eitaa logo
امام حسین ع
18.6هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🏳 و میلاد عقیله العرب کبری سلام الله علیها 1403 🏳بند اول خدا دختری عطا کرده به علی و فاطمه امشب و شباهت داره به زهرا نام زیباش شده زین اب خدا خواهری عطا کرده به حسین فاطمه امشب و به دنیا نمیاد هیچوقت دیگه خواهری مثه زینب اومده آبروی پنج تنِ آل عبا اومده ناخدای کشتیِ کرب و بلا اومده شیرزنی که داره نطق مرتضی اومده اسوه ی نجابت و حجب و حیا اومده مظهر رشادت و عشق و وفا اومده شیرزنی که داره صبر مجتبی یا زینبا زینبا یا زینبا یا زینبا 🏳بند دوم کرده رب دلبری جلوه که مدینه شده زیباتر گریه هاش نشونه اینه که داره شوق آغوش دلبر با یه لبخند میشه از اول اسیر عشق حسین خواهر میخوره همونجا سوگند تا پای این عشق باشه تا آخر اومده تا قیام کربلا زنده بشه کاری کنه که ریشه ی ستم کنده بشه خطبه بخونه و یزید سرافکنده بشه اومده تا نذرش ادا تو کربلا بشه یه جون داره اونم برا حسین فدا بشه نیومده که از برادرش جدا بشه یا زینبا یا زینبا یا زینبا یا زینبا ۱۴۰۳/۰۸/۱۲ ❤️میلاد پرستار کربلا مبارک 🙏 ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. برای « دزفول » شهر مقاوم و مقاومت مردمش ----------- اِستاده پا بجا دزفول قهرمان مانند کوه ها دزفول قهرمان از خون مردمش بگرفت ناگهان رنگی ز کربلا دزفول قهرمان شهری مقاوم و ، شهری حماسه خیز شهری به خون رها دزفول قهرمان دشمن خباثت اش در اوج بود و شد با عشق همصدا دزفول قهرمان جاوید و سربلند آئینه ی جهاد اِستاده روی پا دزفول قهرمان می ریخت بر سرش باران بمب ها با غم شد آشنا دزفول قهرمان از خون هر شهید دارد در آسمان مرغانِ در هوا دزفول قهرمان هرگز نمی روی بیرون ز قلب ما ای شهرِ با خدا دزفول قهرمان «یاسر» هنوز هم دارد به روی لب فریاد نینوا قهرمان ** حاج محمود تاری «یاسر»✍ .
. 🔊 دعای کمیل سحر 📆 جمعه ۱۱ آبان ماه ۱۴۰۳ 🔷 حاج 🔊 بخش اول | با همین روی سیاهم بار بستم آمدم 🔊 بخش دوم | اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ ءٍ 🔊 بخش سوم | اَسئَلُهُ کَشفَ ضُرّي و النّظرَ في اَمري 🔊 بخش چهارم | در حدیث سوختن دل را بگو پر را نگو 🔊 بخش پنجم l فَبِعِزَّتِک یا سَیدِی وَ مَوْلای أُقْسِمُ صَادِقا 👇👇👇👇👇
Fadaeian-Komeil-14030811 (1).mp3
29.18M
🔊 بخش اول | با همین روی سیاهم بار بستم آمدم https://eitaa.com/emame3vom/109490 📋 با همین روی سیاهم بار بستم آمدم (ع) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با همین روی سیاهم بار بستم آمدم زشت و زیبا، خوب یا بد، هرچه هستم آمدم غصه‌ام را بیشتر از خلق، مادر می‌خورد طعنه وقتی می‌خورم فوراً به او بر می‌خورد با لباس پاره هم دارم بهای بهتری چون که دارم دعوت از مشکل‌گشای بهتری با دو دست خالیم کوه گناه آورده‌ام بر علی مرتضی امشب پناه آورده‌ام بچه که