. ولی من نمیتوانستم به او آب بدهم. آخرین جمله را گفت و رفت. گفت: « فدای لب تشنه ات یا اباعبدالله.»
@emamamm
#معرفی_شهید
#شهید_محمد_حسین_شفیعی
#قسمت_دوم
به ما اطلاع دادند که محمدرضا در اردوگاه موصل ، بعد از ده روز اسارت به شهادت می رسد و جنازه او را در قبرستان الکخ ما بین دو شهر سامرا وکاظمین دفن کرده اند...
سال ۸۱ یک روز اخبار اعلام کرد ۵۷۰ شهید را به میهن اسلامی باز گردانده اند...
زنگ درب خانه به صدا در آمد: به شما نوید می دهم پیکر محمدرضایتان را بعد از 16 سال آورده اند ولی پسر شما با بقیه فرق می کند؛ پیکر محمدرضا صحیح و سالم است و هیچ تغییری نکرده است...
وقتی وارد سردخانه شدم پاهام سست شده بود، نفسم بند آمد بالاخره او را دیدم، نورانی ومعطر بود موهای سر ومحاسنش تکان نخورده بود، چشمهایش هنوز با من حرف می زد.
بعثی ها بعد از مشاهده ی پیکر محمدرضا برای از بین بردن این بدن آن را سه ماه زیر آفتاب داغ قرار داده بودند وحتی آهک هم روی آن ریخته بودند. بازهم چهره ی او بهم نریخته بود فقط زیر آفتاب کبود شده بود.
یکی از همرزمان قدیمی محمدرضا، بالای قبر می گفت: من می دانم چرا بعد از ۱۶ سال سالم برگشته !
او غسل جمعه اش، زیارت عاشورایش، نماز شبش ترک نمی شد. همیشه با وضو بود، هر وقت در مجلس روضه شرکت می کرد یا در سنگر مصیبت می خواندیم، اشکهایش را به بدنش می مالید و گریه می کرد...
شهید محمد رضا شفیعی شهیدی که پیکرش بعد از 16 سال سالم مانده بود
@emamamm