.
#زمینه
#امام_حسن
#سبک_ریان_بن_شبیب
#کاشکی_گنبد_طلا
🔘🔘🔘
☑️ بنداول
کاشکی گنبد طلا مرقد باصفا
داشتی آقا
کاش بودی تو ایرون چون شاه خراسون
امام رضا
ورودیه صحن
چقدغوغا/می شد اقا/گل زهرا
وردیه صحن/سینه زن ها
می خوندند /جان حسن مولا
عزیزحیدر غریب مادر
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
☑️بنددوم
اقا ی بی حرم سفره داره کرم
یامجتبی
اقای بی حرم دیدی تو درد و غم
تو کوچه ها
.....
تو کوچه دیدی/راه و سد کرد
بهت بد کرد /بهت بد کرد
تو کوچه دیدی/به مادر زد
سیلی نامرد
بهت بد کرد
عزیزحیدر غریب مادر
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
☑️بندسوم
دیدی مادر نشست/گوشواره هاش شکست
ای وای ای وای
دیدی رو صورتش/ مونده بود جای دست
ای وای ای وای
دیدی پر مادر
شکست ای وای
شکست ای وای
شکست ای وای
دیدی سر مادر
شکست ای وای
شکست ای وای
شکست ای وای
عزیزحیدر غریب مادر
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
☑️بندچهارم
زهر کین همسر/به جگرت شرر
میزد میزد
پیش چشم خواهر/میزدی بال و پر
بی حد بی حد
امام غم نصیب/غریب بن غریب
یامجتبی«ع»
تیربارون شد تنت/ خونین شدکفنت
یامجتبی(ع)
چه فتنه هاو/چه آتیشا
که افروختن/که افروختن
با تیر به تابوت/تن و دوختن
تن و دوختن تن و دوختن
عزیزحیدر غریب مادر
#شهادت_امام_حسن
#بیست_و_هشت_صفر
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
#کربلایی_رضا_نصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
.👇👇
.
الان طرف داره توی برنامه زنده تلویزیونی و در حرم امام رضا روضه میخونه
یه بنده خدایی داشت کتاب دعا جمع میکرد، مداح خوش صدا پشت بلندگو و در پخش زنده گفت؛ یکی ای آقا رو جمعش کنه.. !
.
#زمینه #زمزمه
#کوچه_بنی_هاشم
#زمینه_حضرت_زهرا
کوچه و #امام_حسن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نمیگم مفصل
شد اون کوچه یک لحظه مقتل
گرفت راهمون و
سر مادرم داد زد اول
اهانت به من کرد
جسارت به زن کرد
جلو چشمای من
روی مادرم دست بلند کرد
مادر زمین خورد،حسن مُرد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
می میرم به زودی
حسین خوش به حالت نبودی
چنان زد که دیگه
نمی ره رد اون کبودی
نشست و نشستم
شکست و شکستم
تا این طور نلرزم
باید که چشامو می بستم
مادر زمین خورد ،حسن مُرد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دلم خون ِ از بس
بزارید بگم این رو هم پس
یه روزم بلند شد
به روی رقیه همین دس
شب سرد تنهاس
نه بابا نه عباس
رسید زجر نامرد
باهاش حرف زد هر جور دلش خواس
زد بی هوا زد،با پا زد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#علی_زمانیان ✍
#محمد_توسلی 🎤
https://eitaa.com/emame3vom/106048
👇
.
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#ماه_صفر
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن و یا رحیم
🔸ای غریبی که ز جد و پدر خویش جدایی
ای امام رضا آقا جانم...
🔸خفته در خاک خراسان تو غریب الغربایی
قربون غریبیت برم امام رضا...
🔸اغنیا مکه روند و فقرا سوی تو آیند
🔸جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی
شب شهادت امام رضاست...
آی اونایی که آرزوی حرم با صفاش رو دارید اما چند ساله نرفتید...
( بعد منزل نبود در سفر روحانی)
امشب کبوتر دلتون رو با من همراه کنید...
بریم کنار پنجره فولاد امام رضا...
🔸جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی
فرمود اباصلت من میرم مجلس مامون...
ساعتی بعد برمیگردم
اگه دیدی عبا رو سرم کشیدم
دیگه با من حرف نزن...
بدان کارم تمامه...
یا صاحب الزمان...