بد می‌شود، بابا پریشان می‌شود او خودش منتّ کِشِ طفل گریزان می‌شود راه این آلوده افتاده به دریای نجف خوب شد من را سپردی دست آقای نجف هر زمانی که دلم از مردم دنیا گرفت گرد و خاک بارگاهش گرد و خاکم را گرفت می‌کشد بار مرا بر شانه‌اش تنها علی نیمه‌شب در می‌زنم این خانه را با یاعلی رو به ایوان طلا گفتم اذان، گفتم حسین من اَرادَ اللّٰه خواندم، پشت آن گفتم حسین خواهری از خیمه‌ها تا بین گودالش رسید شمر بیرون آمد و زهرا به دنبالش رسید گفت مادر؛ روبه‌روی قبله‌ام محراب ریخت تشنه بودی، پیش چشمت کاسه‌های آب ریخت مثل تو گیسو پریشان است مادر هم حسین زنده بودی و شدی با نیزه‌ها درهم حسین هم روی نی، هم به زیر پای لشکر دیدمت پیکرت پاشیده بود از هم... فقط بوسیدمت شاعر : ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
Fadaeian-Komeil-14030811 (4).mp3
18.86M
🔊 بخش چهارم | در حدیث سوختن دل را بگو پر را نگو متن 👇 https://eitaa.com/emame3vom/108143 📋 در حدیث سوختن دل را بگو پَر را نگو /*بخش اول صوت* (س) با نوای حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در حدیث سوختن دل را بگو پَر را نگو شعله‌ی در را بگو احوال مادر را نگو بی‌ادب‌ها پشت در فریاد مَستی می‌زنند حرفهای تندشان در پیش کوثر را نگو گرمی آتش اذیت می‌کند حوریه را این وسط آن شعله‌ی خورده به معجر را نگو پای نامَحرَم‌ اگر بر چادر ناموس خورد گریه‌کن بر حالش اما حال شوهر را نگو میخ نامرد آنقدر کج رفت پهلو زخم شد لال باش ای طبع شرح سقط گوهر را نگو *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 گریه نکن (س) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گریه نکن تو که گریه می‌کنی می‌میرم گریه نکن غمت از دنیا کرده سیرم نبینم دیگه غربت رو توو چشات بیا دردات و تقسیم کن با زهرات درد و ناله واسه من شب و کابوس واسه تو بی‌کسیت غصه‌ی من غم ناموس واسه تو یه دلِ خون واسه من خونِ دیوار واسه تو آتیش در واسه من داغ مسمار واسه تو « آه! مادرم؛ آه! مادرم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. السلام علیک یا اباعبدالله ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دیوانه‌ی زنجیری گیسوی حُسینم آواره‌ی هر روز و شب موی حُسینم بیهوده به دنبال طبیبی نفرستید من زخمی تیغ خم ابروی حُسینم مستی من از باده و پیمانه گذشته عُمریست که مست رخ دلجوی حُسینم با من سخن از عطر گل و باغ مگوئید من در به در رایحه بوی حُسینم حُجاج اگر جانب کعبه به شتابند من معتکف دائمی کوی حُسینم مشّایه طریقی است که دیوانه پسند است دیوانه‌ی آواره‌ام و سوی حُسینم در سینه زنی در وسط هروله‌هایم واللهِ که من زنده به یک هُوی حُسینم در کالبدم تا نفسی هست همیشه آواره هر روز و شب موی حُسینم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ .............. .
