4_682653943251075356.mp3
6.43M
#مناجات با #امام_زمان(عج)!
🎙حاج محمود کریمی
🔊ای محو تماشای تو.....
4_6042066524934505737.mp3
6.56M
مناجات با امام زمان(عج)!
🎙جوادمقدم
🔊نجوای رولبم تویی.....
.
بسم الله الرحمن الرحیم
صل الله علیک یا اباعبدالله السلام ۳
السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه
چه می شود که مجال عبادتی می شد
نصیب حلقه به گوشت لیاقتی می شد
قدیمها که کمی صاف و ساده تر بودم
پس از شکستن دل استجابتی می شد
چه خوب چشمه ی چشمم همیشه جاری بود
همین که محضرتان عرض حاجتی می شد
زمان شور حسینی شعور غالب بود
میان سینه زنی ها کرامتی می شد
خلاف حالت امروز طعم نان شبم
شبیه طعم غذاهای حضرتی می شد
به زیر بیرق عباس قد کشیدم من
همیشه فرصت عرض ارادتی می شد
به این گدای شکسته هنوز امیدی هست
اگر که قسمتم آقا زیارتی می شد
من و تو و حرم و لحظه های رویایی
میان شاه و گدا گر رفاقتی می شد
#نـوكــر_نـوشــت:
#حسین_جان💔
چه داند آنکه ندارد خـبر ز عالم عشق
که با خـیال تو بودن چه عالـمی دارد
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #سیدالشهدا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_مهدی_دهقان
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
.
.
#شهدا
تقدیم به #مدافع_حرم #شهید_محمد_بلباسی
دوباره زلف تو افتاد دست شانه ی من
طنین نام تو شد شعر عاشقانه ی من
پس از تو جمع نکردیم جانماز تو را
اتاق تو شده حالا نماز خانه ی من
هنوز مثل همیشه دلم که می گیرد
تویی مخاطب غمهای دخترانه ی من
بغل گرفته ام عکس تو را و می افتد
بروی صورت تو اشک دانه ی دانه ی من
دلم برای تو تنگ است بهترین بابا
کجاست آغوشت؟ ها؟ کجاست خانه من؟
چقدر کار بزرگیست دخترت بودن
چقدر بار بزرگیست روی شانه ی من...
شاعر : #سعید_تاج_محمدی
.
.
بسمالله الرحمن الرحیم
تقدیم به #مدافعان_حرم و #شهدای_خان_طومان
#وحید_قاسمی
▶️
گفتم که پریشان نکنم اذهان را
رویِ جگرم گذاشتم دندان را
ماندم به خدا چگونه خون گریه کنم!؟
مرثیهی کربلایِ خان طومان را
⏭
نشنیده بگیر صوت ألرحمن را
نادیده بگیر رویِ نی قرآن را
امروز أبوهُریره هم تحسین کرد
تحریفکنندگان خانطومان را
.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
تقدیم به شهدای #مدافع_حرم
به مناسبت بازگشت پیکر شهدای خانطومان
#حسین_صیامی
▶️
بگو واسه چی دلت تنگ شده بود
چی شد از خاک تنتو بیرون زدی؟
چه نیازی داشتی برگردی آخه؟
دیدی حالمون خرابه اومدی؟!
وقتی میرسی توو ذوقت نخوره
انقلابی حرف تازه میزنه
ماسکه روی صورتا، شک نکنی
واسه شیمیاییای دشمنه
یاد گرفتی پای مکتب بمونی
واسه اعتقادت احساسی بشی
ما باید ارادهمون عوض بشه
تو اراده کردی بلباسی بشی
تو هنوز همون لباسا تنته
ولی ما لباسامون عوض شده
کاشکی چشماتو ببندی پهلوون
نبینی که دنیامون عوض شده
کاش منو به آرزوهام ببری
کاش هنوز قرارمون حرم باشه
شونههای دلمو تکون بده
شاید این تلقین آخرم باشه
من میگم خواسته دخترت بوده
دخترا باباییان خیلی زیاد
اینو حضرت رقیه شاهده
دخترا صدا کنن بابا میاد
.
.
