◾نوحه و شور
◾روز دوازهم محرم
◾بنداول
بی غسل و بی کفن پیکر شهدا
افتاده بر رو خاک کرببلا
واویلا واویلا واویلا واویلا(۲)
◾بنددوم
پاره پاره از کین جسم پاک سقا
یک طرف قاسم و اکبر اربا اربا
واویلا وایلا واویلا واویلا(۲)
◾بندسوم
به نیزه راس ششماهه و حسین است
از این غصه زینب در شور و شین است
شد آواره طفلان به دشت و صحرا
واویلا واویلا واویلا واویلا(۲)
◾بندچهارم
یک طرف زهیر و یک طرف حبیب است
ببین جسم صد چاک شاه غریب است
به جای کفن آورده اند بوریا
واویلا واویلا واویلا واویلا(۲)
#مرتضی_محمودپور
Misaq-Haftegi970717[02].mp3
14.42M
🎙عقیله کجا، اسیری کجا؟
🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
🏴 روضه های محرم 🚩
#ورود_به_کوفه
#شب_دوازدهم_محرم
🔺روضه جانسوز امام حسین علیه السلام
شب دوازدهم محرم 💎
#استاد_مطیعی
عقیله کجا، اسیری کجا؟
خدا تو برس، به داد دلا
داره میلرزه روی نیزه اشک چشمای کسی
اگه علمدار بود نمیرفت خاری تو پای کسی
بمیرم غریبی، اسیری، یتیمی، غم یار
حرم علی رو، کجا میبرید؟
به کاخ یزید، چرا میبرید؟
داره سر بر نیزه ای میبینه این نامردیو
داره میبینه غربت و این دردِ کوچه گردیو
بمیرم غریبی، اسیری، یتیمی، غم یار
میخونه کسی، دوباره منو
دارن میبرن، یه پیرهنو
بیا دلم راهی بشیم این اربعین تا قتلگاه
بیا امامو یاری کن با ناله و با اشک و آه
دل من میتپه برا دیدن تو حسین جان
نغمه پرداز: اکبر شیخی
شاعر: امیررضا یزدانی
┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈
╭┅─────────┅╮
▶️ @emame3vom ◀️
╰┅─────────┅╯
#امام_سجاد
#زمینه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
بند1⃣
یادم نمیره
کربلا غوغا بود
محشر کبری بود
دور سر بابام
دعوا بود
به زحمت اومدم دم خیمه
اما چشای من سیاهی رفت
فقط میدیدم وسط گودال
نیزه هایی روکه بالا میرفت
پیچید میون صحرا آه زهرا
آتیش وقتی که رفت از خیمه بالا
موندن بچه ها زیر پای اسبا
میگفتم با حال زار
علیکن باالفرار
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
بند2⃣
یادم نمیره
انگار سر آوردن
همه چی رو بردن
دلم رو از این غم
آزردن
به عمه گفتم زیر لب آروم
من دیگه دارم میمیرم کم کم
نامحرا دارن میان از دور
گره بزن معجرارو محکم
انگار روی سرم دنیا خراب شد
وقتی که زیر پا گلها گلاب شد
سوختم دل من از غصه کباب شد
میگفتم بی اختیار
علیکن بالفرار
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
بند3⃣
یادم نمیره
گلامونو چیدن
بچه ها ترسیدن
به اشک چشمامون
خندیدن
صدای پای مرکبا اومد
دنیا برام مثل جهنم شد
خیلی به فکر بوریا بودم
برای پیکری که درهم شد
دیدم پیکری زیر دست و پا بود
گودال تازه شروع ماجرابود
سرها مقابلم رو نیزه ها بود
میخوندم با اضطرار
علیکن بالفرار
شعر و سبک:حسین نوری
〰〰〰〰〰〰〰〰
Shab10_Moharam_Salahshour.mp3
5.45M
🔊رفتن تو می زند آذر به خیلی چیزها
زل زده از روی تل خواهر به خیلی چیزها...