امام حسین ع
مناجات با امام زمان(عج) مداح: #وحید_محمدی🎤 شاعر: احسان نرگسی✍ #امام_زمان #فاطمیه مسیر عشق بلند است
. تکمیل شعر ناتمام استاد محمد حسن زاده رحمت الله علیه توسط جمعی از شاعران اهلبیت علیهم السلام 《زیر باران نگاهت چشم‌ها تر می شود》** پیش تو دریا شدن قطعا مُقَدَّر می شود ۱ هر غلامی آخرش از دستِ اربابش گریخت هرکسی اربابِ ما را‌ دیده ، نوکر می شود ۲ عمرِ هر کس با خیالی سر شد و صد شکر که ..‌. عمر ما با شوق وصلِ کربلا سر می شود ۳ یا محول نرگس چشم تو حوِل حالنا حال من خوب است اما با تو بهتر می شود ۴ کعبه گِردِ کربلا می گَردد و حَظ می بَرَد ! یک قدم در راهِ تو با حج برابر می شود ۵ 《با تنفس در حرم حال و هوای قلب ها》 《از تمامِ لحظه های عمر ، بهتر می شود》** هر سری از سروران و هر دلی از دلبران چون به این مِی خانه آید ، کوبه ی دَر می شود ۶ هرکه‌عمری چون "حسن زاده " دم از مولا زند هم‌نشینِ فاطمه در روزِ محشر می شود ۷ شک اگر داری بیا بر نیزه های حق ببین هرکه با او مانده از کلِ جهان ، سر می شود ۸ این که میدانم "حسن زاده" است مهمانِ حسین داغِ فقدانش برایم باز کمتر می شود ۹ رحمتِ الله بر عشاقِ اربابم حسین خادمِ درگاه او در عرش ، سرور میشود ۱۰ باز هم شبهای جمعه سهمِ ما از کربلا بیتی از بی تابیِ زهرای اطهر می شود ۱۱ روضه از گودال میخوانم ، از آن اوقات که پیش چشمِ مادری ، فرزند ، پرپر‌ می شود ۱۲ نیزه و شمشیر ها سهمِ برادر شد همه در اسارت بودن اما سهمِ خواهر می شود ۱۳ من هوای روضه کردم ارباً اربا شد دلم روضه خوانم ، روضه ی من داغِ اکبر می شود ۱۴ خوش قد و بالا به میدان رفت فرزندت ولی... اکبری که در عبا برگردد اصغر می شود ۱۵ نامِ زیبایِ حسین بنِ علی آمد ، یقین این غزل از بهترین اشعارِ دفتر می شود ۱۶ سروده شده به همت شاعران اهلبیت علیهم السلام :   ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷   ۸   ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲   ۱۳ ۱۴ ۱۵    ۱۶ ابیاتِ ستاره دار ، سروده شده توسط شاعر اهلبیت علیهم السلام ، استاد حسن زاده رحمت الله علیه می باشند .
4_5938285396210224718.mp3
19.02M
🎧 عج 🎤 📝 مسیر عشق بلند است و پای ما لنگ است نفس کشیدن مان بی تو ،مایه ی ننگ است گناه، از تو مرا دور کرده ،می دانم ببین که فاصله ی ما هزار فرسنگ است به هر که فکر کنی دل سپرده ام ،جز تو بگو چه کار کنم با دلی که از سنگ است مرا به چادر خاکیِ مادرت بپذیر حنای من که دگر سالهاست بی رنگ است # شنیده ایم که مادربه بستر افتاده شنیده ایم درِ خانه ی علی جنگ است دلم برای سیاهیِ پرچم زهرا... برای گریه ی از داغ مادرم تنگ است