اباصلت میگه دیدم امام رضا از مجلس مامون بیرون اومدن...
عبا روی سر کشیدن...
حالشون منقلبه...
هی روی زمین میشینه...
هی بلند میشه...
وارد حجره شد...
صدا زد اباصلت...
درها رو ببند...
میخام تنها باشم...
یه گوشه ای داخل حجره...
این فرش ها رو کنار زد...
روی زمین نشست...
مثل مار گزیده ای از شدت درد به خودش میپیچه وناله میزنه...
خدایا یدفعه دید یه جوانی اومده...
یه گوشه ای ایستاده...
اباصلت میگه اومدم نزدیکتر...
عرضه داشتم...
من تمام درها رو بسته بودم شما از کجا وارد شدید...
فرمود اباصلت...
اون خدایی که منو از مدینه تا طوس آورده...
از در های بسته هم عبور میده...
میگه دیدم تا این آقازاده وارد حجره امام رضا شد...
حضرت خوشحال شدند...
از جاشون بلند شدند ...
هی صدا میزدند...
پسرم خوش آمدی بابا...
جوانم جواد... خوش آمدی بابا...
فهمیدم میوهی دل امام رضا...
آقام جوادالائمه است...
سر بابا رو در آغوش گرفت...
دارن با هم نجوا میکنن ...
عجب لحظات سختیه...
امام رضا داره وصیت میکنه...
اما طولی نکشید...
یه دفعه دیدن حضرت آرام آرام چشمانشون رو از این دنیا بستند...
صدای اقا جوادالائمه به ناله بلند شد...
اما خود امام رضا فرمودند...
یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ
همه روضه ها به کربلا ختم میشه...
اگر اینجا پسر سر بابا رو در آغوش گرفت...
کربلا قضیه برعکس بود...
ابی عبدالله سر پسر رو در آغوش گرفت...
آماده ای بگم یا نه...
🔸سپه کوفه و شام استاده
🔸به تماشای شه و شهزاده
🔸شه به روی پسرش افتاده
🔸همه گفتن حسین جان داده
اومد کنار جوانش نشست...
سر علی اکبرش رو به دامن گرفت...
دلش طاقت نیاورد...
سر جوانش رو به سینه چسباند...
دید دلش طاقت نمیاره...
لحظات آخره...
خدایا... ابی عبدالله چکار کنه...
علی اکبرش داره جلو چشماش جان میده...😭
یدفعه دیدند حسین صورت به صورت علی چسباند...
هی صدا میزنه...
عَلَى الدُّنْیا بَعْدَکَ الْعَفا
علی جان... بابا...
اُف بر این دنیا بعد از تو علی...
تسلای دل ابی عبدالله...
ناله بزن یاحسین...
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
#روضه_امام_رضا
.
امام حسین ع
. #روضه_امام_رضا_علیه_السلام #ماه_صفر بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن و یا رحیم 🔸ای غریبی که ز ج
.
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#آخر_صفر
گریز دوم:
عرضه بداریم آقا جان...
یا امام رضا...
شما رو مظلومانه به شهادت رسوندند...
اما لحظات آخر دیگه شما تنها نبودید...
وقتی چشمان مبارک رو باز کردید...
سر شما روی دامن آقا جوادالائمه بود...
اما دلها بسوزه برا اون آقایی که...
داخل گودال قتلگاه...
با لب تشنه...
سر از تنش جدا کردند...
امام سجاد هر کاری کرد نتونست بیاد کنار بابا...
بمیرم... داخل خیمه...
از شدت بیماری با صورت به زمین افتاده بود...
لحظات آخر نتونست بیاد کنار بابا...
اما...
یک جایی دیگه اومد...
کجا...
اون لحظه ای که بنی اسد میخواستند بدنها رو دفن کنند اما متحیر مانده بودند...
اومد صدا زد...
بنی اسد.. من این بدنها رو خوب میشناسم...
🔸بنی اسد بیایید
🔸کفن با خود بیارید
🔸مگر خبر ندارید
🔸حسین کفن ندارد
با دستان مبارک بدن بابا رو داخل قبر گذاشت...
حالا میخواد با پدر وداع کنه...
لبها رو گذاشت روی رگهای بریده حسین...
🔸اگر کشتند چرا خاکت نکردند
🔸کفن بر جسم صد چاک نکردند
.............