#پیامبر_اکرم
بوی غم می رسد انگار... دلم می ریزد
اشک از دیده ی غمبار حرم می ریزد
از نگاهِ نگران، برق اِلَم می ریزد
خوب پیداست که باران ستم می ریزد
آه آرامش زهراست به هم می ریزد
یا... قرار است که پیغمبر اکرم برود
سایه ی خنده از این گلکده کم کم برود
مهربانی که برای همه همچون خورشید
نور از خنده ی لب های ترش می بارید
از گرفتاری امّت به جزا می ترسید
روز و شب در پی ارشاد بشر می گردید
مثل او هیچ رسولی غم و اندوه ندید
در دلم شور عجیبی ست، نمی دانم چیست؟!
در گلو بغض غریبی ست، نمی دانم چیست؟!
دخترت زار به سر می زند ای وای دلم
بر دلم غصه شرر می زند ای وای دلم
پدرم حرف سپر می زند ای وای دلم
حرف از داغ پسر می زند ای وای دلم
دل بریدن ز تو بابا به خدا آسان نیست
بعد تو واسطه ی وحیِ خدا با ما... کیست؟
این جوان کیست...؟ که از دیدن رویش در دل
غصه وارد شده و خنده ز لب شد زائل
آه یا رب شده انگار صبوری مشکل
گفت با لحن غریبانه ولی چون سائل
با اجازه... بگذارید بیایم داخل
با ادب آمد و در پیش پدر زانو زد
پرده از صورت پوشیده ی خود یک سو زد
مژده ای رحمت رحمان! که سحر نزدیک است
ای رسول مدنی! صبح سفر نزدیک است
شب بیچارگی نسل بشر نزدیک است
به علی نیز بگو... روز خطر نزدیک است
وقت برپا شدن آتش در نزدیک است
پدر آماده ی رفتن به سماوات، ولی...
نگران است برای غم فردای علی...
تکیه بر دست علی زد گل باغ ایجاد
نظری کرد به زهرا و دوباره افتاد
آه از سینه ی افلاک برآمد... فریاد
به علی فاطمه را باز امانت می داد
داشت اما خبر از قصه ی زهرا، ای داد
این همه بی کسی ای وای سرم... درد گرفت
دل سرشارِ غم و شعله ورم... درد گرفت
او زِ فردای حسین و حسنش داشت خبر
از خزان گشتن باغ و چمنش داشت خبر
از به آتش زدن یاسمنش داشت خبر
از غم حیدرِ خیبر شکنش داشت خبر
از حسین و بدن بی کفنش داشت خبر
اشک از دیده فرو ریخت و روحش پر زد
پر زد و دختر مظلومه ی او بر سر زد
#رسول_الله
مجتبی روشن روان
#سبک_کربلا_منتظرماست_بیاتابرویم
.
1. به تو سلام میدم.mp3
4.36M
#امام_رضا (عیه السلام )
#حاج_سید_رضا_نریمانی
به تو سلام میدم
درمون دردامی
به تو سلام میدم
تویی که آقامی
به تو سلام میدم
همیشه باهامی ...
به تو سلام میدم
بغض دلم واشه
به تو سلام میدم
میدونم این راشه
به تو سلام میدم
جواب نده باشه ...
(تکلیفمو روشن کن
یک کاری واسه من کن) 2
پس کی به گدات میگی
از کربلا دیدن کن
(ای آقام)4مرتبه
(من کربُبلا می خوام)4مرتبه
دستتو میگیرم
هر چی بگم داری
آخه همه میگن
دست کرم داری
هر چی بخوام ازت
بهترشو داری
دستمو میگیری
هر جا که افتادم
پای قرارمون
مردونه ایستادم
پیاده اربعین
نمیره از یادم ...
(روضه میام هر هفته
آدم با تو خوش بخته) 2
(پیرغلام نشم حیفه
با تو جوونیم رفته) 2
(ای آقام)4مرتبه
(من کربُبلا می خوام)4مرتبه
بیا ما رو آقا
از گناه ها دور کن
با علی اکبرت
ماها رو محشور کن
با جوونا میام
دستَمونو جور کن
یه ساله که همه
یه دل و یک رنگیم
یه ساله که داریم
با دوری می جنگیم
یه ساله واسه تو
بدجوری دلتنگیم
با اسم تو همواره
چه شوری لبم داره
حاجت میگیرم من از
شیش ماهه و گهواره ...