. بی قیمتم و جز تو خریدار ندارم گیرم بخرندم بکسی کار ندارم گیرم دو جهانم نپسندد تو پسندی من جز تو کسی در دو جهان یار ندارم من دست تهی دارم و تو دست نوازش تو باغ گلی من که به جز خار ندارم در باغ جنان هم به هوای تو کنم رو محتاج گلم کار به گلزار ندارم من مشتری یوسف و در دست کلافی جز رشته دل بر سر بازار ندارم ای آنکه غمت ناز فروشد بدو عالم دریاب که من غیر تو غمخوار ندارم بگذار بخندند و بگیرند و ببندند دیوانه ام و بیم ز آزار ندارم آرند همه هدیه برای تو و من نیز جز دیده گریان و دل آزار ندارم ای قامت خم گشته و این بار معاصی پیش کرمت خوشتر از این بار ندارم من «میثم» و در پیروی از میثم تمار جز دار غم عشق شما دار ندارم استاد ✍ .............. . بی قیمتیم و قیمت ما می‌شود حسین در اوج فقر، ثروت ما می‌شود حسین زهرا میان عرش دعاگوی جمع ماست وقتی که ذکر هیئت ما می‌شود حسین این روزها مساجد ما هم حسینیه است در این دهه عبادت ما می‌شود حسین این چند قطره اشک به پای غمش کم است بعد از وفات، حسرت ما می‌شود حسین همراه کم حجاب نشسته محجبه بنیان‌گذار وحدت ما می شود حسین ما ملت امام حسینیم و تا ابد پشت و پناه ملت ما می‌شود حسین آن لحظه‌ای که خلق سرافکنده می‌شوند در روز حشر، عزت ما می‌شود حسین یارب تو شاهدی که در ایام اربعین یکجا تمام حاجت ما می‌شود حسین زهرا اگر مؤید دل‌های ما شود سرمایه‌ی محبت ما می‌شود حسین وقتی که بالحسین شروع دعای ماست مشغول استجابت ما می‌شود حسین ✍ ................... ببخشمان که دل بی قرار کم داریم میان منتظران، مهزیار کم داریم زبان شعر، برایت نگفته‌ها دارد مؤیّد و شفق و سازگار کم داریم ✍ ............... از ازل در طلبت چسم ترم گفت حسین از ازل‌در‌طَلَبَت‌چشم‌ترم‌گفت‌؛ حسين هركجا‌بال‌زدم،‌بال‌و‌پرم‌گفت‌؛ حسين مادرم‌داد‌به‌من‌درس‌محبت‌اما من‌حسيني‌شدم‌ازبس‌پدرم‌گفت‌؛ حسين شيره‌ي‌مِهرتوخون‌شد‌به‌رگم‌شد‌جاري خونِ‌دل‌اشك‌شدودرنظرم‌گفت‌؛ حسين تاگُل ‌نام‌توواشدبه‌لبم،بازپدر گفت‌شكرتوخداياپسرم‌گفت‌؛ حسين هرچه‌دارم‌همه‌ازلطف‌پدربودكه‌او عوض‌قِصه‌به‌بالين‌سرم‌گفت‌؛ حسين اين‌عجب‌نيست‌كه‌يك‌بنده‌بَرَدنام‌تورا كه‌خدايِ‌ازل‌دادگرم‌گفت‌؛ حسين تيغهانوحه‌يِ‌خون‌از‌لبشان جاري‌شد تادرآن‌لحظه‌كه‌بانويِ‌حرم‌گفت‌؛ حسين گفتم‌اي‌عشق‌مرادستِ‌نيازاست‌دراز طلبِ‌خويش‌به نزدِكه‌برم‌گفت‌؛ حسين 📝 رضا حمامی آرانی "صفير"
امام حسین ع
. #امام_زمان عج #مناجات #امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی عصر هر جمعه ی دلگیر، تو را می خواند دم به دم
. 📋 اونی که پهنه سفره‌ش این شبا، گداش و می‌بینه حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اونی که پهنه سفره‌ش این شبا، گداش و می‌بینه پای حرف منم شبیه اون، غریبه می‌شینه اصاً امیدِ هر، غریب و مِسکینه برا چی می‌خوریم، غصه‌ی فردا قبل این که بخوایم، می‌بخشه آقا پیشِ کریم بیایم، می‌شه فراموش هرچی غمه توو دنیا « دنیای منه، امام حسن بزرگ‌تر دردای منه» وقتی که از همه خسته می‌شم، بازم یه راه دارم یه رفیقی که عُمریه