.
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#ماه_صفر
گریز سوم👇
آقای خوبم...
جان عالم به فدای مظلومیت شما...
در عالم غربت به شهادت رسیدید...
اما وقتی شیعیان خبردار شدن...
کفن قیمتی آوردند...
برای تشییع جنازه همه آمده بودند...
بدن شما رو با عزت و احترام تشییع کردند...
با چه عظمتی بدن مبارک دفن شد...
اما لا یوم کیومک یا اباعبدالله...
دلها بسوزه...
برا اون آقایی که بدنش سه روز روی زمین کربلا...
بدون غسل و کفن...
ای خدا...
کاش به همین اکتفا میکردند...
صدا زدند اسبهاتون رو نعل تازه بزنید...
ده نفر اونقدر با اسب روی بدن عزیز زهرا اسب دواندند...
جلو چشمان بچه های حسین...
جلو چشمان خانم زینب کبری...
تمام استخوان ها شکست...
🔸به کربلا کفن مگر بغیر بوریا نبود
🔸مگر حسین فاطمه عزیز مصطفی نبود
🔸مگر کسی که کشته شد تنش برهنه میکنند
🔸مگر که پاره پیروهن به پیکرش روا نبود
🔸سرش به نوک نیزه ها تنش به خاک کربلا
🔸کفن برای او بجز شکسته نیزه ها نبود
الا لعنت الله علی القوم الظالمين
.
2. کبوتر بقیع.mp3
4.58M
#بقیع
#حاج_سعید_حدادیان
آی کبوتر که نشستی
روی گنبد طلا
هر کجا پر میکِشی
تو حرم امام رضا
من کبوتر بقیع ام
با تو خیلی فرق دارم
جای گنبد ، سرمو
به رویِ خاکا میزارم
خونه ی قشنگ تو کجا و
این خونه کجا ؟
گنبد طلا کجا
قبرهای ویرونه کجا
اونجا خادما
با زائر آقا مهربونن
اینجا زائرا رو
از کنار قبرها می رونن
اونجا هرکی می پره
طائر افلاکی میشه
اینجا هرکی می پره
بال و پرش خاکی میشه
تو که هر شب میسوزه
صد تا چراغ دور و برت
به امام رضا بگو
غریب تویی یا مادرت ؟
👇
.
#مقتل
تو قتلگاه رسیدم به بدنت برادر
بگو کجاست سر تو عزیز قلب خواهر
برای غارت تو ، سنان ز راه رسیده
بالای جسم پارت مادر تو ندیده
یکی پیرهنت و کنده برد از بدنت
یکی با عصا میزنه توی دهنت
شیب الخضیب تو قتلگاه افتادی
خد و تریب تو تشنه لب جون دادی
آه غریب ، یا اباعبدالله
صدات که میزنم من ، شمر میده جوابم
با کعبه نی تو دستاش ، داره میده عذابم
تا حمله شد به خیمه ، آتیش گرفت زبونه
میزنه ما رو دشمن ، هر لحظه بی بهونه
یکی ، با نیزه دخیل میبنده به گلوت
یکی ، با لگد میکنه تو رو زیر و روت
مظلوم من ، به اشک من خندیدن
مظلوم من ، دور سرت رقصیدن
آه غریب ، یا اباعبدالله
شعر و سبک : امیر رضایی ✍
👇👇
.
#زمینه
#شهادت_امام_حسن
#امام_حسن_زمینه
از گوشه ی لبت
داره خون میریزه داداش
گریه نکن برام
دیگه فکر حسین نباش
میبینی حالمو
برا تو گریه میکنم
دست رو دلم نذار
آخه غارت زده منم
(غارت زده منم، که میری از کنارم
غارت زده منم، که واسه تو میبارم
غارت زده منم، کیُ به جز تو دارم
غارت زده منم۲)
ببین چقد بی قرارم
اگه میشه بمون کنارم
بنددوم:
این طشت خونی رو
نبینه زینب تو کاش
از جا بلند شو و
نذار ابری بشه چشاش
از داغ تو ببین
ندارم نایی تو تنم
دست رو دلم نذار
آخه غارت زده منم
غارت زده منم، که بی حسن میمونم
غارت زده منم، مث تو نیمه جونم
غارت زده منم، من و قد کمونم...