(ای آقام)4مرتبه
(من کربُبلا می خوام)4مرتبه
به همت جواد افشانی
.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#رباعی - حضرت رسول و امام حسین علیهم السلام
از رحمت و مهرِ مصطفی کم گفتیم
از قدرتِ ایثار و حیا کم گفتیم
فریاد زدی شما حسینٌ مِنّی...
از احمدِ روی نیزه ها کم گفتیم
#آخر_صفر
#حسین_ایمانی
.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مصیبت شهادت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
مدینه میزند از غصّهیِ حرم بر سر
به سینه فاطمه زد در عزایِ پیغمبر
هوا هوایِ غم و ناله و غریبی شد
علی و فاطمه نوحهسرای پیغمبر
چقدر کرد خدا دستْ دستْ عزرائیل
حیایِ اوست جواب وفایِ پیغمبر
" بلا کِشیم و ملامت کشیم و خوش باشیم"
خوش است لطمه زدن از برای پیغمبر
فدای آن لب و دندانِ زخم خوردهیِ تو
دوباره روضه شده آشنای پیغمبر
حسین مِنِّی وُ .... این روضههای تکراری
گمان کنم شده گودال جای پیغمبر
به روی سینهیِ پیغمبرِ حرم چکمه
زِ هوش رفتنِ یاس و صدای پیغمبر
میانِ طُرِّهیِ گیسوی شاه پنجه که رفت
شکست حُرمتِ ناموسهای پیغمبر
دعای شهر مدینه دعای کربوبلا
بیا امید دلم دلربای پیغمبر
#آخر_صفر
#غزل #مدح_مرثیه
#رسول_الله
#حسین_ایمانی
.
.
#رسول_الله
#قسمت_اول #روضه و توسل ویژۀ روزهای #آخر_صفر و شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس حاج حنیف طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
حوادثی است که قلبِ مدینه میلرزد
مدینه چون دل اُمت به سینه میلرزد
سپاهِ شب شده مستِ تصرف خورشید
نسیم شعله شد و در فضا شراره کشید
تمام وسعتِ ملک خدا شبِ تار است
چه روی داده که خورشید هم عزادار است
زِ کوه و دشت و بیایان خدا خدا شنوم
ز جن و انس و ملک وا محمدا شنوم
اجل دریده گریبانُ و اشک افشاند
امینِ وحی خداوند نوحه میخواند
پیام میرسد از خشت خشتِ خانۀ وحی
که منقطع شده از آسمان ترانه ی وحی
برونِ خانه اجل گشته گرم اذنِ دخول
درون خانه چکد خونِ دل زِ چشم بتول
الا الا ملک الموت ! ماتم آوردی
زِ آسمان به زمین یک جهان غم آوردی
زدیدن رخ تو گشته رنگ فاطمه زرد
چه سخت حلقه به در می زنی،نزن برگرد!
چگونه می کنی ای پیک مرگ دقّ الباب؟
که آسمان به سر خاکیان شده ست خراب
برو به سینۀ حیدر شرر نزن دیگر
به جانِ فاطمه سوگند! در نزن دیگر
عقب بایست! بگیر احترام این در را
برو یتیم مکن دختر پیمبر را
برو که طعنه بر این باب، دیو و دد نزند
به باب خانۀ توحید ، کس لگد نزند
پیمبرُ و علی و فاطمه کنار هم اند
تو ایستاده و این هر سه اشکبارِ هم اند
نبی زخون دل خویش چهره می شوید
درون خانه ی دربسته با علی گوید:
که یا علی بنشین با تو راز دارم من
به سینه شعله ی سوز و گداز دارم من
پس از رسول مقامت زکینه غصب شود
فراز منبر من دشمن تو نصب شود
خدای ، امر به صبرت کند در این اندوه
جواب داد علی: من مقاومم چون کوه
دوباره گفت پیمبر که ای امام مبین
شوی به شهر مدینه غریب و خانه نشین
فلک زغربتِ تو آه می کشد زِ نَهاد
به باب خانه ات آتش زنند از بیداد
جواب داد : همانا به صبر می کوشم
به حفظ دین خود این جام زهر می نوشم
رسول گفت چو کردی تحمل آن همه را
به پیشِ چشم تو سیلی زنند فاطمه را
تو ایستاده و با چشم خود نگاه کنی
درون سینه ی خود حبس سوز و آه کنی
در آن میانه علی سخت در خروش آمد
کشید ناله و خون در دلش به جوش آمد
اگرچه بود وجودش پر از شراره ی خشم
به روی فاطمه چشمی گشودُ گفت به چشم!