باهاش، برو بیا دارم منه بی‌کس و کار، امام رضا دارم فقط امام رضاست، دوای دردم مِثه کبوتراش، دورش می‌گردم از بچگی که دستم و گرفته دیگه رهاش نکردم « دنیای منه، امام رضا بزرگ‌تر از دردای منه» شاید ازم بپرسن این روزا، هنوز دوسِش داری؟! چی گرفتی از این سینه زدن، از این عزاداری؟! آخه روضه میری، توو این گرفتاری؟! آره دوسِش دارم مثل قدیما آره غلامشم برا همیشه بگو که زندگیت بدون این عشق مگه زندگی میشه « دنیای منه، امام حسین بزرگ‌تر از دردای منه» ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. تو مث بارونی خوب و بد نداری وقت رحمتت تو مث دریایی کسی پی نمیبره به وسعتت تو شبیه کوهی که زبونزده جلال و شوکتت ای نور ازل ای مادر مهربونِ آقای جمل عشق تو مثَل کی خاک قدمهاتو بگیرم‌تو‌بغل دستای نوکرت بازم پیشت درازه اسم تو به دلم میده یه جوون تازه هر کی باشه گدات همیشه سرفرازه ام ابیها یا زهرا س بند دوم تو دعا کردی که ریشه زد عشق علی توی گلم تو اجازه دادی که حسینت بشه ارباب دلم آرزومه روزی ببینم مزارتو مقابلم پابند توام من نوکر نوکرای فرزند توام دربندتوام محتاج نگاه تو و لبخند توام چادر وصله دار تو پناهه عشقه نگاه تو به نوکرا نگاهه عشقه گریه ی ما برای تو گواهه عشقه بندسوم تو‌نشونم دادی واسه حق جونمو باید بذارم منِ نوکرباید به همه نشون بدم دوست دارم همه ی دنیامو به تو و دعای تو بدهکارم بانوی بهشت میپیچه شمیم رحمتت توی بهشت ای بوی بهشت بی عشق تو من خط میکشم روی بهشت بردن اسم تو شده ذکر سجودم خورده گره با نفس تو تارو پودم اگه نبودی بخدا منم نبودم 🎼✍ ✍ .👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📝شـور|تـو مـثـل بـارونـی... تو مث بارونی 🎤 سبک مرتضی سراوانی🎼 شعر: مرتضی سراوانی عالیه رجبی✍
. گل، رنگ نیلوفر نمیخواد آتیش و خاکستر نمیخواد واکردن راه یه خونه آوردن لشکر نمیخواد وقتی با لشکر اوباش اومد آتیش و همهمه همراش اومد جوری زد لگد به زهرای من که صدای استخوناش اومد به جون باغ  من با تیشه افتاد نهال هستی ام از ریشه افتاد الهی بشکنه پای حرومی یه جوری زد که بار شیشه افتاد اونکه از پا افتاده دنیامه اونکه داره جون میده زهرامه بند دوم مونده رو در خون شقایق باید از این غصه کنم دق آینه وقتی که ترک خورد دیگه نمیشه مثل سابق شبا از درد که بیدار میشه دنیا پیش چشم من تار میشه چی سرش اومده که موقعه پا شدن دست به دیوار میشه میون خونمون سوز خزونه فقط گریه تسلی بخشمونه میون سجده ها با گریه میگم الهی فاطمه زنده بمونه بی فاطمه دنیا قفس میشه دیگه علی بی کار و کس میشه ✍ ............. آه از تب و از درد بازو آه از کبودی رو  ابرو بند دل من پاره میشه وقتی میشی پهلو به پهلو همسر جوون من پیر شدی آسمون من زمینگیر شدی چرا رو میگیری از من مگه تو هم از دست علی سیر شدی امون از سرفه های بی امونت علی رو میکشه قد