غارت زده منم
ببین چقد بی قرارم
اگه میشه بمون کنارم
#علی_میرحیدری ✍
#بیست_و_هشت_صفر
👇
.
#زمینه
#شهادت_امام_حسن
#امام_حسن_زمینه
دست من لرزونو
چشم من گریونو
می بینی تو این طشت
لخته های خونو
خواهرم حال زارم رو ببین
جیگر پاره پارم روببین
توی طشت داغی از کوچه ها
تا همین لحظه دارم رو ببین
می میرم با یاد روی کبود
مادر من راهو گم کرده بود
…..
مونده خوب تو یادم
سوختم و جون دادم
مثل اون گوشواره
رو زمین افتادم
مادر ناله ها زدیادمه
چه جور اون بی حیا زدیادمه
تو کوچه راه مادر رو گرفت
اومدُ بی هوا زد یادمه
گوشواره افتاد روخاکُ شکست
تاخونه چند بار مادر می نشست
…..
اینجا رو نی سر نیست
بحث انگشتر نیست
پای این طشت اخر
صحبت زیور نیست
غصه بی امونو می بینی
سرای غرق خونو می بینی
میون مجلس نامحرما
می ریُ خیزرونو می بینی
می میری با زخم دور و برش
می بینی خاکستر روی سرش
#علی_زمانیان ✍
#بیست_و_هشتم_صفر
.👇
.
السلام علیک یا ابامحمد یا حسن بن علی ایها المجتبی یابن رسول الله
ای ابر بیا و بارش باران کن
ای ماه کریمان تو بیا احسان کن
گویند تو سفره دار عالم هستی
ما را به کنار سفره ات مهمان کن
#امام_حسن
#محمدعلی_شهاب ✍
.
السلام علیک یا ابامحمد یا حسن بن علی ایها المجتبی یابن رسول الله
گل را به حریم سرمدی می بردند
تا محضر عرش ایزدی می بردند
در بین هجوم تیرها بر شانه
یک شاخه گل محمدی می بردند
⛥⛥⛥⛥⛥⛥⛥
فرمود پیمبر که مرا جانان است
هم او که به پیکر جهان چون جان است
در روز قیامت به خدا خندان است
هر کس به غریبی حسن گریان است
⛥⛥⛥⛥⛥⛥⛥
هر صاحبِ دل با سخنم می گرید
از ناله و نوحه خواندنم می گرید
در روز قیامت نشود گریه کنان
چشمی که برای حسنم می گرید
⛥⛥⛥⛥⛥⛥⛥
از گریه ی هر ستاره باران بارید
از داغ گل بهاره باران بارید
بر پیکر نوگلی میان تابوت
از تیر جفا دوباره باران بارید
⛥⛥⛥⛥⛥⛥⛥
خون شد دل من ز غصهای دیرینه
در شهر مدینه از شرار کینه
گلبرگ گلی به شانه ها پرپر شد
با تیر جفا شکسته شد آئینه
⛥⛥⛥⛥⛥⛥⛥
قوم نجبا نجیب را می بردند
محنت زده عطر سیب را می بردند
از کینه ی یک قوم ، میان صد تیر
بر شانه گلی غریب را می بردند
⛥⛥⛥⛥⛥⛥⛥
در وقت وداعِ گل من محشر شد
صد تیر بلا به سوی این پیکر شد
گل ها همه روی دست ها جا دارند
جسم گل من به شانه ها پرپر شد
⛥⛥⛥⛥⛥⛥⛥
ای ابر بیا و بارش باران کن
ای ماه کریمان تو بیا احسان کن
گویند تو سفره دار عالم هستی
ما را به کنار سفره ات مهمان کن
⛥⛥⛥⛥⛥⛥⛥
#امام_حسن
#محمدعلی_شهاب ✍
#شهادت_امام_حسن
#بیست_و_هشت_صفر
.