▪️ #روضه #شب_عاشورا
#پیشنهاد_دانلود
🎤حاج مهدی #سلحشور
☑️متن شعر روضه حضرت سیدالشهدا علیه السلام - شب عاشورا - حاج مهدی سلحشور:
رفتن تو می زند آذر به خیلی چیزها
زل زده از روی تل خواهر به خیلی چیزها
گفتی ابن الحیدرم آخر نمی دانی مگر
می شود حبّ علی منجر به خیلی چیزها
دیده جای خالی ات را آن سوار و دوخته
چشم بر گهواره، بر معجر، به خیلی چیزها
روی پیشانی ز جای مهر خون جاری شده
سنگ دارد می زند لشگر به خیلی چیزها
تیر را جای جلو از پشت در می آوری
گیر کرده ظاهرا از پر به خیلی چیزها
آنطر ف از دور دیدم سارقی را در کمین
چشم دارد او به انگشتر به خیلی چیزها
جا گرفته روی سینه آن سگ هار از قفا
می زند هی ضربه بر حنجر به خیلی چیزها
کاش تنها آن حرامی با گلویت کار داشت
می خورد این تیزی خنجر به خیلی چیزها
با قد خم مادرت آمد عیادت، کرده ای
یاد پهلو یاد میخ در به خیلی چیزها
داخل گودال حالش را رعایت می کنی
چونکه حساس است یک مادر به خیلی چیزها
من و این روضه ها الحمدلله
من و یاد شما الحمدلله
من و ماه محرم زنده بودن
بود حسن عطا الحمدلله
نبودم، حق مرا سینه زنت کرد
شدم اهل بکا الحمدلله
من از دامان پاک مادر خود
تو را گشتم گدا الحمدلله
من از هیئت هزاران خیر دیدم
شدم حاجت روا الحمدلله
سیاهی عزایت نور محض است
که گشته رزق ما الحمدلله
رسد روزی که در سجده بگویم
رسیدم کربلا الحمدلله؟
.
#كاروان_اسرا
سری به نیزه شد و آفتاب را گریاند
نبی و فاطمه و بوتراب را گریاند
صدای مویه ی زلفش که دست باد افتاد
چقدر حضرت ختمی مآب را گریاند
لباس تیره به تن کرد آسمان بعدش
ز بام، بارش سنگین، سحاب را گریاند
کسی مقابل نی آب را زمین میریخت
اشاره بر لب او کرد و آب را گریاند
سوال "أین ابی" بین کاروان پیچید
رسید بر سر نیزه، جواب را گریاند
کمان حرمله بر قامتی کمان خندید
کمان حرمله خیلی رباب را گریاند
به آستین نزارش گرفت رو زینب
وقار پوشیه ی او حجاب را گریاند
شراب تا به سر گیسوی حسین رسید
دو چشم عنبر و مشک و گلاب را گریاند
قلم شکست و ... در آخر فقط نوشت، کنیز
ورق ورق صفحات کتاب را گریاند
#محسن_حنیفی
#حضرت_زینب_س
#دروازه_کوفه
لطف حسین بوده که اهل سحر شدم
شکر خدا که شیعه ی اثنی عشر شدم
مدیون لطف حضرت زهرا و حیدرم
سینه زنه امام شهیدان اگر شدم
در روضه اش همين كه شبى پا گذاشتم
قيمت گرفتم و ديدم كه زر شدم
فورأ رسيد و دست نوازش سرم كشيد
وقتى كه ديد زخمى و بشكسته پر شدم
آنقدر گریه کردم و گفتم فقط حسين
زهرا شبی خرید مرا، معتبر شدم
از داغ کربلا و نجف بوده این چنین
شوریده حال گشته ام و خونجگر شدم
یک گوشه ای نشستم و گفتم که وای وای
وقتی ز ماجرای غمش با خبر شدم
آهى كشيد زينب و ميگفت يا اخا
از عشق توست اگر در به در شدم
در شام و كوفه و در كوچه ى يهود
ديدى براى تك تك زن ها سپر شدم
#ابراهیم_لالی
#عاشورا
#گودال_قتلگاه
غرق خون وقت صحنه ی آخر
بین گودال داشت جان می داد
با نفس های گرم و بی رمقش
دل حضار را تکان می داد
مادری در میان هق هق و اشک
مشت بر سینه می زد و با درد
یک نگاهش به سمت مقتل بود
یک نگاهش به چهره هایی زرد
آتش از خیمه ها که بالا رفت
روضه خوان داشت نغمه سر می داد
گفت:او می دوید و من...انگار
از غمی بی امان خبر می داد
دانه های سفید برف آرام...
مثل یک دسته ی عزا از راه...