کمونت واسه پاک کردن اشکای حیدر نده زحمت به دست نیمه جونت ازشب تا صبح پهلوتو میگیری میخوای پاشی زانوتو میگیری بند دوم چشمات به در هی میشه خیره اون لحظه ها یادت نمیره از رفتنت چیزی نگو که از فکرشم گریه م میگیره چینی شکسته رو بند نزن این دل پاره رو پیوند نزن تا ازم دردتو  پنهون کنی پیش من زورکی لبخند نزن الهی بسترت جم شه یه روزی شفای تو فراهم شه یه روزی الهی که نباشم تا ببینم که سایه ت از سرم کم شه یه روزی چرا باره سفرو می بندی با دیدن تابوتت می خندی ............ . رخت عزاداری می پوشم بار غمت مونده رو دوشم کی فکرشو میکرد یه روزی با جای خالیت روبه رو شم دنیا کاش رو سرم آوار بشه نوبت مرگ  من این بار بشه میگیره ازم سراغ تو رو حسنت وقتی که بیدار بشه نموندی تا غما پایون بگیرن نموندی تا خوشی ها جون بگیرن نموندی لااقل تا بچه هامون بزرگتر شن سر و سامون بگیرن هیشکی دیگه نمیگیره جاتو غم سوزونده دل بچه هاتو بند دوم کار علی بی تو تمومه خنده دیگه واسم حرومه از وقتی که زخماتو شستم هرلحظه مردن آرزومه با خیال تو چشام تر میشه غربتم هزار برابر میشه اسم میخ هرکسی میبره گریه های من شدیدتر میشه دیگه شوقی تو دنیای علی نیست دوایی واسه دردای علی نیست تو دنیایی که قبلت رو شکستن بهشتم که بشه جای علی نیست خونه بی تو زندونه تاریکه قاتلم اون کوچه ی باریکه https://eitaa.com/emame3vom/109605 مشابه سبک زیر خوانده می‌شود 👇👇👇👇
امام حسین ع
. #سبک_لب_تشنه_ای_خشکیده_شیرم #هجوم_به_بیت_وحی #فاطمیه #زمزمه گل، رنگ نیلوفر نمیخواد آتیش و خاکستر
4_5807683605471697911.mp3
1.9M
لب تشنه ای خشکیده شیرم باید از شرمت بمیرم جشن یه سالگی تو باید انگار سر قبرت بگیرم حرمله داره چه خرسند میاد گریه‌هام مگه برات بند میاد گل من با گریه از دنیا رفت به لبای بچه لبخند میاد حالا حتی بخندی گریه داره تن کوچیک تو بین مزاره الهی من نبینم روزی رو که سر تو روی دست نیزه داره بیدارت کرد از خواب نازت تیر با تیر آخر گرفتنت از شیر 🎤
109.6K
115.5K
264.9K
تو از سوز دل و از غربت حیدر خبر داری تو از تنهایی اولاد پیغمبر خبر داری تو همچون نور در صُلب حسین ابن علی بودی تو از سوزِ دل صدیقه‌ی اطهـر خبر داری عموی کوچک تو قاتل خـود را ندیـد اما تو خود از آن‌چه پیش آمد به پشت در، خبر داری تو می‌دانی علی با چاه کوفه شب چه‌ها می‌گفت تو از ناگفته‌غم‌های دلِ حيدر خبر داری تو اشک خجلت عباس را در علقمـه دیدی تو از آن کشته‌ی بی چشم و دست و سر، خبر داری تو با جد غریبِ خود به دشت کربلا بودی تو از قلب وی و داغ علی‌اکبر خبر داری تو روی شانه‌ی خورشید دیدی ماه کوچک را تو از پیکان و ذبحِ حنجر اصغر خبر داری تو دیدی عمه‌ات زینب کنـار قتلگاه آمد تو از بوسیدن آن نازنین‌حنجر خبر داری تو می‌دانی که «میثم» از فراقت سوزد و سازد تو از این بنده‌ی بی دست و پا، بهتر خبر داری ✍ .