4_5787600110762328894.mp3
5.86M
#تحلیل_مداحی
روضه #شهادت_رسول_اکرم (ص)
با نوای: استاد #حاج_حسن_خلج
موضوع: مرصع خوانی ـ حسن تعلیل ـ اقتضای حال
چشم سربسته شد ولی ناگاه
چشم دل دید دلبر آمده است
بانوی بانوان خدیجه که بود
آزروی پیبمبرآمده است
آمده یار باوفای نبی
از بهشت برین به استقبال
بوی مرگ وفراق تا آمد
رفت زهرا کنار او ازحال
مانده مابین ماندن ورفتن
میکشیدش دوجذبه از دوطرف
یک طرف شوق دیدن همسر
یک طرف غربت امیرنجف
آن طرف خنده های وصل به حق
این طرف اشک دیده زهرا
آن طرف ارجعی الی ربک
این طرف ناله های وا ابتا
گرچه لب روی لب فشرده ولی
ناله اش تا به آسمانها رفت
التماسش هرآنچه زهرا کرد
اوبه همراه مرگ تنها رفت
نفس رفته ناگهان برگشت
چشم خوابیده باز شد بیدار
وسراسیمه گفت بازهرا
آه ازدرد فغان از آن دیوار
کفن از بهر پیغمبر بیاور
نهان از دیده دختر بیاور
اشاره کرد بر در گفت احمد
علی جان میخ در را دربیاور
#روضه_حضرت_رسول_صلی_الله_علیه_وآله
#نکات
توضیحات در فایل صوتی ارائه گردیده است.
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
#آموزش_مداحی رایگان
.👇
4_5787271184986931772.mp3
4.59M
👆#تحلیل_مداحی
حاج #حسن_خلج
تحلیل📗 #دکتر_محمد_فراهانی
روضه #رسول_الله (ص)
#موضوع: مرصع خوانی ـ حسن تعلیل ـ اقتضای حال
#آموزش_مداحی
.
#واحد یا #شور #امام_حسن مجتبی علیه السلام
#واحد_امام_حسن ۱۴۰۳
#شور_امام_حسن
#دم_اعجاز_مسیحایی
🏴بند اول
دم اعجاز مسیحایی حسن
تو کریم آل طاهایی حسن
بخشیدی سه بار همه زندگیتو
به گدا بسکه تو آقایی حسن
ابن الحیدر اشجع الناسی حسن
وَ خدای عشق و احساسی حسن
شده صلحه تو برابر با قیام
رهبر حسین و عباسی حسن
دنیامی حسن عقبامی حسن
آقامی حسن مولامی حسن
مجنونم منو لیلامی حسن
مولا یا حسن
🏴بند دوم
منه مسکین به تمنای حسن
که شدم خاک کف پای حسن
میدونم که دست خالی نمیرم
از در خونه ی آقای حسن
شد دلم واله و شیدای حسن
میگیره دستامو دستای حسن
الهی که هیچ موقع پا نکشم
از در خونه ی آقای حسن
مِحرابی حسن مهتابی حسن
خورشیدی که عالمتابی حسن
واسه نوکرا اربابی حسن
مولا یا حسن
🏴بند سوم
اگه خاکی شده گلزاره حسن
ما میمونیم همه پا کاره حسن
براش از طلا میسازیم یه حرم
وَ میبینم که حرم داره حسن
مثل مشهد میسازیم سقاخونه
برا کفتراش میاریم ما دونه
بخدا نزدیکه اونروز ببینیم
عدد زائراشم رو میلیونه
میسازیم ضریحی واسه آقا
میاریم براش گنبد از طلا
با پرچمه سبز یا مجتبی
مولا یا حسن
#بیست_و_هشت_صفر
۱۴۰۳/۰۶/۱۱
#شهادت_امام_حسن
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
.👇
547.3K
#زمینه
#شهادت_امام_حسن مجتبی علیه السلام
شعر و سبک: #حسین_بیدگلی✍
زینب بمیره واسه حال زارت
گُر میگیرم با این تن تبدارت
آتیش زهره که میده آزارت
آزارت...
کُنج لبات خونیه دستات سرده
رنگ رخت داداش چه تغییر کرده
هی میگی کاشکی مادرم برگرده
برگرده...
باز خاطرات
میشه مرور
از روی در
کردن عبور
ای وای شکست
جام بلور ۲
مظلوم حسن
=====
بستر برای تو شده سجاده
با گریه چشم تو به من افتاده
انگار برا رفتن شدی آماده
آماده...
حرفاتو میگی با چش گریونت
درد تو پیداس از دل پرخونت
انگاری زهراس که شده مهمونت
مهمونت...
هی زیر لب
میگی به من
مادر رو با
سیلی زدن
گفتم نرو
جون حسن ۲
مظلوم حسن
#بیست_و_هشت_صفر