آمدند و شدند تسکین...
عطش کودکان ثارالله!
آتش خیمه ها فروکش کرد
دل ولی همچنان تلاطم داشت
مرد قصه میان خون ،اما
گوشه چشمی به سمت مردم داشت
بوق شیپور و طبل ماتم را
هرکسی می شنید می لرزید
شمر آمد ...ولی همه دیدند
دست هایش شدید می لرزید
شمر تعزیه بغض کرد و گریست
گفت : لعنت به من اگر که تورا....
خنجر از دست او زمین افتاد
گفت دستم بریده باد آقا
تعزیه ختم شدهمه رفتند
باز اوماند و صحنه ی گودال
بعداز آنکه سکوت جاری شد
ساربان آمد و زبانم لال
#محمدجواد_الهی_پور
.
.
#كاروان_اسرا
خنده بر روی لبش مرد ستمکاری هست
آه انگار نه انگار عزاداری هست
آن طرف دامن طفل آتش سوزان دارد
این طرف در تب شعله تن بیماری هست
…و زنی باز سوی علقمه میکرد نگاه
که به پا خیزد اگر دست علمداری هست
همه دیدند که خون چشم دلش را پر کرد
از فرات سخنش ناله سرشاری هست :
مبریدم که در این دشت مرا کاری هست
گل اگر نیست ولی صفحه ی گلزاری هست
ساربانا مزن این همه آواز رحیل
آخر این قافله را قافله سالاری هست
به امیدی شوم از کشته مظلوم جدا
که سوی کوفه مرا وعده ی دیداری هست
#استادحاج_علی_انسانی
چند بیت روضه
سادات حلال فرمائید 😭
غیرتی ها ببخشید 😔
▪️😭▪️
مَحرمان را همه کشتید و زبان دار شُدید
حال این رخت اسیری است که در بر دارم😭
بزنیدم ببَریدم به همه میگویم
من در این دشتِ بلا چند برادر دارم
😭😭
بار بستید و برفتید ولی من چه کنم؟!
من که از معرکه هفتاد و دو پیکر دارم
یا اجازه بدهید این همه را دفن کنم
یا گذارید که انگشتِ جدا بر دارم😭
رأسها را که بریدید و سرِ نیزه زدید
دستها را چه کنم؟! این همه #لشکر دارم😭
یکطرف غنچۀ نشکفته که پرپر کردید
یکطرف مانده دوتا گمشده دختر دارم.،
#آه_زینب😭
امان از دل زینب س
😭😭😭😭😭😭😭😭
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
یا رب الحسین ع بحق الحسین ع اشف صدر الحسین ع بظهور الحجه
.
ِ🔲◾️▪️سه كفن را دادي و كردي وصيت (بيشتر)
زينبم باشد حواست به حسينم (بيشتر)
🔲◾️▪️من زمين خوردم ميان كوچه ها اما تورا
ميزنند در بين بازار بر زمين ها (بيشتر)
🔲◾️▪️من كه چادر از سرم، ذره اي تكان نخورد
اما تو باشد حواست به معجرها (بيشتر)
🔲◾️▪️در ميان كوچه آن روز چهل نفر بودند ولي
قتلگاه پر مي شود از حرامي ها (بيشتر)
🔲◾️▪️وقت رفتن سمت ميدان، زير گلويش را ببوس
همه جايش مي برند، اما گلو را (بيشتر)
🔲◾️▪️دوخته ام پيراهني، از براي محسن،ولي
به گمانم كه بيايد به اصغر، (بيشتر)
⭕️«انحراف_مردم_کوفه»
🔸جامعه_کوفه، جامعه بیتقوایی بود. شیعه بودند اما ضعف_ایمان داشتند. به همین خاطر در وقت امتحان فرار کردند. این فرارشان به خاطر ضعفِ باور بود. اگر ایمان بالایی داشتند، به شهادت افتخار میکردند.
🔹اصلا علت وقوع ماجرای کربلا بیدینی بود. یزید بی دین بود؛ سلطنت میخواست. دید اگر امام حسین(ع) بیعت نکند، دیگران هم ممکن است بیعت نکنند. لذا سخت گرفت. امام حسین(ع) هم دید اگر بیعت کند، دیگر اسلام از بین رفته است، چون یزید علناً دین را قبول نداشت.