شاعر : #استاد_غلامرضا_سازگار
ــــــــــــــــــ
#کربلایی_حنیف_طاهری
#روضه_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
#ویژه_ایام_صفر
○
babolharam Hanif Taheri.mp3
4.32M
|⇦•حوادثی است که قلبِ ..
#روضه و توسل ویژۀ روزهای پایانی ماه صفر و شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس حاج حنیف طاهری
.
#رسول_الله
#قسمت_پایانی #روضه و توسل ویژۀ روزهای پایانی ماه صفر و شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس حاج حنیف طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
*میدونید کجا دادِ علی بلند شد ؟!.. اینجا چشم گفت ، صبر کرد .. شبی که فاطمه رو خاک کرد ، کنارِ قبر گفت فاطمه :
تا قيامت نه، پس از واقعه محشر هم
ناله يا اَبَتايش نرود از يادم! ..*
الا رسول خدا خون به سینه ام جوشید
که گفته هات همه جامه ی عمل پوشید
دری که بود به دارُالزیاره ات مشهور
دری که گرد از آن می زدود گیسوی حور
دری که بود پر از بوسه های جبرائیل
دری که حرمت از آن می گرفت عزرائیل
دری که نور فشاند به چشم عرش علا
ببین چگونه از آن دود می رود بالا
به باغ وحی، خزان دست باغبان را بست
که چیده گشت از آن میوه و درخت شکست
چه ننگ ها که خریدند یا رسول الله
زِ عترت تو بریدند یا رسول الله
چو امتت طلبیدند حبّ دنیا را
برای غصب خلافت زدند زهرا را
قسم به عزّت قرآن! قسم به ذات خدا!
سر حسین تو روز سقیفه گشت جدا
چه تیرها همه از چلّه ی سقیفه شتافت
گلویِ اصغر و قلب حسین هر دو شکافت
سقیفه در حرم کربلا شراره کشید
زگوش دخترکان تو گوشواره کشید
سقیفه کرد تن عترت تو را نیلی
سقیفه فاطمه ها را دوباره زد سیلی
همین که حق وصی تو غصب شد به ملا
سر حسین، جدا شد به دشت کربُبَلا
شاعر : #استاد_غلامرضا_سازگار
روزها و ساعاتِ پایانی ماهِ صفرِ .. این دو سه روزِ آخر هر کاری کردی سفره داره جمع میشه .. گرچه این چشمه ی جوشان اشک و ناله مون آرام نمیشه تازه شروع گریه برا مادرِ ساداتِ .. آماده ای روضه بخوانم ؟! یه جمله عرض توسل و التماسِ دعا .. درِ حجره باز شد ، نفسایِ آخرِ پیغمبر دیدن حسین اومد رو سینه ی پیغمبر قرار گرفت .. هی صورتشُ به سینه ی مبارک میکشه .. بی بی ما هنوز دستش سالمه ، اومد حسینُ از رو از زو بدن برداره .. پیغمبر چشم های مبارکشُ باز کرد ، فاطمه جان بزار حسین رو سینه م باشه .. حسین رو سینه مِ آرام جان میدم .. بریم کربلا.. حاجتمند و گرفتار زیاد ، مریضا رو فراموش نکنید .. یه وقتی هم زینب کنار گودال صدا زد یوم علی صدر المصطفی .. یه روز رو سینه ی پیغمبر دیدمت .. يَا مُحَمَّدَاهْ صَلَّى عَلَيْكَ مَلِيكُ اَلسَّمَاءِ هَذَا حُسَيْنٌ بِالْعَرَاءِ مُرَمَّلٌ بِالدِّمَاءِ مُقَطَّعُ اَلْأَعْضَاءِ يَا مُحَمَّدَاهْ وَ بَنَاتُكَ سَبَايَا وَ ذُرِّيَّتُكَ قَتْلَى تَسْفِي عَلَيْهِمُ اَلصَّبَا . فَأَبْكَتْ كُلَّ صَدِيقٍ وَ عَدُوٍّ .