🔸امام_حسین(ع) چون ایمانش قوی بود، دستور_خداوند را پذیرفت: که باید تو کشته شوی تا اسلام سالم بماند. اگر امام(ع) این کار را نمیکرد اسلام از بین میرفت.
✨﷽✨
💢هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجاد علیه السلام...
✍از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام... امان از شام ! در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود:
▪️1.ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله مینمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل میزدند.
▪️2.سرهای شهداء را در میان هودجهای زنهای ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمههایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگهداشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه میآوردند و با سرها بازی میکردند، و گاهی سرها به زمین میافتاد و زیر سم سُتوران قرار میگرفت.
▪️3.زنهای شامی از بالای بامها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامهام افتاد و چون دستهایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامهام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند.
▪️4.از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند: «ای مردم! بکُشید اینها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!»
▪️5.ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها میگفتند: اینها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانههای آنها را ویران کردند . امروز شما انتقام آنها را از اینها بگیرید.
▪️6.ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت.
▪️7.ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شبها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر میبردیم...
📚برگرفته از: تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی
✅ کانال استاد دانشمند
┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅
.
سینه زنی زیبا ویژۀ ایام محرم و صفر و شب هایِ جمعه به نفسِ کربلایی حمید علیمی
•┄┄┅═══••↭••═══┅┄•
دوباره مُضطرم ، حَرم حَرم حَرم
الهی کم نَشه یک لحظه سایه ات از سَرم
یه رَحمی مادرت کنه به اشکِ مادرم
منم بیام حَرم .. منم بیام حَرم ..
آقا دلم پر از شِکایت امیر سَر جدا
دلَم گرفته و میخوام بیام به کربَلا
بیام و آبِرو بخر ، به حقِ مادرت
ببین تو اَشک و التماسِ نوکر آقا
دوباره بغضِ تو گلو ، بازم خیال آرزو
تا چِشم بهم زدم حرم دوباره اومَد روبرو
امیر کربلا حُسین … امیر کربلا حُسین …
به جون مادَرت ، آقا فدا سَرت
اگه میخَنده عالمی ، به حالِ نوکرت
اگه برام حرم نرفتن مُقدره ، آقا فدا سَرت
تویی فقط تمومِ دل خوشیِ نوکرات
هوایِ شور مستیِ هوایِ روضه هات
ولی بیا حاجَت منو بُکن روا
پیاده اَربعین بیام ، دوباره کربَلا ..
زیاده از سَرم هَمین که مادر شما
لیاقتَم داده بیام ، بازم میونِ روضه ها
امیرِ کربلا … امیرِ کربلا …
@emame3vom
بریده سر زِ تن شَهید بی کفن
آقا بمیره از غَریبیِ تو ، سینه زَن
آقا برات نذاشتن حَتی کهنه پیراهن شَهید بی کفن ...
شَهید بی کفن غمات غمایِ نوکرِ
داره میبینه خواهَرت ، که شِمر با خنجرِ
یه نا نجیب داره ، سَری به نیزه میبَره
صدایِ ناله ای میاد ، صدایِ مادرِ
غریبِ مادر … غریبِ مادر …
#کربلایی_حمید_علیمی
#اربعین
#سینه_زنی
#ویژه_ایام_محرم
🔴
نوحه شب دوازدهم محرم
امشب تنِ بی سرِ گل زهرا
مانده غریبانه بر خاک صحرا
گشته آواره عترتِ طاها
روان به سوی وادیِ غمها
آه و واویلا آه و واویلا...
امشب زیارتِ آن خونین پیکر
از عرشِ مُعَلّیٰ می آید مادر
همناله با پیغمبر و با حیدر
میزند از غم بر سینه و سر
آه و واویلا آه و واویلا...
پسرم در مَقتل غوغا به پا شد
شمر آمد و نگویم که چه ها شد
پیش چَشمم سرت از تن جدا شد
سَرِ پاکَت هِلال نیزه ها شد
آه و واویلا آه و واویلا...
#روز_یازدهم
#شب_دوازدهم
#نوحه_شب_دوازدهم
#حاج_امیر_عباسی
.