حسین .....
.....................
#کربلایی_حنیف_طاهری
#روضه_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#ویژه_ایام_صفر
○
babolharam _Hanif Taheri.mp3
3.33M
|⇦•دری که حرمت از آن ..
#روضه و توسل ویژۀ روزهای پایانی ماه صفر و شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس حاج حنیف طاهری•✾
هدایت شده از (طور عشق)رضا یعقوبیان
.
#نوحه
#زمزمه
#امام_حسن_علیه_السلام
#حاج_رضا_یعقوبیان
من که از کودکیم غرق ولای حسنم
شامل لطف وی و لطف خدای حسنم
من گدای حسنم(۲)
سائلم دست تهی آمده ام سوی کریم
این بودفخرمن زار گدای حسنم
من گدای حسنم
اوگرفته است ز جود و کرم خود دستم
عمری شرمنده از این جودو سخای حسنم
من گدای حسنم
سفره اش پهن ونشستم به سرسفره ی او
شکر حق ریزه خور خوان عطای حسنم
من گدای حسنم
همه ی عمر ز لطف ازلی بر لب من
هم بود ذکر خدا ،هم به نوای حسنم
من گدای حسنم
مادرم شیرین محبت حسن داده به من
من نمک خورده ی احسان وغذای حسنم
من گدای حسنم
من مریض گنهم،حق به حسن بخشیدم
من شفا یافته ی دست شفای حسنم
من گدای حسنم
او جگر گوشه ی زهرا و علی می باشد
منم آن ذره که در تحت لوای حسنم
من گدای حسنم
او دعا کرده برای همه ی شیعه خود
من مسلمان شده با سوز دعای حسنم
من گدای حسنم
حرف هرشیعه ی مولای دو عالم این است
مکتب آموخته ی صبر و رضای حسنم
من گدای حسنم
کوچه وسیلی و مسمار وطناب او را کشت
یاد غم های حسن ،غرق عزای حسنم
من گدای حسنم
#شهادت_امام_حسن_علیه_السلام
#مشهد_مقدس
https://eitaa.com/yaghubianreza/3589
.
.
#شهدا
شور چهار ضرب آخر مجلس
تقدیم به شهدای تازه تفحص شده ی خانطومان
یاران سردار از راه رسیدن
مردای مرد سپاه رسیدن
آی خوش به حالشون که با دعای خیر فاطمه
فدایی حرم شدن نوکر شاه علقمه
جاری شده اشگ دو دیده
از شام غم مهمان رسیده
یا لیتنا کنا معکم
حسین حسین جان ذکر لبامون
آقا دعا کن خودت برامون
دعا بکن شهید بشیم حسین عزیز فاطمه
به جون مادرت بده آقا بدردم خاتمه
دردم اینه قرق گناهم
دردم اینه که روسیاهم
یا لیتنا کنا معکم
شعر از سائل حضرت زینب سلام الله علیها #حسن_رضا_محمودی
.👇
🌱بهمناسبت فرارسیدن هشتمین سالگرد شهادت مدالآوران غیرت و مردانگی، #شهدای_خانطومان سوریه
بسیجیان علی دم به دم شهید شدند
که هم کنایه شنیدند و هم شهید شدند
بسیجیان علی را شهادت اینگونهست
که کوثرانه به چندین رقم شهید شدند..
بسیجیان علی سالهای پیش از این
به روضه با غزل محتشم شهید شدند!
بسیجیان علی از قدیم زینبیاند
اگر به راه دفاع از حرم شهید شدند
گهی کلنگ به دستِ مناطق محروم
گهی به مدرسهها با قلم شهید شدند
به اربعین حسینی بسیجیان علی
به درب خانه در اوّل قدم شهید شدند
بسیجیان علی شیعیان زهرایند
اگر حساب کنی، تازه کم شهید شدند!
بسیجیان علی عاشقان عبّاسند
شدند کربوبلا همقسم، شهید شدند
بسیجیان علی را به تشنگی بشناس
ببین که زیر کدامین عَلم شهید شدند
ولی من و تو چه کردیم؟ ادّعا کردیم!
بسیجیان علی دست کم شهید شدند!
به خون خویش نوشتند صبح نزدیک است
بسیجیان علی صبحدم شهید شدند
✍ #مهدی_جهاندار
.