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_روز_یازدهم
#محمدجواد_غفورزاده
مبریدم! که در این دشت مرا کاری هست
گرچه گل نیست ولی صحنهی گلزاری هست
ساربانا! مزنید این همه آواز رحیل
که در این دشت مرا قافلهسالاری هست
من و این باغ خزاندیده خدا را چه کنم
همره لالهرخان - لالهی تبداری هست
ساربان، تند مران قافلهی گلها را
که در این حلقهی گل، نرگس بیماری هست
نیست اندیشه مرا، از سفر کوفه و شام
مهر اگر نیست، ولی ماه شب تاری هست
تشنهکامان بلا را، چه غم از سوز عطش
ساقی افتاده ولی، ساغر سرشاری هست
هستیام رفته ز کف، بعد تو یا ثارالله
هیچم ار نیست تمنای توام باری هست
تا به مرغان چمن، رسم وفا آموزد
یادگار از تو پرستوی پرستاری هست
با وجودی که بود بار جدایی سنگین
لله الحمد مرا روح سبکباری هست
گر چه از ساحت قدس تو جدایم کردند
هست پیوند وفا با تو مرا آری هست
باغبان چمن معرفت! آسوده بخواب
که مرا شب همه شب دیدهی بیداری هست
در نماز شب خود غرق مناجات توام
یار اگر نیست ولی زمزمهی یاری هست
مبرید از چمن حُسن (شفق) را بیرون
که در آنجا که بود جلوهی گل خاری هست
@emame3vom
〰〰〰〰〰〰〰〰
.
◾️ ادارهکل آموزش همگانی معاونت اجتماعی ناجا در اطلاعیهای پیامها و هشدارهای ویژه سفر زیارت #اربعین را بیان کرد.
✅ثبت نام زائران حسینی از اول شهریور در سامانه سماح آغاز شده.
✅اجازه خروج از کشور فقط در صورت داشتن سند ثبت نام در سامانه و داشتن گذرنامه معتبر صادر میشود.
✅ برابر توافق به عمل آمد بین جمهوری اسلامی ایران و کشور عراق زائران اربعین از ۱۹ شهریورماه مصادف با دهم محرم لغایت هفتم آبان ماه( ۳۰ صفر ۱۴۴۱) بدون نیاز به اخذ روادید و به شرط ثبت نام در سامانه سماح با گذرنامه معتبر میتوانند راهی کشور عراق شوند.
✅ خارج از محدوده زمانی ذکر شده زائران موظف به اخذ روادید از طریق دفاتر زیارتی هستند.
✅ با توجه به مصوبه ستاد مرکزی اربعین حسینی(ع) برای سفر به عتبات عالیات و شرکت در همایش بزرگ اربعین، ثبت نام در سامانه سماح الزامی است و نیروی انتظامی فقط به زائرانی که در سامانه سماح ثبت نام کردهاند اجازه خروج از کشور را میدهند.
✅ امکان انصراف تا ۲ روز قبل از تاریخ اعزام امکان پذیر است و پس از آن سامانه اجازه انصراف نخواهد داد.
✅ ثبت نام در سامانه سماح و پرداخت هزینههای مصوب به منزله قرار گرفتن تحت پوشش خدمات بیمهای و درمانی در داخل خاک عراق خواهد بود؛ بنابراین پس از ثبت نام، رسید را از سامانه سماح دریافت و شرایط و تعهدات بیمه را مطالعه کنید.
✅برای پرداخت هزینههای مصوب از طریق درگاه پرداخت الکترونیک سامانه سماح اقدام کنید و از پرداخت هرگونه وجه به صورت نقدی و یا هر روش دیگر خودداری کنید.
✅بیشترین تردد زائران اربعین حسینی در استان خوزستان از گذرگاه مرزی شلمچه در فاصله ۱۵ کیلومتری خرمشهر و ۲۰ کیلومتری بصره انجام میشود.
✅عراق یک کشور با حاکمیت، قوانین و شرایط خاص خود است بنابراین لازم است تا زائران در طول راهپیمایی اربعین قوانین و مقررات این کشور را به دقت رعایت کنند.
✅زائر گرامی در طول مسیر از گرفتن عکس و فیلم از مراکز مهم و حساس مانند پستهای ایست و بازرسی(سیطره) یا ساختمانهای دولتی و نظایر آن خودداری کنید.
✅زائر گرامی برای حفظ امنیت و سلامت خود؛ ضمن رعایت موارد حفاظتی و ایمنی از گرفتن امانت و هدیه از سوی افراد ناشناس نظیر کتاب، بسته، خودکار، کادو و ساک خودداری کرده و در این زمینه هوشیار باشید.
✅زائران گرامی برای حفظ سلامتی خود بهتر است ضمن رعایت موارد بهداشتی در طول مراسم از گرفتن مواد غذایی از افراد یا اماکن ناشناس و سیار خودداری کرده و از لوازم شخصی خود مانند لیوان استفاده کنید و تاحد امکان از غذاهای مانده و یا باز و فله استفاده نکنید.
✅با توجه به اینکه در طول مسیر موکبهای مختلفی نسبت به پذیرایی از زائران با مواد غذایی مختلف اقدام میکنند لازم است تا زائران از خوردن غذاهای متنوع(ترش و شیرین و یا چرب) خودداری کنند.
✅ زائر گرامی برای ملاقات با دیگر دوستان و همراهان خود محل قرار را ستونهای با شمارههای غیررند را تعیین کنید چون ستونهایی که با شمارههای رند نامگذاری شدهاند بسیار شلوغ بوده و یافتن افراد در اطراف آنان با مشکل مواجه میشوید.
.
بس کن رباب نیمهای از شب گذشته است
دیگر بخواب نیمهای از شب گذشته است
کم خیره شو به نیزه، علی را نشان نده
گهواره نیست دست خودت را تکان نده
با دستهای بسته مزن چنگ بر رُخَت
با ناخن شکسته مزن چنگ بر رُخَت
بس کن رباب حرمله بیدار میشود
سهمت دوباره خندۀ انظار میشود
ترسم که نیزه دار کمی جابهجا شود
از روی نیزه رأس عزیزت رها شود
یک شب ندیدهایم که بی غم نیامده
دیدی هنوز زخم گلو هم نیامده
گرچه امید چشم ترت ناامید شد
بس کن رباب یک شبه مویت سپید شد
پیراهنی که تازه خریدی نشان مده
گهواره نیست دست خودت را تکان مده
با خنده خواب رفته تماشا نمیکند
مادر نگفته است و زبان وا نمیکند
بس کن رباب زخم گلو را نشان مده
قنداقه نیست، دست خودت را تکان مده
دیگر ز یادت این غم سنگین نمیرود
آب خوش از گلوی تو پائین نمیرود
بس کن ز گریه حال تو بهتر نمیشود
این گریهها برای تو اصغر نمیشود
.
... وداع امام حسین 'ع' .....
سبک سنتی حماسی و قدیمی
تقدیم : به مرحوم محلوجی
ای غریب کربلا خواهم به جای مادرت
من ببوسم حنجرت 2
مادرت کرده وصیت لحظه های آخرت
من ببوسم حنجرت 2
کهنه پیراهن چرا کردی به تن ای نور
عین
ای گل زهرا حسین 2
می روی تنها شود دربین دشمن خواهرت
من ببوسم حنجرت 2
ای که با خود می بری جان همه اهل حرم
ای شه بی یاورم 2
من چه سازم بعدتو باناله های دخترت
من ببوسم حنجرت 2
باوداعت میکنی خونین دل اهل حرم
بین دو چشمان ترم 2
میروی آهسته رو تا من بنالم دربرت
من ببوسم حنجرت 2
قاسم_ملکی_قمی
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#دروازه_کوفه
همه جا را سراب میبینم
خانه ام را خراب میبینم
مدتی بعد از آن که رفتی تو
روی دستم طناب میبینم
من بدون تو مرده ام برگرد
خواب بزم شراب میبینم
تشنه جان دادی و نخوردی آب
دادنش را ثواب میبینم
چقد از روی نیزه می افتی
تو بگو من به خواب میبینم
شمر و خولی نگاه بد کردند
دلهره در رباب میبینم
باورم نیست رفتی و ماندم
بخدا که عذاب میبینم
منو دروازه ها و نامحرم
منمو اشک دائم و نم نم
معجری پاره گشته و درهم
قامتی از غم فراقت کم دارم
منمو کوچه های تو در تو
منمو خون تازه ابرو
منمو آتش گرفتن گیسو
منمو نامحرمان رو در رو
منمو کوچه یهودی ها
صورتی مملو از کبودی ها
منمو کودکان جا مانده
خیمه و معجری جامانده
منمو ازدحام و نامحرم
دلهره میچکد از احوالم
#محمد_حبیب_زاده